درباره مجموعه های لولوپی
- همان چیزی است که کودکان ایرانی به آن نیاز دارند.
- سال های بسیاری است که خانواده ها و آموزگاران شکایت دارند که کودکان به دانش ریاضی بی علاقه هستند. آیا تاکنون کسی به بررسی این موضوع پرداخته است که چرا کودکان به ریاضی بی علاقه هستند؟
- کودکان برای آموختن ریاضی به روش های آمیخته از احساس و هیجان و نوآوری نیاز دارند. لولوپی همان جادویی است که کودکان را از راه داستان با دنیای ریاضی آشنا می کند.
- مجموعهٔ لولوپی شامل سه کتاب خواندن، کاروزی و کنش ورزی است. در کنار این دو کتاب افزونه های گوناگونی تهیه شده است که کار آموزش ریاضی را آسان می کنند. لوح های جهت نما، نماکارت های آموزشی و صورتک لولوپی برخی از این افزونه ها هستند.
فلسفهٔ نگارش مجموعه های لولوپی
- این مجموعهٔ آموزشی در راستا و چارچوب آموزش خلاق کودک محور تهیه شده است و کوشش می کند که آموزش ریاضی را در الگویی تازه به کودکان ایرانی و همهٔ کودکانی که با زبان فارسی آشنایی دارند، ارائه دهد.
- بنابراین این مجموعهٔ آموزشی با فلسفه ای ویژه تهیه شده است که با فلسفهٔ آموزش و پرورش رسمی همسو نیست. فلسفهٔ ما: آموزش برای گشایش است! گشایش و کشف! گشایش و کشف خود و جهان پیرامون!
- ما برای آموزش ریاضی، کوشش می کنیم که آن را به بنیاد و اصل خود برگردانیم. همان گونه که شازده کوچولو می گوید: آنچه اصل است به چشم نمی آید...
- شاید بتوانیم به کودکان بگوییم و نشان دهیم که دانش ریاضی آن نیست که شما را از آن می ترسانند و می هراسانند. برای همین در آموزش دانش ریاضی، اصل را بر آمیختن احساس ها و عواطف با شناخت منطقی قرار داده ایم. اگر قرار باشد سه گوشه را تعریف کنیم، نمی گوییم: شکل مسطحی است که از وصل کردن سه نقطهٔ غیرواقع بر یک خط راست به دست می آید.
- بلکه کوشش می کنیم این شکل را در طبیعت، در کوهها و در سنگها و در افزارها بیابیم و هرگز هم نام مثلث را به کار نمی بریم که از زبان روزمره و گنجایش ذهنی کودکان فراتر است. بنابراین در آموزش دانش ریاضی، ما دو سطح کارکردی مغز، یعنی بخش چپ را که کارکردهای منطقی دارد با بخش راست که کارکردهای احساسی و عاطفی دارد، به هم آمیخته و با آن «داستانک های لولوپی» را ساخته ایم. به سخن دیگر ما درس از نیاکان آموخته و به روش های گذشتگان برگشته ایم.
- در آن روزگار که آدمی بر دیواره های غارها نقاشی می کرد، بین علم و هنر یا دانش ریاضی و هنر، جدایی وجود نداشت. هر دوی آنها برای انسان یک خاستگاه داشتند. همان گونه که کودکان همواره چنین بوده اند. به سخنی
«کودکان کم سن و سال نیز مانند گذشتگان گرایش به مجزا کردن چنین فعالیت هایی ندارند. اتفاقی که می افتد این است که آنها در حین بزرگ تر شدن به گونه ای تربیت می شوند که به تدریج اندیشه، احساس، ادراک و رفتارشان بر این گونه جداسازی ها منطبق می شود»
- آیا می توان دوباره به گذشته برگشت و احساس را با دانشهایی چون ریاضی پیوند داد؟
- اگر ما بتوانیم چنین کنیم، از خشکی آنچه دربارهٔ دنیای ریاضی گفته می شود، کاسته خواهد شد و کمک می کند که کودکان آرام آرام این دنیای شگفت و شیرین را درک کنند.