آغاز جامعه پذیری با ورود به مهدکودک
امروزه با تغییر سبک زندگی و حضور فعال تر مادران در فعالیتهای اجتماعی، نقش سایر محیطهای اجتماعی نظیر مهد کودک و آمادگی در انتقال هنجارها و الگودهی صحیح به فرزندان، کمتر از خانواده نیست. در واقع در شرایط کنونی، کارکرد و نقش اینگونه مراکز نسبت به گذشته، پر رنگ تر شده تا جایی که به گفته روانشناسان و کارشناسان امور تربیتی، اینگونه محیطهای اجتماعی، نه فقط صرفاً مکانی برای نگهداری کودکان نیستند بلکه مهمترین محیط برای جامعه پذیری و تعلیم و تربیت بچهها هستند.
دکتر کامبیز کامکاری دکترای روانشناسی آموزش و پرورش کودکان میگوید: «اولین نهاد تاثیرگذار بر تربیت و تعلیم بچهها، خانواده است، اما از آنجایی که انسان ذاتاً موجودی اجتماعی است از همان لحظه تولد تا پایان زندگی نیازمند دیگران است، اما در حال حاضر گذر از زندگی سنتی و حرکت به سوی زندگی شهری، باعث محصور شدن کودکان در خانه و دور شدن آنها از گروه همسالان و همبازیهای خود شده، همین تغییرپذیری موجب شده تا نهادهایی نظیر مهد کودک و آمادگی در آموزش هنجارها و ارزشها به فرزندان دخالت کرده و حتی در مواردی بیش از نظام خانواده در ارائه الگوهای رفتاری و اخلاقی به کودکان نقش آفرینی کنند.
این عضو هیات علمی دانشگاه ضمن بیان این که منظور از مهد کودک همان آموزشهای قبل از دبستان است، اظهار میدارد: «بیشتر خانوادهها بین مهد کودک با پیش دبستانی تفاوت قائل هستند و تصور میکنند پیش دبستانی، صرفاً یک دوره یکساله قبل از ورود به دبستان است که با مهد کودک متفاوت است در حالی که منظور از مهد کودک، مجموعه دورههای آموزشی مطابق با سن کودک در میان مجموعه ای از گروههای همسال، قبل از دوره مدرسه است.» او با اشاره به نقش بسیار مهم مهد کودک و آمادگی در نحوه تربیت کودکان و اجتماع پذیری آنها میگوید: «اصولاً، جذابیت و تأثیرپذیری کودکان در مکانهایی مانند مهد کودک و آمادگی بیش از خانه و خانواده است از طرفی، سریعترین دوران رشد و یادگیری کودک، سالهای اولیه کودکی و سنین پیش از دبستان است بنابراین والدین باید در مناسبترین زمان، فرزندان خود را در اینگونه مکانها آموزش دهند تا ضمن آشنایی و یادگیری مهارتهای اجتماعی همچون همیاری، مساعدت و همکاری زمینه بروز استعدادهای نهفته آنها شکوفا شده و کودک برای ورود به مرحله بالاتر زندگی اجتماعی آماده شود.»
۲ سالگی بهترین سن ورود به مهدکودک
برخی اوقات پدر و مادرها، در این که چه سنی برای ورود فرزندشان به مهد کودک مناسب تر است دچار تردید میشوند، برخی هم ناچارند علی رغم میل باطنی خود فرزندشان را از ۶ ماهگی به مهد کودکها بسپارند، برخی خانوادهها نیز اساساً با فرستادن فرزندشان به مهد کودک و آمادگی مخالف هستند. دکتر کامکاری در این باره میگوید: «از نظر علمی و روانشناسی بهتر است کودکان تا پایان دوسالگی در محیط خانواده و نزد والدین خود باشند، زیرا احساس امنیت روانی اولیه و وابستگیهای عاطفی باید به صورت صحیح و طبیعی در خانواده شکل بگیرد، در واقع کودک در این سن بشدت دلبسته والدین خود بوده و اگر قبل از پایان دو سالگی روانه این مراکز شود، سبک دلبستگی او غیر ایمن شده و ناخواسته، زمینه ایجاد مشکلات عاطفی برای او ایجاد میشود.»
آموزشهای قبل از دبستان برای جامعه پذیری کودک بسیار ضروری است،«از آنجایی که کودک از سن دو سالگی به بعد نیازمند تجربههای اجتماعی است، ورود به مهد کودک و آموزشهای پیش از دبستان آن هم در کنار گروه همسالان، ضمن تقویت زمینههای حسی – حرکتی و یادگیری مهارتهای اجتماعی همچون خودیاری به طور چشمگیری منجر به رشد اجتماعی کودک میشود تا جایی که در فاصله سنی بین ۴ تا ۶ سالگی، با آموزش بازیهای اجتماعی، کودک به طور رسمی مهارتهایی همچون نحوه ارتباط با همنوعان، قدرت تفکر، درک کردن، تفهیم، همیاری، مساعدت، همکاری و ... را آموخته و نهایتاً به راحتی وارد زندگی اجتماعی خواهد شد.»
نقش مهم گروه همسالان در الگوپذیری کودکان : «آموزش مهارتها و انتقال آن به کودکان در کنار همسالان رخ میدهد، به عبارتی کودکان در اجتماع و از طریق بازی با گروه همسالان خود با آموزههایی همچون یادگیری زبان، درک مفاهیم کلامی و غیر کلامی، نحوه ارتباط با دیگران، کمک کردن به همنوعان خود و... به صورت هدفمند و گروهی آشنا شده و نهایتاً به رشد اجتماعی میرسند.»
توجه به دانش و تجربه مربی، ضروریترین استاندارد در انتخاب مهد کودک معمولاً نخستین چیزی که خانوادهها در انتخاب مهد کودک به آن توجه میکنند شکل ظاهری ساختمان، فضای داخلی اتاقها، رنگارنگ بودن در و دیوار و خلاصه از این جور چیزهاست که البته توجه به این معیارها به نوبه خود مهم است اما مهمتر از همه اینها، توجه به تجربه و دانش مربیان و شیوههای آموزشی است.
دکتر کامکاری با تاکید بر نقش بسیار خطیر مربیان مهد در آموزش و پروش کودکان در دوران مهد کودک و آمادگی میگوید: «از آنجایی که مهد برای کودکان به منزله یک محیط کاملاً صمیمی و دوستانه است لذا تأثیر پذیری کودکان در اینگونه مکانها از مربیان و همسالان خود به مراتب بیش از محیط خانواده است بنابراین لازم است مربیان مهد طبق معیارهای خاصی انتخاب شوند زیرا اگر مربیان، افرادی آموزش دیده، کارآمد و متخصص در زمینه تربیت کودکان نباشند، بدون تردید، در انجام رسالت خود که همانا جامعه پذیری کودکان است، ناکام میمانند و مهم تر این که با بی تجربگی و نداشتن دانش کافی، لطمات جبران ناپذیری به کودکان وارد میکنند، لذا به همه والدین توصیه میشود در انتخاب مهد کودک، بیش از هر چیز، نسبت به دانش و تجربه مربیان و همچنین نحوه آموزش آنها اطمینان کامل حاصل کنند.»
او ادامه میدهد: «نقش مربیان در تعلیم و تربیت کودکان تا آنجاست که در کشورهای اروپایی و توسعه یافته دنیا، داشتن مدارک تحصیلی فوق لیسانس یا دکترای مرتبط، آشنایی با دانش روانشناسی و کودکیاری برای استخدام مربیان کاملاً الزامی است، ولی متاسفانه در کشور ما، توجه دقیقی نسبت به صلاحیت علمی، دانش و تجربه مربیان صورت نمیگیرد تا جایی که بررسیها نشان میدهد، در اغلب موارد، میزان تحصیلات مربیان، دیپلم میباشد.»
این عضو هیات علمی دانشگاه با بیان این که سازمان بهزیستی باید به جای نظارت بر شهریههای مهد کودک بر صلاحیت علمی مربیان تاکید کند، پیشنهاد میدهد: «با توجه به تأثیر علم و دانش مربیان در زمینه تعلیم و تربیت کودکان، بهتر است، مربیان، از نظام روانشناسی، مجوز آموزش کودکان دریافت کنند تا ضمن آشنایی با اصول روانشناسی کودکان و شیوههای نوین تربیتی، بتوانند بیش از پیش در راستای ارتقای سطح تربیتی و آموزشی کودکان گام بردارند، ضمن این که رسیدگی به مشکلات مربیان و کاهش مشغولیتهای ذهنی آنها از سوی مدیران و مسئولان مهد کودکها، در موفقیت مربیان بی تأثیر نیست.»
وی ضمن انتقاد از برخی شیوههای یادگیری در مهد کودکها اظهار میدارد: «اغلب مربیان مهد، بدون توجه به شیوههای آموزشی، بیش از هر چیز، کودکان را تشویق به نقاشی و شعر حفظ کردن میکنند غافل از این که این امر عوارض ناتوانی یادگیری را به دنبال دارد چون وقتی بچهها دائماً در حال حفظ کردن شعر و داستان باشند، به جای درک، تفهیم و تفکر، تنها حفظ کردن طوطی وار را آموزش میبینند که ادامه این روند بعدها منجر به بروز مشکلات یادگیری خواهد شد، در حالی که تجربه و علم ثابت کرده بازی با کودک و انتقال هر آموزشی از طریق بازیهای خاص، تأثیر قابل ملاحظه ای بر قوه یادگیری کودک دارد.»
به گفته این عضو هیات علمی دانشگاه، امروزه برخی از مادران، به دلیل اشتغال در بیرون از خانه، تربیت و پرورش کودکشان را کاملاً بر عهده این مراکز گذاشتهاند و حتی کمتر با مربیان کودک خود در تماس هستند، در حالی که لازم است خانوادهها و مربیان با برقراری ارتباط دوسویه، نه فقط از وضعیت رفتاری کودک مطلع شوند بلکه در ارائه الگوهای رفتاری نیز همسو حرکت کنند تا کودک در یک برزخ محیطی بین درست و نادرست قرار نگیرد.
تحقیقات و بررسیها نشان میدهد که متاسفانه در کشور ما، بیشتر مهد کودکها، از استانداردها و شیوههای صحیح آموزشی، فاصله زیادی دارد، به عبارتی هنوز بطور جامع و کامل نقش این گونه مراکز در رشد طبیعی کودکان در زمینههای جسمی، عاطفی، ذهنی و اجتماعی نه تنها برای خانوادهها بلکه برای مربیان نیز روشن نیست، بنابراین لازم است با، ارائه شیوههای نوین آموزشی به مربیان از سوی کارشناسان، همچنین بالابردن آگاهی خانوادهها از طریق اطلاع رسانی صحیح، زمینههای ارتقای کیفی این گونه مراکز هموار شود.
نویسنده: شیدا جعفری