انتخاب سرنوشت ساز
انتخاب نوع مدرسه فرزند، همیشه از دغدغههای مهم والدین در آغاز سال تحصیلی است. این که کدام مدرسه بهتراست و دانش آموز در آن عاقبت به خیر میشود هنوز محل بحث است. خیلیها میگویند بچه اگر درسخوان باشد در مدارس معمولی هم پیشرفت میکند و خودی نشان میدهد، اما خیلیها معتقدند هر چه مدرسه کیفیت بهتری داشته باشد و بچهها را بیشتر به کار بگیرد و وقتشان را بیشتر پر کند، بهتر است. شاید یکی از دلایلی که در ایران مدل های مختلفی از مدارس وجود دارد نیز همین تفاوت دیدگاهها باشد تا شرایطی ایجاد شود که هر فرد با هر سلیقه ای ارضا شود.مدارس از لحاظ هزینههای آن است که به این ترتیب مدارس را میشود به رایگان و شهریه ای تقسیم کرد.مدارس رایگان همان مدارس دولتی است که البته به علت تنگناهای مالی چند سال اخیرشان در بیشتر مواقع برای گذران امور خود از مردم پول میگیرد. ورود به مدارس دولتی ضوابط خاصی ندارد و شاید به همین علت است که هنوز هم از نظر تعداد دانش آموزانی که در آن درس میخوانند در صدر قرار دارند. ثبت نام در مدارس دولتی البته یک شرط مهم دارد و آن این که دانش آموز در همان منطقه جغرافیایی زندگی کند. این شرط به ظاهر ساده البته تا به حال خانوادههای زیادی را با کادر مدارس وارد چالش کرده چون بسیاری از والدین، مدرسه دولتی خاصی را نشان میکنند که در محدوده جغرافیایی محل زندگیشان واقع نشده و اصرارهایشان برای ثبت نام نیز راه به جایی نمیبرد. البته با وجود این برخی خانوادهها با برخی ترفندها و برخی قول و قرارها موفق میشوند دانش آموز خود را در مدرسه مورد نظر ثبت نام کنند. در کنار مدارس دولتی، مدارسی وجود دارد که لازمه ورود به آنها پرداخت شهریه است که این مدارس نیز انواع مختلفی دارد.
غیرانتفاعی، سمبل پرداخت هزینه
اسم مدارس پولی که به میان میآید مدارس غیرانتفاعی نخستین گزینه ای است که به ذهن میرسد. ورود به مدارس غیرانتفاعی نیز مثل ورود به مدارس دولتی برای همگان آزاد است، البته برای آنهایی که میتوانند از پس هزینههای این مدارس برآیند. این هزینهها از مدرسه ای به مدرسه دیگر متفاوت است و با توجه به خدمات آموزشی که ارائه میدهند یا کلاسهای فوق برنامه ای که دارند و حتی نسبت به فضای فیزیکی و میزان امکانات و تجهیزاتشان کم و زیاد میشود.بازار برخی از این مدارس نیز بسیار گرم است به ویژه در دوره دبیرستان که تعداد راه یافتگان به دانشگاه از مدرسه ای خاص ملاک انتخاب برخی از خانوادهها قرار میگیرد و آنها نیز برای ثبت نام فرزند خود در این مدارس مشتاق میشوند. درباره این که مدارس غیرانتفاعی از نظر آموزشی کیفیت دارد یا نه یا این که هزینههای دریافتی آنها به حق است یا خیر دیدگاههای متفاوتی وجود دارد. یک تفکر متعلق به موسسان این مدارس است که به هزینههای سنگین اداره مدارس، استیجاری بودن ساختمانها و دستمزدهای معلمان و کادر مدرسه اشاره میکنند که تا حد زیادی حق با آنهاست. یک تفکر هم از آن مشتریان این مدارس است که معتقدند درست است که هزینههای زیادی میپردازند، اما از این که دانش آموزشان پیشرفت تحصیلی دارد و موفق است، راضیاند. یک تفکر نیز متعلق به منتقدان است که میگویند این مدارس، چون پولی است محل تجمع عده ای پولدار است که اگر درس هم نخوانند با پول نمره میگیرند.البته در هر یک از این دیدگاهها نقصهایی وجود دارد و رگههایی از افراط و تفریط در آن دیده میشود، چون واقعیت این است که در مدارس غیرانتفاعی نیز مثل مدارس دولتی هم دانش آموز موفق تربیت میشود و هم دانش آموز ناموفق.
توسعه آرام هیات امناییها
مدارس هیات امنایی نیز از دانش آموزان پول میگیرند و از این بابت از جنس مدارس غیرانتفاعی هستند. البته میزان شهریه آنها به اندازه غیرانتفاعیها نیست، اما به حال پرداخت شهریه لازمه ورود به این مدارس است.مدارس هیات امنایی همان مدارس دولتی است که به درخواست شورای مدرسه و تائید شورای آموزش و پرورش شهرستان یا منطقه تغییر شکل میدهد و در قالب مدرسه ای درمی آید که هدفش توسعه مشارکتهای مردمی است. منظور از توسعه مشارکتهای مردمی نیز دریافت شهریه از خانوادههاست که به دو شکل از دانش آموزان دریافت میشود، یکی به صورت وجوهی که بابت ارائه خدمات آموزشی و پرورشی فوق برنامه دریافت میشود و دیگری هدایا و کمکهای مردمی داوطلبانه که در خارج از فصل ثبت نام دانش آموزان در اختیار مدیران قرار میگیرد.البته بخشی از هزینههای مدارس هیات امنایی از محل اعتبارات دولتی تامین میشود که البته چون این اعتبارات به ویژه در سالهای اخیر یا قطره چکانی بوده یا اصلاوجود نداشته، این مدارس برای تامین هزینههای خود روی کمکهای مردمی حساب میکنند.
خاص به اندازه مدارس شاهد
مدارس شاهد نیز از دانش آموزان شهریه میگیرند و در کنار آن گزینشهای ویژه ای دارند که دست بسیاری از افراد را از رسیدن به آن کوتاه میکند. شهریه این مدارس برای سال تحصیلی پیش رو، برای مقطع ابتدایی ۲۲۰ تا ۳۵۰۰۰۰ تومان، در مقطع راهنمایی ۲۵۰ تا ۴۰۰ هزار تومان و در مقطع متوسطه و هنرستان نیز ۳۰۰ تا ۵۰۰ هزار تومان است یعنی شهریهها به روز شده است. این در حالی است که شرایط پذیرش دانش آموز در این مدارس تغییری نکرده و همچنان راه این مدارس برای خانواده شاهد و ایثارگر باز است، البته دانش آموزان غیرشاهد نیز در صورت دارا بودن شرایط عمومی و کسب امتیازات لازم میتوانند در این مدارس تحصیل کنند، اما با این حال همچنان اولویت با فرزندان جانباز با حداقل ۲۰ درصد از کارافتادگی، فرزندان و جانبازان ۲۵ تا ۴۹ درصد متوفی، دانش آموز جانباز، فرزند جانباز ۲۵ تا ۴۹ درصد، فرزند جانباز تا ۲۵ درصد، خواهر و برادر شهید و جانباز ۷۰ درصد و بالاتر، نوه شهید و نوه جانباز ۷۰ درصد و بالاتر، فرزند جهادگر و رزمنده بسیجی، فرزند رزمنده نظامی یا وظیفه، فرزند همسر شهید،خواهرزاده یا برادرزاده شهید و جانباز بالای ۷۰ درصد، نوه آزاده و جانباز ۵۰ تا ۶۹ درصد است.
معدل حرف اول را میزند
از پول که بگذریم دو نوع مدرسه در کشور وجود دارد که به واسطه کیفیت ویژه آموزشیاش خواهان دارد؛ مدارس سمپاد و نمونه دولتی. این مدارس آزمونهای سختی دارد برای همین فقط عده ای خاص از دانش آموزان را در برمی گیرد. در این میان ورود به مدارس سمپاد سخت تر است چون فقط دانش آموزان تیزهوش که به عنوان استعدادهای درخشان شناخته میشوند، میتوانند به این مدارس راه پیدا کنند که حداقل معدل آنها باید ۱۹ باشد در حالی که در مدارس نمونه دولتی حداقل معدل ۱۶ در نظر گرفته میشود و دانش آموزانی که در این مدارس تحصیل میکنند به اندازه مدارس سمپاد یکدست نیستند. در سالهای اخیر مدارس سمپاد در نقاط مختلف کشور تاسیس شده و آمارها از توسعه این مدارس حکایت دارد. این موضوع شاید برای خانوادههایی که فرزندان تیزهوش دارند خوشایند باشد، اما صاحب نظران حوزه آموزش و پرورش معتقدند این رشد باید کنترل شود. حتی علی اصغر فانی، سرپرست کنونی وزارت آموزش و پرورش نیز موافق این توسعه نیست، چون معتقد است بر اساس استانداردهای جهانی از بین ده هزار دانش آموز فقط یک نفر تیزهوش است در حالی که توسعه شتابان این مدارس با این اصل جهانی مغایرت دارد.
مدرسه بزرگسالان، فرصتی برای تجدید قوای علمی
ترک تحصیلکرده ها، شاغلانی که برای ماندن در محل کار به مدرک تحصیلی نیاز دارند، پسرانی که بعد از خدمت سربازی به فکر ادامه تحصیل افتادهاند یا زنان و دختران متاهلی که نمیخواهند درس خواندن را کنار بگذارند از مخاطبان مدارس بزرگسالان هستند. هدف از تاسیس مدارس بزرگسالان نیز حمایت از این گروهها بوده، یعنی ایجاد فرصتهای تحصیلی برای کسانی که برخی ضرورتها و شرایط زندگی یا موانع اقتصادی آنها را از تحصیل در مدارس عادی بازداشته است. شرط سنی ورود به این مدارس حداقل ۱۶ سال تمام است که رعایت این شرط سنی برای افرادی که تحصیل آنها در مدارس روزانه منع قانونی دارد (از جمله دانش آموزان متاهل) الزامی نیست. برنامههای درسی مدارس بزرگسالان همان برنامههای مصوب برای هر پایه تحصیلی در مدارس عادی است، اما تعداد ساعات های تدریس هر درس در هفته دو برابر و در دوره تابستانی چهار برابر ساعتهای هفتگی مدارس عادی است.