تشخیص آواها شرط اول آموختن زبان است، بخش نخست

تشخیص آواها شرط اول آموختن زبان یعنی خواندن و نوشتن است

هدف من ازنوشتن این سلسله مقالات، آشنا کردن خواننده با تحولات روزافزون آموزشی کشورهای غربی و تحقیقات ارائه‌شده در زمینه‌ی مشکلات آموزشی است.

پایه و اساس سیستمِ آموزشی کشور سوئد همانند بسیاری از کشورهای پیشرفته‌ی غربی برآموزش و پرورش تطبیقی ریخته شده است. مقایسه‌ی یافته‌ها و آموخته‌ها به عنوان پیش‌فرضیه‌یِ پیشرفت و تکامل از اهمیت والائی برخوردار است. برگزاری کنفرانس‌ها و سمینارهای آموزشی در گوشه و کنار جهان همواره به محققان این حوزه امکان بحث و تبادل نظر را می‌دهد.

امروزه بحث تنها برسر علم چیست و چگونه آموخته می‌شود؛ نیست، بلکه زبان‌آموزی کودک، نقش کودک در یادگیری زبان و خواندن و نوشتن، نقش معلم در یادگیری، تفاوت‌های فردی در یادگیری، شیوه‌های آموزشی یا پداگوژیک، مشکلات آموزشی و تربیتی؛ از جمله دیسلکسی، اوتیسم، ای دی آج دی، اختلالات زبانی و غیره مورد بحث و تحقیق قرار می‌گیرد.

در سال‌های اخیر کشور سوئد با تأکید بر نقش معلم در یادگیری دست به یک سلسله رفرم‌های آموزشی زده است. طرح شعار معلم محقق است به عنوان یکی از این رفرم‌ها به معلمان امکان ادامه‌ی تحصیل و تحقیق می‌دهد.

هدف از این‌گونه تحقیقات بالابردن سطح آموزش و پرورش و ارتقای وجهه‌ی اجتماعی معلمان می‌باشد. از سوی دیگر این معلم است که روزانه با مسائل و معضلات مدرسه و شاگردان روبه روست. پس این اوست که به عنوان شایسته‌ترین محقق می‌تواند مسائل و معضلات آموزشی را از زیر تیغ نگاه علمی‌اش عبور داده و تجزیه و تحلیل کند.

 کشورهای پیشرفته‌یِ جهان هریک به سهم خود درحوزه‌ی مختلف پداگوژیک گام‌های بلندی برداشته‌اند. کشور نیوزلند در سال ۱۹۷۰ میلادی با معرفیِ برنامه‌ی آموزشی «ریدینگ ری‌کاوری پروگرام» که به «آرآرپی» معروف شده است، پداگوژیک «یک – به – یک» یعنی «شیوه‌ی معلم – شاگرد» را پایه گذاشت. طبقِ تحقیقات ارائه شده، هشتاد درصد کودکان کمابیش از پس آموختن زبان که پایه‌ی علم و آندیشه است برمی‌آیند.

بیست درصدی که از همان آغاز ورود به مدرسه با مشکل آموختن روبه‌رو می‌شوند، هدف اصلی «آرآرپی» است. این شاگردان بنا به دلایل مختلف دچار اختلال‌های اموزشی هستند و نیاز دارند با یک فرد بزرگسال یعنی یک پداگوگ یا آموزنده در محیطی آرام با مسائل و مشکلات آموزشی خود دست و پنجه نرم کنند.

سال‌ها پس از اجرای «آرآرپی» در مدارس نیوزلند نتایج آن پی‌گیری و دنبال و ارزش‌گذاری شد. بررسی‌های فوق نشان داد که این برنامه‌ی آموزشی به خودی خود منجر به بهبودی نمی‌شود و به یک مکمل نیاز دارد؛ و بدین ترتیب محققان این حوزه همت گماشته و«آرآرپی» تازه‌ای به نام  «ارلی استپس »به‌وجود اوردند. تمرین‌ها و تکالیف «ارلی استپس» بر پایه‌ی شناخت و آگاهی اصوات (فونِم) ریخته شده است. پیشرفت‌های شایان شاگردانی که با برنامه‌ی «ارلی استپس» زبان‌آموزی خود را آغازکرده‌اند، گویای نتایج مثبت و خوب این برنامه است.

 ذیلاً نگاهی گذرا به چند شیوه و متد آموزشی می‌شود. این متدها اغلب برای کمک به کودکانی به‌کار گرفته شده است که هنگام آموختن زبان به نوعی با دشواری روبه‌رو شده‌اند:

متد چند حسی و حرکتی : ساموئل اُرتون با تأکید بر تمرین بدنی و بهترکردن توانائی جهت‌یابی، بهترکردن حس لامسه، معتقد بود که می‌توان خواندن و نوشتن را برپایه‌ی این تمرین‌ها ارتقاء داد. اوبا این پیش‌فرضیه متدی سیستماتیک جهت آموزش الفبا و نوشتن الفبا، کلمات، آنالیز زبانی و دستوری الفبا و کلمات، اصوات و نقش آنها در کلمات به وجود آورد.

فونوتیک مون رو: آواشناسی اساس اولیه‌ی این متد فونوتیک است و نوشتن باید از راه شناخت صوت آموخته شود.

متد فرنالد: اجزا کوچک اولیه‌ی زبان و اصوات مورد توجه این متد است. نقطه‌ی حرکت متد گریس فرنالد خزانه‌ی لغت شاگرد می‌باشد؛ حق انتخاب کلمات با اوست، او کلمه‌ای را که قراراست بیاموزد، می‌گزیند و معلم کلمه را روی یک کارت می‌نویسد. کارت فوق مبدأ حرکت تدریس می‌شود؛ معلم کلمه را می‌خواند، بخش می‌کند ، الفبای آن‌را بطور جداگانه می‌نویسد و آن‌گاه از شاگرد می‌خواهد کلمه را بخواند و یک‌باراز روی کلمه و یک‌بار با کمک حافظه یا از حفظ بنویسد.

متد لیندامود: این متد نیز یک متد آوائی است. شناخت اصوات باید از راه حس و تمرین مداوم صورت پذیرد.

متد مایا ویتینگ: اساس این متد بر شناخت کودک از صوت و حرف و نویسه (گِرافم) ریخته شده است. آموزش از هجاهای بی‌معنا آغاز شده و در حرکتی بطئی و کُند با هم ترکیب می‌شوند، به‌گونه‌ای که توجه کودک به صدای زبانی و حروف مربوطه جلب شده و به آگاهی درونی/زبانی دست می‌یابد. شنیدن صوت، تشخیص آن، نوشتن یا گرته برداری از سَمبلی که نامش حرف الفباست، مرحله به مرحله صورت می‌گیرد و سمت و سوی حرکت تمرین‌ها از ساده به پیچیده‌تر است.

متد بُرن هولم: بازی با زبان، بازی با حروف و اصوات و بازی با کلمات نقطه‌ی عطف این متد است. به نظرِ بِرن هولم انسان‌ها برای رساندن پیام و مقصود خود اغلب از زبان محاوره استفاده می‌کنند و از همین روی است که تمرکز بر ارتباطات زبانی و رابطه‌های انسانی را شرط اولیه‌ی آموزش می‌داند. از دیگاه او زبان دو صورت یا دو وجه به خود می‌گیرد: وجه یا صورت ظاهر ؛ از صداها و آواها تشکیل شده است؛ اصوات، کلمات هم‌وزن و هم‌قافیه، بخش کردن کلمات، تعداد حروف یک کلمه و مقایسه‌ی عددی کلمات و از این قبیل به این قسمت از زبان مربوط می‌شود.

به نظرِ بُرن هولم راه رسیدنِ به صورت ظاهری تنها بخش کردن کلمات و ساختن کلمات هم‌قافیه نیست، بلکه توجه کودک را باید به اصوات زبانی جلب کرد. وجه یا صورت پنهان: خواندن و درک مطلب است. به اعتقاد برن هولم آموزشِ خواندن از صورت ظاهر زبان آغاز می‌شود و به وجه پنهانِ آن ختم می‌گردد. به عبارت دیگر راه رسیدن به هنرخواندن و درک مطلب، شناخت دقیق وجوه ظاهری زبان است. بازی‌های سیستماتیک زبانی، به کودک کمک می‌کند از زبان و فونتیک/آواشناسی آگاهی و شناخت درونی یابد.

 همان‌طور که پیشترآمد، متدها و شیوه‌های پداگوژیک معرفی شده جهت یاری شاگردان ضیعف طرح ریزی شده‌اند، اما بعضی از این متد، بنا به پتانسیل درونی و وسعت دامنه، امروزه در سطوح گسترده‌تری مورد استفاده قرار می‌گیرند؛ از این جمله می‌توان ازمتد برن هولم نام برد.

در سال‌های اخیر مدارس ابتدائی سوئد بیش از بیش به متد برن هولم توجه نموده و تدریس زبان در کلاس آماده‌گی (وگاه در کلاس اول تا سوم) بر طبق این متد تنظیم و اجرا می‌گردد. فضا و رابطه‌ی خوب، موفقیت همه‌ی شاگردان شعار این متد است.

بازی‌های زبانی/تمرین‌ها هرروز به مدت بیست دقیقه در طی هشت ماه بر اساس برنامه‌یِ زیر بر گزارمی‌شود:

  • گوش فرادادن به صوت/اصوات.
  • تشخیص میان صدای زبانی از صدای معمول اطراف.
  • بازی با کلمات هم‌قافیه و شعرهای قافیه‌دار کودکانه خواندن.
  • بخش کردن کلمه به اجزا کوچک‌تر یا کف زدن هنگامِ بخش کردن کلمه – توجه به آهنگ و هجاها.
  • جمله یعنی چه؟
  • بازشناختن اولین صدای یک کلمه، (ابتدا باید از صدای ساده‌تر که راحت‌تر شناخته می‌شوند استفاده کرد؛ مثلاً «ب» در کلمه‌ی بابا، باد، بید).
  • بازشناختن آخرین صدای یک کلمه.
  • شناختن تمام صداهای یک کلمه. و در مرحله‌ی بعدی حذف یا جابه‌جائی یک صوت و خواندن کلمه.
  •  ...  و سرانجام سفر به سرزمین الفبا و نوشته‌شده‌ها. (مأخذ: ماتس میربرگ ۲۰۰۷ ص ۷۵).   

 به اعتقاد بسیاری از محققان این حوزه متدی وجود ندارد که مناسب همه‌ی شاگردان یک کلاس باشد وپرداختن به یک متد آموزشی خاص شاید منجر به بروزمعضلاتی گردد که در درازمدت به سردی و دلزده‌گی و بیزاری شاگرد از درس و مدرسه شود.

تلفیقِ و ترکیبِ متدها و شیوه‌هایِ آموزشی می‌تواند از این خطربکاهد. طبیعتأ علم ودانشِ معلم به شیوه‌های فوق، توانائی تشخیص و آنالیز مشکلات زبان‌آموزی فرد فرد شاگردان و انطباق متدهای به‌کارگرفته با شرایط افراد/شاگردان، شرط اصلی موفق شدن هر متد است.

 تحقیقات نشان داده است که چند دقیقه تمرین روزانه زبان به جایِ یکی دو ساعت زنگ یا ساعت زبان نتایج ثمربخشی دارد. هم‌چنین محققان به آموزش فشرده‌ی دوران آماده‌گی (بازی‌های زبانی بی‌قید و شرط) تأکید می‌کنند.

پکا نی‌می از جمله محققانی است که متد برن هولم و نتایج آن‌را بررسی کرده و معتقد است که این متد درسه سال اول دوران ابتدائی قابل اجرامی‌باشد؛ طی چهار جلسه‌ی اول کودک می‌آموزد نام و آدرس خود را از سایر نام‌ها وادرس‌ها تشخیص دهد، و انگشت اشاره‌اش را بر روی اسمش از جهت درست کشیده و بخواند.

این کار را می‌توان به طرق مختلف انجام داد؛ نوشتن نام کودک با انگشت رویِ شن، در جعبه‌ی شن. نقاشی کردن نام‌ها، نوشتن نام‌ها با حروف برجسته یا با پارچه و قیچی کردن آن‌ها، چیدن و ردیف کردن درست حروف قیچی‌شده و از این قبیل نمونه‌هائی از این دست بازی‌های زبانی با اسامی شاگردان کلاس آماده‌گی است. پس از آن نوبت قافیه‌سازی و آوازهای کودکانه خواندن است.

کودکان می‌آموزند کلمات هم قافیه‌ای بسازند که لزومأ معنادارنیستند. آن‌چه این جا حائز اهمیت است، شناخت صداها و هموزن یا هم‌قافیه بودن کلمات است و نه معنای آن‌ها؛ آب با مآب هم‌وزن و هم‌قافیه است، همانطورکه ماه با راه و چاه.

در ده جلسه‌ی بعدی کودکان می‌آموزند تعداد کلمات یک جمله را بشمارند، با انگشت اشاره کتاب بخواند (تظاهر به خواندن بکنند. معلم کنارِ شاگردان نشسته و با صدای بلند و شمرده از روی یک کتاب قصه کوتاه می‌خواند، در حالی‌که شاگردان با نوک انگشت کلمات ادا شده را نشان می‌دهند.)، تشخیصِ نیمی از واژه یا به دو نیم کردن واژه، تقطیع و لفظ و بیان حروف/ هجاها، ضمن کتاب خواندن.

 پس از آن در طی بیست و یک جلسه آوا/صدا (فونم) شناسی تمرین می‌شود؛ انتخاب صدا یا آوا با معلم است و شاگردان باید کلماتی پیدا کنند که با صدا یا آوای مورد نظر معلم آغاز یا پایان یابد.

 در مرحله‌یِ بعدی کارت‌های لغت طبق صدای آغازین یا پایانی هر کلمه دسته‌بندی شده و آن‌گاه کلمات آموخته توسط شاگردان روی تابلوی کلاس نوشته می‌شود و معلم از شاگردان می‌خواهد دور دو یا سه کلمه که با یک صدا آغاز می‌شوند (یا پایان می‌یابند) دایره‌ای بکشد و شاگردان سرانجام با حذف یا جابه‌جائی اصوات/آواها، به ساختن واژه‌های تازه نائل می‌آیند.

پس از پایان دوره‌ی مذکورمعلم باید اطمینان یابد که همه‌گی شاگردانش موفق به درک و شناخت چهار مورد زیر شده‌اند:

۱. تشخیص آواها (فونم).
۲. جابه‌جا کردن‌ آواها.
۳. حذف آواها.
۴. تقسیم و تجزیه کردن کلمه به آواها.

طبق تحقیقات پکانی‌می و همکارانش، شاگردی که موفق به درک و تشخیص آواها نشده است، آماده‌ی نشستن پشت نیمکت‌های کلاس درس و آموختن زبان یعنی خواندن و نوشتن نیست. 

اسامی:

Reading Recovery - Early Steps – Phoneme –Graphem - Samuel Orton - Grace Fernald – Lindamood - Maja Witting - Bornholm –Pekka Niemi-

مأخذ:

Vetenskap‌sådets rapportserie 2:2007 Myrberg, M.( 2007).   Dyslexi – en kunskapsöversikt. Stockholm:

Poskiparta, E., Niemi, P. och Vauras, M. (1999) Who Benefits from Training in Linguistic Awareness in the first Grde, and what Components Show Training Effects? Journal of Learning Disabilities 32 (5).

Santa, C. & Høien, T. (1999) An Assessment of Early Steps : A program for Early Intervention of Reading Program. Reading Research Quarterly. Vol 34(1),

Witting, M. (1985) Metod för läs – och skrivinlärning . Solna: Ekelunds förlag.

بیشتر بخوانید

تشخیص آواها شرط اول آموختن زبان است، بخش دوم

نویسنده
Submitted by Anonymous (تایید نشده) on ی., 11/26/2017 - 15:03