چگونه فرزندانمان را برای فردایی روشن تربیت کنیم؟
آیا میتوان نبوغ را در فرزندتان بیدار کنید؟ این سؤالی است که شاکونتالادوی نویسنده کتاب در تلاش است تا به آن پاسخ گوید.
بدون شک مطالعه این مقاله برای والدین کودکان دبستانی میتواند ارزشمند و مفید واقع شود.
نابغه در فرهنگ وبستر چنین تعریف شده است: کسی که توانایی فطری و ذهنی، یا استعدادی منحصر به فرد داشته باشد، کسی که روحیه او الهامبخش، یا زندگیبخش قوم باشد، کسی که والاترین استعدادهای ذهنی به صورت موهبت به او اهدا شده باشد.
در فرهنگ آکسفورد نبوغ چنین تعریف شده است: روح حافظ شخص، مکان یا سازمان، استعدادی طبیعی، عطیه خاص ذهنی، استعداد ذهنی غریزی و خارقالعاده که در خدمت تخیل، خلاقیت یا اختراع قرار گیرد.
هر انسانی در خود «استعداد ذاتی» و «توانی منحصر به فرد» دارد. هر کودکی با مغزی به دنیا میآید که از نظر علمی توان بالقوه داشتن «والاترین استعدادهای ذهنی» و «موهبتخاص ذهنی» و همچنین «استعدادهای غریزی، خارقالعاده، تخیلی، خلاقانه و مخترعانه» را دارد. در توصیف معنویتر «روح حافظ» مترادف با «فرشته نگهبان»، مادر خوانده پریا، راهنما، کمک غیبی یا الهام و ... و نبوغ است.
کودک هر انسانی، منحصر به فرد است و میتواند مانند یک نابغه بدرخشد. اگر با عشق از او حمایت کنید و باورش کنید، هرگز دچار احساس کمبود و حقارت که مانع موفقیت است، نخواهد شد.
در عوض خوددوستی و اعتماد بهنفس در او تقویت خواهد شد که در هر دو، لوازم آزاد کردن آن توان بالقوه بسیار مهم یعنی نبوغ درون است که هنوز دست نخورده است. با تقویت خوددوستی و اعتماد به نفس در کودک زمینههای آزاد شدن توان بالقوه بسیار مهم یعنی نبوغ درون که هنوز دست نخورده است، مهیا میشود.
اگر شما فرزندتان را باور کنید، او نیز خود را باور خواهد کرد. فرزند شما از همین حالا هم از تیزهوشی فطری برخوردار است. زیرا استعداد داشتن قدرت ذهنی خارقالعاده بالقوه در مغز وجود دارد. کودک شما از توان بالایی برای اختراع کردن برخوردار است و موهبت داشتن ذهنی با تخیلات و خلاقیتهای رنگی و قوی به او عطا شده است. اعتماد، حمایت، دادههای ذهنی، اعتقاد شما به فرزندتان امکان میدهد همه این ویژگیها را با موفقیت بروز دهد.
با بیاعتقادی به فرزند، نبوغ را از درون تخریب میکنید. برعکس، با اعتقاد راسخ نسبت به فرزندتان، مانند خورشید خواهید شد که نور خود را بر غنچهای میتاباند تا آن را به گلی شکفته مبدل کند. برای بروز نبوغ در فرزندتان به سه عامل زیر توجه کنید:
- باور کنید که شما میتوانید نبوغ را در فرزندتان بیدار کنید.
- باور کنید که فرزندتان توان آن را دارد که یک نابغه شود.
- هرگز اجازه ندهید به فکرتان خطور کند و هرگز ابراز نکنید که فرزندتان کمهوش و کماستعداد است.
اگر این سه عامل کلیدی را در ذهنتان حک کنید، برای انجام ماجراجویی بسیار مهم آمادهاید: بیدار کردن نبوغ در فرزندتان.
در جهت نبوغ کودک نوپایتان باید چهار قدم را بردارید:
۱ - شرایط هدایت کننده ایجاد کنید. گل در خاک مناسب و شرایط زیست محیطی مناسب رشد میکند. فرزند آدمی نیز در شرایط هدایتکننده و مناسب گل میکند.
۲ - همواره راهنمایی کنید، دستور ندهید. کودک نسبت به لحن صدای شما بسیار حساس است. آهنگ صدای خود را چنان تنظیم کنید که ملایم و ترغیبکننده باشد. اگر فرزندتان فشاری احساس کند، هرگز به نتایج دلخواه نخواهید رسید. یادگیری باید برای فرزندتان تجربهای لذتبخش باشد. اگر احساس کند یادگیری را به او تحمیل کردهاند، دیگر لذتبخش نخواهد بود.
۳ - صبور باشید نه متوقع. روانشناسان کودک دریافتهاند که کودک تا سن شش سال و گاه بیشتر، به هر موضوعی نمیتواند بیشتر از دو دقیقه توجه کند. یعنی کودک پس از دو دقیقه حواسش از کاری که شما میکوشید او را به آن مشغول کنید پرت میشود و سرگرم بازی با عروسک خود میشود و مجبورش نکنید به انجام کار مورد نظر شما ادامه دهد، زیرا فقط باعث آزار او میشود.
۴ - دانش را به همراه عشق هدیه کنید والدین مانند همه انسانها، میل به ابراز اشتیاق و تعصب بیش از حد دارند و لذا گاهی خود و فرزندانشان را تحت فشار بیش از حد قرار میدهند. ممکن است وقتی مشتاق و حتی نگران بیدار کردن نبوغ در فرزندتان هستید یک عامل حیاتی را فراموش کنید و آن شادی فرزندتان است. همواره دانش و تشویق خود را به همراه عشق و مهربانی تفویض کنید. زیرا نبوغ باید برای کودک یک موهبت باشد نه یک تحمیل.
فرد نابغه میتواند به کمک قدرت دانش پیشرفته، استعدادهای طبیعی پرورش یافته و اعتماد به نفس، بر رویدادها تأثیر بگذارد و سرنوشت خود را به دستگیرد. اگر از سنین پایین به کودک آموزش داده شود تا استعدادها و مواهب خاص و منحصر به فرد خود را پرورش دهد، به او حق انتخاب و سلطه بر سرنوشت خودش داده میشود. مثلاً مادری را میشناسم که از هر فرصتی برای آموزش فرزندش استفاده میکند، به هنگام غذا، زمانی که کودک با بلوکهایش بازی میکند، موقع تماشای فیلم، در هنگام حمام کردن و ...
مادر با در اختیار قرار دادن هر فرصتی برای یادگیری دختر، احساس طبیعی را در ذهن او تقویت میکند که یادگیری مطالعه و تحقیق، بخشی از نفس زندگی هستند. این آموزش گرانبهایی است که کودک با آن رشد میکند! این کودک اکنون یازده ساله است.
از نظر او بازی با دوستان و انجام تکالیف درسی هر دو به یک اندازه لذتبخش هستند. من تضمین میکنم که این کودک همچنان که بزرگتر شود و با مطالعات سنگینتر و ضروریتر مواجه شود، هرگز دچار افسردگی پیش از امتحانات و یا احساس رنجآور «مجبورم درس بخوانم» نخواهد شد. تا زمانی که همه والدین بفهمند که مغز همه کودکان موهبتی الهی است و میتواند به یک مغز نابغه مبدل شود، جامعه همچنان تعداد انگشت شماری «مورد مکشوف» را ستایش خواهد کرد و اکثریت را نادیده خواهد گرفت، چه ثروت گرانبهایی که به هدر میرود. بهرهگیری از کتابهای مصور بدون نوشته، به کودکان خواندن نمیآموزد. اگر هنگام خواندن کتابهای مصور با نوشته، بر روی کلمات اشاره کنید کودک با کلمات آشنا میشود. بهخصوص کلماتی که بر کودک تأثیر عاطفی دارد.
استفاده از کارتهای نمایشی که روی آن نوشته و یا تصویر است برای بهتر فهماندن مطالب استفاده میشود (Flash Cards) بر روی مقوای سفید ۲۵ در ۲۵ سانتیمتر میتوان با حروف بزرگ نام اسباببازیهای کودک خود را بنویسید. برای مثال روی یک مقوا بنویسید. «خرس» و روی مقوای دیگر گربه و بدین وسیله با برداشتن هر اسباببازی کارت مربوطه را برداشته و بخوانید و آنگاه برای هر اسم یک قصه بگویید و از این طریق کلمه بر ذهنش حک میشود و آن گاه از کودک بخواهید در این رابطه یک قصه بگوید.
«یک مربی کودکستان که زمانی میشناختمش، برای آموزش دختر خودش روش خاصی داشت، او کارتی را که رویش کلمهای نوشته بود، پشت سرش پنهان میکرد و با بازیگوشی به دخترش نزدیک میشد و میگفت «مامان برای بچهاش چه قایم کرده؟» توجه کودک یک ساله جلب میشد و سعی میکرد خود را به آن موضوع اسرارآمیز برساند.
سپس مادر کارت را بالا میگرفت و با پیروزی میگفت «گربه!»، قهقهه شادی کردن نشان میداد که بازی نتیجه مطلوب را به بار خواهد آورد. این کودک در مدت کوتاهی خواندن یاد گرفت. به زودی خواندن جملات را آغاز کرد. مادرش کتابهای ساده مختلفی خرید که هر یک از آنها برای کودک خردسال، گنجی از دانش در برداشت.
دختر کوچولو در سن چهار سالگی چنان با کلمات و جملات آشنا بود که اعجاب همگان را برمیانگیخت. موفقیت این مادر مرهون اعتقادی بود که به فرزندش داشت و نگرش سالم و سازندهاش و شکیبایی و شوخ طبعیاش که فرزند را مشتاق همه بازهای خواندنی میکرد.
هر مادری باید روش خاص خود را بیابد که فرزندش را به خواندن کلمات مکتوب ترغیب کند. عشق فراوان شما نسبت به فرزندتان، ضامن موفقیت شماست. پرورش توان حرف زدن در سنین پایین، بر توانایی خواندن کودک تأثیر مثبت دارد. میتوانید همزمان با حرف زدن او دست بزنید یا به طریق دیگری شادی خود را از این امر نشان دهید. او هم به نوبه خود خوشحال میشود و میل دارد که این کار را تکرار کند.
در نتیجه، او از بابت حس شنوایی خود به وجد میآید. شعرهای آهنگین کودکستانی نقش مهمی ایفاء میکند. بسیاری از آنها جاذبه درونی مقاومت ناپذیر دارند، اما نقش آموزشی آنها فاقد ارزش است و جذابیت آنها در ریتم آهنگین آنهاست. کودک شما هر چه زودتر به حرف بیفتد، توان خواندن زودتر در او پایهریزی میشود. پرورش استعداد برقراری ارتباط، اولین قدم در آموزش خواندن است. هنگامی که کودکتان را تشویق به حرف زدن میکنید، در واقع او را به استفاده از استعداد طبیعی شنیدن هم ترغیب میکنید.
برای علاقهمند کردن کودکتان به خواندن، باید علاقهمندی به خواندن را نشان دهید. اگر فرزندتان شما را غرق در مطالعه روزنامه ببیند، یا اغلب وقتی به کتابخانه میروید تا کتابی انتخاب کنید، او را همراه خود ببرید، میفهمد که شما خواندن را دوست دارید و خواهد خواست که از شما تبعیت کند. نکات زیر میتواند مهم باشد:
- کتاب، کتاب و باز هم کتاب: سعی کنید کتابهای رنگی و با اشکال و تصاویر زیبا برای او خریداری کنید.
- با صدای بلند بخوانید: روزانه حداقل ۱۵ دقیقه را به خواندن داستان یا اشعار کودکستانی با صدای بلند برای کودکتان اختصاص دهید. بهترین برنامه خواندن، قصهخوانی پیش از خواب است. او شامش را خورده، حمام کرده و لباس راحت خواب به تن دارد و حتی اجازه دهید داستان را خود انتخاب کند و حتی ممکن است داستانی را انتخاب کند که شبهای قبل برایش خواندهاید. اشکالی ندارد تکرار کنید حتی میتوانید داستان را به صورت نمایشنامه برای او اجرا کنید. هر چه خواندن را لذتبخشتر کنید، با موفقیتهای بیشتری روبهرو خواهید شد.
- پیگیر باشید: جلسات خواندن را مرتب کنید و هیچ چیز نباید این جلسات را به تعویق بیندازد. به گونهای که به مرور کودک در مییابد خواندن یک امر حیاتی، تفریحی و بخشی از زندگی اوست.
- سرنخهایی در تصاویر، کلمات و کلمات ترکیبی بیابید: جستوجوگری کودک در تصاویر، کلمات و کلمات ترکیبی سبب میشود کودک یافتههای جدیدی در کتاب کشف کند و مادر با بیان نکات توصیفی بیشتر میتواند ذهن کودک را بسته به موضوعات مختلف شکفتهتر نماید.
- تجربه به معنا خواهد افزود: کودک از خردسالی نیاز دارد از خانه خارج شود. او را به پارک، باغ وحش و یا به آکواریوم ببرید. اجازه دهید کودکتان همراه شما به بانک، بازار، سوپر مارکت یا هر جای دیگری که میروید بیاید. سفرهای سیاحتی، گنجینهای از اطلاعات است و درباره تجربیات به دست آمده با کودک باید صحبت کرد.
- اهمیت شگفتی: کودکی که مغز کوچکش پر شده از کشفیات تازه است، دلش میخواهد افکارش را با صدای بلند توصیف کند، برای اینکه از تجربه چیزها، اماکن، حیوانات و گیاهان به شگفتی در آید، کودکتان را به انجام چنین کارهایی ترغیب کنید. این بخشی از رشد مغز نابغه است.
- بازی با کلمات: بچهها مجذوب صدا میشوند. پدری را میشناختم که تعداد زیادی بازی با کلمات بلد بود. یکی از آنها این بود که از فرزندانش میخواست کلمهای بگویند که صدای چیزی باشد مثل صداهایی که نیمه شب، در مهمانی شب سال نو به گوش میرسد: بنگ، پاپ، شلپ، ترق. چنین بازیهای تخیلی به روند آموزش، طعم خوشی و سرگرمی میبخشند. در نتیجه کودک همیشه مشتاق است، همیشه دلش میخواهد بیشتر یاد بگیرد: و این یعنی اساس نبوغ.
- دائماً آواز بخوانید: در خصوص تأثیرات مثبت موسیقی مطالعات زیادی شده و همچنان در حال انجام است. موسیقی بسته به نوع آن و شنونده، منجر به آزادسازی آدرنالین یا ایندورفینها میشود و هیجان آرامش ایجاد میکند. استفاده از لالایی برای خوابانیدن کودک و فرستادن او به سرزمین رویاهاست. کودک شما هر چه زودتر حرف زدن یاد بگیرد، زودتر به سؤال کردن میافتد.
کودک، شما را با سؤالات بمباران خواهد کرد. بخشی از رشد او به واسطه جستوجوی درونی او برای دانستن است. به سؤالات او به سادهترین و کاملترین شکل ممکن، جواب دهید. اگر جواب سؤالش را نمیدانید، صادقانه به او بگویید من جواب این سؤال را نمیدانم، اما جوابش را پیدا میکنم و به تو میگویم و به وعده خود عمل کنید. کودک شما از دوران خردسالی، مرواریدهای درخشان دانش شما را جذب کرده است، آن مرواریدها دائماً در درونش برق میزنند و او اکنون میخواهد بداند چرا؟ چطور؟ چه، کی، کجا؟
- واژهسازی روزانه: واژهسازی در سنین اولیه بسیار اهمیت دارد، زیرا ذائقه یادگیری را تحریک میکند. برای واژهسازی راههای جالبی وجود دارد.
الف- تشویق فرزندتان به اینکه درباره آنچه میبینید، حرف بزند.
ب- رنگ اتومبیلها را سؤال کنید.
ج- از زبری و نرمی اشیاء سؤال کنید.
د- درباره شکل و اندازه و رنگ سنگهای موجود طبیعت سؤال کنید.
ه- درباره اشیاء ویترین مغازهها سؤال کنید.
و- درباره واژههای تابلو اعلانات، روزنامهها، مجلات و سوپرمارکتها صحبت کنید. قرار گرفتن در معرض کلمات در شخص تفکر ممتاز به وجود میآورد. زندگی روزمره پر است از امکانات رنگارنگ، زنده، درخشان و آموزنده، آنها را به سود نابغه کوچولو به کار گیرید.
- یک کلمه و مفاهیم بسیار: به کودک بیاموزید هر کلمه مفاهیم مختلفی دارد. سعی کنید آنها را با مفاهیم مختلف یک کلمه آشنا سازید. بعضی از والدین نگران یادگیری بیش از حد هستند.
این نگرانی وقتی موجه است که کودک شما ناچار به یادگیری و آموزش درسهایی باشد که مغزش هنوز پختگی و رشد کافی برای آن نیافته باشد. پژوهشگران آموزش نشان دادهاند که اگر کودکتان را مجبور به یادگیری چیزی کنید که آمادگیاش را ندارد، احتمالاً بعدها منجر به آشفتگی ذهنی و مشکلات یادگیری در او خواهد شد. از کجا بفهمیم کودک آمادگی دریافت چه چیز را دارد؟
با مشاهده نزدیک کودکتان و علایق او، چیزهایی که مایل به یادگیریشان است، چیزهایی که برایش لذتبخشاند و آن چیزهایی که قادر است در آنها ماهر شود. باید به خاطر داشته باشید که پدر و مادر هر دو در مناسب بودن موضوعات آموزشی توافق داشته باشند و در تضاد با یکدیگر نباشند که این خود اثرات نامطلوبی در کودک دارد و لذا ضرورت یک توافق اولیه بین والدین در نحوه آموزش کودک ضروری است. منزل باید به یک محیط عالی آموزشی برای یادگیری کودک تبدیل شود. خانه را از کتابهای مصور رنگی، اسباببازی، مداد، کاغذ، مداد رنگی، آبرنگ، گلرس، کاست ضبط صوت و... پر کنید.
مکعبسازی: او باید با مکعبها بازی کند و بزرگی و کوچکی را یاد بگیرد.
رنگ کردن با انگشت: رنگ کردن با انگشت اگر چه با کثافتکاری همراه است، اما احساس وجدآوری و نیرومندی به او میبخشد و تجربیات تازهای به دست میآورد.
کشیدن خطوط: کودکان را وادار کنید بخوانند و بنویسند و نقاشی کنند.
گل رس و خمیر مجسمهسازی: تجربه خوبی کسب میکنند. ماهیت رطوبت و خمشپذیر آن را احساس میکنند.
کتاب و مجله: برای کودک کتابخانه شخصی ایجاد کنید. او را به کتابفروشی ببرید. او را مشترک مجله کنید.
نوار ضبط صوت: نوار قصه برای کودک مفید است.
افکاری درباره تلویزیون و ویدئو: سعی کنید به مدت کوتاه به بچه اجازه دهید تلویزیون و ویدئو ببیند. سعی کنید کتاب جانشین آنها باشد. استفاده زیاد از تلویزیون خلاقیت کودک را سرکوب میکند.
پذیرش و تأیید: اگر کودکان کار جالبی کردهاند با اشتیاق آن را ببینید و تحسین کنید.
شراکت: سعی کنید در فعالیتهای کودک شریک شوید و با این کار به او بگویید که هم خودش و هم هر کاری که میکند مهم است. سعی کنید خانه را به معبد دانش تبدیل کنید: اگر کودک شما باور کند که میتواند موفق شود مانند یک فرد موفق احساس و عمل خواهد کرد. اگر سطح توقعات شما بالاتر از توان کودکتان باشد، او را مضطرب و مشوش خواهد کرد. با کم شدن اعتماد به نفس، خرفت و تنبل و بیعلاقه خواهد شد و استعداد نبوغ او کاهش مییابد.
مرضیه محمدی