آموزش ریاضی پیش‌دبستان و دبستان از راه فعالیت‌ها و بازی‌های شناخت زمان

نخستین کسانی که در حوزه روان‌شناسی و شناخت‌شناسی کودک روی درک کودکان خردسال از زمان به پژوهش پرداختند ژان پیاژه و همکار او باربل اینهلدر بود. از نگاه آن‌ها کودکان خردسال همان درکی از زمان را ندارند که یک شخص بزرگسال دارد. زیرا کودکان در این دوره سنی تفکر منطقی و انتزاعی ندارد و پدیده‌های بیرون از خود از جمله زمان را حسی و شهودی دریافت می‌کنند. این روند تا هشت سالگی ادامه دارد درست تا زمانی که دیگر کودکان به مرحله عملیات عینی یا تفکر منطقی- عینی می‌رسند.

پیاژه و همکاران چه‌گونه توانستند به درک کودکان از زمان برسند. آن‌ها در این حوزه به مجموعه‌ای کار تجربی و آزمایشگاهی پرداختند. در این حوزه متوجه شدند که کودکان خردسال برای اندازه‌گیری زمان به روش‌های حسی می‌پردازند. برای نمونه کودکان مدت زمان کار را شاخصی برای شناخت خود مفهوم زمان می‌دانند. در این مورد در روش آزمایشگاهی آن‌ها پی بردند که وزن یک پدیدار در درک طول زمان کودکان خردسال اثرگذار است. آن‌ها از یک گروه کودکان خواستند که گوی‌های چوبی و سربی را در دو نوبت از جایی بردارند و در یک جعبه بگذارند. با این که انجام این کار یک مدت زمان برابر زمان برد، اما کودکان در هنگام پرسش این پاسخ را دادند که انتقال گوی‌های سربی زمان بیش‌تری از گوی‌های چوبی برده است. آن‌ها این عامل به سنگینی گوی‌های سربی ارتباط دادند که از جنبه حسی سنگین‌تر بود. نتیجه کار پیاژه و همکاران این بود که کودکان اندازه گیری زمان را در دوره پیش عملیاتی برپایه عوامل حسی و غیرزمانی انجام می‌دهند. به گفته‌ای داوری‌های زمانی کودکان خردسال وابسته به زمینه است و با موقعیتی که در آن زمان تجربه می‌شود، ارتباط نزدیکی دارد.

داستان این که پیاژه و همکارش چه طور به این نتایج رسیدند خود روایتی شیرین است. کودکان خردسال به سبب این که توان درک و تحلیل مفاهیم پیچیده انتزاعی را ندارد به طور طبیعی نمی‌توانند مفهوم زمان را آن گونه که یک بزرگسال می‌فهمد درک کند. تا آغاز سده بیستام هنوز کسی در باره درک کودکان زیر هشت سال و به ویژه کودکان چهار تا شش ساله درباره زمان پژوهشی نکرده بود. یکی از کسانی که شوق این را داشت بفهمد کودکان به مفهوم زمان چه گونه می‌اندیشند اینشتن بود. اینشتن خود تخصص این کار را نداشت و بیش‌تر از همه روی مفهوم فیزیک زمان آن‌ها هم چون یک دانشمند نابغه درگیر بود. در حقیقت اینشتن کار دانشمندان و متفکران پیش از خود را به پرسش گرفته بود. زیرا تا آن هنگام شناخت مفهوم زمان و درک از آن پدیده‌ای بسیار پیچیده و چالشی در نظر گرفته می‌شد که همیشه از جنبه فلسفی و علمی یا فیزیکی به چالش کشیده و بسیار درباره آن اندیشیده و گفته و نوشته شده است. یکی از ‌آخرین و پیچیده‌ترین موردها در این زمینه موضوع مطلق یا نسبی بودن زمان بود که از دوره نیوتن و لایبنیتس فیلسوف و فیزیکدان ادامه داشت و در سده بیستام نظریه نسبی بودن زمان از سوی اینشتن به درک از زمان تحول تازه‌ای بخشید. جدای از فیلسوفان و فیزیکدانان، روان شناسان نیز به این موضوع پرداخته‌اند. از نگاه روان‌شناسان زمان بخشی از تجربه حسی و رفتاری هر انسان است و درک آن بیش از آن که یک عامل فیزیکی باشد، عاملی برآمده از فرایندهای عالی ذهن است. موضوع زمان و درک آن از سوی کودکان هنگامی ممکن شد که یک روان شناس شناختی به دیدار یک فیزیکدان نامتعارف رفت. در سال ۱۹۳۱ هنگامی که پیاژه به دیدار اینشتن رفت او این ایده را با پیاژه مطرح کرد و به اصرار او مطالعه درباره تصور کودکان از زمان را آغاز نمود. برای اینشتن این مطلب که کودکان چه گونه اصول زمان و سرعت و رابطه بین آن‌ها را یاد می‌گیرند، جالب بود. پیاژه دریافت که کودکان مفاهیم زمان را به طریقی کاملاً متفاوت با بزرگسالان تفسیر می‌کنند. همان طور که فضا و زمان برای کودکان گیج کننده بود. برای آن‌ها اغلب زمان با «فاصله»‌ یا «سرعت» اشتباه شده و مساوی گرفته می‌شد.

در آموزک بخوانید: آموزش ریاضی به کودکان از راه بازی‌های دوخت و برش و کلاژ

درک مفاهیم زمان بستگی به درک مفاهیم سرعت و حرکت یکنواخت دارد. بزرگسالان تساوی «‌زمانx سرعت= فاصله» را درک می‌کنند زیرا آن‌ها زمان را ثابت در نظر می‌گیرند. در حالی که کودک کوچک اغلب زمان و فاصله را با هم اشتباه می‌کند و سرعت را نادیده می‌گیرد. مثلاً در آزمایشی کودکان بر روی میزی حرکت مارپیچی ماشین‌های مسابقه را تماشا می‌کردند. از نظر آن‌ها ماشینی همیشه سریع‌ترین بود که در جلوی ماشین‌های دیگر می‌ایستاد. بنابراین در این جا زمان به عنوان یک مکان تصور می‌شد. برای کودکان زمان و مکان در موارد بسیار دیگری با یک دیگر اشتباه می‌شود. دیوید الکیند روان‌شناس عقیده دارد که کودکان زمان خوابیدن یا زمان شام خوردن را به صورت مکان‌هایی تصور می‌کنند. زیرا تنها در زمان شام است که شما در کنار میز غذا یا کنار سفره می‌نشینید و تنها وقت خواب در رخت‌خواب می‌روید. به طور مشابه کودکان تاریخ روزها را بر روی تقویم کاملاً تحت الفظی یاد می‌گیرند.

کودکان در پنج شش سالگی با اشتباهی که در درک زمان – سرعت دارند براین باورند کاری که زودتر تمام شود (جدای از این که کی شروع شده است) ساده‌ترین و سریع‌ترین کارها است. در این جا نیز زمان به عنوان یک مکان یا نقطه توقف تصور می‌شود در حالی که تداوم کار از یاد می‌رود. کودک وقتی سریع‌تر کار می‌کند احساس می‌کند که زمان برای او سریع‌تر می‌گذرد و وقتی آهسته‌تر کار می‌کند احساس می‌کند زمان کندتر می‌گذرد. زمانی که کودکان به دیدار اقوامی می‌روند که در شهرستان‌ها زندگی می‌کنند اغلب مفاهیم فضا و زمان را با هم اشتباه می‌گیرند. اگر پدربزرگ کودکی ۵۰۰ کیلومتر دورتر از او زندگی کند و عمویش در شهری در فاصله ۱۵۰ کیلومتری او باشد، اگر برای دیدار پدربزرگش با هواپیما سفر کند و مسافرت او مثلاً یکساعت طول بکشد- او در ذهن خود این گونه باور دارد که محل زندگی پدربزرگش نزدیکتر از عمویش است. برای کودک مفهوم فاصله با ساعت‌های لازم جهت رفت و آمد تعریف می‌شود.


خرید کتاب و ابزار مناسب برای آموزش زمان به کودکان


واژگان و مفاهیم وابسته به زمان در کلام کودکان خردسال

کودکان خردسال پیش از آن که درگیر با مفهوم فیزیکی زمان به شکل انتزاعی و منطقی شوند زمان را از راه واژگانی درمی یابند که در زندگی روزانه‌شان جاری است. از همین رو آن‌ها از این راه با مفاهیم پیش ریاضی یا ریاضی حسی آشنا می‌شوند. کودکی دو سه ساله که به مادرش می‌گوید:‌زودتر! زودتر! او دارد قیدهای زمانی به کار می‌برد. کودکی که از مادر یا پدرش می‌پرسد کی من را به پارک می‌بری؟‌ درکی ساده از زمان دارد و می‌داند آن کی که می‌گوید اکنون و لحظه حاضر نیست، بلکه نیاز به گذشت اندازه‌ای از زمان دارد. کودکی چهار پنج ساله که شب دارد قصه‌ای را گوش می‌دهد که والدین دارند برای او می‌خوانند درک می‌کند که این قصه در ظرف زمانی متفاوتی با زمانی که خود او در آن است، جریان داشته است. یا همین کودک وقتی که به والدین می‌گوید فردا کجا می‌رویم؟‌ ترکیبی از فضای زمانی- مکانی را در تصور خود دارد. اما این پردازش زمان در زبان کودکان خردسال همان نیست که یک بزرگسال از مفهوم زمان در ذهن و زبان خود دارد. یک بزرگسال می‌تواند استدلال کند که فردا با گذشت چند ساعت می‌رسد. یعنی اگر کسی از یک بزرگسال پرسید زمان آغاز روز بعد از چه ساعتی است او می‌تواند بگوید هنگامی که عقربه‌های ساعت از ۱۲ نیمه شب گذشت اولین ثانیه‌های شروع فردا است. اما اگر از کودکی پرسیده شود که فردا چه وقت است او با نشانه‌های عینی مانند برآمدن خورشید نیاز دارد. یعنی فردا برای آن‌ها هنگامی شروع می‌شود که این نشانه عینی در آسمان دیده شود.

در آموزک بخوانید: آموزش ریاضی پیش‌دبستان و دبستان از راه بازی‌ها و نمایش‌های وانمودی

از سن هفت سالگی به بعد است که کم کم کودکان می‌توانند درکی منطقی‌تر از سنجش زمان داشته باشند. به همین دلیل است که آموزش ساعت به کودکان پیش از این دوره اگر هم انجام شود چندان و به درستی از سوی کودکان دریافت نمی‌شود. از این دوره برداشت‌هایی که آن‌ها از زمان دارند به بازنمایی نمادین از زمان تبدیل می‌شود. اگر کسی به آن‌ها گفت یک ساعت دیگر زنگ مدرسه می‌خورد او کم و بیش متوجه می‌شود که یک ساعت چه پاره‌ای از زمان است.


خرید ساعت علی کوچولو


زمان و انگیزه

کودکان خردسال هنگامی به زمان توجه ویژه نشان می‌دهند که انگیزه‌شان بالا باشد. اگر آن‌ها را بخواهیم به مهمانی یا سفر ببریم، به گردش یا تئاتر یا سینما ببریم به گذشت زمان و رسیدن به آن نقطه‌ای که سفرشان در زمان شروع می‌شود بیش از همیشه توجه می‌کنند. در این هنگام که کودکان برای توجه به زمان انگیزه بالایی دارند می‌توان زمان را برای آن‌ها ملموس‌تر و آشناتر به نمایش گذاشت. اگر به آن‌ها بگوییم برای مثال ما ساعت چهار بعدازظهر به سینما می‌رویم او نمی‌تواند این گذر زمان را به درستی درک کند و به همین علت پیوسته می‌پرسد کی ساعت چهار می‌شود یا ساعت چهار نشده است. زیرا او نمی‌تواند درکی از اندازه گیری زمان با ساعت داشته باشد. در این هنگام روشی که می‌تواند به کودک کمک کند و او این مفهوم را بهتر بیاموزد کمک گرفتن از نقشه‌های فضا- زمان است. کشیدن یک خط که ابتدای آن آغاز پاره‌ای از زمان و میانه آن اکنون و فرجام آن زمان آینده است که در حال رسیدن به آن هستیم. در این جا این آینده ساعت چهار بعدازظهر است و می‌توان با خط‌های عمودی که روی این خط افقی درآورد هر بار که کودک می‌پرسد که کی ساعت چهار می‌شود برای مثال با او گفت اکنون ساعت دو است و دو ساعت دیگر یعنی دو گام یا دو خط چین دیگر به سینما می‌رویم.


خرید ساعت‌دیواری وایت‌بردی


فعالیت و بازی‌های زندگی روزانه

برای شناخت زمان به کودک می‌توان همیشه هنگامی که از خواب بیدار می‌شود به او گفت امروز ساعت هفت و نیم بیدار شدی، یا دیروز هشت بیدار شدی. امروز نیم ساعت زودتر بیدار شدی. اگرچه ممکن است کودک پیش دبستانی درک درستی از سنجش زمان نداشته باشد اما گوش او با این واژگان آشنا می‌شود و پایه‌ای برای گفت‌و‌گو شکل می‌گیرد.

شناخت زمان در چرخه‌های داستانی و روایتی

توزیع رویدادها در مکان یا فضا همان زمان نیوتونی است. در این مورد می‌توان با داستان‌ها درک کودکان را از زمان بالا برد. نمایش چرخه تخم گذاشتن پرندگان یا مرغ تا جوجه شدن این تخم‌ها می‌تواند یک روایت داستانی باشد که به درک کودک از زمان کمک کند. یا اگر این امکان واقعی وجود دارد که کودکان این چرخه را تجربه کنند می‌توان با کمک خط چین گذر روزها را ثبت کرد و اجازه داد که خود کودک این کار را انجام دهد. گاهی با کم گرفتن از داستان‌ها می‌توان چرخه زمان را برای کودکان نمایش داد.


خرید کتاب چگونه می‌توان بال شکسته‌ای را درمان کرد؟


درک چرخه زمان با داستان‌های کودکان

چگونه می‌توان بال شکسته‌ای را درمان کرد نمونه‌ای از یک کتاب تصویری موفق است که خواندن آن به همراه کودک می‌توان تجربه‌ی لذت بخشی باشد. هم برای کودک و هم برای بزرگ سال!

داستان این کتاب ساده است: پرنده‌ای با خوردن به شیشه‌های بلندترین ساختمان شهر مجروح می‌شود و کسی، جز یک پسر بچه‌ی مهربان، متوجه افتادن و مجروح شدن این کبوتر نمی‌شود. پسرک پرنده را به خانه می‌برد و مراقبت‌های اوست که باعث می‌شود پرنده دوباره بتواند پرواز کند.

روندی که این داستان پیش می‌رود جدای از همه عوامل دیگری که در آن است همان درک زمان از نگاه نیوتون است که رویدادها در مکان توزیع شده‌اند. رویداد یک در زمان یک. رویداد دو در زمان دو و به همین ترتیب تا چرخه رویدادی و زمانی کامل شود. همه این‌ها می‌تواند به کودک چرخه زمان و رویداد را بیاموزد. در یک نگاه غیرداستانی و عمومی پرنده‌ای که بال اش می‌شکند. آن را به درمانگاه می‌بریم. بال شکسته را ترمیم می‌کنیم و بعد زمان طول می‌کشد که او درمان شود. در حالت داستانی این موضوع با هیجان و عواطف آمیخته می‌شود. اما این‌ها هیچ کدام چه جنبه عاطفی و چه جنبه وجدانی وضعیت چرخه زمان را تغییر نمی‌دهند. فقط رویدادهای داستانی بهتر در ذهن کودک جا می‌گیرد و اثرگذاری بهتری از رویدادها در پیوند با زمان دارد.

چرخه زمان با شجره شناسی خانوادگی

آلبوم‌های عکس و تهیه یک کپی از آن‌ها و تهیه یک آلبوم ویژه برای این که روند چرخش‌های نسلی و گذر زمان را به کودکان نشان دهیم بسیار مناسب هستند. در این آلبوم‌ها یا دفترها عکس‌های مادربزرگ‌ها و پدربزرگ‌ها در بالای هرم گذاشته می‌شود و بعد کم کم هر نسل که می‌گذرد عکس‌های زیر آن قرار می‌گیرد.

چرخش روز و شب و نمایش تصویری چرخش ماه و زمین به دور خورشید می‌تواند در درک و شناخت زمان برای کودکان خردسال سودمند باشد.

در آموزک بخوانید: آموزش ریاضی پیش‌دبستان و دبستان از راه بازی با تاس

فعالیت و بازی هواشناسی

فعالیت‌ها و بازی‌های هواشناسی از این جهت مورد توجه کودکان است و در آن مشارکت فعال دارند که درگیری هرروزه همه است. هوای گرم، هوای سرد، هوای بارانی، هوای ابری یا نیمه ابری، پیش بینی توفان و سیل. این‌ها پدیده‌هایی است که کودک هر روز در فضای خانه و آموزشگاه می‌شنود. فعالیت و بازی هواشناسی برای کودکان پیش دبستان می‌تواند همراه با آموزش و شناخت ابرها، پیش بینی‌های علمی همراه باشد. برای این کار باید هواشناسی و گفت و گو درباره آن را به زندگی روزانه آورد.

فعالیت و بازی‌های در سفر

سفرهای واقعی یا سفرهای فانتزی در زمان به گذشته یا آینده نیز از گروه فعالیت‌ها و بازی‌هایی هستند که کودکان از این راه می‌توانند درک ساده‌ای از زمان اکنون، گذشته و آینده داشته باشند.

گزارش روزهای سفر از نقطه‌ای که شروع می‌شود تا نقطه‌ای پایان می‌یابد، گزارشی از چرخش زمان است. کودکان پیش دبستان و سال‌های اول دبستان این گونه چرخش زمان را بهتر می‌فهمند تا شکل انتزاعی ساعت و روز را.

بازی ساعت غول پیکر

و سرانجام می‌توان برای کودکان دبستانی بازی ساعت قول پیکر را با ترسیم آن در سطح مناسب در فضای باز انجام داد. در این فعالیت و بازی هر کودک می‌تواند نقش یک ساعت را برعهده بگیرد. پوشش‌های یک رنگ برای ساعت‌هایی که روی آن نیستیم و پوشش متفاوت برای رنگی که ساعت روی آن است به بچه‌ها برای آشنایی مقدماتی با مفهوم سنجش زمان کمک می‌کند.

نویسنده
Submitted by aria on د., 05/26/2025 - 12:39