مطالعات پرلز (PIRLS) و بررسی سواد خواندن و درک مطلب در کودکان

مطالعات پرلز (PRIL)  یکی از حوزه‌های پژوهشی است که به نحو موثری می‌تواند نگاه ما را به خواندن تغییر داده و به سمت انگاره‌های معنامحور ببرد. مطالعات بین المللی پرلز یک قسمت از حوزه های مورد بررسی انجمن بین‌المللی ارزشیابی پیشرفت تحصیلی است که مشخصاً به بررسی و ارزیابی سواد خواندن در دانش‌آموزان پایه چهارم ابتدایی می‌پردازد. آزمون‌های پرلز به فاصله هر پنج سال بین کشورهای گوناگون برگزار می‌شود.

کشور ما هم در سه نوبت در این آزمون بین المللی شرکت نموده که البته با تاسف باید گفت، در هر سه مرحله تقریباً جزو آخرین کشورها در این زمینه شناخته شدیم و این نشان‌دهنده مشکلات اساسی ما در این زمینه است. این آزمون‌ها مبتنی بر تعریف خاصی از «سواد خواندن» تهیه می‌شود. تلقی مطالعات پرلز از خواندن براساس جدیدترین تحقیقات در زمینه سواد خواندن، شکل گرفته است. در نوشته حاضر تلاش می‌شود تا این تلقی از سواد خواندن به صورت خلاصه معرفی گردد. به باور نگارنده استفاده از این نگاه در حوزه سواد خواندن می‌تواند بسیاری از مشکلات آموزشی ما در این زمینه را برطرف کند.

مطالعات پرلز(PRILs)
لوگوی مطالعات بین‌المللی پرلز

بررسی سواد خواندن در آزمون پرلز

در پروژه پژوهشی پرلز (PRILs) سواد خواندن از دوجنبه مورد بررسی قرار می‌گیرد: (مجدفر،1397)

1- بررسی اهداف خواندن در مطالعات پرلز

هر خواندنی به منظور رسیدن به هدفی انجام می‌شود و البته هدف ما در خواندن، چگونگیِ خواندن ما را به شدت تحت تاثیر قرار می‌دهد. بنابراین تعیین هدف یکی از قسمت‌های قابل توجه در زمینه خواندن است. بنابر بررسی‌های انجام شده دانش‌آموزان ابتدایی عمدتاً از خواندن در پی رسیدن به یکی از این دو هدف هستند: (نجفی پازکی،1394)

الف) خواندن به منظور تجربه‌ ادبی:

این هدف از خواندن، مربوط به مطالعه کتاب‌های داستان و ادبیات است که دانش آموز قصد دارد با دنیای ادبیات و به صورت ویژه «داستان» آشنا شود. بیشترین حجم مطالعات دانش‌آموزان در این مقطع، به منظور یک تجربه ادبی انجام می‌پذیرد. در این نوع از خواندن، دانش‌آموز ضرورتاً در پی کسب اطلاعات علمی نیست بلکه به منظور سرگرمی، لذت، تفریح، خیال‌ورزی و... به مطالعه می‌پردازد. البته در طی این فرایند، او با درآمیختن با داستان و ادبیات و کسب تجارب نیابتی، مطالب فراوانی می‌آموزد، اما هدف اولیه‌ی او یادگیری اطلاعات نیست.

مطالعات پرلز
مطالعه کتاب‌های داستان و ادبیات

ب) خواندن به منظور به دست آوردن اطلاعات:

گاهی اوقات هدف اولیه دانش‌آموز از خواندن «کسب اطلاعات در مورد واقعیت‌هاست». اشتیاق دانش‌آموزان برای خواندن کتاب‌های علمی و دایره‌المعارف‌ها، نشان‌دهنده‌ تشنگی آنان برای شناخت واقعیت‌ها و کسب اطلاعات در مورد آن‌هاست. در این نوع از خواندن، هدف اولیه و اصلی از خواندن، این است که او با بخشی از واقعیت‌ها مرتبط شود و در مورد آن‌ها به دانش جدید برسد.

اهداف عمده ی خواندن و مطالعه در کودکان

  • اشتیاق به کنجکاوی
  • پرسشگری و شناخت حقیقت
  • میل به خیال‌ورزی
  •  درهم‌آمیزی با داستان و ادبیات

2- فرآیند درک مطلب در مطالعات پرلز

کودکان پس از تعیین آگاهانه هدف خود از خواندن، درگیر گفت‌وگو با متن می‌شوند. در این گفت‌وگو هرکس به فراخور توان و تلاش خود، ارمغانی از معنا به دست می‌آورد که در عین داشتن نقاط مشترک با فهم دیگران، وجوهی منحصر به فرد از معنا و استنباط را در خود به همراه دارد. بر اساس مطالعات پرلز فهم معنای یک نوشته در چهار سطح یا لایه صورت می‌پذیرد؛ که هر سطح، قسمتی از معنای متن را کشف می‌کند و البته در هر سطح فرآیندهای ویژه‌ای اتفاق می‌افتد.(کریمی،1393)

 به بیان دیگر، فرایند فهم معنای متن، امری بسیط و یگانه نیست بلکه دارای مراتبی است که در هر مرتبه، دانش‌آموز به سطحی از معنا می‌رسد که با سطح دیگر متفاوت است. این سطوح متفاوت، همگی لایه‌هایی از نوشته هستند که در پی تلاش خواننده برای او کشف می‌شود.

این تلقی نگاه بسیط ما از فهم معنا را به چالش می‌کشد. در نگاه اولیه، معنای متن یکی است که خواننده در پی تلاش خود، یا به آن می‌رسد یا از آن باز می‌ماند. اما این نگاه فهم را دارای مراتب متفاوتی تعریف می‌کند که هر خواننده ممکن است به سطح خاصی از آن برسد و در هر سطح با قسم خاصی از فهم متن مواجه می‌شود.

نگارنده بر این باور است که در نوع تلقی که در میان ما از خواندن رایج است؛ اگر فهمِ معنا جایی داشته باشد، صرفاً مربوط به سطح خواندن در مطالعات پرلز است. دانش‌آموزان ما به شکل عجیبی از درگیری و فهم معنا در سطوح و لایه‌های دیگر ناتوان هستند.

مطالعات پرلز]
فرآیند درک مطلب توسط دانش‌آموزان

شناخت دقیق و تمایز‌یافته‌ی هر سطح از درک متن و طراحی سوالات متناسب با هر سطح و توضیح اینکه هر متن لایه‌های معنایی مختلفی دارد، فرآیندهای درک متن دانش آموزان را عمیق‌تر می‌کند. آنان را در زمینه‌ی گفت‌وگو با متن در لایه‌های عمیق‌تر، توانمندتر می‌سازد.

 دانش‌آموزان و کودکان ما همانند خود ما، تصور بسیطی از فهم معنای متن ندارند. با پیچیدگی و لایه لایه بودن متن آشنا نیستند و فرآیندهای متفاوت هر سطح را نمی‌شناسند؛ لذا لازم است در این زمینه آموزش‌های دقیق و منسجمی، به تدریج به آنان ارائه شود تا بدانند برای درگیری و گفت‌وگو در هر سطح، می‌توانند از چه فرآیندها، مهارت‌ها و پرسش‌هایی استفاده کنند. 

سطوح درک مطلب در آزمون پرلز

مهمتر از درگیری در گفتگو در هر سطح از درک متن در پی دریافت چه چیزی باشند که به صورت تیتر وار میتوان به این موارد اشاره کرد: (نجفی پازوکی، 1398)

الف) سطح اول خواندن در مطالعات پرلز: درک اطلاعات صریح متن

این سطح از خواندن، ساده‌ترین و ابتدایی‌ترین سطح از درک معنای یک متن است که البته به عنوان پایه و اساس برای سطوح بعدی مورد استفاده قرار می‌گیرد. چنانچه از عنوان این مرحله پیداست منظور این است که دانش‌آموز، اطلاعاتی که صریحاً و به صورت مستقیم در متن آمده است را فهمیده و بتواند در پاسخ به سوالات به یاد آورد. در مطالعات پرلز این سطح از خواند به این صورت مورد بررسی قرار می‌گسرد در اصل در پرلز اطلاعات صریح، مطالبی هستند که عین الفاظ آن‌ها در متن آمده است و ما انتظار داریم دانش‌آموز، در پاسخ به سوالاتی که این مرحله را می‌سنجد، توان دریافت و یادآوری اطلاعات مربوط به سوال را که البته از متن به دست می‌آید داشته باشد.

دانش‌آموزان عادی که با مشکل خاصی روبرو نیستند، از عهده پاسخگویی به سوالات مربوط به این سطح، با اندکی دقت برمی‌آیند. این مرحله، تمام تلقی ما از دریافت و فهم متن را شکل می‌دهد؛ اگر دانش‌آموزی از عهده پاسخگویی به سوالات این سطح برآید، تصور می‌کنیم به صورت کامل و عمیقاً متن مورد نظر را فهمیده است. در صورتی که این لایه از فهم چنانکه اشاره شد، لایه‌ی اولیه و مقدماتی درک متن در آزمون پرلز دریافت معناست.

برای روشن‌ترشدن این سطح از دریافت معنا، می‌توان از یک مثال کمک گرفت. به عنوان نمونه، در داستان مورچه و ملخ، هنگامی که در متن داستان گفته می‌شود که مورچه، در فصل تابستان مشغول جمع کردن دانه برای فصل زمستان بود، سوال از اینکه «مورچه در چه فصلی به جمع‌آوری دانه پرداخت؟» سوالی است مربوط به این مرحله و چنانچه ملاحظه می‌شود، پاسخ آن صریحاً در متن آمده است.

ب) سطح دوم خواندن در مطالعات پرلز: استنباط

سطح دوم در مطالعات پرلز استنباط‌ کردن از متن است که براساس فهم لایه اول شکل می‌گیرد. در استنباط، سوالاتی پرسیده می‌شود که جواب آن‌ها، مثل مرحله‌ی قبل صریحاً در متن نیامده است؛ دانش‌آموز برای پاسخگویی به آن، نیاز به کمی فکرکردن و استفاده از سرنخ‌های موجود و مربوط در متن و البته تجارب خود دارد.

به بیان دیگر دانش‌آموز برای اینکه بتواند به این دسته از سوالات پاسخ دهد، باید علاوه بر فهم معنای صریح متن، دلالت‌های ضمنی و ساده‌ای که از متن قابل استنباط است را بفهمد.

استنباط، فرآیندی متفاوت از یادآوری است که در مرحله قبل مورد تاکید بود. در استنباط نیاز به سطوح اولیه اندیشه‌ورزی و توجه به ارتباطات صریح و ضمنی موجود در متن است. البته منظور از این سخن ورود به لایه‌های پیچیده تفکر و ایجاد ترکیب‌های گوناگون بین اطلاعات نیست، بلکه منظور این است که دانش‌آموز توانایی اندکی فراتر رفتن از معانی که به صورت صریح در متن بیان شده را داشته باشد و به استنباط‌ها و نتیجه‌گیری‌های کوچک و جزئی برسد.

آزمون پرلز
استنباط‌کردن متن‌ها توسط دانش‌آموزان

 به عنوان مثال در داستان مورچه و ملخ یاد شده، سوال از اینکه «چرا مورچه در فصل تابستان، و نه زمستان، به جمع‌آوری دانه می‌پرداخت؟»، به دنبال سنجیدن توان دانش‌آموز، برای استنباط کردن یک معنای ضمنی است. پاسخ این سوال صریحاً در متن بیان نشده است، اما با توجه به سرنخ‌های موجود در متن (جمع‌آوری دانه، ملازم با فراوانی آن و سهولت جمع کردن است) و تجربه‌های خود از جهان (اینکه در فصل تابستان، هوا گرم‌تر و دانه‌ها و مزرعه‌ها سبزتر و پر بارتر از زمستان است) می‌تواند به این سوال پاسخ بدهد به این شکل که: «زیرا در فصل تابستان باغ‌ها و مزرعه‌ها پربار هستند و امکان جمع‌آوری دانه برای مورچه به راحتی فراهم است و همچنین به دلیل گرمی هوا در فصل تابستان، با مشکل جستجو‌کردن در هوای سرد، باد و باران و... روبرو نیست به خلاف فصل زمستان.

همچنین این سوال که «چرا باید در فصل تابستان برای فصل زمستان آماده شد؟» و «چرا مورچه چنین کسب آمادگی می‌کند؟» در پی یک استنباط جزئی است که با توجه به سرنخ‌های موجود در متن و نیز تجربه‌های خود از فصل زمستان و زندگی و توان مورچه‌ها، قابل پاسخگویی است.

 چنانچه مشاهده می‌شود پاسخگویی به سوالات این مرحله نیاز به فعالیتی بالاتر از یادآوری دارد. دانش‌آموز برای پاسخگویی سعی می‌کند تشخیص دهد که این سوال مربوط به کدام بخش از متن است و سپس با مرور آن قسمت، سعی در پیدا کردن سرنخ‌هایی که مربوط به این سوال باشد، می‌کند. بعد از یافتن سرنخ‌ها از متن با توجه به تجربه‌های خود از این سر نخ‌ها و اندکی ارتباط و ترکیب می‌تواند به سوال پاسخ دهد.

 ج) سطح سوم خواندن در مطالعه پرلز: تلفیق و تفسیر اطلاعات متن

 این مرحله، نیاز به فعالیت فکری بالاتری نسبت به دو مرحله پیشین دارد. سوالات مربوط به این مرحله، در پی این هستند تا توان دانش آموز پس از خواندن متن را برای اینکه «معنای یکپارچه» از متن استخراج کند، بین قسمت‌های مختلف متن ارتباط و همگرایی ایجاد نماید و در نهایت یک معنا و هدف واحد برای کل متن، در نظر بگیرد و از آن نتیجه‌گیری کند، را بسنجد. در این سطح، دانش‌آموز باید از سطح استنباط‌های کوچک و جزئی، فراتر برود، از توان ترکیب و یکپارچه‌سازی ذهن خود بیشتر استفاده کند، سعی کند معنای واحدی از کل قسمت‌های متن استخراج کند و تمام قسمت‌ها را در بافت یکپارچه این هدف، تفسیر نماید و در نهایت نتیجه مشخصی از متن بگیرد.

به عنوان نمونه سوالات مربوط به خط سیر داستان، این مرحله از فهم را می‌سنجد. ذهنِ دانش‌آموز برای پاسخگویی به خط سیر داستان نیاز دارد تا کل داستان را در یک قالب منسجم و مرتبط، هماهنگ سازد و ارتباط بین قسمت‌های مختلف را هنگام خواندن دقیقاً متوجه شود. هرچه توجه و توان دانش‌آموز در بیان جزئیات قسمت‌های مختلف و ارتباط بخشی بین آن‌ها، به شکلی که آن‌ها معنای یکپارچه دهد، بیشتر باشد، در این لایه از فهم مهارت بیشتری دارد. شکل ساده سوال از خط سیر داستان درخواست شماره‌گذاری اتفاقات کلیدی داستان است و در اشکال پیچیده‌تر خود دانش‌آموز باید خط سیر کلی داستان را بازگو کند.

آزمون پرلز
تلفیق و تفسیر اطلاعات متن

همچنین سوالاتی که سعی در ایجاد مقایسه بین شخصیت‌های اصلی داستان و تفاوت‌ها و تقابل‌های آن‌ها دارد، مربوط به این سطح است. به عنوان مثال، می‌توان بین شخصیت ملخ و مورچه در داستان یاد شده، به مقایسه پرداخت و در مورد تقابل این دو شخصیت که در حکم کلید یکپارچگی و پیام داستان هستند، از دانش‌آموز پرسید. دانش‌آموز برای پاسخ به این مقایسه و تقابل به ناچار باید کل داستان را در بافت و ویژگی‌های این دو شخصیت، برای خود بازخوانی کند و با ایجاد ارتباط تقابلی بین اطلاعات موجود در متن، در مورد هر یک از دو شخصیت، به مقایسه بپردازد. چنانکه ملاحظه می‌شود فهمی که در این مرحله از درک متن، اتفاق می‌افتد، لایه‌ای عمیق‌تر از دو مرحله پیشین است و برای رسیدن به آن، فرآیندهای ذهنی پیچیده‌تری نیاز است.

 د) سطح چهارم خواندن در مطالعه پرلز: درک عناصر زبانی متن

در این مرحله از مطالعه پرلز، علاوه بر حفظ ارزیابی و تمرکز بر ایجاد و استنباط معنا از متن، همچنین به ساختار و عناصر زبانی نوشته که در حکم ابزار و شیوه‌های بیان معنا هستند، توجه می‌شود. در هر نوشته، برای ارائه معنا، از شیوه‌ها و قالب‌های زبانی ویژه‌ای استفاده می‌شود که فهم آن‌ها، در درک معنای کلی متن موثر است.

نویسنده برای بیان منظور خود، از ترکیب‌های عطفی، اسنادی، وصفی، ضرب‌المثل‌ها و استعاره‌های متنوعی استفاده می‌کند که هر یک در ساختار زبانی متن، معنای ویژه‌ای دارد. در این سطح، دانش‌آموز باید به این عناصر و ترکیب‌های بیانی متن، توجه کند و منظور از آن‌ها را دقیقاً دریابد.

به عنوان نمونه ترکیب «بزن بریم»، در ساختار زبان فارسی معنای شتاب کردن و سرعت در رفتن را ارائه می‌کند که می‌تواند مورد پرسش قرار گیرد. یا استفاده از ترکیب «صدای زوزه‌ی سگ‌ها پیچیده بود»، سعی در ایجاد فضای رعب‌انگیز و ترسناک دارد. توجه به این عناصر، ظرافت‌های معنایی و ویژگی‌های ساختارِ زبانیِ متن را آشکار می‌سازد.(نجفی پازکی،1394)

معرفی بسته‌های آموزش خلاق از راه ادبیات کودکان

دیگر تصاویر
ویراستار
یاس فرهومندفر
Submitted by editor75 on س., 12/07/2021 - 08:34