چگونگی پرورش انگیزه یادگیری در دانش آموزان
چگونگی پرورش انگیزه یادگیری در دانش آموزان
یادگیری، اساس رفتار آدمی است. بیشتر رفتارهای افراد، حاصل آن چیزی است که فراگرفتهاند. انسان از طریق یادگیری روی محیط تأثیر میگذارد و از آن تأثیر میپذیرد. بچهها یادگیری را از ماههای اول زندگی شروع میکنند، اگرچه در نگاه اول ممکن است کودک یادگیرنده فعالی به نظر نرسد. واقعیت این است که یادگیری به انگیزه نیاز دارد. انگیزه میل و رغبت برای رسیدن به یک هدف معین است. انگیزه یادگیری، یک صفت پایدار است که والدین و معلمان میتوانند به پرورش آن کمک کنند. گاه کودکان و نوجوانان ما آشکارا یادگیری را جدی نمیگیرند. این نکته از آن جهت حائز اهمیت است که متوجه باشید هرگز نباید کودکان را به حال خود رها کرد.
بسیاری از کودکان یا نوجوانانی را میشناسیم که مثلادر درس ریاضی ضعیف هستند و اطلاعات بسیار کمی درباره آن دارند، در حالی که در فعالیتی مانند فوتبال وضع بسیار رضایت بخشی دارند. آنان با علاقه و دقتی خاص برنامههای فوتبال را دنبال میکنند و بیشتر از این که میبینیم چه اطلاعات دقیق و وسیعی در این زمینه دارند، تعجب میکنیم. در واقع فرق میان معلومات کودک یا نوجوان در زمینه درسی مانند ریاضی و فعالیتی مثل فوتبال در این است که فوتبال، مورد علاقه و توجه اوست، ولی به ریاضی علاقه چندانی ندارد، بنابراین وقتی انگیزه برای یاد گرفتن وجود داشته باشد، فرد در راه انجام آن میکوشد. اگر انگیزه وجود نداشته باشد، فرد معمولادرصدد یاد گرفتن برنمی آید. پس میبینیم که یکی از دلایلی که کودکان و نوجوانان مطلبی را بخوبی یاد نمیگیرند، بی میلی و نداشتن انگیزه است.
طی مطالعات انجام شده یکی از مسائلی که بسیاری از معلمان مطرح میکنند بی توجهی یا بی دقتی دانش آموزان به مطالب آموختنی است. بسیاری از آنان و حتی والدین، این بی توجهی و بی دقتی بچهها را مهمترین علت یاد نگرفتن میدانند غافل از این که یکی از عوامل مؤثر در توجه نکردن دانش آموز، نبودن علاقه و انگیزه کافی است. اصولاافراد به چیزی که بیشتر علاقه داشته باشند، بیشتر توجه میکنند و یکی از علل بی توجهی بخصوص در کلاسهای درس، نداشتن علاقه لازم است. از این رو باید بدانیم چگونه کودکان و نوجوانان را علاقه مند کنیم که به آنچه میخواهیم و باید یاد بگیرند، توجه کنند. به طور کلی یکی از عوامل مؤثر بر یادگیری که به فرد کمک میکند در طول زمان یادگیری توجه خود را حفظ کند، وجود یک مشوق خوب است. بچهها اگر والدینی داشته باشند که آنها را به تحرک و داشتن اعتماد به نفس، دوست شدن با بچههای دیگر، سخت تلاش کردن بدون درخواست کمک مداوم، یافتن راه حل برای مشکلات و انجام کار به تنهایی تشویق کنند، احتمال دارد انگیزه زیادی برای پیشرفت داشته باشند، بنابراین برای این که انگیزه پیشرفت نیرویی کاملامثبت باشد، ترکیبی از ۲ عامل تشویق برای استقلال و حمایت و کمک فراوان به صورت توأم مورد نیاز است.
خانواده مهمترین عامل در انگیزه یادگیری
عوامل مؤثر بر انگیزه کودک برای یادگیری شامل خانواده، مدرسه و خود کودک است. والدین بر انگیزه کودک در یادگیری بسیار اثرگذارند. آنها میتوانند الگوی فرزندان خود باشند و همین الگو بودن برای پایه گذاری یک انگیزه دائمی یادگیری، بسیار مهم است. برای مثال مطالعه کردن پدر و مادر خیلی زود الگوی کودکان قرار میگیرد. به همین دلیل براحتی میتوانیم به عنوان والد، شور و علاقه خود را نسبت به روزنامه، مجله و کتاب نشان دهیم. در اینجا باید بیشتر مراقب باشیم، چرا که ممکن است آنچه فرزندانمان در خانه میبینند بیشتر منفی باشد تا مثبت. از دیگر راههای الگو قرار گرفتن و ارزش قائل شدن برای یادگیری این است که کودک را شریک یا همکار خود در یادگیری و استفاده از مهارتهای تحصیلیاش قرار دهیم. در اینجا با هم بودن (والدین و فرزندان) کلیدی اساسی است. مثلامطلب جالب را با هم بخوانید، با هم داستانی بنویسید، با هم غذای خوشمزه ای بپزید یا درباره یک موضوع، مطالبی را با هم جمع آوری کنید.
احتمالااین مساله برای والدین و کودکان خوشایندترین کار است و راه مناسبی برای تأثیر بر انگیزه کودکان نسبت به یادگیری است. نقش والدین در انگیزه دادن به فرزندانشان به یادگیری در هر مرحله از رشد، غیرقابل انکار است. والدین مؤثر معتقدند میتوانند تغییری در پیشرفت تحصیلی و رشد فرزندان خویش به وجود آورند و نگاهی امیدوار و اطمینان بخش دارند. آنها بادقت شرایطی را ایجاد میکنند که فرزندانشان خانه را مکانی امن بدانند. آنان فرزندانشان را به سوی فعالیتهای سالم سوق میدهند و همواره برنامههایی برای پیشرفت تحصیلی آنان تدارک میبینند.
این دسته از والدین، فرزندانشان را تشویق میکنند تا با کودکانی رفت و آمد کنند که در مورد کار و مدرسه تقریباً ارزشهای مشابه آنها را دارند. کودکان باید باور کنند که میتوانند یاد بگیرند. ما به عنوان والدین، مهمترین افراد در زندگی فرزندانمان هستیم. هرچیزی در مورد توانایی آنها در یادگیری بگوییم یا عمل کنیم، تأثیر مهمی بر اعتماد به نفس آنان به عنوان یادگیرنده خواهد داشت. به همین دلیل بزرگترین اشتباه والدین زمانی است که فرزندان خود را با عناوین ناشایستی چون خنگ، احمق یا تنبل خطاب میکنند.
وقتی فرزندمان در خانه یا مدرسه بخوبی از عهده یادگیری برمی آیند، لازم است با تشویق به آنها نشان دهیم که از موفقیتشان دلگرم شدهایم و صمیمانه به آنان می گوییم که شما موفق شدید و میتوانید موفق شوید و موفق خواهید شد. یکی از عوامل مهم و مؤثر در یادگیری کودکان آن است که والدین چگونه با اشتباهات فرزندانشان در یادگیری برخورد کنند. برای آن که کودکان از یادگیری لذت ببرند، باید اجازه داشته باشند که بدون هیچ گونه تنبیهی اشتباه کنند. در واقع اگر کودکان از اشتباهاتشان چیزی یاد میگیرند پس نباید از آنها واهمه ای داشته باشند. به عنوان پدر و مادر میتوانیم به آنها کمک کنیم که بفهمند اشتباهات، بهترین ملاکی است که در آن لحظه نشان میدهد یادگیری آنها چگونه است. با این کار به آنان اطمینان میدهیم که میتوانند یاد بگیرند و این مساله به آنان کمک میکند به جای آن که خود را سرزنش کنند از اشتباهاتشان درس بگیرند. خانوادههایی که خود را مقید میدانند به فرزندان خود در زمینه یادگیری انگیزه بدهند، با معلمان فرزندانشان همکاری میکنند و فرزندان این خانوادهها، والدین و معلمان خود را نیروی یکپارچه ای میدانند که یاور آنان در موفقیت تحصیلی هستند.
معلمان نیز در ایجاد انگیزه یادگیری بسیار موثرند. در واقع یکی از صفات معلمان انگیزاننده اشتیاق است. این گروه از معلمها آنچه را که آموزش میدهند، جدی میگیرند و از دانش آموزان میخواهند در مورد اهمیت آنچه یاد میگیرند صحبت کنند. چنین معلمانی الگوهای مناسبی هستند که اشتیاقشان الهام بخش دانش آموزان است. آنان به دانش آموزان نشان میدهند چه اشتباهاتی در تکالیف محول شده و در یادگیری دارند و چگونه میتوانند راهی برای کمک به خود بیابند و با توضیحات کتبی و شفاهی خود به دانش آموزان میفهمانند که یادگیری نتیجه تلاش، اراده، صبر و خلاقیت خود آنهاست.
خود دانش آموز نیز نقش موثری در یادگیری دارد. دانش آموزی که یادگیری را جدی بگیرد و خوب کار کند و در عین حال از آن لذت ببرد، ارزشهای خانواده و مدرسه خویش را در مورد یادگیری میپذیرد و قبول میکند که مسوولیت اصلی یادگیری به عهده خودش است. این دانش آموز افت در یادگیری خویش را آگاهی از وضعیت خود تلقی میکند نه شکست خود. بنابراین بهترین وضع ممکن برای ایجاد انگیزه یادگیری هنگامی است که کودک، مدرسه و خانواده با هم هماهنگ باشند تا یادگیری با تلاش به ثمر برسد.
راههای افزایش انگیزه یادگیری
- در تکالیف مشکل، دانش آموز را یاری کنید. اگر به کودک نزدیک باشیم و او را راه بیندازیم، جهت درست را پیدا میکند و به فعالیت خود ادامه میدهد و به پیشبرد یادگیری مصمم میشود. برای آن که کودکان از یادگیری لذت ببرند، باید اجازه داشته باشند که بدون هیچ گونه تنبیهی اشتباه کنند. در واقع اگر کودکان از اشتباهاتشان چیزی یاد میگیرند پس نباید از آنها واهمه ای داشته باشند- از تحسین و تمجید به عنوان مشوق استفاده کنید. کودکان و نوجوانانی که در کارشان مورد تمجید قرار میگیرند، با علاقه و کوشش به کار خود ادامه میدهند. باید توجه داشت که تمجید به طور نامتناسب برای هر کار یا فعالیتی به کار نرود، زیرا اگر دانش آموز را مکرراً مورد تمجید قرار دهیم، تمجید و تحسین بعد از مدتی به صورت رشوه در میآید و ارزش خود را از دست میدهد.
- دانش آموز را به شرکت فعالانه در یادگیری ترغیب کنید. مثلااز طریق نقش بازی کردن، تمرین، بازی و کارهای گروهی میتوان دانش آموز را سرزنده نگه داشت.
- سعی کنید محاسن یادگیری و آموختن و همچنین معایب نیاموختن را برای دانش آموز روشن کنید.
- صمیمانه از تلاشهای دانش آموز قدردانی کنید.
- نشان دهید نسبت به موفقیت دانش آموز در یادگیری واقعاً مطمئن هستید.
- سعی کنید یادآوری اشتباهات فرزند خود را در یادگیری به حداقل برسانید چرا که تاکید بر اشتباهات وی آسیب پذیری او را تشدید میکند و موجب سرشکستگی او میشود.
- به فرزند خود تاکید کنید که میتوان از اشتباهات هم چیزهایی یاد گرفت.
- دانش آموز را در یادگیری درگیر کنید. درگیر کردن موفقیت آمیز دانش آموزان به این معناست که به آنها کمک کنیم چیزی را بخواهند که انجام آن حداقل کمی مشکل باشد.
- سعی کنیم کودک یا نوجوان ما با آنچه میخواهد یاد بگیرد، در صورت امکان تماس پیدا کند و تجربه مستقیم و عملی داشته باشد. این روش یعنی یادگیری عملی، بخصوص برای دانش آموزان در سنین پایین که بسیاری از اطلاعات را از طریق حواس (بینایی، شنوایی، بویایی، چشایی و لامسه) خود میآموزند، بسیار مفید و مؤثر است.
- معلمان از طریق تنوع در یادگیری میتوانند دانش آموز را مشتاق کنند مثلاضمن درس دادن در فرصتهای مناسب از طریق گفتگویی درباره فیلم یا دادن تمرینی به دانش آموز، کلاس را از حالت کسل کننده بیرون آورند.
- سعی کنید شرایطی را فراهم آورید تا دانش آموز آنچه را آموخته به همسالان خود و کوچک ترها بیاموزد. این کار علاوه بر این که علاقه و انگیزه ای برای یادگیری وی ایجاد میکند، باعث مرور مطالب میشود و تکرار مطالب خود در یادگیری مفید و مؤثر است. والدین و معلمان میتوانند در حیطه کار خود یا با مشارکت یکدیگر دانش آموز را تشویق کنند. در این میان امتیاز والدین این است که صمیمیت و رابطه عاطفی بیشتری با فرزند خود دارند. در واقع زیربنای اصلی تشویق والدین و معلمان، توجه به کودکان، پذیرفتن آنان و ارزش قائل شدن برای آنان است.
بی انگیزگی، چرا؟
معمولابا ورود به دبستان به نظر میرسد انگیزه کودک برای یادگیری رفته رفته با گذشت زمان کاهش مییابد. در نخستین سالهای زندگی، کودکان از یادگیری لذت میبرند، اما ظاهراً وقتی به مدرسه میروند والدین برای یادگیری باید مدام به آنها یادآوری کنند و در بسیاری از خانوادهها یادگیری موضوعی تنش زا میشود. والدین مرتب میجنگند تا فرزندانشان را به یادگیری وادارند. کم شدن انگیزه کودکان ممکن است دلایل متفاوتی داشته باشد. با ورود کودک به مدرسه دیگر والدین حضور ندارند تا از کنجکاویهای او استقبال کنند و او خود را در میان تعداد زیادی همکلاسی با درسهای از پیش تعیین شده که کمتر انعطاف پذیر هستند، مییابد. پدیده نمره دادن نیز کمتر موجب حفظ یک احساس عمیق میل به یادگیری به خاطر خود یادگیری میشود. همچنین در مدرسه از دانش آموز انتظار میرود در یادگیری درسها مهارت داشته باشد، اما در موارد بسیاری هرچه درسها پیشرفته تر میشود از کارایی آنان کاسته میشود.
در حقیقت زمان و تلاش بیشتر آنقدر اشتباهات آنان را کاهش نمیدهد که احساس موفقیت کنند و به این ترتیب است که دلسرد میشوند. دلیل دیگری که باعث انگیزه کم در دانش آموزان میشود، این است که هرچه سن آنان بالامی رود، دنیایشان گسترده تر و رقبای قدرتمندی در اطرافشان پیدا میشود که ممکن است انگیزه برای یادگیری و قدرت مقاومت در برابر آنها را نداشته باشند. تلویزیون، گروههای همسالان و سرگرمیهای مختلف، معدودی از این رقبا هستند. به طور کلی میتوان گفت تقریباً هیچ دانش آموزی نمیتواند از این ۳ عامل کاهش دهنده انگیزه یادگیری یعنی، نظام نمره دادن در مدرسه، پیچیدگی فزاینده یادگیری در سطوح بالاتر و جاذبه و عوامل مزاحم متعدد در دنیای کنونی بگریزد. مسلماً این عوامل، یادگیری دانش آموزان را در مدرسه تحت تأثیر قرار میدهد و لازم است والدین و معلمان مراقب باشند مبادا میل به یادگیری در فرزندانشان از بین برود.
نویسنده: معصومه اسدی