آموزش زبان به کودکان پیش دبستانی

آموزش زبان به کودکان پیش دبستانی( برپایه رویکرد آموزش خلاق از راه ادبیات کودکان)

تکامل زبان در انسان به دو گونه انجام گرفته است. در روزگاری بس دور انسان‌ها به سبب نداشتن دستگاه آوایی پیشرفته که نماد و نشانه آن استخوان لامی Hyoid bone  در ناحیه گردن است، نمی‌توانستند مانند امروز با هم سخن بگویند. این انسان‌ها بیش از همه با زبان بدن و زبان اشاره و آواهایی ویژه با هم ارتباط برقرار می‌کردند.

زبان پایه و مایه اصلی ساخت دنیای انسانی است و باید ارزش و گرامی بودن آن را با آموزش درست به کودکان خردسال به جا آورد. انسان بیش از صدهزار سال است که توانایی سخن گفتن با زبان را به دست آورده است. نشانه اثبات این موضوع هم همان استخوان لامی در گردن و ناحیه حنجره است. اما تنها بیش از پنج هزار سال است که خواندن و نوشتن را کشف کرده و به کار می‌برد.

عمر الفبای گفتاری بسیار بیش از الفبای نوشتاری است. راه آموختن الفبای گفتاری نیز شناخت آواها و آموزش آن به کودکان خردسال یا پیش دبستانی است. آواها هسته و بنیاد زبان آدمی را می‌سازند.

کودکان از چند هفتگی توانایی شنیدن آواها و واکنش به آن را دارند. از چندماهگی آن‌ها توانایی رانش آواها را پیدا می‌کنند و تا زمانی که در شش سالگی زبان سخن در آن‌ها رو به رشد دارد، در هر گام توانایی بیش تری در رانش و شناخت آواها به دست می‌آورند.

بخش بسیار برجسته ای از آموزش زبان به کودکان آواورزی است. پدیده ای که تاکنون به زبان فارسی نه روی آن کار و نه پرداخته شده است. در جامعه ایران، بیشترینه مردم و نهادهای آموزشی نگاهی سنتی به آموزش زبان دارند و آن را برابر با آموزش خواندن و نوشتن می‌پندارند. از نگاه این گروه زبان چیزی نیست جز آموزش خواندن و نوشتن. در حالی که بیش از ۵۰ سال است که در جهان پیشرفته این دیدگاه کهنه به کناری گذاشته شده است و نیاز به آموزش آواها به کودکان محور و بنیاد آموزش زبان را می‌سازد. اگر کودکان نتوانند درست بشنوند و درست سخن بگویند، هرگز نخواهند توانست درست بخوانند و درست بنویسند.

زبان در ویژه‌ترین بنیاد خود آوا است و آوا نیز آموزش دادنی است. هسته این آموزش در خانواده و سپس در آموزشگاه‌های پیش دبستانی نهاده می‌شود. هزاران هزار پدر و مادر هستند که دوست دارند کودکشان آموزش درخور ببیند. اما از این که زمان آموزش زبان به کودکان چه هنگامی است، آگاهی ندارند.

اگر دوره‌های آموزش زبان را به کودکان بخش بندی کنیم، چنین برنامه ای خواهیم داشت:

آموزش زبان در جهان پیشرفته در هر سیمایی برای هر کودکی با هرگونه نیاز و هر گونه توانایی یا کم‌توانی بیش ازاین نیست و نمی‌تواند باشد. دوره پیش آوایی دوره ای آمیخته است که در آن کودکان با توانایی‌های همگانی می‌توانند بشنوند، اما نمی‌توانند چیزی بر زبان برانند. این کودکان می‌توانند در دورهٔ پیش آوایی برخی از نیازهای پایهٔ خود را با زبان اشاره دریافت و انجام دهند.

هنگامی که کودک دستانش را در برابر پدر و مادر و بزرگ ترها دراز می‌کند که مرا درآغوش بگیر، دارد با زبانی به نام زبان اشاره با بزرگ ترها ارتباط برقرار می‌کند و نیازهایش را به آن‌ها می‌رساند. این زبان که در دوره پیش آوایی برای کودکان توانا به رشد ذهنی و زبانی آن‌ها کمک می‌کند، برای کودکان کم توان یا کودکان با نیازهای ویژه مانند کودکان ناشنوا و ناگویا کاربرد همیشگی دارد.

پس از آن رشد زبان در دورهٔ آوایی فرا می‌رسد. در این دوره کودکان می‌توانند با دستگاه آوایی خود تولید صدا کنند تا جایی که در یک مرحله از رشدشان سرانجام مانند همه انسان‌ها به روانی سخن بگویند. آموزش آواورزی در بخش پایین این مرحله به کودکان کمک می‌کند که سرشت کلی آواها مانند آواهای جانوران و آواهای طبیعی را بشناسند، اما در مرحله بالاتر آن‌ها نیاز دارند که آواهای واکی یا آواهای حروف الفبا را به خوبی بر زبان برانند که این کار با آموزش الفباورزی انجام می‌شود. در همین دوره است که کم کم کودکان نیاز دارند نشانه‌ها را که خود بخشی از دانش زبانی است، بیاموزند. نشانه ورزی به این موضوع اختصاص دارد.

پس از آن هنگامه آموزش خواندن و نوشتن فرا می‌رسد. آموزش زبان نوشتاری به رشد ماهیچه ای و کاربرد ریز حرکت‌ها Fine- motor در کودکان وابسته است. کودکان هنگامی می‌توانند مداد یا قلم را در دست بگیرند که ماهیچه‌ها و عصب‌های آن‌ها توانایی پایش ریز حرکت‌ها را داشته باشند.

در حقیقت بالاترین دوره آموزش زبان به کودکان یعنی خواندن و نوشتن در جامعه ایران و برپایه نگاه سنتی، دوره طبیعی آموزش زبان شمرده می‌شود. این دیدگاه کهنه و نادرست است. آموزش و پرورش به سبب کمبود افزارها و سازوبرگ‌ها و همچنین نیروهای روزآمد متخصص چشم براین نکته بسته است. در حوزه آموزش زبان به خردسالان، چندین دهه است که موضوع آموزش پیش دبستان در ایران به ماده قانونی برگشته است، اما شوربختانه ایران یکی از پایین‌ترین نرخ‌های آموزش پیش دبستان در جهان را داراست.

بیشترینه‌ی کودکان پیش دبستانی در ایران که اکنون جمعیتی نزدیک به ۸ تا ۹ میلیون کودک را در برمی گیرد از آموزش پیش دبستانی که یکی از بنیادهای آن باید آموزش زبان آوایی و زبان دیداری باشد، دور هستند. در چنین هنگامه ای چه باید کرد؟ آیا خانواده‌ها باید دست روی دست بگذارند و کودکان خود را از این گونه آموزش زبان دور نگه دارند یا افسوس بخورند. آموزشگاه‌های پیش دبستانی هم حق دارند اگر بگویند مواد آموزشی نیست و ما نمی‌توانیم بیش از آن چیزی که در دسترس است به کودکان آموزش دهیم. می‌توان و باید که از مرزهای نتوانستن و افسوس خوردن گذشت.

باید کودکان را با کم‌ترین و ساده‌ترین اما پویاترین شیوه‌ها با بنیادهای آموزش پیش آوایی، آوایی و دیداری و نوشتاری زبان آشنا کرد. در این راه بخش تألیف موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان پس از شانزده سال کار پیگیر توانسته است که بسته‌های مناسب با گام‌های رشد زبانی کودکان از شش ماهگی تا دوره دبستان را تولید کند. کارشناسان موسسه، کیفیت و تأثیر این بسته‌ها را در آموزش زبان به کودکان تضمین می‌کنند و در هرجا و هر مکانی آماده‌اند که تأثیر ژرف این بسته‌ها را روی رشد زبانی کودکان به آزمون بگذارند.

Submitted by Anonymous (تایید نشده) on ی., 07/02/2017 - 14:39