اختلال خواندن در کودکان - بخش اول: تمرکز و پردازش دیداری
کودکان همواره به خواندن و نوشتن اشتیاق دارند و بسیاری از آنها از خردسالی منتظر رسیدن به سن مدرسه و شروع خواندن هستند. یک فرد در فرآیند خواندن، حروف نوشته شده روی یک صفحه را به یک واژه، سپس به یک جمله و در نهایت آن را به صوت تبدیل میکند. یعنی در ابتدا یک حرف به عنوان یک رمز در مقابل او قرار میگیرد و سپس او باید با اتصال این حرف به حروف بعدی این رمز را بشکند و به پرسش ذهنی خود پاسخ دهد، که در پشت این نوشته چه منظوری نهفته است؟.
شمار زیادی از کودکان پس از یک سال آموزش، میتوانند این رمزها را بشکنند. اما در یک پنجم کودکان، این تجربه، متفاوت است. برای این دسته از کودکان، خواندن متن بسیار دشوار است و برای این کار، باید بیشتر از دیگران تلاش کنند. این کودکان زبان گفتاری را به خوبی متوجه میشوند و به گوش دادن داستان بسیار علاقهمند هستند. اما وقتی همان واژهها بر روی یک صفحه نوشته میشوند، ممکن است متن را بسیار آهسته یا بریده بریده بخوانند. حتی ممکن است یک واژه را در یک صفحه درست بخوانند و در صفحهٔ بعدی همان را اشتباه بخوانند. به همین دلیل، بلند خواندن متن ممکن است برایشان دشوار باشد و از این کار خجالت بکشند و در نتیجه کم کم، از ادامهٔ خواندن ناامید شوند.
در کلاس درس، خواندن مهمترین فعالیت آموزشی است. آموزگاران ممکن است از دیدن تفاوتهای زیاد بین دانشآموزان در خواندن متنها، تعجب کنند. ممکن است کودک را سرزنش کنند و یا به پایین بودن ضریب هوشی او فکر کنند. اختلال خواندن متنها، کودک را در بزرگسالی با مشکلات فراوان روبهرو میکند و از سوی دیگر، یادگیری بدون خواندن، کامل نیست. به همین سبب، والدین از اینکه فرزندشان نمیتواند بهخوبی بخواند مضطرب میشوند و گاهی میترسند و به او پرخاش میکنند و او را کمکار و تنبل میدانند.
دلایل اختلال خواندن در کودکان
در مورد تمام اختلالها اگر علت آن پیدا شود، درمان نیز ممکن است. باید بدانیم که یادگیری یک فرایند تدریجی است. فراگرفتن مهارت خواندن نیز باید بهتدریج انجام شود و والدین، آموزگاران و همچنین سیاستگذاران نظام آموزشی باید به این نکته توجه داشته باشند. تدریجی بودن به این معناست که در مسیر دستیابی به یک مهارت، باید مهارتهای دیگری را به عنوان مهارت اولیه آموخت. مثلاً برای اینکه کودک جمع بستن و کم کردن را بیاموزد، باید ابتدا شمردن عددها را یاد بگیرد. اگر بدون یادگیری شمارش، از کودک بخواهیم که عددها را با هم جمع ببندد یا از هم کم کند، او توانایی این کار را نخواهد داشت. بنابراین ما نمیتوانیم با دیدن ناتوانی کودک در انجام کارهایی که ما به اشتباه از او خواستهایم، به او برچسب ناتوان بودن بزنیم. مهارت خواندن هم باید به کودک یاد داده شود. کودک باید مهارتهای لازم را برای خواندن متن بهتدریج بیاموزد. برای نوشتن باید ابتدا خواندن را آموخت و برای حرفزدن ابتدا شنیدن را. اما باید این را بدانیم که اساس یادگیری مهارتهای زبانی، مهارتهای شناختی هستند. در واقع اختلال در یک مهارت زبانی مانند خواندن، به علت اختلال در فراگیری مهارتهای شناختی رخ میدهد. بنابراین سبب اصلی اختلال خواندن در یک کودک این است که او مهارتهای شناختی را بهدرستی نیاموخته است.
از 2 سالگی، مهارتهای شناختی کودکان رشد شگفتانگیزی دارد. کودک میتواند پیچیده فکر کند، میتواند از سمبلها برای معرفی ذهنی اشیایی که به شکل عینی حضور ندارند استفاده کند. سعی میکند آنچه در ذهن دارد، به شکلهای مختلف بیان کند. میتواند فکر کند و ایدههایی در سر داشته باشد.
در حقیقت واژهها، سمبلی برای معرفی یک شی واقعی (مثل: میز)، حیوان (مثل گربه)، عمل (مثل پریدن) یا ویژگی (مثل چاق) است. همراهی زبان گفتاری با مفاهیم و تصویرهای ذهنی، به کودک اجازه میدهد تصویر اشیا را در حافظهٔ خود نگه دارد و با کمک زبان گفتاری در مورد آنها صحبت کند. با رشد مهارتهای شناختی، کودک فکر کردن را یاد میگیرد و میتواند مفاهیم ذهنی را بسازد، مقایسه و طبقهبندی و در نهایت نتیجهگیری و ارزیابی کند.
این مهارتها به کودک در خواندن واژهها و شناخت آنها و نحوهٔ کاربردشان کمک میکند. بنابراین خود مهارت خواندن و درک مطلب، ارتباط بسیار زیادی با میزان مهارتهای شناختی کودک دارد.
مهارتهای شناختی شامل موارد زیر هستند:
- توجه و تمرکز
- پردازش دیداری
- پردازش شنیداری
- سرعت پردازش
- حافظه
- تفکر منطقی
1.توجه و تمرکز
توجه یا تمرکز، نقشی بنیادین در یادگیری دارد. تعریف تمرکز این است: «توجه ویژه به یک جنبه از محیط پیرامون و نادیده گرفتن جنبههای دیگر». طبق این تعریف، کودک زمانی میتواند از ظرفیت ذهنی خود برای یادگیری مهارت خواندن استفاده کند که تمرکز کافی روی واژهها یا جملههایی داشته باشد که میخواهد بخواند. به همین دلیل است که برخی از کودکان با وجود هوش بالا، توانایی مناسبی در خواندن متون ندارند. چرا که در هنگام خواندن نمیتوانند فقط به متن و واژههای آن توجه کنند و به چیزهای دیگری مانند آموزگار، والدین، همسالان، رخدادهایی که در خانه برای او و خانوادهاش افتاده و... فکر میکنند.
بنابراین، آموزش مهارتِ داشتنِ تمرکز، یک آموزش پایه در کسب مهارت خواندن است. به دانشآموز باید به تدریج آموزش داد که در هنگام خواندن متون به مسائل دیگر فکر نکند. البته تمرکز در برخی از دانشآموزان به ویژه دانشآموزانی که دارای اختلالهای اضطرابی مانند اختلال اضطراب اجتماعی هستند و یا دانشآموزان درونگرا، به دلیل تأثیرپذیری بیشتر روانی از فضای پیرامون، بسیار دشوارتر است.
همانطور که گفته شد، برخی عوامل سبب اختلال در تمرکز دانشآموز میشود. والدین و آموزگاران باید سعی کنند که تا حد توان این عوامل را حذف کنند یا اگر قابل حذف شدن نیستند، با گرفتن مشاورهٔ درست از روانشناس، میزان اهمیت آن عوامل را در ذهن او کم کنند و با این کار خواندن و کسب مهارتهای زبانی و آموزشی را برای او در اولویت قرار دهند.
برخی از عوامل برهمزنندهٔ تمرکز کودک، ناشی از اختلالهای عصبی روانی است. مثلاً کودکی که دارای نشانههای افسردگی است، رخدادهای منفی زندگی، حتی رخدادی که به او ارتباط مستقیمی ندارد، مثلاً مرگ یکی از خویشاوندان میتواند او را به شدت تحت تأثیر قرار دهد و از تمرکز او بر درس بکاهد. پس بهتر است با مشاهدهٔ اختلال در خواندن، کودک را نزد روانپزشک ببریم تا عواملی را که سبب کاهش مهارتهای شناختی او میشود، برطرف نماید.
2. پردازش دیداری
پردازش دیداری، توانایی درک اطلاعاتی است که فرد از راه چشم دریافت میکند.
این تعریف، ارتباطی به مشکلات بینایی یا وضوح دید ندارد. بلکه توانایی تفسیر و پردازش اطلاعات بینایی است. ممکن است کودکی دارای چشمی سالم باشد اما در مواردی که مربوط به پردازش بینایی است مشکل داشته باشد. این موارد شامل تشخیص پیش زمینه از پس زمینه، تمایز شکلها و تشخیص موقعیت فضایی هستند. همچنین ممکن است کودک قادر به تجزیه و تحلیل اطلاعات بینایی نباشد.
- تمایز پیش زمینه و پس زمینه: پیش زمینه همان حرف یا واژه یا جملهای است که خواننده روی آن متمرکز شده است. هر چیز دیگری در محدودهٔ دید خوانندهٔ متن مانند بقیهٔ صفحه، میز، کتابهای روی آن، بخشی از دیوار که دیده میشود و غیره، پس زمینه هستند. فرد در هنگام خواندن متن، فقط آنچه را میخواند با دقت میبیند و بقیهٔ چیزها در محدودهٔ بینایی او محو هستند و این تمرکز را بر متن افزایش میدهد. اما در برخی از افراد این تمرکز و تمایز میان متن و محدودهٔ دید او، خوب نیست و علاوه بر متن، موارد دیگری که باید در پس زمینه باشند، جای پیش زمینه را میگیرند. و این اتفاق سبب میشود تمرکز فرد بر متن کاهش یابد.
- تمایز شکلها: مهمترین فعالیتی که سبب میشود کودک بین شکل حروف و واژههای مختلف تمایز بدهد، فعالیت خواندن است. با تکرار دوباره خواندن متون، کودک به شکل واژههای مختلف عادت میکند و کم کم دیگر نیازی به خواندن حرف به حرف واژهها ندارد. بلکه با دیدن واژه، میتواند از روی آن بخواند. برای اینکه کودک به این مرحله برسد، باید این قابلیت ذهنی را داشته باشد که شکلهای مختلف را بهخوبی از هم تمایز بدهد. اگر کودکی توانایی کمی برای تمایز اشیا از هم داشته باشد، مثلاً روی یک دیوار سفید قادر به تشخیص یک تابلو با رنگ روشن نباشد، طبیعی است که در تمایز شکل حروف و واژهها از هم نیز دچار مشکل میشود. بنابراین یکی از کارهایی که برای این کودکان انجام میدهیم، بررسی آنها از جهت تمایز شکلهای اشیا است. برای این کار باید متخصص اعصاب و روان کودکان، کودک را معاینه کند و در صورت وجود اختلال، درمان مناسب را برای او شروع نماید.
- تشخیص موقعیت فضایی: درک دوری یا نزدیکی اشیا و همچنین نسبت اشیا به هم در فضا. مثلاً کودکی که نسبت دو شی در فضا را نمیتواند از هم تمایز دهد، مثلاً یک شی بالای یک شی دیگر یا کنار آن است، در تشخیص شکلهای برخی حروف دچار مشکل میشود. مثلاً ممکن است دو حرف «ث» و «پ» را با هم اشتباه بگیرد. چرا که ذهن او قادر نیست مفهوم پایین یا بالا بودن اشیا را نسبت بههم درک کند. بنابراین تفاوتی بین این دو حرف که تفاوتشان در محل قرارگیری نقطههایشان است، نمیبیند. در مورد حرکتهای حروف همینگونه است و محل قرارگیری فتحه و کسره را ممکن است اشتباه بگیرد.
- تجزیه و تحلیل اطلاعات بینایی: تجزیه و تحلیل اطلاعات رسیده به ذهن از راه چشم. به این معنا که این اطلاعات بهدرستی کنار هم قرار بگیرند و تبدیل به یک برونده واحد بشوند. مثلاً با دیدن برگها، ساقه و شاخههای یک درخت، در ذهن مفهوم «درخت» شکل میگیرد. در مورد واژهها و جملهها نیز باید ذهن این توانایی را داشته باشد که حروف مختلف را در کنار هم قرار دهد و یک واژه، جمله و پاراگراف را بسازد. اگر فردی از این نظر دچار اختلال باشد، میتواند حروف را به خوبی بیاموزد اما خواندن واژه و جمله برای او مشکل است.. بنابراین توانایی هجی کردن واژهها یعنی بخش کردن واژهها به حروف سازندهٔ آن، در سنجش میزان مهارت دانشآموزان در خواندن بسیار مهم است.
این مقاله ادامه دارد...
میتوانید برای تقویت مهارتهای شناختی در کودکان، تمرکز و پردازش دیداری، بستههای لولوپی را تهیه کنید.