مراقبت از کودکان آسیبدیده در سیل
صدها و گاه هزاران نفر در سال در سراسر استرالیا تحت تأثیر سیل قرار میگیرند. تعداد قابل توجهی از این تعداد کودکانی هستند که از صدمات و از دست دادنهای بزرگی رنج میبرند و یا تجربیات ترسناکی را از سر گذراندهاند. بسیاری دیگر از کودکان با شنیدن اخبار سیل و یا شناختن کسانی که خانههایشان را از دست دادهاند به شکل غیرمستقیم از سیل صدمه روحی و عاطفی دیدهاند. تمامی اینها میتوانند تجربیات چالشبرانگیزی برای کودکان باشند.
رهنمودهایی برای پدرومادرها و مراقبان کودک
تأثیر بحران بر کودکان
آدمها به شکلهای متفاوتی از پس بحران بر میآیند و هیچ الگوی ثابت و استانداردی برای واکنش به استرس ناشی از بحران وجود ندارد. کودکان همیشه قادر نیستند احساسات پیچیده را به راحتی و صراحت بزرگسالان، ابراز کنند و درنتیجه اغلب به شیوه بزرگترها به آن استرسها واکنش نشان نمیدهند. بنابراین بسیار مهم است که مراقب تغییرات رفتاری کودکان باشیم؛ تغییراتی که نشان از این دارند که آنها پریشان و در رنجاند.
واکنش به سیل در تغییر رفتارهای طبیعی کودک نمود پیدا میکند. تغییراتی مانند:
- تغییر در بازیها، نقاشیها، خوابها و گفتوگوهای خودانگیخته کودکان
- رفتار عقب گرد- کودکان بچهگانهتر از معمول و حالت طبیعیشان رفتار میکنند.
- کابوسها
- اضطراب و نگرانی از تنها خوابیدن
- مشکل به خواب رفتن
- تحریکپذیری یا خشم
- کجخلقی و عصبانیت
- بهانهگیرشدن در مورد غذا (بدغذایی)
- انزوا و گوشهگیری
- ترس از دورشدن از پدر/مادر
- مشکل تمرکز در مدرسه
کودکان معمولاً بسیار بهبودپذیرند و برای بیشتر کودکان این واکنشها به تدریج با گذر زمان و حمایتهای خانواده کم میشوند.
چطور میتوانید به بهبودی کودکان کمک کنید؟
بعد از یک اتفاق بحرانزا، کودکان نیاز به تسلی، اطمینانخاطر و حمایت دارند و همچنین نیاز دارند تا بدانند که در امنیت هستند و از آنها حمایت میشود. سعی کنید که وقت بیشتری را با کودکانتان سپری کنید و با در آغوش گرفتن و نوازش، مهر و محبت فراوانی نثارشان کنید. گاهی اوقات کودکان با بازی بهتر از واژهها احساساتشان را ابراز میکنند، بنابراین برای بازی کردن با آنها زمان بگذارید. اجازه دهید برای مدتی بیشتر به شما وابسته باشند و تلاش کنید برنامههای روزمره را از نو برقرار کنید، برنامههایی مانند زمان خواب، وقت غذا خوردن و در صورت امکان بازگشت به مدرسه.
اطلاعات و ایدههای غلط درباره سیل را در کودکتان پیدا کنید و این تصورات غلط را اصلاح کنید. پاسخهای شما باید همواره متناسب با سن کودک و همینطور متناسب با سطح درک و رشد احساسی او باشد. بچههای کوچکتر بیشتر نیاز به اطمینان خاطر دارند تا اطلاعات و حقایق علمی.
به دغدغههای کودکتان گوش دهید. به دقت گوش دهید که کودکانتان چه میپرسد و یا چه میگوید و بعد فکر کنید که آیا آنها به دنبال اطلاعات واقعی هستند یا سؤال آنها بیانگر اضطرابشان درباره سیل است؟ وقتی با او درباره احساساتاش گفتوگو میکنید، تلاش کنید احساساتتان را برای خودتان نگه دارید. به اون نشان دهید که درک میکنید چه احساسی دارد.
نظارت کنید که کودکانتان چه میزان در معرض اخبار رسانهها درباره سیل قرار دارند. کودکان ممکن است با دیدن تصاویر در تلویزیون، دوباره دچار بحران شوند. بنابراین تلاش کنید تا از آنان در برابر رسانه محافظت کنید.
نسبت به صحبتکردنهایتان حساس باشید. بزرگترها باید مراقب حضور کودکان هنگام بحث درباره سیل باشند. اگر کودکان در مرحله یا سنی نیستند که بتوانند در بحثها شرکت کنند، بهتر است نگذاریم مدام مکالمات بزرگترها درباره نگرانیهاشان را بشنوند.
و از همه مهمتر اینکه از خودتان مراقبت کنید، چرا که ممکن است شما هم از تجربه سیل دچار غم و پریشانی شده باشید. وقتی پدر و مادر از خودشان مراقبت کنند، بهتر میتوانند به نیازهای کودکانشان پاسخ دهند.
در جستوجوی کمکهای بیشتر
گرچه بیشتر کودکان پس از بحران به حالت عادی برمیگردند، اما بعضی از آنها برای مدت طولانیتری رنج و پریشانی ناشی از بحران را از خود بروز میدهند و بهتر است از کمکهای تخصصی بهره بگیرند. کودکانی که آسیبها و از دست دادنهای بزرگتری را تجربه کردهاند و کودکانی که پیش از این نیز در واکنش به دیگر بحرانهایشان مشکل داشتهاند، بیشتر در خطر ادامه مشکلات ناشی از بحران هستند.
از جمله نشانههای هشداردهنده پریشانیهای طولانیمدتتر و جدیتر در کودکان عبارتند از:
- بیرونریزیهای مداوم و تهاجمی
- مشکلات جدی در مدرسه
- مشغله ذهنی درباره سیل
- اضطراب یا مشکلات احساسی شدید
یک متخصص سلامت روان مطمئن، برای مثال یک روانشناس، میتواند به این کودکان و پدر و مادرها یا مراقبانشان کمک کند تا افکار، احساسات و رفتارهای مرتبط با سیل را بهتر درک و با آنها مقابله کنند.