اختلال خواندن در کودکان - بخش سوم
اختلال خواندن سبب آزردگی، خجالت و ناامیدی کودک و مانع ادامهٔ تحصیل میشود. در پژوهشها مشاهده شده کودکانی که در خواندن اختلال دارند در پایان سال تحصیلی اول ابتدایی، نسبت به شروع سال تحصیلی جدید، اشتیاق و اعتماد به نفس کمتری دارند. انگیزهٔ یادگیری در این کودکان، سال به سال کمتر میشود و از مدرسه و درس خواندن گریزان میشوند. این پژوهشها نشان داده است که افت تحصیلی، ترک تحصیل، ارتکاب جرائم و یا حتی اقدام به خودکشی از اثرات این اختلال است. نتایج این پژوهشها نشان داده که 75 درصد کودکانی که ترک تحصیل میکنند به مشکلات خواندن دچار بودهاند.
از سوی دیگر، رابطهٔ نزدیک میان ترک تحصیل و ارتکاب جرم، اثبات شده است. بنابر تحقیقات انجام شده، 85 درصد بزهکاران نوجوان در کشورهایی مانند آمریکا، دچار اختلال در خواندن و نوشتن هستند و بیش از 60 درصد زندانیان این کشورها بیسواد هستند. این آمارها نشان میدهد که توانایی خواندن و نوشتن سبب میشود فرد بتواند نیازهای روزمرهٔ خود را از راه درست براورده کند و مهارتهای لازم را برای این کار به دست بیاورد.
از سویی پژوهشگران به این نتیجه رسیدهاند که توانایی خواندن متون با موفقیت افراد در سالهای بعد ارتباط دارد. مثلاً افرادی که در 7 سالگی توانایی خواندن خوبی دارند، در آینده موقعیت اقتصادی-اجتماعی بهتری خواهند داشت. بنابراین داشتن مهارتهای پایه، فارغ از اینکه فرد باهوش باشد یا خیر، بر توانایی او در غلبه بر مشکلاتش در آینده اثر میگذارد. این مهارتها با تمرین و همچنین درک بالای والدین، آموزگاران و اطرافیان به دست میآید.
فرزندم از روی متن به خوبی میخواند اما مطلب خوانده شده را درک نمیکند. چرا؟
این پرسشی است که ممکن است برخی از والدین از مشاورین تحصیلی یا روانپزشکان بپرسند. باید دانست که هدف اصلی خواندن، درک مطلب و دریافت معنی متن است. از میان کودکانی که مهارت خواندن خوبی دارند، 3 تا 10 درصد، توانایی درک درست مطلب را ندارند.
شناخت ضعیف واژهها
شناخت دقیق و کامل معنی واژه برای خواندن ضروری است. دانشآموز نمیتواند بدون معنای واژگان؛ آنچه که خوانده است درک کند. او باید بداند که هر واژه ممکن است در جملههای مختلف معنای تازهای بدهد. پس بهتر است برای شناخت بهتر یک واژه، آن را در متنهای مختلف بخواند.
ضعف حافظه
پژوهشگران دریافتهاند که عملکرد مغز افرادی که دارای مشکلات درک مطلب هستند متفاوت و متمایز از افرادی است که دارای اختلال در خواندن هستند. کسانی که ناتوانی خواندن دارند، ناهنجاریهایی در قشر پس سری، گیجگاهی، دارند، بخشی از مغز که مسئول شناسایی واژهها در یک صفحه است. اما کسانی که دارای مشکلات درک مطلب هستند، در این منطقه ناهنجاری نشان نمیدهند، آنها ناهنجاری را در مناطق مرتبط با حافظه نشان میدهند. نقص در مناطق مغزی مربوط به حافظه، در افرادی که در درک مطلب اختلال دارند، منطقی است. مطالعات متعددی تأیید کردهاند که درک مطلب به حافظه، چه کوتاه مدت و چه بلند مدت، متکی است.
البته باید بدانیم درک مطلب بیشتر از حافظهٔ بلند مدت و کوتاه مدت، به «حافظهٔ فعال» ارتباط دارد. حافظه کوتاه مدت، اطلاعات را برای مدت چند ثانیه در ذهن نگه میدارد تا پردازش شوند. حافظهٔ بلند مدت جایی است که این اطلاعات پردازش شده برای همیشه ذخیره میشوند. حافظهٔ فعال یک سیستم حافظهٔ واسطه است که در منطقهٔ پردازش اطلاعات مغز قرار دارد. اکثر ما هر روز از این حافظه استفاده میکنیم. درک جمله به حافظهٔ فعال بستگی دارد. به عنوان مثال، حافظهٔ فعال برای درک جملههایی که ساختار پیچیدهای دارند لازم است مانند: «دلقکی که پسربچه را بغل میکند، دختربچه را میبوسد». این حافظه همچنین به ما کمک میکند جملههای طولانی را تفسیر کنیم. جملههایی مانند: » قبل از بررسی پاسخهای ارائه شده در آخر کتاب، همهٔ مسئلههای صفحهٔ پانزدهم و شانزدهم را حل کنید.» ما برای درک درست جملهای مانند: «توپ، توپِ پسر بود نه دختر»، که ترتیب واژهها در آن مهم است، از حافظهٔ فعال استفاده میکنیم.
بنابراین ضعف در حافظهٔ فعال، سبب اختلال در درک مطلب میشود. بنابراین وقتی فرزند ما مهارت خواندن قابل قبولی دارد اما درک مطلب او ضعیف است، باید به ضعف حافظهٔ فعال او شک کنیم و برای تشخیص محل آسیب دیده در مغز، او را به یک متخصص مغز و اعصاب یا اعصاب و روان نشان دهیم.
نشانههای اختلال خواندن در کودکان
- حروفی مانند «ص» و «ض» و همچنین «س» و «ش» و «ت» و «ث» را اشتباه و به جای یکدیگر میخوانند. مثلاً واژههایی مانند «سیر» و «شیر» را با هم اشتباه میگیرند.
- در ترتیب خواندن حروف مشکل دارند. مثل «جنگ» را «گنج» میخواند و یا «مرگ» را «گرم» میخواند.
- ممکن است هنگام خواندن، یک یا چند خط را جا بیندازد. یا اینکه یک خط را چند بار بخواند.
- واژهها را با تردید و در یک جمله، تک به تک میخواند. در بیشتر مواقع نیز این واژهها را با صدای پایین میخواند.
- میتواند حروف را جدا جدا بخواند اما قادر به ساخت واژه با آنها نیست. مثلاً س، ر، د، را جدا میخواند اما نمیتواند واژهٔ «سرد» را ادا کند.
- واجها را به اشتباه تلفظ میکند و روی واجی که مشکل دارد متوقف میشود و آن را سخت بیان میکند.
- واژه را به واژه کوتاهتری که در ذهن دارد تغییر میدهد. مثلاً به جای «بینابینی» میگوید «بینایی».
- او درک و دریافت کمی از معنای جملههای دارد که میخواند.
- مقدار کمی از مطالب خوانده شده را میتواند به یاد بیاورد.
- وقتی صدای یک واژه را میشنود، نمیتواند شکل نوشته شدهٔ آن را در صفحه نشان دهد.
- غالباً علائم نگارشی را نادیده میگیرد. مثلاً ویرگول را در لحن خواندن خود در نظر نمیگیرد.
برای ارزیابی اینکه این نشانهها چهقدر در فرزند شما وجود دارند، باید از روش «متوسط واژههای خوانده شده در دقیقه» استفاده کنید. این روش شامل مراحل زیر است:
- یک متن 200 واژهای را انتخاب کنید. مراقب باشید که این متن باید در سطح پایهٔ درسی کودک باشد.
- از کودک بخواهید که به مدت یک دقیقه این متن را با صدای بلند بخواند.
- تعداد کل واژهها خوانده شده را بشمارید.
- تعداد خطاها را بشمارید.
- تعداد خطاها را از تعداد کل واژههای خوانده شده در یک دقیقه کم کنید. نتیجهٔ به دست آمده، «متوسط تعداد واژههای صحیح در دقیقه» است.
- نتیجهٔ به دست آمده را با تقسیمبندی زیر مطابقت دهید. این تقسیمبندی به شما میگوید که «متوسط تعداد واژههای صحیح در دقیقه» برای فرزند شما در طی هر سال، باید چه میزانی باشد.
- کلاس اول: 60
- کلاس دوم: 90
- کلاس سوم: 115
- کلاس چهارم: 140
- کلاس پنجم: 170
- کلاس ششم: 195
با توجه به مطالب گفته شده، اختلالات خواندن با مهارتهای شناختی فرد در ارتباط است و نشانههای گفته شده پیوند محکمی با مشکلات مهارتهای شناختی دارند. از سوی دیگر، شاخص «متوسط تعداد واژههای صحیح در دقیقه» متناسب با هر سن یا مقطع درسی کم کم افزایش مییابد. این نشان میدهد که مهارتهای خواندن را به تدریج باید به دانشآموزان بیاموزیم و در این راه صبر و حوصله داشته باشیم و اگر فرزندمان در ابتدای کار چندان در خواندن متن توانمند نیست، باید به او فرصت بدهیم. از سویی باید با یک روانپزشک مشکل او را در میان بگذاریم که در صورت وجود بیماریهای جسمی یا اعصاب و روان، سریعتر درمان او را آغاز کنیم تا این اختلالات بر فرایند آموختن او اثر منفی نگذارد.
والدین برای کمک به فرزندانشان که اختلال خواندن دارند، چه کاری باید انجام دهند؟
اگر فرزند شما نشانههایی را که در این مقاله آمده دارد، باید هرچه سریعتر او را به پزشک نشان دهید. پژوهشها نشان دادهاند که درمان به موقع مشکلات جسمی و روانی که سبب اختلال در خواندن میشوند، مهم است. درمان در 95 درصد موارد مؤثر بوده است. این درصد بسیار بالا، اهمیت هوشیاری والدین را در شناسایی نشانههای این اختلال و همچنین اقدام به موقع آنها را برای درمان نشان میدهد.
جمع بندی
اختلال در خواندن، یک اختلال شایع در میان اختلالهای مهارتهای زبانی و رشد کودکان است. این اختلال مانند سایر اختلالهای اعصاب و روان کودکان، زمینههای مختلف و متنوعی دارد. از مشکلات جسمی و کمبود هورمون گرفته تا اختلال خفیف، متوسط و یا شدید مغزی. بنابراین والدین و آموزگاران باید این موضوع را جدی بگیرند و در صورت برزو اولین نشانهها، کودک را نزد پزشک متخصص ببرند و فرایند درمان او را آغاز کنند. خوشبختانه پاسخ این افراد به درمان بسیار خوب است. در صورت درمان به موقع و همراهی والدین و آموزگاران در فرایند درمان، کودک میتواند به سطح قابل قبولی از مهارت خواندن برسد.
اهمیت درست خواندن متن در این است که درک مطلب، بدون خواندن صحیح متن امکانپذیر نیست. ممکن است کسی متن را درست بخواند و از آن درک کامل و درستی پیدا نکند اما امکان ندارد که فرد در خواندن متن اختلال داشته باشد اما مفهوم متن را درک کند.
امروزه، با توجه به گسترش فناوریهای نوین، پیشنهادهای تازهای برای جایگزین کردن کتابها با وسایل دیجیتالی مانند تبلت و گوشی تلفن هوشمند شده است. در پژوهشهای فراوانی که انجام شده است، مشاهده شده کودکانی که دچار اختلال خواندن بودهاند، تمایل بیشتری به خواندن متون در تبلت یا وسیلههای مشابه داشتهاند. همچنین دیده شد که استفاده از این ابزارها و نرمافزارهای کاربردی ویژهای که برای ارتقای مهارت خواندن کودکان تولید شدهاند، اثر مثبت زیادی بر توانایی خواندن کودکان و نوجوانان داشته است. بنابراین امیدهای جدی و تازهای برای درمان این اختلال با استفاده از فناوریهای نوین شکل گرفته است.