آنچه نباید به خوانندگان نوآموز گفت
بهطور کلی، بعضی اوقات داشتن یک روند طولانی و ناخوشایند، باعث بیحوصله شدن والدین نسبت به خوانندگان نوآموز میشود. ما میخواهیم بچههایمان موقع خواندن، احساس راحتی و موفقیت کنند و خواندن را دوست داشته باشند. بنابراین وقتی بچهها برای خواندن هر کلمه در صفحه تلاش میکنند، پافشاری بر خواندن کتابهایی که برایشان مناسب نیست، یا روان خواندن صفحهای از کتاب بدون آن که بتوانند آنچه خواندهاند را بفهمند و به یاد آورند، بینتیجه است.
ناامید نشوید! ما لیستی از اشتباهات مشترک والدین به همراه راههای بهتری برای حمایت خوانندگان نوآموز ارائه میدهیم. امیدواریم که این کار منجر به بلندخوانی با آرامش و نیز تواناتر شدن خوانندگان شود.
- خواندن او را متوقف نکنید. اگر آن اشکال آسیبی به متن وارد نمیکند، نگویید «دوباره این خط را درست بخوان» و اجازه دهید ادامه دهد.
- اگر میخواهید کودکتان احساس راحتی کند، خواندن او را قطع نکنید. درصورت لزوم دفعه بعد که خودتان متن را خواندید، آن اشتباه را اصلاح کنید.
- به خوانندگان نوآموز نگویید «یالا، زودباش. تو باید سریعتر بخوانی!» یا «آرامتر، داری سریع از آن میگذری!» درعوض، نمونهای از موزون و روانخواندن ارائه دهید. روانخوانی یا خواندن با سرعت مناسب و نیز موزون و یکنواختخوانی، مواردی است که در بهترین حالت از طریق نمونهخوانی والدین و معلم و نیز تمرین مکرر، آموزش داده میشود. برای آنکه به کودکتان کمک کنید تا روانخوان شود، کتابی متناسب با سطح خواندنش تهیه کنید و از او بخواهید بارها و بارها آن را بخواند.
برای شروع، از فرزندتان بخواهید تمام یک کتاب را از روی جلد تا پشت جلد آن بخواند.
روز دوم از او بخواهید تمام کتاب را دوباره بخواند، و بعد شما بند به بند یا صفحه به صفحه آن را بخوانید و سپس از کودک بخواهید آنچه خواندهاید را تکرار کند. همچنین میتوانید از او بخواهید آنچه شما میخوانید را با انگشتش دنبال کند.
روز سوم، ابتدا شما کتاب را بخوانید و بعد همزمان با همدیگر بخوانید. این به کودک کمک میکند که خواندن موزون را یاد بگیرد.
روز چهارم، اول شما کتاب را بخوانید و بعد از کودک بخواهید که خودش آن را بخواند.
روز پنجم، روز نمایش مهارتهای فرزندتان است! از او بخواهید به عنوان تمرین، کتاب را خودش بخواند. حالا وقت آن است که از او فیلمبرداری کنید و برای دوستان و بستگان راه دور بفرستید.
- به خوانندگان نوآموز نخندید. به چیزهای جدی و زشت فکر کنید و نفس عمیق بکشید تا دوباره بر خود مسلط شوید. اگر بشود با همدیگر بخندید اشکالی ندارد. به احتمال قوی وقتی کودک شما کلمه «باسن» را میخواند، نمیتواند خنده خود را کنترل کند و شما هم همینطور. ولی اگر دارد سخت کار میکند و نهایت تلاشش را میکند و دراین حین دچار اشکالی میشود که شما را قلقلک میدهد، از آن بگذرید.
- نگویید «تو این را میدانی» آن کلمه را بخش کنید و از او بپرسید آیا میتواند بخشهای مختلف کلمه را تشخیص دهد؟ اگر میتواند هر بخش را بگوید، کمکش کنید تا بخشها را با هم ادا کند.
- نگویید «تو اشتباه میکنی، کلمه درست... . است» درعوض هیچ نگویید. سکوت کنید، اگرچه سخت به نظر میرسد. به جز در مواردی که آن اشکال به متن آسیب میزند، در بقیه موارد رهایش کنید. اگر قرار باشد هربار که کودک گیر میکند، برای دانستن کلمه درست به شما نگاه کند، هیچوقت مهارتهای کشف در تمرین خواندن را کسب نخواهد کرد. ولی اگر کودک دچار اشتباهی شود که معنی را تغییر میدهد، در انتهای صفحه از او بخواهید دوباره متن را با دقت بخواند. اگر دوباره اشتباه خواند، از او بخواهید برای فهمیدن کلمه به تصویر نگاه کند یا از او بپرسید آیا آنچه خوانده است معنی دارد؟ اگر همچنان متوجه اشکال نشد، از او بخواهید بخش مشکل متن را نشان دهد. اگر نمیدانست، شما به او نشان دهید.
وقتی دوباره خواندن را از سر میگیرید، از او درمورد صفحهای که درست خوانده بود سؤال کنید. این کار برای اذیت کردن کودکتان نیست، بلکه برای آن است که به کودک کمک کنید تا خودش را زیر نظر بگیرد. به عنوان یک فرد خودآگاه، ما مرتباً بازبینی میکنیم تا مطمئن شویم آنچه میخوانیم، معنادار است.
در مقام پدر و مادر، این مهم است که به بچههایمان – هنگامی که با ما کتاب میخوانند – آرامش دهیم تا آنها دوست داشته باشند که همراه ما در خانه کتاب بخوانند. آنها نیاز به تمرین دارند و باید احساس کنند خواندن بههمراه والدین امن، طبیعی و لذتبخش است.