مهد کودک بـرای بچـه یک حُسن است
مادر حنانه کارمند است. از یک سالگی تا الان که پنج ساله است، هر روز صبح او را در خواب و پتو پیچ تحویل مهد میدهد. مادرش میگوید: اگر بیدار باشد، نمیرود و آنقدر گریه و زاری میکند که دلم به حالش میسوزد. با خودم میگویم آخر این چه کاری بود که سرکار رفتم و بچهام را آواره کردم. این وصف حال بسیاری از بچهها و مادرهای شاغل است. مادرانی که نمیدانند چگونه و چرا باید هر روز صبح بچهها را راهی مهد کودک کنند. این در حالی است که به قول دکتر «سعيده هادی» روانشناس، مهد کودک لازم است و نخستین جایی است که کودک درس سازگاری اجتماعی را در آن میآموزد. فرقی هم نمیکند مادرش شاغل باشد یا خانه دار.
مهد کودک فقط محل نگهداری بچه نیست
هادی با تاکید میگوید: در ابتدا والدین باید نگاه خود را به مهد کودک تغییر دهند. متاسفانه معمولاً نگاهها به این شکل است که مهد کودک جایی است که فقط بچهها را در آن نگه میدارند. این در حالی است که کودک در مهد کودک نخستین درس سازگاری اجتماعی، انطباق با جمع، ابراز وجود، احقاق حق، کنترل عواطف و هیجانات خود را میآموزد. علاوه بر این باید بدانیم مهد کودک سیستم و برنامه ریزی آموزشی دارد.
چسبندگی بیمارگونه به والدین باید درمان شود
این روانشناس، کودکانی را که به مهد کودک میروند به سه دسته تقسیم میکند
دسته اول آنهایی هستند که در همان بدو ورود به مهد، بی تابی و بی قراری میکنند تا جایی که پدرو مادرشان احساس گناه میکنند.
دسته دوم کودکانی هستند که در بدو ورود به مهد، برخورد خوب و خوشایندی دارند اما یکی دو ماه بعد، بی تابی کردن را شروع میکنند.
دسته سوم کودکانی هستند که در ابتدا برخورد خوبی دارند و تا آخر هم آن را ادامه میدهند. البته یک گروه از کودکان را هم باید به این جمع اضافه کرد؛ آنهایی که اساساً نمیخواهند کنار بیایند و همیشه بی تابی میکنند. درباره این کودکان باید گفت این چسبندگی بیمارگونه به والدین، نشان از اختلال در الگوی ارتباطی درون خانواده دارد که باید درمان شود. گاهی در مراجعه به ما متوجه میشویم که اصلاً کودک مشکلی ندارد و این والدین هستند که دچار مشکلاند. گاهی هم مادر نگذاشته بچه به خودمختاری برسد.
تحمل کنید تا عادت کنند
به گفته هادی، باید رفتار بچههایی که با سروصدا وارد مهد میشوند را تحمل کرد و به آنها این اطمینان خاطر را داد که مهد محیط امنی است و تو باید آن را بپذیری. حتی ممکن است بچهها تمارض کنند، اما والدین نباید به هیچ وجه کوتاه بیایند. درباره بچههایی هم که محیط مهد را راحت میپذیرند اما بعد از چند ماه مقاومت میکنند، باید گفت در چنین شرایطی والدین تصور میکنند حتماً اتفاق ناخوشایندی در آنجا رخ داده است که بچه چنین واکنشی نشان میدهد، اما در بیشتر مواقع، واقعیت این است که محیط در ابتدا برای بچه جذابیت داشته اما هم اکنون که متوجه شده ورود به اینجا همیشگی است و او را در چارچوب قرار میدهد، دیگر نمیخواهد به آنجا برود.
در این موقعیت والدین اصلاً نباید احساس گناه کنند و البته باید از آنچه در مهد میگذرد، مطلع باشند. این روانشناس درباره بهترین زمان فرستادن کودکان به مهد کودک میگوید: از نظر روانی بهتر است بچهها را وقتی راهی مهد کنیم که حرف میزنند و کنترل شرایط بهداشتی خود را دارند. وی تاکید میکند: به هیچ وجه بچهها را با هم مقایسه نکنید و بدانید که مهدکودک ضروری، واجب و سازنده است؛ مکانی نیست که فقط مثل دایه بچهها را نگه دارد.
بچهها را در خواب به مهد نسپارید
بسیاری از مادران فرزند خود را در خواب به مهد کودک تحویل میدهند. این روانشناس در این باره میگوید: حتماً باید بچهها را صبح بیدار کرد و همراه والدین سر سفره صبحانه نشاند. او را باید با زبان کودکانه و منطقی متقاعد کرد کار والدینش این است که هم اکنون باید به محل کار بروند و او هم باید به مهد کودک برود. اگر مادر خانه دار است، باید او را تفهیم کند که در خانه کارهایی برای انجام دادن دارد و شغل او در خانه است. گاهی والدین فکر میکنند بچه نمیفهمد و درک نمیکند، در حالی که کودکان بسیار باهوشتر از آنچه ما فکر میکنیم هستند. آنها نه دو چشم که چهار چشم و نه دو گوش که چهار گوش دارند.
خانه دارها هم بچهها را به مهد کودک بفرستند
وی تاکید میکند: گاهی اطرافیان، مادران خانه داری را که فرزندان خود را به مهد کودک میفرستند، سرزنش میکنند. در حالی که همه بچهها باید وارد مهد شوند تا آموزش اولیه درسهای زندگی را بیاموزند. مادر از این که فرزند خود را راهی مهد میکند به هیچ وجه نباید احساس گناه کند. کودک اگر برای رفتن به مهد ناراحتی و بی قراری میکند، در واقع نخستین درس ناکامی را میگیرد و زندگی پر از ناکامیهای بزرگ است که او را برای روبه رویی با آنها باید آماده کرد.
مقالههایی درباره این موضوع