دوستی و دوستیابی در کودکان و راههای آموزش آن (بخش نخست)
انسان موجودی اجتماعی است و از ابتدای زندگی تمایل به ایجاد رابطه با افراد اطراف خود دارد. دانشمندان نیاز به دوست و اتحاد با افراد دیگر را عامل مهمی در تکامل انسان به حساب میآورند. اجداد ما با همراهی هم و متحد شدن شانس زنده ماندن خود را در برابر بیماریها، قحطی، حیوانات خطرناک، دشمنان و... افزای میدادند. بنابراین قانون انتخاب طبیعی، حکم کرده است افرادی که در دوستیابی و همراه کردن خود با دیگران توانمندی بیشتری دارند، زنده بمانند و افرادی که فاقد این مهارتها به صورت ذاتی هستند، در مقابل خطرات تنها و ناتوان بمانند و شانسی برای ادامهی حیات نداشته باشند. کودکانی که در جذب کردن همسایههای خود بهتر عمل میکردند، حمایت بیشتری را از جانب آنها دریافت میکردند و برندهی محبت و توجه و غذای بیشتر بودند. از طرف دیگر، کودکانی که نمیتوانستند در میان همسایگان و همسالان دوستی پیدا کنند، از نظر اجتماعی منزوی میشدند و در معرض مشکلات جدی مانند تعرض و زورگویی و گرسنگی و... قرار میگرفتند. بنابراین طبیعت به داشتن و حفظ افرادی علاقهمند است که بهتر بتواند با دیگران دوست و همقدم شود. هر نوزادی که به دنیا میآید مجهز به ذهنی اجتماعی است. زیرا از میان اجداد ما تنها کسانی که این نوع ذهن را داشتهاند زنده ماندهاند و توانایی رسیدن به سن باروری و تولیدمثل را پیدا کردهاند. بنابراین این عامل برتری، در وجود ما قرار دارد.
کودکان در ابتدا به دلیل نیاز به ادامهی حیات، بیشترین رابطه را با والدین خود دارند. به گونهای که اگر برای دقایقی کوتاه آنها را نبینند دچار اضطراب شدید میشوند. به همین دلیل یکی از مشکلات دوران کودکی افراد در رفتن به مهدکودک و مدرسه، اختلال «اضطراب جدایی» است. در این اختلال کودکان با فاصله گرفتن از والدین دچار ترس میشوند و از خود بیتابی و بیقراری شدید نشان میدهند. به جز اعضای خانواده، کودک نیاز دارد که در گروههای هم سن خود پذیرفته شود. امروزه این اصل از لحاظ علمی اثبات شده است که عامل «دوستی» در رشد مهارتهای اجتماعی، عاطفی و شناختی کودکان نقش محوری دارد.
در آموزک بخوانید: چرا داشتن دوست برای کودک مهم است؟
از طرف دیگر پژوهشهای فراوان نشان میدهد که تنهایی و نداشتن دوست، با افسردگی کودکان و اختلالات روحی و روانی او در همان سنین کودکی و حتی در بزرگسالی ارتباطی قطعی و غیرقابل انکار دارد. بنابراین موضوع دوست و دوستیابی یکی از موضوعات مهم در همهی دورههای زندگی انسان به ویژه در دوران کودکی است.
هرچند مانند گذشته، زنده ماندن انسانهای عصر جدید به وجود حامیان و دوستان – آنطور که در قرنهای پیش بوده- وابسته نیست. اما دوستی همواره مهم است و مهمتر از آن داشتن یک دوستی موفق است نه فقط دوستی که بقای ما را تضمین کند.
پژوهشگران معتقدند که «دوستی» در دوران کودکی باعث موارد زیر میشود:
- یادگیری قوانین گفتگو
- پیدا کردن مهارتهای ارتباطی
- آشنایی با این واقعیت که هر فردی میتواند درمورد موضوعی واحد نظرات متفاوت داشته باشد.
- ایجاد حس رقابت سالم
- داشتن حرف مشترک و پیشرفت بهتر در زمینههایی که با کودکان همسال خود هم انگیزه هستند.
- کاهش نشانههای اختلالاتی مانند اختلال اضطراب اجتماعی (خجالتی بودن)
- کمک به اعتمادبهنفس کودک با پذیرفته شدن در جمع دوستان و همراهی با آنها
- رفتارهای صحیح اجتماعی را در تعامل با دوستان خود میآموزد.
- تابآوری بیشتر آنها در مقابل دشواریها و فشارهای زندگی.
- کودکانی که در دوستیابی توانمند هستند کمتر از دیگران مورد زورگویی و آزار و اذیت قرار میگیرند.
- همدردی دانشآموزان با هم میتواند آلام آنها را کم کند. برای مثال کودکانی که در روزهای اول مهدکودک و مدرسه عصبی و بیتاب هستند، وقتی در بین کودکانی با شرایط مشابه خود قرار میگیرند، حالشان بهتر میشود و با مشکلات خود بهتر کنار میآیند.
امروزه پژهشگران به این نتیجه رسیدهاند که بهتر است گروههای درسی کودکان و نوجوانان بر اساس رابطهی دوستی آنها شکل بگیرد و نباید در مدرسه به دانشآموزان تحمیل شود که در گروهی مشخص قرار بگیرند. این پژوهشگران معتقدند که هرچند پیشرفت درسی دانشآموزان در اولویت قرار دارد ولی تحکیم هرچه بیشتر پیوندهای دوستی میان آنها نیز اهمیت بسیار زیادی دارد. از طرفی این رابطهی دوستی، باعث تقویت روابط علمی دانشآموزان میشود. دوستان میتوانند در مطالب درسی و دیگر زمینهها تعامل بهتری با یکدیگر داشته باشند.
هیچ فرمول یکسان و ثابتی برای دوستی وجود ندارد. مردم از نظر اجتماعی به طرق مختلف رشد میکنند. هر انسانی دارای خانوادهای منحصر به فرد و از آن مهمتر ژنتیک و ساختار بدنی، هورمونی و مزاجی ویژهی خود است. بنابراین نمیتوان به همه برای دوستیابی و گرایش به افراد دیگر نسخهای واحد را در نظر گرفت. با این حال، راههایی وجود دارد که به کودکان کمک میکند مهارتهای ارتباطی خود را تقویت کنند و توسعه دهند. این مهارتها باعث ایجاد ارتباطات عمیق و معنادار با دیگران میشود.
در آموزک بخوانید: ۱۰ بازی برای کودکان خجالتی
نکتهی دیگر حائز اهمیت این است که مزایای دوستی را باید بر اساس کیفیت آن سنجید و نه کمیتش. چرا که ممکن است یک دوست خوب اثری بسیار قویتر از چند دوست متوسط داشته باشد. از طرف دیگر به همان اندازه که دوستیابی برای کودکان اهمیت دارد، پایدار ماندن دوستی نیز نیاز به مهارتهای ویژهای دارد. برخی از کودکان در یافتن دوست توانمند هستند ولی در نگهداری این رابطه ناتوانند. بنابراین دوستیهای آنها با همسالان خود به صورت مقطعی و کوتاهمدت باقی میماند و بعد از پایان زودهنگام یک دوستی دوباره به سمت شروع دوستی دیگری میروند که به دلیل عدم کسب مهارتهای مورد نیاز برای ادامهی رابطهی دوستی، این رابطهی تازه هم با شکست روبهرو میشود.
در شکلگیری دوستی، اولین روزهای مدرسه و مهدکودک بسیار مهم است. درواقع شروع مدرسه، نقطهی عطفی در رشد کودک به حساب میآید. آنها برای اولین بار برای ساعتهای متوالی از خانواده دور میشوند و با افرادی آشنا میشوند که غریبه هستند. ممکن است کودکانی که در خانوادههای کم رفتوآمد زندگی میکنند، دیدن این حجم از انسانهای غریبه برایشان شوکه کننده باشد. برای مثال خانوادههای مهاجر و آوارگان جنگی که بدون آمادگی وارد یک کشور دیگر شدهاند، توانایی برقرای ارتباط درست با همسایهها و شهروندان دیگر را ندارند. بنابراین وقتی کودک آنها به سن مدرسه میرسد، از یک محیط بسیار محدود که افراد آن محیط ممکن است از تعداد انگشتان یک دست تجاوز نکند، وارد محیطی میشود که چند ده تا چند صد انسان جدید میبیند و نمیتواند به زودی این تضاد را درک و هضم کند. در نتیجه مهارتهای ارتباطی و دوستی باید در سالهای قبل از مدرسه یا مهدکودک، به کودکان به صورت نظری و یا عملی آموزش داده شود. یادمان باشد ضعفهای ارتباطی در خانه و خانواده، به جامعه سرایت داده میشود.
کتابهایی درباره دوستی را از کتاب هدهد تهیه کنید
مطالعات نشان میدهد که برخی ویژگیها، کودکان را در دوستیابی و حفظ این دوستیها توانمندتر میسازد و برخی از ویژگیها نیز مخل دوستیابی آنهاست.
این ویژگیها عبارتند از:
- کودکان، افرادی را که از نظر آنها پرخاشگر، مزاحم، عصبی و تحرکپذیر، سلطهجو، دروغگو و خودخواه هستند را طرد میکنند. بنابراین کودکانی که دارای این ویژگیها هستند، شانس کمی را در دوستیابی و پذیرفته شدن در گروههای دوستی دارند.
- کودکانی که تمایل بیشتری به کمک به دیگران دارند، بیشتر مورد استقبال دیگران برای دوستی قرار میگیرند.
- توانایی کلامی کودکان، ارتباط مستقیم با توانایی دوستیابی آنها دارد. کودکان نیز مثل بزرگسالان تمایل دارند با افرادی که از لحاظ سخن گفتن قدرت بیشتری دارند دوست شوند. کودکانی که مهارت ذاتی یا اکتسابی در روان سخن گفتن دارند، شانس بیشتری در پذیرفته شدن در گروههای دوستی دارند.
- داشتن روحیهی همکاری نیز ویژگی برجستهای است که کودکان دارای آن، نسبت به افرادی که فاقد آن هستند، توانایی دوستیابی بیشتری دارند. کودکانی که روحیهی همیاری با کودکان دیگر را دارند، حس مسئولیتپذیری بیشتری نسبت به سایرین دارند و در نتیجه میتوانند اعتماد دیگران را سریعتر و عمیقتر جلب کنند. از طرفی کار گروهی، خود به افزایش مهارتهای ارتباطی افراد کمک میکند. کمک کردن به یکدیگر در راه رسیدن به هدفی واحد (مثلا جمع کردن زبالههای حیاط مدرسه) باعث میشود که کودکان دریابند که باید نسبت به هم و کاری که انجام میدهند مسئولیتپذیرباشند. این مسئولیتپذیری و خودخواه نبودن، برای همگان جذاب است.
- کودکانی که محبت خود را نسبت به دیگران با سخن گفتن یا کارهایی مانند لبخند زدن و یا در آغوش کشیدن به دیگران نشان میدهند، نسبت به کودکانی که مهارت ابراز محبت کلامی و عملی ندارند، دوستان بیشتری پیدا میکنند و دوستی آنها پایدارتر نیز هست.
- توانایی درک افکار و احساسات دیگران نیز در دوستیابی بسیار مهم است. اگر کودکان خردسال افکار و احساسات دیگران را درک کنند، احتمال بیشتری دارد که توسط همسالان خود پذیرفته شوند.
- دوستیها بین کودکانی که از بسیاری جنبهها شبیه به هم هستند بیشتر است. این کودکان دربارهی چیزهای سرگرم کننده توافق دارند و رابطهی آنها معمولا کمتر به استثمار میرسد. زیرا با هم در رسیدن به یک هدف، هم انگیزه هستند و بدون اینکه یک نفر بر دیگری تسلط داشته باشد، در جهت رضایت همدیگر که چیز واحدی است، قدم برمیدارند. در این رابطه، هرکدام از شرکا، سود -لذت- یکسان میبرد. بنابراین این نوع دوستیها بسیار پایدار است.