بررسی نظام ارزشیابی توصیفی مدارس
اجرای آزمایشی طرح ارزشیابی توصیفی در مقطع ابتدایی از سال تحصیلی ۸۳-۸۲ با تحت پوشش بردن ۲۰۰ کلاس پایه اول آغاز شد و در سال تحصیلی ۸۴-۸۳، ۵۰۰ کلاس درس شامل ۳۰۰ کلاس پایه اول و ۲۰۰ کلاس پایه دوم و در سال تحصیلی ۸۵-۸۴ نیز یک هزار کلاس درس شامل ۵۰۰ کلاس اول، ۳۰۰ کلاس دوم و ۲۰۰ کلاس سوم را تحت پوشش برد. والدین نیز در مورد نظام ارزشیابی توصیفی نظرهای متفاوتی دارند. عده ایی این شیوه را به دلیل کاهش استرس خود و فرزندانشان ترجیح میدهند و تعداد بیشتری که نگرانی بیشتری از وضعیت واقعی تحصیلی فرزندشان دارند، نمره را مناسبتر میدانند.
شریفی، ولی یک دانشآموز ابتدایی در این زمینه به «اعتماد» میگوید: با توجه به نبودن فضای شاد در مدارس و سختگیری بعضی از والدین در مورد نمره و سخت بودن محتوای کتابهای درسی توصیفی بودن، ارزشیابی میتواند از بار فشار روانی دانشآموزان کم کند.
مریم بابایی ۱۰ سالی میشود که نظام نمره دهی در مدارس کشور کمرنگ شده و امتیازدهی کیفی در قالب نظام ارزشیابی توصیفی جایگزین آن شده است. اگرچه این شیوه در بسیاری از کشورها به عنوان روش معمول ارزیابی دانشآموزان در مدارس به کار گرفته میشود اما در کشور ما شلوغی مدارس دولتی و پایین بودن سرانه دانشآموزی باعث کم و کاستیهایی در اجرا و ناکارآمدی این شیوه ارزیابی شده است. درحال حاضر بسیاری از والدین و معلمان از این شیوه نمرهدهی ناراضی و خواستار بازگشت نمره به کارنامه دانشآموزان هستند.
ضعف امکانات مدارس دولتی، شلوغی و پرجمعیتی کلاسها و سرانه پایین دانشآموزی مشکلات اجرای این شیوه ارزشیابی را در مدارس دولتی در مقایسه با مدارس غیرانتفاعی بیشتر کرده است. تهیه ابزارهای مناسب برای سنجش و ارزشیابی مثل آزمون پوشه کار ثبت مشاهدات، تعیین تکالیف مناسب با رعایت شرایط و ویژگیهای سنی و روحی دانشآموزان، برگزاری آزمونهای موردنیاز، تنظیم گزارشهای مناسب برای والدین و ارائه آن به صورت حضوری یا مکتوب حداقل هر دو ماه یکبار بخشی از ملزومات نظام ارزشیابی توصیفی است که اجرای آن برعهده معلمان است. این ملزومات در مدارس دولتی با کلاسهای درسی با بیش از ۳۰ دانشآموز و با توجه به زمانبر و هزینهبر بودن آن عملاً اجرا نمیشود. نهایتاً ارزشیابی توصیفی در مدارس دولتی صرفاً محدود به واژهایی همچون «بسیار خوب»، «خوب» و... شده که نهایتاً نه والدین را از وضعیت تحصیلی دانشآموزان مطلع میکند و نه دانشآموزی سواد کافی برای رفتن به مقطع بالاتر پیدا میکند. موضوع وقتی نگرانکنندهتر میشود که مسوولان تعدادی از مدارس برای بهتر نشان دادن عملکرد اجراییشان و به دست آوردن امتیازاتی که از این بابت برای مدرسه در نظر گرفته میشود، مستقیم و غیرمستقیم به معلمان توصیه میکنند در ارزیابی دانشآموزان سخاوتمندانه عمل کنند و ارزشیابی مثبتی از دانشآموزان داشته باشند.
سرانه پایین دانشآموزی در مدارس دولتی
در حال حاضر سرانه هر دانشآموز در مدرسه دولتی بر اساس آنچه وزیر آموزش و پرورش میگوید ۱۳۰ هزار تومان در هر سال تحصیلی است. براساس گزارشهایی که از مدارس میرسد این مبلغ علاوه بر ناچیز بودن، معمولاً به طور کامل و سر موقع از سوی آموزش و پرورش به مدارس پرداخت نمیشود. از طرف دیگر این مبلغ در مدارس دولتی پیش از اینکه برای دقیقتر شدن نظام ارزشیابی توصیفی دانشآموزان و آزمونهای مرتب عملکردی و گزارشهای دقیق ماهانه و پوشه کاری دانشآموزان هزینه شود، خرج قسطها و قبضهای عقب مانده آب و برق میشود.
اخذ اجباری پول در مدارس دولتی و راههای مختلف مدیران برای گرفتن پول از والدین با وجود ممنوعیتهای بخشنامهیی آموزش و پرورش، نشان میدهد مدارس دولتی با کمبودهای شدید بودجهیی مواجهند. از طرف دیگر کمبود بودجه آموزش و پرورش این روزها پیشنهاد فروش و تغییر کاربردی مدارس دولتی به مراکز تجاری را پیش روی آموزش و پرورش قرار داده است تا با پول فروش و تغییر کاربری این مدارس براساس احکام بودجه ۹۳، صرف فضاهای آموزشی برای نزدیک به ۱۲ میلیون دانشآموز که تنها حدود یک میلیون از آنها در مدارس غیردولتی درس میخوانند، شود.
بیانگیزگی دانشآموزان و بیخیالی معلمان
قربانی معلم مقطع ابتدایی است و چند سالی میشود با نظام ارزشیابی توصیفی کار میکند. او در مورد میزان کارآمدی و موفقیت این سیستم ارزشیابی میگوید: شخصاً نمره را ترجیح میدهم. این شیوه هنوز برای معلمها و دانشآموزان جا نیفتاده است. بچهها انگیزهشان برای درس خواندن را از دست دادهاند. بعضی معلمها هم تلاش زیادی برای دانشآموزان نمیکنند. خیالشان راحت است که وضعیت قبولی یا مردودی دانشآموز دست خودشان است.
او ادامه میدهد: هدف طرح توصیفی سنجیده شدن هر دانشآموز نسبت به تواناییهایش است. دانشآموزان ضعیفی که به وسیله ارزشیابی توصیفی به پایه بالاتر راه پیدا کردهاند، همچنان بدون جبران کاستیهای خود در پایه بعدی نیز ضعیف باقی میمانند. در این طرح دانشآموزی که نمره ۱۷ میگیرد و دانشآموزی که ۲۰ میگیرد هردو در ارزشیابی بسیار خوب هستند و تفاوتی ندارند. در حالی که با نمره تفاوت این دو نفر کاملاً آشکار است. این مساله باعث میشود که دانشآموزی که توصیفی ارزشیابی میشود تلاشی برای جبران ضعفش نکند در حالی که در ارزشیابی با نمره دانشآموز تلاش میکرد که حتی ۰٫۲۵ کاستی نمرهاش را جبران کند. حتی بعضی از دانشآموزان قوی نیز به اینکه در ارزشیابی تفاوتی با همکلاسیشان که در عمل از او پایینتر است، ندارد ناراضی هستند. در حقیقت این طرح در دانشآموزان پایههای بالاتر که خود به دنبال رقابت با همکلاسیهایشان برای بهتر شدن هستند باعث بیانگیزگی میشود. شاید بتوان گفت که بیشتر مناسب دانشآموزان پایههای پایینتر باشد.
معلمان: ارزشیابی سلیقه ایی شده است
جواهری معلم دیگری است که در مقطع ابتدایی مشغول به کار است. او در نقد شیوه ارزشیابی توصیفی در مدارس میگوید: دانشآموزان انگیزه خود را از دست دادهاند و رقابت کم شده است. اولیا هم ارزشی برای ارزشیابی توصیفی قائل نیستند و برایشان اهمیتی ندارد که تفاوت خوب و خیلی خوب چه میزان است. به دلیل اختیار زیاد معلم، ارزشیابی سلیقهیی است و هرکسی ملاک خودش را دارد. همچنین اجرا شدن طرح ارزشیابی توصیفی ملزومات دیگری دارد.
مثلاً دانشآموزان در ساعت آموزشی مفیدتر و بیشتری در مدرسه بمانند. تمام فعالیتهای آموزش خود را در مدرسه انجام دهند و کاری برای انجام دادن در خانه نداشته باشند. اما از نظر روانی مزیتهایی دارد و آن این است که مساله نمره دیگر برای بچهها استرسزا نیست و بچهها بیهیچ دغدغهیی به مدرسه میآیند. با این اوصاف من ارزشیابی با نمره را ترجیح میدهم.
معلم دیگری در این زمینه میگوید: در ارزشیابی با نمره دانشآموزان دغدغه کسب بهترین نمره را داشتند در نتیجه گاهی یادگیری صفر بود. این فشار از سوی خانوادهها نیز روی بچهها وجود دارد. دانشآموزان قوی نگران نمره خود نیستند و استرس کمتری دارند اما میزانی برای سنجش میزان ضعف دانشآموزان ضعیف وجود ندارد. از این جهت انتخاب من ارزشیابی با نمره است چون بچههای ضعیف بدون سنجش دقیق به پایه بالاتر میروند.
والدین: استرس را کم کرده است
والدین نیز در مورد نظام ارزشیابی توصیفی نظرهای متفاوتی دارند. عدهیی این شیوه را به دلیل کاهش استرس خود و فرزندانشان ترجیح میدهند و تعداد بیشتری که نگرانی بیشتری از وضعیت واقعی تحصیلی فرزندشان دارند، نمره را مناسبتر میدانند. شریفی، ولی یک دانشآموز ابتدایی در این زمینه به «اعتماد» میگوید: با توجه به نبودن فضای شاد در مدارس و سختگیری بعضی از والدین در مورد نمره و سخت بودن محتوای کتابهای درسی توصیفی بودن، ارزشیابی میتواند از بار فشار روانی دانشآموزان کم کند. من از این طرح راضی هستم.
اکرمی، مادر دانشآموز ابتدایی دیگری در این زمینه میگوید: مزیت ارزشیابی توصیفی این است که استرس و ترس از امتحان در بچهها از بین رفته و روابط بچه با یکدیگر و معلمشان بهتر شده اما ایرادش این است که قوی، متوسط و ضعیف در یک سطح قرار گرفتهاند. به همین دلیل من نمره را ترجیح میدهم. زارعی مشکلات این نوع ارزشیابی را بیشتر از خوبیهای آن میداند و میگوید: با این شیوه بچهها برای کسب نمره بهتر تلاشی نمیکنند و رقابتی بینشان وجود ندارد.
مثلاً دانشآموزی که ۱۷ گرفته و دانشآموز ۲۰ هر دو خیلی خوب به حساب میآیند و به این دلیل دانشآموزان تلاشی برای رفع اشکالاتشان نمیکنند. با این اوصاف دانشآموزان بدون رفع نواقص به پایه بعد میروند. شاید بتوان گفت که از معدود مزیتهای ارزشیابی توصیفی افزایش اعتماد به نفس بچههاست. او ادامه میدهد: نگرانی من از ادامه پیدا کردن این طرح در پایه هفتم است.
کارشناسان: طرح خوب، اجرا بد
مهدی حجازی، کارشناس و معلمی که سابقه تدریس با سیستم ارزشیابی توصیفی را دارد به «اعتماد» میگوید: اگر طرح به خوبی اجرا شود و بسترهایش فراهم باشد، طرح خوبی است یعنی معلمها و خانوادهها آموزش دیده باشند و کلاسها کم جمعیت باشد و به صورت کلی شرایط مناسبی فراهم باشد. اما اگر به صورتی که در این یک ساله گذشته با آن در ارتباط بودیم اجرا شود طرح خوبی نیست. در بحث نمرهدهی کیفیت آموزش فدای گرفتن نمره ۲۰ میشد و دانشآموز ذهنش انباشه از حفظیات میشد. نمره را برای این برداشتند که دانشآموز یادگیری عمیق و ماندگاری داشته باشد.
او در پاسخ به این سؤال که چه شرایطی برای اجرای صحیح این شیوه باید وجود داشته باشد، میگوید: این طرح مناسب کلاسی است که حداکثر ۲۳ نفر جمعیت داشته باشد و دانشآموزان بیشتر در مدرسه بمانند چون معلم باید بر تکتک دانشآموزان شناخت داشته باشد و تفاوتهای فردی را کاملاً در این طرح لحاظ کند به دلیل اینکه هر دانشآموزی الگوی یادگیری خودش را دارد. معلم باید از ابتدای سال شروع به پایش دانشآموز به وسیله چکلیست و دیگر ابزارهایی که در اختیار دارد، کند.
حجازی ادامه میدهد: معلم برای این شیوه باید وقت وحوصله کافی داشته باشد. در حالی که اکثر همکاران یا دو شیف هستند یا شغل دوم دارند. این کارشناس در مورد برخورد و میزان آشنایی والدین با این طرح میگوید: اولیا نیز چندان با این طرح آشنا نیستند. مثلاً سؤال میپرسند «خوب» یعنی چند. از ما نمره و عدد میخواهند چون خودشان تحصیلکرده سیستم آموزشی نمرهدهی هستند. مخصوصاً توضیح این معیارها برای والدین بیسواد و کمسواد مشکل است. حتی بین همکاران این باور غلط ایجاد شده که مثلاً خیلی خوب یعنی ۱۷ تا ۲۰. در صورتی که هدف ارزشیابی توصیفی از بین بردن همین سیستم نمره است.
سابقه اجرای سیستم ارزشیابی توصیفی
اجرای آزمایشی طرح ارزشیابی توصیفی در مقطع ابتدایی از سال تحصیلی ۸۳-۸۲ با تحت پوشش بردن ۲۰۰ کلاس پایه اول آغاز شد و در سال تحصیلی ۸۴-۸۳، ۵۰۰ کلاس درس شامل ۳۰۰ کلاس پایه اول و ۲۰۰ کلاس پایه دوم و در سال تحصیلی ۸۵-۸۴ نیز یک هزار کلاس درس شامل ۵۰۰ کلاس اول، ۳۰۰ کلاس دوم و ۲۰۰ کلاس سوم را تحت پوشش برد. همچنین در این سال ۲۰۰ کلاس درس پایه اول به شکل غیررسمی با توجه به تقاضای استانها این طرح را اجرا کردند. پس از اجرای آزمایشی این طرح طی پنج سال، از سال تحصیلی ۸۸-۸۷ این طرح بهصورت قطعی اجرا شد و قرار شد تا پایان سال تحصیلی ۱۳۹۲-۱۳۹۳ در کل مقاطع ابتدایی سراسر کشور پیاده شود.