پدر؛ دوست یا غریبه؟

 
 

طی سال‌های سال، پدر به عنوان تنها نان آور خانواده چنان از نقش محوری خود فاصله گرفته که به خاطر افزایش هزینه زندگی و نیاز مالی اعضای خانواده، این نان آور خانواده بیش‌ترین ساعات شبانه روز را بیرون خانه سپری می‌کند. این در حالی است که پدر به عنوان یک رکن اساسی در خانواده مسوولیتی حیاتی تر از نان آوری صرف دارد؛ نقشی که در بسیاری از خانواده‌ها مغفول مانده و منجر به فاصله عاطفی بین فرزندان از پدر شده است. آنچه در بسیاری از خانواده‌ها به حجب و حیا تعبیر می‌شود، معنایی نزدیک تر به بیگانگی با پدران دارد. 

درباره نقش پدر در خانواده، اظهارنظرهای مختلفی وجود دارد، در بسیاری از کشورها همچنان بر نقش اقتصادی مردان تاکید می‌شود و نگاه به پدر به عنوان تنها تامین کننده نیاز معیشتی اعضای خانواده بر سایر نقش‌ها برتری دارد. شاید غلبه همین نگاه در بسیاری از خانواده‌ها منجر شده تا ساعات ارتباط چهره به چهره پدر با فرزندانش در شبانه روز به کمتر از یک ساعت تقلیل یابد. بسیاری این شکاف را لازمه حفظ اقتدار پدر می‌دانند، در حالی که در همین خانواده‌ها خلا حضور پدر، پر نشدنی باقی مانده و مادر نتوانسته حضور کمرنگ پدر را بپوشاند.

براساس نتایج پژوهشی در انگلستان، دانشمندان دریافته‌اند که ارتباط نزدیک پدر با کودک یعنی در آغوش گرفتن، بازی کردن، گردش بردن و... تاثیر به مراتب ماندگارتری نسبت به خرید اسباب بازی‌های گران قیمت بر رشد روحی روانی کودک دارد. کارشناسان نقش پدر را در رشد شخصیت کودکان در سنین ۳ تا ۶ سالگی به ویژه در پسران بسیار بااهمیت می‌دانند. پسران بیش از دختران به همانندسازی از پدر روی می‌آورند و الگوهارا از او می‌آموزند.«صبح كه از خانه بيرون مي زنم، آفتاب نزده و بچه ها خوابند، شب ها هم وقتي به خانه برمي گردم، تنها عضو بيدار خانواده همسرم است. گاهي چند روز مي گذرد، بدون اين كه پسرانم را بيدار ببينم.» این را پدر ۴۰ ساله و دوشغله ای می‌گوید که هر روز مسافت تهران کرج را طی می‌کند و به گفته خودش از این که کودکانش عکس او را بر آیینه منزل زده‌اند و زیرش نوشته‌اند: «او پدر است، فراموشش نكنيم»، شرمنده است.

روان شناسان در کتاب‌های خود تاکید می‌کنند، وقتی حضور پدر در خانواده به دلیل مشغله کاری یا هر وضعیت دیگری کمرنگ باشد، ویژگی شخصیتی او دچار تنزل می‌شود. این امر در سال‌های آتی در گرایش فرد به بزه تاثیر غیرمستقیم دارد. پسران به ویژه در سنین پس از ۳ سالگی نیاز بیشتری به پدر دارند، چون از این سن درمی یابند که باید از پدرشان تقلید کنند. برخی این تقلید را ناآگاهانه می‌دانند.متاسفانه شرایط اقتصادی و اجتماعی موجود، خانواده‌ها را واداشته تا ناچار الگوی جدید ارتباطی را میان اعضا تعریف کنند. این الگوها حتی در خانواده‌هایی که مادر نیز مجبور است ساعاتی را بیرون از منزل سپری کند، به طور بارزتری نمود یافته، از این رو به نظر می‌رسد والدین باید به بازبینی در نقش‌های سنتی خود بپردازند و به همپوشانی نقش‌های یکدیگر مبادرت ورزند.

به طوری که امروز خلاعاطفی ارتباط با پدر با گذشته قابل مقایسه نیست. بنابراین کارشناسان پیشنهاد می‌کنند پدران حتی در شرایطی که ساعات بیشتری از شبانه روز را در بیرون منزل و دور از فرزندان می‌گذرانند، از محل کار با آنان تماس بگیرند. نتیجه امتحان، یا بازی فوتبال، اتفاقات مدرسه و... را از او بپرسند تا فرزند بداند پدر حتی بیرون از منزل در فکر اوست. چه ایرادی دارد اگر پدر به زبان ساده فرزندان را از آنچه طی هفته یا روز در محل کار رخ داده، آگاه کند و نظر کودکانه آنان را هم در خصوص مشکلات بزرگ جویا شود؟

 به هر حال نقش پدری این روزها تغییر کرده و آنچه مغفول مانده، نه اقتدار پدر که ارتباط با پدر است.
    
 نویسنده: کتایون مصری

Submitted by Anonymous (تایید نشده) on د., 09/30/2013 - 12:32