تئوری بازی، شادی، آموزش
نگاه تفننی و شاد به جریان آموزش تأثیر بسیار زیادی در نگرش دوستانه و مثبت نسبت به علوم و در نتیجه ایجاد آمادگی بیشتر برای تغییر رفتارهای مطلوب آموزش دارد.
دراینجا باید اشاره افزونتری به تئوری بازی، شادی، آموزش داشته باشیم. این تئوری هیچ گونه تداخلی با متدهای جدید آموزش که بر مبنای فعالیتهای گروهی با روش همیاری است ندارد. این طرح میتواند تکمیل کننده آن نظریهها باشد در نتیجه باعث افزایش عملکرد آنها و ایجاد پیوند عاطفی بیشتر بین اعضای گروه گردد. بدیهی است کار طراحان دروس آموزش برای گنجاندن نوعی بازی در هر قسمت از محتوی آموزشی که ارائه میشود، بسیار مشکلتر خواهد شد و در نتیجه برای رفع مشکل نیاز بیشتری به همکاری متخصصان مختلف جهت تدوین اینگونه دروس میباشد. اعضای گروه مؤلف باید تخصصهای و یژه ای در زمینه علوم مربوطه، هنر، بازیهای آموزشی و موارد مورد مورد لزوم دیگرداشته باشند.
اما چه چیزی در درون اینگونه بازیهای گروههای همیاری آموزشی اتفاق می افتد که میتواند آنرا درجایگاه برتری قرار دهد؟ نگاهی به یک نمونه عملی این تفاوت را تاحدی آشکار میکند. اگر عنوان یک درس بنام تقارن را برای دانش آموزان دبستان یا راهنمایی د رنظر بگیریم میتوان در طرح در س مربوط به آن بازی و ساخت چند شکل ساده اوریگامی را گنجاند. اغلب این شکلها از استفاده بهینه تقارن، سرشار هستند.
آنچه در فرآیند اینگونه بازیها اتفاق می افتد عبارتند از:
۱) ایجاد علاقه وافر به رقابت سازنده و در نتیجه فعالیت بیشتر.
۲) ایجاد حداکثر تمرکز در فرآیند بازی بخاطر اینکه اینکار با خواست و علاقه قلبی خود بازیکن صورت میگیرد.
۳) ایجاد علاقه به دانش و آموزش بخاطر جنبه شادی بخش بودن آنها.
۴) بالا رفتن توانایی و مدت زمان فعالیت و تمرکز بخاطر ایجاد روحیه شاد در گروه.
۵) همیاری بیشتر گروه با یکدیگر بخاطر رقابت بین گروهها برای کسب امتیاز و پیروزی بیشتر در بازیها. در این مثال خاص ساختن مدلهای با کیفیت و زیبایی بیشتر.
۶) تغییر نگرش و نگاهی متفاوت به محیطهای آموزشی. اینکه ما از یک محیط آموزشی خاطره پادگانهای نظامی یا زندان را داشته باشیم تا اینکه خاطره بازی و رقابت سازنده وشاد، بسیار در نگرش و عملکرد ما مؤثر خواهد بود.
۷) در فرآیند بازی ایجاد رابطههای عاطفی وسالم شکوفا میشود و بین اعضای گروه رابطههای عاطفی و انسانی قوی ایجاد میشود، اینگونه روابط بنیان گزار اهداف انسان دوستانه در کاربرد محتویات آموزش و علمی خواهدگردید. در اینصورت است که تربیت شدگان این مراکز از تخصص خود برای اهداف بشر دوستانه استفاده خواهندنمود نه برای استثمار، کشتن و نابود نمودن انسانها. برای اینکه جامعه و انسانهای سالمی داشته باشیم باید این انسانها از کودکی تمرین مهرورزی و کار گروهی شاد داشته باشند. تربیت شدگان اینگونه آموزشگاهها، هرگز آدمهای پرخاشگری نخواهند شد.
۸) این نوع آموزش همگام با بازی، نوعی روان درمانی است که به ترمیم آسیبهای اجتماعی کمک میکند و به ایجاد روابط اجتماعی سالم منجر میگردد.
۹) چون در فرآیند بازی حداکثر تلاش، تمرکز و فعالیت بکار گرفته میشود زمینه رشد و بروز خلاقیتها نیز بوجود میآید.
۱۰) در حال حاضر بسیاری از والدین دانش آموزان را به زور مدرسه میفرستند و دانش آموزان نیز زنگ تعطیلی مدرسه را بیشتر از هر جیز دوست دارند و چندان رغبتی به انجام فعالیتهای آموزشی و تکالیف بیزار کننده آن نشان نمیدهند. ولی با تغییر فرآیندهای آموزشی به گونهای که ذکرشد، کمتر پدر و مادری پیدا خواهد شد که قادر باشد حتی یک روز فرزندش را قانع کند به مدرسه نرود، در مدرسه نیز، دانش آموزان بگونه ای مشغول فعالیتهای آموزشی خواهند گردید که بسیاری از آنها زنگ تعطیلی را نشنیده میگیرند و هر روز صبح شاهد خواهید بود که دانش آموزان با عجله و اشتیاق به مدرسه میروند. آری باید شکست این قفس را وباید با درایت تمام طرحی نو درانداخت.
۱۱) در تحقیقاتی که دانشمندان آمریکایی روی جامعه ژاپن انجام دادند به این نتیجه منتهی شد که یکی از مهمترین دلایل پیشرفتهای آن کشور بخصوص برتری علمی دانش آموزان آنها نسبت به دانش آموزان دیگر کشورها، این است که آنها فرایند یاد گیری را با شادی و نشاط آمیختهاند. کلاسهای آنها به ظاهر پر سرو صداتر از کلاسهای دیگر کشورها است ولی عملاً بخاطر سرزنده و شاد بودن کلاسها، بازدهی و تغیر رفتار مطلوب آموزشی بصورت بارزی بیشتر از جاهای دیگر است.
در اینکه این مطالب میتواند دور از انتظار امروز ما باشد شکی نیست. ولی به همان اندازه و بلکه بیشتر، هم من و هم شما مطمئن هستیم که این کار شدنی است.
از مشکلات بزرگ طراحان دیدگاههای نوین علمی و آموزشی این است که این طراحان در آینده زندگی میکنند ودر صورتیکه بیشتر مردم ما در گذشته زندگی میکنند نه در حال. قبول دارم که پیوند خوردن بین این دو مشکل است ولی همانطور که تاریخ نشان داه دیر یا زود مردم به ایدههای چند سال قبل آنها رسیدهاند. بنابراین به ایدههای کنونی آنها هم در سالهای آتی خواهند رسید، مهم اینست که ایدهای باشد و گرنه رشدی هم در کار نخواهد بود.
وقتی اولین بار یکی از طرحهای اینجانب بنام آزمایش و آموزش ارائه شد، بسیاری گفتند این طرح غیر عملی است و در اینجا قابل اجرا نیست، ولی بعد از گذشت حدود یک سال و آشکار شدن ابعاد و نکات مثبت آن در آموزشگاههایی که این طرح را اجراء نمودند، بسیاری طرفدار و حامی اجرای همیشگی آن شدند.
هنگامی که طرح پارک آموزش ارائه شده اغلب آنرا جدی نگرفتند، ولی در حال حاظر بسیاری از انسانهای خوش فکر، علاقه مند به این طرح و اجرای آن میباشند. همیشه تودههای فهیم مردم راه خود را بسوی درک و اجرای ایدههای مفید و سازنده هموار میکنند. همانطور که ما یاد مردمان خوب گذشته را گرامی میداریم. همانطورهم آیندگان در پارکهای آموزشی و دنیای تئوریهای به عمل در آمدهٔ، بازی، شادی، آموزش زندگی خواهند کرد و از تمام کسانی که هر کدام بگونه ای در ایجاد آن فضاهای انسانی سهیم بودهاند به احترام یاد خواهند نمود. بدیهی است ما در آینده زندگی نخواهیم کرد ولی حس و دریافت آینده کار چندان مشکلی نیست. «بچههای صد سال دیگر سلام، ما شما را حس کردیم و به فکر آینده شما بودیم همانطور که شما اکنون ما را میفهمید. ما نشستن یک پرنده روی پرچین را جدی گرفتیم و به آن عشق ورزیدیم شما هم عاشقانه زندگی کنید.»