هدف هشتم توسعه پایدار، کار مناسب و رشد اقتصادی
گسترش رشد حسابشده و پایدار اقتصاد، اشتغال و شغل مناسب برای همه.
امروزه تقریباً نیمی از جمعیت جهان هنوز با معادل روزی 2 دلار آمریکا زندگی خود را میگذرانند. با وجود 5.7% نرخ بیکاری جهانی، داشتن شغل ضمانتی برای فرار از فقر نیست. در واقع، در سال 2018 در سر تا سر جهان 8 درصد کارمندان و خانوادههایشان در فقر بسیار زندگی میکردند. این پیشرفت آرام و نابرابر، ما را به تفکر و تجدید نظر راجع به سیاستهای اجتماعی و اقتصادی مرتبط با ریشهکن کردن فقر وا میدارد. در کنار ایجاد شغل، باید شرایط 700 میلیون زن و مرد کارمند را که توانایی درآمدن از فقر را ندارند نیز بهبود بخشید. همچنین زنان و دختران باید از دسترسی یکسان به فرصتهای شغلی در برابر مردان و پسران لذت ببرند.
کمبود مداوم فرصتهای شغلی مناسب، سرمایهگذاریهای ناکافی و تقاضای پایین، پایهی قرارداد اجتماعی در جوامع دموکراتیک -که همه باید در این پیشرفت سهیم باشند- را از بین میبرد. با وجود اینکه رشد متوسط سالانه سرانه تولید ناخالص ملی در جهان هر سال افزایش مییابد، همچنان کشورهایی در دنیای در حال توسعه هستند که نرخ رشدشان را کند میکنند و از هدف نرخ رشد 7%ای تعیین شده برای سال 2030 دور میشوند. در حالی که میزان اشتغال کم میشود و نرخ بیکاری بالا میرود، معیارهای زندگی باتوجه به مواجب و حقوق پایین، کاهش پیدا کردهاند.
جامعه به عنوان یک مجموعه زمانی سود میکند که همهی افراد با بهرهوری برای رشد کشور تلاش کنند. اشتغال سودآور و «شغل مناسب» دو عنصر کلیدی برای رسیدن به جهانیسازی عادلانه و کاهش فقر هستند. همچنین، بیکاری میتواند باعث آشوب و اختلال در آرامش شود؛ البته اگر کسی آن را مطرح نکرده باشد.
شغل مناسب به معنای فرصت شغلی برای همه با درآمد مناسب و سودآوری، امنیت در فضای کاری و حفاظت اجتماعی خانواده، چشمانداز بهتری برای پیشرفت فردی و یکپارچهسازی اجتماعی است. همچنین بسیار مهم است که زنان و مردان در محیط کاری از فرصتهای یکسانی برخوردار باشند.
رشد اقتصاد پایدار نیازمند این است که جوامع شرایطی را فراهم کنند تا افراد بتوانند مشاغل باکیفیتی داشته باشند که باعث تحریک اقتصاد بدون ضرر زدن به محیط شوند. فرصتهای شغلی و شرایط کاری مناسب نیز برای جمعیت کارمند نیاز است. همچنین نیاز دسترسی بیشتر به خدمات مالی برای مدیریت درآمدها، انباشتن داراییها و سرمایهگذاریهای ثمربخش وجود دارد. تعهدهای بیشتر به تجارت، بانکداری و زیرساخت کشاورزی نیز به افزایش بهرهوری و سودمندی و کاهش بیکاری در فقیرترین مناطق دنیا کمک میکند.
آمار و ارقام:
- نرخ بیکاری جهانی در سال 2017، 5.6% بود؛ کمتر از 6.4% مربوط به سال 2000.
- در حالیکه سرانه تولید ناخالص داخلی و سودآوری مشاغل به صورت جهانی رشد داشته است، 731 میلیون نفر هنوز زیر خط فقر 1.90دلار به سر میبرند.
- نرخ جهانی بیکاری بالاخره از بحران مالی سال 2009 گذر کرده است. در سال 2018، این نرخ به 5% -معادل نرخ قبل از بحران- رسید. با این وجود نابرابریهای زیادی در بین کشورها و گروههای سنی وجود دارد. در سال 2018، نرخ بیکاری در شمال آفریقا، غرب آسیا، آمریکای لاتین و کارائیب، بیش از 2.5 برابر این نرخ در آسیای مرکزی و جنوبی بود.
- در سال 2016، 61% تمام کارمندان جهان مشغول به کارهای غیررسمی بودند. اگر بخش کشاورزی را حذف کنیم، 51% افراد در این دستهی مشاغل قرار میگیرند.
- از بین 45 کشوری که از آنها داده در دست داریم، در 40 کشور مردها 12.5% بیشتر از خانمها درآمد کسب میکنند.
- شکاف جهانی درآمدی بین جنیستها 23% است و بدون هیچ عمل قاطعانهای، 68 سال دیگر برای رسیدن به درآمد برابر زمان لازم است. نرخ مشارکت نیروی کار خانمها 63% و برای آقایان 94% است.
- جدا از افزایش میزان حضور زنان در محافل عمومی، آنها 2.6 برابر مردها به فعالیتهای بدون حقوق داخل خانه و حمایتی میپردازند.
- در سر تا سر جهان 470 میلیون شغل برای تازهواردهای دنیای کار در بین سالها 2016 و 2030 نیاز است.
چه میتوان کرد؟
ایجاد فرصتهایی که افراد جوان بتوانند شغلی مناسب داشته باشند نیاز به سرمایهگذاری در آموزش و تعلیم با بیشترین کیفیت، ایجاد مهارتهایی بر اساس نیاز بازار کار در جوانان، بهرهمندی آنها از محافظت اجتماعی و خدمات ساده بدون توجه به نوع قراردادشان دارد؛ همچنین تراز کردن میدان برای اینکه جوانان مشتاق بتوانند به مشاغل سودآور بدون توجه به جنسیت، میزان درآمد و پیشزمینهی اجتماعی-اقتصادیشان، دست پیدا کنند.
دولت میتواند برای رسیدن به نظامهای اقتصادی پویا، پایدار و مردم-محور با اشتغالزایی برای جوانان و توانمندسازی اقتصادی زنان و ایجاد شغل مناسب برای همه، تلاش کند. مسئولین و اجتماعات محلی میتوانند با برنامهریزی برای شهر و توافقهای مردمشان، به پرورش پیوستگی جامعه و تحریک نوآوری و اشتغالزایی برسند.