تجربه کودکان هنگام آموزش در فضای باز
تأثیر محیط
محیط به فضاهایی مانند اتاق، راهرو، حیاط، خیابان، جنگل و... گفته میشود. محیطی كه در آن زندگی میكنیم میتواند تأثیرهای ناهمسانی بر هر یک از ما داشته باشد. برای نمونه، رفتن به زیرِ زمین برای سوار شدن به مترو نوعی تغییر محیط است كه برخی به آن علاقهمندیم و برخی نه. اگر در این باره از مردم بپرسید، گروهی از سودمندیهای سامانهی راههای زیرزمینی و این كه با چه شتابی شما را از جایی به جای دیگر میبَرَند، از شلوغی و گوناگونی انسانهای آنجا سخن خواهند گفت و برخی شاید از خطرهای حس عدم تعادل، بیزاری از حبس شدن و نزدیكی بیش از اندازه به دیگران در مترو سخن بگویند. در اینجا یک محیط، تأثیرهای ناهمسانی بر انسانها دارد. همچنین محیطِ باز بر كودكان تأثیرهای گوناگونی دارد. کودکان در رویارویی با یک محیط، رفتارهای ناهمسان و كارهای گوناگونی از خود نشان میدهند و گاه تأثیر محیط بر آنان میتواند بیشتر از دیگران باشد.
در سایت آموزک بخوانید: آموزش کودکان در فضای باز و نیاز به هوای تازه و آفتاب
پژوهشگرانی به نام بلکمور و فریت در كتاب «مغز پویا: درسهایی برای یادگیری» به نشانههایی اشاره میکنند كه نمایانگر آن است كه نمیتوان نقش محیط را بر كودكان نادیده گرفت. این كتاب بر چگونگی و زمان یادگیری ذهن تأكید دارد و بهكارگیری این پژوهش علمی را در برنامهها و روشهای آموزشی بررسی میكند. نكتههای ارزشمند این کتاب چنین است:
• تربیت و طبیعت وجود دارند و بر ساختار شخصیت انسانها تأثیرگذارند.
• محیطهای تک افتاده یا ایزوله برای ذهن سودمند نیستند.
• هیچ دلیلی بر سودمندی فضای تک افتاده برای رشد ذهنی نیست.
• دورههای یادگیری حساسی وجود دارد و فرصتهای از دست رفته را تا اندازهای میتوان بازگرداند.
كودكان نیازمند گسترهی فراوانی از تجربهها هستند و بودن در فضای باز، بخشی از انسانیت و تجربهی آنان است كه باید بهدست آورند. اگر تجربههای كودكان در فضای بازِ را نادیده بگیریم، آنها را در محیطِ تک افتاده جای میدهیم. اجازهی بازی به کودکان به معنای آن نیست که به آنها آسیب خواهد رسید و پُر كردن گوش آنان از حقایق و تواناییها در سن پایین، كمكی به آنها نخواهد كرد. در سنین شناختهشده، كودكان نیازمندِ رفتارهای ویژهای هستند. به باور تِرِوارتِن كنجكاوی کودک باید در 4 سالگی برانگیخته شود. ما باید هماهنگ با رشد كودكان با آنان رفتار كنیم. دستِ کم فضای باز میتواند جایی دیگر برای دیدن كودكان و شناخت مشكلات احتمالی بینایی و شنوایی آنان باشد. هرچه زودتر به مشكلات كودكان پی ببریم میتواند درمان آنها زودتر انجام شود و بهبودی نیز به موقع رخ خواهد داد.
در سایت آموزک بخوانید: برتری های یادگیری کودکان در فضای باز
تجربه بریتانیا حاکی است که بوستان ویكتوریا در بتنالگرین در شرق لندن، نه به دلایل محیطی بلكه پس از گزارش سازمان ثبت احوال از مرگومیر فراوان، به سبب شلوغی، نبودِ بهداشت و هوای آلوده در سال 1850 ساخته شد. مردم از كارخانهها و شلوغی شهر به «همستد هیت» پناه میبردند. هنوز هم دریا، چشمه و آبِ گرم، مردم را برای تفریح و آرامش بهسوی خود فرامیخواند. محیطِ باز برای ما خوب است. پژوهشگری به نام بِرد (2009) دربارهی تأثیر قدرتمند محیط طبیعی چنین مینویسد:
کودکان، کمتر بیشفعال خواهند شد، اگر بهتر تمركز کنند و بتوانند با حفظ تعادل بیشتری مستقل بازی كنند. آنها هنگامی توانایی پیوند همیشگی با طبیعت را پیدا میكنند كه پیش از 12 سالگی در میان آبها و درختان آزادانه بازی كنند. پس از آن این تأثیر باشتاب از میان میرود.
محیط باز |
محیط بسته |
«به من نگاه كُن» |
«ببین چه ساختهام» |
محیط دستخوش دگرگونی |
محیط متعادل |
آزاد و كنترل ناشده |
كنترل شده |
ناهمسانی در ارتباط |
|
باز |
بسته |
جدول 1.2: ناهمسانی میان محیطِ باز و بسته (استفانسون 2002).
در سایت آموزک بخوانید: اسکاتلندیها به بازگشایی مدرسهها در فضای باز میاندیشند
استفانسون (2002) با پرداختن به پیوستگی میان محیطِ باز و محیط بسته در نیوزیلند، چهار ناهمسانی پایهای را در جدول 1.2 یادآوری كردهاست. جزئیات ناهمسانیها در همهی كشورها یكسان نیست، اما نشان میدهد کودکان و بزرگسالان از هم جدا هستند و در هر محیط رفتارِ ناهمسانی دارند. از این رو کودکان در محیطِ باز در سنجش با محیط بسته از بزرگسالان چیزی ناهمسان میخواهند. کودکان در محیطِ باز توجه بزرگسالان را به فعالیتهای بدنی و در محیط بسته به آنچه ساختهاند، جلب میكنند. کودکان در محیط باز بیشتر درگیر پروژههای دراز مدت مانند ساختِ سازههای شنی بودهاند. آنها از لحاظ فیزیكی فعال بودهاند و به بازیهای بدنی پرداختهاند. همچنین استفانسون میگوید بر پایهی ناهمسانیهای سنی، کودکانِ كوچکتر با ابزاری ثابت سرگرم بودهاند، اما بزرگترها آن ابزارها را تغییر میدادهاند. «محیطِ باز جای تغییرِ دما، نور، حركت، رنگ، بو و جنس است» و کودکان بیشتر از این دگرگونیها بهرهمندند. استفانسون دریافت که در محیطِ باز دگرگونیهای بیشتری رخ میدهد، اما مربیان بر این باور بودند كه این گونهای تعادل است كه در آرامشِ محیط بسته رخ میدهد. محیط داخلی فعالیتهای روزمرهی بیشتری در سنجه با محیطِ باز دارد. قانونهای فضای باز كمتر دستوپاگیرند: صدای بلند در محیطِ باز پذیرفتنیست، اما در محیط بسته چنین نیست. محیط داخلی مانند یک معما دستاورد آشکاری دارد، اما محیطِ باز چارچوب ویژه و دستاوردهای آشکاری ندارد و همواره بازیها پایانی ندارند. در محیطِ باز جابهجایی ابزار بیشتر انجام میگیرد و این در حالیست كه شناخت چگونگی جابهجایی ابزار برای کودکان اهمّیت بهسزایی دارد. روش آموزش در هر محیط یکسان نیست: در محیطِ باز آموزشِ مستقیم انجام میشود، زیرا باید مهارتهای فیزیكی بسیاری آموخته شود. اما این آموزش در فضای بسته چندان دیده نمیشود، زیرا مربیان مهارتها را پرورش میدهند، اما نشان نمیدهند چگونه میتوان یک توپ را پرتاب كرد. کودکان در محیط بیرون در گروههای کوچک و بزرگ و ردههای سنی گوناگون با یکدیگر همكاری میكنند، اما این رفتار در محیطِ بسته رخ نمیدهد. رویهمرفته میتوان گفت که محیط بیرونی باز است و محیط داخلی بسته. محیط باز، محیطیست كه میتوان آن را «آزاد» نامید: آزادی در پذیرش موضوعها و كنترل كمتر، در آموختن تغییر و پیشبینی نشدن، و همچنین در حسِ نبود اطمینان به محیطهای بسته و چهار دیواری. با درآمیخته شدن این ویژگیها، محیطی پویا و بیپایان و همزمان پیشبینی نشدنی و تهدیدآمیز پدید میآید.
بنابراین میتوان به این پیامد رسید كه سودمندیهای محیطِ باز فراوان و گوناگون است.
در سایت آموزک بخوانید: کدام بهتر است: بازی در فضای بسته یا بازی در فضای باز؟
پژوهشگری به نام گران و همكارانش در مركز آموزشِ دبستانی دانمارک، خردسالانِ مهد كودكی را كه تجربهی محیط باز نداشتند با خردسالانی كه مدت چشمگیری در روز در محیط باز بودند، سنجیدند. کودکانی كه بیشتر در فضای باز بهسر برده بودند، در مهارتهای تمركز، بازی، خلاقیت، تحرک و كنترل، تواناییهای بیشتری از خود نشان دادند و شمار كمتری به بیماری و حساسیت دچار شدند. با این كه در این پژوهش به روش كاربردی اشارهای نشده است، نویسندگان ناهمسانیها را باور دارند. با توجه به این بررسی در دانمارک، كسانی كه تجربهی جنگل و طبیعت را دارند، وابستگیشان به طبیعت آشکار میشود. از این رو محیط یادگیری باید فضایی پرجنب و جوش و نباید دورافتاده یا ایزوله باشد.