کاربرد روش مونته سوری درآموزش کودکان پیش دبستانی
ارتباط با دنیای بیرون از محیط مهد کودک و مراکزآموزشی و پیش دبستانی معمولاً به خاطر آسیب پذیری کودکان، سن کم،، خطر تصادفهای رانندگی و پرهیز از نگرانی والدین بسیارمحدود است و معمولاً به گردشی در پارک مجاور مرکز آموزشی ختم میگردد. این نوع برخورد و کار با کودکان حدودنیم قرن پیش توسط اساتید بزرگ تعلیم و تربیت مانند فروبل، پستالوزی، دکردلی و مونته سوری که از پیشروان مکتب فعال در آموزش و پرورش محسوب میگردند مورد انتقاد قرار گرفت. این مربیان با تأکید بر اهمیت دوران کودکی در شکل گیری شخصیت، روشهای تربیتی مبتنی بر روانشناسی کودک ارائه نمودند و روشهایی آنها الهام بخش معلمان و مسئولین آموزش و پرورش کودکان در سراسر دنیا بوده است.
دکتر ماریا مونته سوری در خانوادهای مرفه در ایتالیا به دنیا آمد و در زمانی که دختران اجازهٔ تحصیلات دانشگاهی نداشتند به دانشکدهٔ پزشکی رفت و نخستین دختری بود که در ایتالیا پزشک شد. چون بسیاری از بیمارستانها و مراکز درمانی و بهداشتی حاضر به استخدام او نبودند ناچار شد سرپرستی یکی از مراکز کودکان معلول و بیمار را بپذیرد. کار او به عنوان یک پزشک دستیار در کلینیک روان پزشکی کودکان سبب شد به کار با کودکان دچار اختلال و ناتوانی علاقمند شود. او در حین کار متوجه اشکالات برنامههای آموزشی و تربیتی کودکان شد و دریافت که فرصت آزاد برای تجربه کردن به آنان داده نمیشود. چون علاقه داشت در این زمینه کاری انجام دهد به دانشگاه بازگست و در رشتهٔ تعلیم و تربیت و جامعهشناسی تحصیل کرد و با الگوها و روشهای آموزشی آشنا شد. سپس به جای برنامههای آموزشی موجود، الگوی جدیدی برای بچهها ارائه داد. از نظر مونته سوری مشکلات ذهنی قبل از هر چیز یک مسالهٔ آموزشی بود، نه پزشکی. تجربیات موفقیت آمیز دکتر مونته سوری با کودکان بیمار سبب شد اقدام به تربیت مربی آموزش استثنایی کند. پـس از آن دکتر مونته سوری کار خودرابا کودکان خیابانـی عادی که در محلات بسیـــار فقیــر نشیـــن و خرابههای شهر رم زندگی میکردند، آغاز نمود و به کار بر اساس روش و فلسفه خود دراین مراکز ادامه داد. موفقیتهای او سبب جلب توجه جهان و شهرت او در نظام تعلیم و تربیت آن زمان شد و سه جایزه صلح نوبل را به خود اختصاص داد.
اصول روش مونته سوری
روش آموزشی مونته سوری ابتدا برای آموزش کودکان استثنایی و با هدف آموزش زودهنگام خردسالان ابداع شد. وی بر چند اصل تاکید داشت:
- احترام به کودک به عنوان یک فرد
- آگاهی از روند رشد کودک و این که کودک بسیار دقیق و حساس مشاهده شود
- توجه به این نکته که بازی کودک، کار کودک است.
برنامهٔ آموزشی مونته سوری بر روی پنج سطح متمرکز میشود:
۱- زندگی عملی
۲- فراگیری آگاهانه به وسیلهٔ حسها
۳- هنر تکلم
۴- ریاضیات و شناخت محیط
۵- موضوع فرهنگی
زندگی عملی
در زندگی عملی کودک میآموزد چگونه از عهده کارهای شخصی و فعالیتهای روزمره زندگی (ADL) خود بر آید. چگونه بند کفشهایش را ببندد. کتش را بپوشد، پیش غذایش را آماده کند و بخورد و بدون کمک دیگران به دست شویی برود و بدون ریخت و پاش خودش را تمیز کند.
فراگیری آگاهانه به وسیلهٔ حسها
دکتر مونته سوری مشاهده کرد کودکان مراحل حسی متفاوتی را میگذرانند که در طی آن مراحل، آمادگی بسیاری برای دریافت مهارتهای ویژه یادگیری دارند. او اهمیت توسعهٔ این حسها را در سنین ۲-۶ سالگی خاطر نشان کرد. در این سالها کودک تمایل دارد از حواس خود استفاده کرده و آنها را کامل کند. از این رو مواد آموزشی کودکان به گونه ای طراحی میشوند که کودک به وسیلهٔ آنها، دیدن، لمس کردن، حس کردن، شنیدن و حرکت را بیاموزند.
هنر تکلم
زبان مسالهٔ حیاتی بشر است. کودکان با توجه به استعدادبه کشف و جست و جو میپردازند. کودکان تشویق میشوند افکار خود را به شکل شفاهی بیان کنند. آنها میآموزند حرفها را با نشانه گذاری از هم تمیز دهند و به همین شیوه در خواندن، هجا کردن قواعد و مهارتهای خوش نویسی پیشرفت میکنند. نوشتن را در صورتی که خسته کننده نباشد، میآموزند. نتیجهٔ این کار خواندن است. کودکان هرگز روزی را که نمیتوانستند بخوانند و بنویسند، به خاطر نمیآورند.
ریاضیات و شناخت محیط (زمین)
کودکان یاد میگیرند چیزهای پیش رویشان را بشمارند تا بعدها بتوانند اشیاء سخت و جامد مانند مهرههای رنگی را شمارش کنند. برای مثال برای آموزش اعداد از ۱۰- ۲۰ گروه مهرههای طلایی ده تایی و برای نمایش ۹-۱ مهرههای تکی وجود دارد. بدین ترتیب عدد ۱۱ را با یک مهرهٔ طلایی ۱۰ تایی و یک مهرهٔ ۱ نشان میدهند. این نکته برای بسیاری از کودکان کم توان ذهنی و دچار اختلالات رشدی میتواند مفید باشد.
موضوع فرهنگی
کودکان دربارهٔ کشورهای دیگر میآموزند. هم چنین حیوانات و چگونگی زیست آنها را بررسی میکنند. زمان، تاریخ، موسیقی و سایر علوم از موضوعات فراگیری است.
خصوصیات مربی و محیط آموزشی از دید مونته سوری
دکتر مونته سوری در همه نوشته هاو آثار خود به نقش محیط و مربی در رشد همه جانبه کودک تأکید مینماید. وی محیطی رااز نظر مادی و اجتماعی توصیه می کندکه با نیازهای کودکان و فعالیتهای آنان منطبق بوده، ابزار و وسایل جذابی در اختیار کودکان قرار دهد تا آنان به آزادی از طریق دستکاری ابزار و به کمک اکتشاف شخصی، تواناییهای بالقوه خود را رشد دهند. مونته سوری در مربی دورههای پیش از دبستان، فرد مشاهده گر، صبور و با حوصله ای را میبیند که میداند چگونه مشاهده کند، چگونه کودکان را در یادگیری و استفاده از ابزارها ولوازمی که با دقت و با در نظر گرفتن تواناییهای آنان تهیه شده هدایت و کمک کند تا کودکان در طی فعالیتهای آزاد خود و کار با گروه، مهارتهای اجتماعی، انضباط، اصول آزاد منشی و حل تعارضات شخصی را تمرین کنند.
در محیط آموزشی مونته سوری، کودکان نیازهای خود را به وسیلهٔ فعالیتهای انفرادی و خود به خودی برآورده میکنند. حساسیتهای کودکان و تمایلاتشان، انتخابهای آنها را تعیین میکند. در این نظریه برای آموزش تمرکز و انضباط به کودکان در کنار یادگیری سایر مهارتها، مواد آموزشی که اندیشمندانه انتخاب شدهاند در اختیارشان گذاشته میشود. در محیط آموزشی مونته سوری، مربی، مواد آموزشی مورد نیاز کودک را در اختیار او میگذارد تا بتواند کار خود را انجام دهد. با در نظر گرفتن اهمیت اساسی محیط زندگی کودک در خانه، مربی را به شناخت فرهنگ خانواده و ایجاد پیوند نزدیک با آن و هماهنگ کردن روشهای تربیتی خانواده باتلاشهایی که در کودکستانها در جهت ایجاد شخصیتی سالم، متعادل و جستجو گر انجام میگیرد تشویق مینماید.
فعالیتها در روش مونته سوری
مونته سوری بر این باور بود که فعالیتهای کودک باید با توجه به علائق و سلیقه کودک باشد و نه مربی آموزش کودکان روندی فعال دارد، نه انفعالی و کودک، خود میآموزد وانتخاب فعالیتها با کودک است و کودک بر حسب نیاز میتواند بارها و بارها آن را تکرار کند. مونته سوری معتقد بود معرفی این نظام تازه به آموزش و پرورش، کوششی است برای پیوند خانه و مدرسه. او فعالیتهای مدرسهاش را بر اساس فعالیتهای خانه طرح ریزی کرد. در روش آموزشی مونته سوری، آموزش اتوماتیک یا خودآموزی اصل مهمی است. در این روش فعالیتها و مواد آموزشی به گونه ای سازمان داده و طرح ریزی شده بود که کودکان در هنگام نظارت آموزگار به خود آموزش میدادند.
تأکید بر ارزش تکرار در محیط مونته سوری
پیش رفت کودکان دارای نیازهای ویژه در گامهای بسیار کوچک و محدود و با تمرینهای بسیار صورت میگیرد. مربیان مونته سوری و مربیان کودکان استثنایی هر دو بر این باورند که برای آموزش یک فعالیت، باید آن را به دقت به اجزای کوچک تری تقسیم کرد. فلسفهٔ آموزشی مونته سوری بر این اصل استوار است که میزان تکرار مورد نیاز هر کودک از فردی به فرد دیگر و از مهارتی به مهارت دیگر متفاوت است. بنابراین در میزان تکرار مورد نیاز هر کودک و هر مهارت، هر روز و برای همهٔ کودکان انعطاف وجود دارد.
خود انضباطی یا آموزش انضباط درونی به فرد
این آموزش به کودک فرصت یادگیری بهتر و استفادهٔ بهتر از فرصتها برای هر گونه آموختهای را میدهد. مهمترین بخش آموزش، در خود انضباطی کودکان، تحریک حس درونی آنها برای اندیشیدن دربارهٔ نوع عمل کردشان است. برای کودکان باید مشخص شود دلیل انضباط چیست و چرا آنان باید هر کاری را با برنامه و آرامش خاص انجام دهند. کودکان باید متوجه شوند بینظمی، جنجال و نداشتن برنامه ریزی چه ضررهایی به آنها میرساند. پایه ریزی انضباطی در کودک سبب میشود اعتماد به نفس او افزایش یابد. قدرت تفکر او تقویت شده و مهمتر از همه این که کودک زودتر به هدف از پیش تعیین شدهٔ خود برسد. این امر سبب خود تشویقی او شده و لذت کارش را چندین برابر میکند، زیرا سرعت عمل او به دلیل برنامه ریزی قبلی بیشتر بوده است.
کودک با آموختن انضباط درونی، پی میبرد خودش باشد نه یک عروسکی که بزرگترها برای او تصمیم میگیرند. او میآموزد سکوت کند و در فرصت سکوت دربارهٔ دیگران فکر کند و انتخابگر باشد. او میآموزد حقوقی دارد و باید به آن احترام گذاشته شود دیگران نیز دارای حقوقی هستند که برای او قابل احترام است. او یاد میگیرد میتواند مستقل عمل کند. هر چند در بسیاری اوقات گروه میتواند کمک خوبی برای پیشبرد اهدافش باشد، این اوست که انتخاب میکند تنها کار کند و یا با دیگران. این امر سبب میشود کودک احساس شخصیت کند و به بزرگترهای خود احترام بگذارد. هم چنان که به کوچکترها اهمیت میدهد و در صورت لزوم راهنمای آنهاست. او میداند اگر گروهش شکست بخورد، خودش هم شکست خورده است.
کودکان در کلاسهای مونته سوری با احساس صمیمیتی که در جو موجود است، تلاش میکنند سلامت جامعهٔ کوچک خود را حفظ و در افزایش آن بکوشند. وقتی کودک لذت انضباط در هر کاری را درک کند، بسیار راحت میتواند پذیرای آن شود. یک مربی میتواند به جای تهدید کوکان و رفتار مستبدانه با کودکان، به گونهای برخورد کند که کودک برای تغییر رفتار خود تشویق و ترغیب شود. همهٔ انسانها کمال گرا هستند و از زیبایی خود لذت میبرند. کودکان هم این لذت را تجربه میکنند. برای مثال اگر کودکی با چهرهای ژولیده و بی نظم به کلاس بیاید، مربی میتواند به جای تهدید او به گونه ای رفتار کند که کودک ترغیب به انضباط شود. برای این کار مربی میتواند در آینه نگاه کند و درباره آرایش و دندان خود حرف بزند. در این صورت کودک هم که دوست ندارد خود را ژولیده و نامنظم ببیند، تلاش میکند تا مشکل را حل کند. به این ترتیب کودک خود معلم خود میشود، برای خود برنامه ریزی کرده و به آن عمل میکند و از عمل خود لذت میبرد.
این خود تشویقی بالاترین جایزهٔ اوست و سبب میشود کودک به دنبال لذت دیگری بگردد. مربی در بحث خود انضباطی نباید کودکان را با هم مقایسه کند و یا کودکی را وادار به کاری کند یا از قبل برای او برنامه ای بریزد و به او تحمیل کند، بلکه او باید آن قدر علم و توانایی داشته باشد تا با سیاستی عمیق، زیبایی و لزوم این انضباط را به کودک بفهماند. بدین ترتیب، کودک خود برای انجام عمل ترغیب میشود. این اتفاق با نوازش کودکان و همراه کردن آنان در مسیر دلخواه روی میدهد. اشتیاق ذاتی کودکان برای یادگیری با فرصت دادن برای به کارگیری فعالیتهای اختیاری و غیر اختیاری و با راهنمایی مربی آموزش دیده تشویق میشود. کودکان در حین کار، قدرت تمرکز خود را تقویت میکنند و احساس خوش آیندی از حس خود انضباطی خویش به دست میآورند.
تلفیق گروه سنی متفاوت درکلاسهای آموزشی مونته سوری
کلاسهای مونته سوری شامل همهٔ گروههای سنی است (۳-۶ سال، ۶-۱۲ سال، ۱۲-۱۵ سال). این تفاوت سنی سبب ایجاد حس تعلق به اجتماع و گروه میشود. کودکان در این روش به یک دیگر کمک میکنند. در عین حال کودکان کوچک، کودکان بزرگ تر را الگوی خود کرده و از تجربیات آنان استفاده میکنند. دانش آموزان بزرگ هم خود را مسوول و رهبر میبینند. دانش آموزان از یک دیگر میآموزند. هر عضو به دلیل کمکی که به گروه میکند، ارزش ویژه ای نصیبش میشود. کودکان دارای نیازهای ویژه فرصت تعامل با افراد زیادی را به دست میآورند. بنابراین انگیزههای آنها تقویت شده و مهارتهای خود را توسعه میدهند. گاهی از این کودکان انتظار میرود تا نقش مربی دوستان خود را بازی کنند.
کودکان ممکن است سالها در یک کلاس و با یک معلم واحد و با دوستان خود بمانند. در نتیجه مربی فرصت مییابد سطح رشدی آنها، شیوهٔ یادگیریشان و سیستمهای حمایتی خانوادههایشان را از نزدیک بشناسد. این امر، برای کودکان کم توان به این معناست که نیازی نیست آنها دوره ای را بگذرانند تا در آن دوره مربی کودک و مشکلاتش را درک کند. هم چنین در گروههای با سنین متفاوت لوازم آموزشی بسیار متفاوتی در هر کلاس نیاز است. این منابع و لوازم به منظور استفادهٔ همهٔ کودکان است، نه میانگین نیازهای کودکان. در نتیجه کودکان کم توان از موادی استفاده میکنند که نه تنها قابل استفادهٔ آنهاست، بلکه دیگر اعضای گروه نیز از آن مواد بهره میگیرند.
سهیم شدن والدین، مربیان و متخصصان در آموزش کودک
در فلسفه آموزشی مونته سوری، والدین جزء مکمل در آموزش کودکان و بخش طبیعی از زندگی کلاسی روزمره به شمار میروند. هم چنین آموزش گروهی از موضوعات اساسی در کلاسهای مونته سوری است. مربیان با یکدیگر کار میکنند و اطلاعات خود را با هم رد و بدل میکنند و در مسئولیتها سهیماند. روش بین رشته ای مونته سوری در حقیقت نوعی از سیستم تلفیقی است که در آن، در صورت لزوم متخصصها و مربیها برای بهبود وضعیت کودکان کلاس، مسوولیت ها را با یک دیگر تقسیم میکنند تا همهٔ کودکان بتوانند از کلاس بهترین بهره را ببرند.
حمایت از فرد فرد کودکان در جمع
برنامههای آموزشی انفرادی در کلاس مونته سوری به نیازهای فردی کودکان کم توان بسیار توجه دارد. هر کودک با سرعت خاص خود از برنامه و مواد آموزشی استفاده میکند. در عین حال بعضی از درسها در گروههای کوچک یا بزرگ گذرانده میشوند. این محیط منجر به آموزش انفرادی همهٔ دانش آموزان از جمله کودکان با نیازهای ویژه میشود. در این محیط کودکان آزادند تا فعالیتهای مورد علاقهٔ خود را انتخاب کنند. از این رو به تصمیم گیری و ابتکار عمل و خودکفایی تشویق میشوند. کودکان بیشترین اوقات روز خود را در مدرسه به زندگی اجتماعی میپردازند و این امر سبب ایجاد موقعیتهای ارزش مندی میشود تا کودکان کم توان بتوانند از دیگر کودکان عادی الگو بگیرند و رفتارهای منفی آنها کاهش یابد. این حالت برای کودکان دارای نیازهای ویژه که مهارتهای اجتماعی ضعیف و رفتارهای غیر مستقل تری دارند، میتواند بسیار سودمند باشد.
طراحی مواد آموزشی مناسب رشد و سازمان دهی ادراک
طراحی مواد آموزشی در حوزهٔ هر حس بر روی تربیت آن حس تأکید دارد. برای مثال برج صورتی تشکیل شده از ده مکعب صورتی با سایزهای بزرگ همه به یک شکل و یک رنگاند و تنها تفاوت آنها در اندازه است. در برج صورتی تأکید بر اندازهٔ مکعب است. از این رو کودک با چیدن آنها تمایز دیداری خود را تقویت میکند. رشد در حوزهٔ حسی برای کودکان دچار اختلالات حسی بسیار اهمیت دارد. برای مثال کودکی که قادر به دیدن نیست از بسیاری از مواد آموزشی که حس شنوایی، بویایی، لامسه و غیره را پرورش میدهد، میتواند فراوان سود ببرد.
ابزارهای آموزشی روش مونته سوری
وسایل کمک آموزشی شامل بیست و شش قطعه است که امکانات لازم برای تربیت همهٔ حواس به جز چشایی و بویایی را فراهم میکند. برای آموزش تواناییهای بینایی، به کودک استوانههای چوبی داده میشود تا آنها را در سوراخهایی که در یک تختهٔ سخت چوبی تعبیه شده است جای دهد. در زمینهٔ درک اندازهها و بعدها که نیاز به حرکت و تلاش عضلانی بیشتری دارد، آموزش با اشیای بزرگ تر انجام میشود. مواد لازم برای این منظور، مکعب، پلههای بلند، پلههای بزرگ و اشیایی مانند این است. برای تربیت حس گرمی و سردی دستهای کودک، در آب سرد، نیم گرم و سپس در آب داغ گذاشته میشود. تمرینات لامسه شامل لمس متناوب نوارهای کاغذی صاف و سمباده است. برای تقویت حس تشخیص رنگها و تشخیص رنگهای نزدیک به هم، از قرصهای رنگی استفاده میشود. بدین ترتیب که یک سری شصت و چهار عددی قرقره که در هشت رنگ و هر رنگ نیز در هشت رنگ فرعی دیگر تهیه شده است، در اختیار کودک گذاشته میشود.
برای تقویت حس شنوایی از جعبههای کوچک شن و ریگ استفاده میشود تا به کودک کمک شود صداهای مختلف را از هم تشخیص دهد. روش مونته سوری تعدادی بازی ساکت و خاموش را نیز به کار میبرد. در این بازیها، به آرامی سکوتی عمیق در کلاس به وجود میآید و از کودکان خواستهٔ میشود به صدای وزوز مگسها و خش خش برگ درختها گوش کنند. پس از آن از صداهایی که با هم متفاوت هستند و به تدریج شبیه هم میشوند، استفاده میشود. اما مونته سوری از این روش کمتراستفاده کرد، زیرا کودکان نمیتوانند مانند سایر حواس با این فعالیتها حس شنوایی خود را تمرین بدهند. وسیلههایی که روش مونته سوری برای تربیت حس تشخیص وزن، به کار میبرد عبارتاند از قرصهای چوبی هم اندازه ای که از انواع چوبها ساخته شدهاند، اما وزنهای متفاوت دارد. برای تربیت در تشخیص شکلها، که برای آن از حس لامسه و عضلات با هم استفاده میشود، اشیایی به کار میرود که شکلهای متفاوتی دارند. در روش مونته سوری افزون بر لوازمی مانند تاب، میلهٔ چوبی، سکوی چوبی برای پرشهای طولی و نردبان طنابی، از ژیمناستیک نیز در قالب تمرینهای هدایت شده و بازیهای آزاد بدون لوازم استفاده میشود.
کلاسهای مونته سوری برای کودکان و والدین هر دو جذاب است.
کلاسهای روشن و گرم و پر از گیاهان، حیوانات، لوازم هنری، موسیقی، کتاب و در بخشی از کلاسی لوازم آموزشی جذابی به چشم میخورد. این قسمتها با عنوانهای زندگی عملی، آموزش حسی، ریاضی، زبان، جغرافی و فرهنگ مشخص شدهاند. این لوازم به گونه ای هستند که کودک خود اشتباهش را اصلاح میکند. وسیلهها به کودک کمک میکند برای خود کار کند و از طریق رقابت، اعتماد به نفسش تقویت شود. از آن جایی که شیوهٔ مونته سوری بر مشاهده استوار است، بنابراین کودکان از طریق تجربیات سیستم و روند تحقیق و کشف، به بهترین وجه یاد میگیرند. در این روش، تقسیم موضوع و روند کار به دورههای زمانی مشخص معنا ندارد، بلکه معلمها زمانی که کودکان آماده باشند آنها را انفرادی یا در گروههای کوچک به دور هم جمع کرده و موضوعهای آموزشی را مطرح میکنند. افزون بر آن، حضور گروههای سنی گوناگون در یک کلاس سبب ایجاد حس هم کاری و یاری به یک دیگر هم میشوند.
در این روش موقعیتهایی برای آزادی انتخاب، حرکت و ایجاد ارتباط با یک دیگر نظم درونی کودکان را تقویت میکند. آزادی کودک برای تکرار یک فعالیت سبب میشود کودک بر روی یک موضوع خاص تمرکز کند. اصلی که مونته سوری آن را تنها اصل درست در آموزش میداند.
تأکید بر کاربردی بودن مواد آموزشی
همهٔ مواد آموزشی مورد استفاده در روش مونته سوری تا حد امکان اشیایی واقعی هستند، نه اسباب بازی. برای مثال کودکان نان را با چاقوی واقعی میبرند، با جاروی واقعی زمین را جارو میکنند و میزهای خیس را با پارچه خشک میکنند. هدف آموزش در کلاسهای مونته سوری آماده کردن کودکان برای زندگی واقعی است. مهارتهای عمل کردی، مهارتهای متفاوتی هستند که توانایی فراگیر را برای عملکرد مستقل و مفید در خانه، مدرسه واجتماع بهبود میبخشد. برای مثال بخش آموزش زندگی واقعی که یکی از برنامههای آموزشی مونته سوری است، مهارتهای بسیاری را به کودک میآموزد که در این طبقه بندی است.
بسیاری از لوازم آموزشی مونته سوری به کنترل درونی اشتباه مجهزند
آن دسته از لوازم آموزشی که بتواند به کودک کمک کند تا روی اشتباهات خود کنترل داشته باشد، برای کودکان کم توان و عادی مزایای فراوانی دارد. از آن جایی که در این نوع وسایل اشتباهات بسیار آشکار و مشخص وجود دارد، کودکان بدون کمک مربی، خود متوجه اشتباهات میشوند و آن را اصلاح میکنند. اشتباهاتی که خود فرد آنها را درست میکند، خیلی کم تر از اشتباهاتی که مربی آنها را درست میکند، تکرار میشوند و یادگیری را تقویت و درونی میکنند. در آموزش کودکان استثنایی روی تقویت درونی تأکید نمیشود، اما اهمیت این موضوع برای این کودکان کم تر از کودکان عادی نیست. اما بررسی نهایی روش مونته سوری نشان میدهد موفقیت این روش به دلیل محیط آموزشی از پیش آماده شده است. در این محیط، مواد آموزشی تجربیات چند حسی و ملموسی در اختیار کودک میگذارد و کودکان را فعال بار میآورد. این محیط به کودک فرصت استقلال و باز خورد آنی و اصلاح می هد. مربی کار آزموده نیز از طریق مشاهدهٔ علمی میزان پیش رفت و یادگیریهای کودک را ارزیابی میکند. مربی محتوا و مواد آموزشی پیشنهادی را جهت میدهد و روش ارزیابی را بر اساس برنامهٔ آموزش از پیش تعیین شده و مصوب به اجرا در میآورد.
هیچ کودکی جا نمیماند
در سال ۲۰۰۱ میلادی قانون «هیچ کودکی جا نمیماند» در ایالات متحده مصوبات جدیدی را مطرح کرد تا شکاف میان دانش آموزان اقلیت محروم و کم توان با همسالانشان از میان برود. این قانون بر چهار اصل اساسی استوار است:
- مسئولیت بیش تر برای کسب نتیجهٔ بهتر
- افزایش انعطاف پذیری و کنترل نزدیک
- عرضهٔ گزینههای بیش تر به والدین برای گزینش روی مناسب
- تأکید بر روشهایی که کاراییشان ثابت شده است.
روش مونته سوری اکنون جایگاه ویژه ای در آموزش و پرورش بسیاری از کشورهای جهان پیدا کرده است و با توجه به مواردی که ذکر شد، در آموزش و پرورش کودکان استثنایی میتواند بسیار مفید و کار ساز باشد.