آموزش و پرورش تکلیف محور و حقوق دانش آموزان
هر بار با آغاز سال تحصیلی جدید از همه چیز و همه کس سخن به میان میآید به جز دانش آموز که موضوع اصلی نظام آموزشی است، هیاهو بر سر اینکه مهر فرا رسیده و ترافیک خیابانها مشکل گشا میشود یا بازار کیف و کفش و لوازم التحریر در آستانه سال تحصیلی که دچار تب و تاب میشود بیش از اینکه دوباره فصلی آغاز شده که ۹ ماه از بهاریترین عمر کودکان و نوجوانان را در اختیار دارد، توجه افکار عمومی را جلب میکند.
اگر هم افرادی به دانش آموزان میپردازند بیشتر سمت و سویی مباحث ارائه طرحها و برنامهها و دستورالعملهایی است که تکالیفی را بر دوش دانش آموزان میگذارد در حالی که تمام نظام آموزشی باید در خدمت دانش آموز باشد و خانه ومدرسه در پیوند با یکدیگر تمام تلاش خود را به کار گیرند تا حقوق دانش آموزان در نظام آموزشی مورد توجه جدی قرار گیرد. کودکان و نوجوانانی که معصومانه تن به برنامههای اجباری خانه و مدرسه میدهند کالای خام و بی ارادهای نیستند که در لای چرخ دندههای آمالها وآرزوها و کمبودهای بزرگسالان شکل دلخواه آنها را بگیرند بلکه موجوداتی منحصر به فرد هستند که نه براساس عقدههای دیروز و اولویتهای امروز بلکه برای فردای بسیار متفاوت باید تربیت شوند. که این امر لازمه توجه به حقوق آنهاست . ما نیز تلاش کردیم در صفحه مدرسه «اعتماد» به طور اختصار، خود و دیگران را در آغاز فصلی دوباره به این مهم توجه دهیم.
منشور حقوق دانش آموز باید آموزش داده میشد
از زمان تشکیل شورای عالی آموزش و پرورش، در این شورا تاکیدات ویژهای به حقوق دانش آموزی همچون پرورش مناسب ذهنی و فکری دانش آموز شده است. از سوی دیگر منشور ملی حقوق دانش آموز در هفت فصل و ۵۴ ماده تدوین شده که قرار بود تک تک مادههای این منشور به دانش آموزان آموزش داده شود. شاید اگر منشور دانش آموزی به دانش آموز و معلم آموزش داده میشد الان وضعیت مناسبتر بود چرا که پیگیری حقوق مستلزم آگاهی از آن است.
حق بازی دانش آموزان
اصولاروحیه بازی کردن را میتوان جزو خواستههای ذاتی کودکان دانست و با توجه به این روحیه آن را حقی برای کودکان دانست. خالی از گزاف نگفتهایم این حق در مدارس باید رعایت شود و باید ترتیبی اتخاذ شود که کودکان از آن استفاده بهینه ببرند. از طرفی در بعضی کشورها از این روحیه در جهت آموزش مسائل مختلف و رشد فکری کودک استفاده میکنند و متاسفانه در بعضی کشورها و در بعضی مدارس نه تنها از این روحیه بازی کردن استفاده نمیشود بلکه این حق از کودکان به دلایل مختلف از جمله فضای کوچک حیاط گرفته میشود یا به دلیل بازی کردن مورد مواخذه قرار میگیرد که این را میتوان به نوعی پایمال کردن حقوق کودک در زمینه بازی کردن تلقی کرد.
حق بهداشت و سلامت
از دیگر حقوق دانش آموز، حقوق بهداشتی آنهاست. متاسفانه سرویسهای بهداشتی و آبخوری مدارس هیچ تناسبی با تعداد دانش آموزان یک مدرسه ندارد. بسیاری از دانش آموزان نیز به دلیل تمیز نبودن سرویسهای بهداشتی هیچ گاه تمایل به استفاده از آنها ندارند که این برای سلامت دانش آموزان بسیار مضر است. آموزش لازم نیز برای مراقبتهای بهداشتی و تأمین سلامت ارائه نمیشود.
حق توجه و محبت
اصولاتمامی انسانها به توجه و محبت نیاز دارند واین توجه و محبت در مدرسه توسط کلیه کارکنان نسبت به کودکان جهت رشد روانی آنان لازم و ضروری است. پس میتوان آن را یک حق دانست.متاسفانه بعضاً در مدارس و توسط بعضی افراد نه تنها دانش آموز مورد توجه و محبت قرار نمیگیرد بلکه به اشکال مختلف این حق پایمال و حالت تخریبی به خود میگیرد. مثلااز نگاه خشم آلود و تنبیه بدنی و روانی گرفته تا اینکه یک کودک در یک سال تحصیلی حتی یک بار هم مورد ارتباط کلامی و عاطفی و توجه قرار نمیگیرد.
حق نشاط و شادی
کودک به نشاط و شاد بودن جهت رشد روانی نیاز دارد و متولیان آموزش و پرورش در طرحها و برنامههای خود باید بیشتر به این مورد توجه داشته باشند چون یکی از ویتامینهای روانی هر انسانی بالاخص کودک محسوب میشود پس این مورد را هم میتوان یک حق برای کودک و نوجوان دانست. متاسفانه بعضاً مشاهده میشود دانش آموز به خاطر نشاط یا چهره خندانش که جزو ویژگیهای وی محسوب میشود مورد مواخذه قرار گرفته و حتی بی انضباطی وی تلقی میشود.
حق تحصیل
یکی از حقوق مسلم کودکان و نوجوانان تحصیل است که خوشبختانه در اکثر کشورها شناخته شده است ولی متاسفانه در نحوه اجرا و آموزش عمدتاً مشکلاتی وجود دارد: مشکلاتی از قبیل کمبود مدارس که موجبات دلسردی کودک و والدین وی از تحصیل شده و در نهایت شاید منجر به ترک تحصیل شود. بعضاً نقص قوانین و آیین نامههای داخلی آموزش و پرورش و مدرسه در نهایت شاید با بی تدبیری بعضی از مدیران منجر به ترک تحصیل یا اخراج دانش آموز از مدرسه شود. به طور مثال: دانش آموز به دلایل شیطنت یا بی انضباطی مجبور است از کلاس درس اخراج موقت شود. یا در پایان سال تحصیلی دانش آموزی به دلایل درسی یا بی انضباطی آنقدر با بی اعتنایی و به نوعی اذیت روانی مواجه شود که درس نخواندن را ترجیح میدهد یا انگیزه لازم برای درس خواندن را از دست میدهد.
حق بیان و اظهارنظر
اکثر جوامع دنیا اظهار میدارند افراد جامعه با آزادی بیان و حق اظهارنظر وانتقاد و پیشنهاد روبه رو هستند در حالی که گاهی در مدارس با عکس این قضیه مواجه هستیم. به طور مثال: دانش آموز اگر انتقاد یا پیشنهادی از عملکرد معلم خود یا مدرسه دارد به شکلهای مختلف سرکوب میشود، این در حالی است که تفکر انتقادی به عنوان یکی از مهارتهای زندگی مورد تاکید کارشناسان و صاحب نظران تعلیم و تربیت است. آیا برخوردهای دوگانهای که در خصوص آزادی بیان و اظهارنظر و... نسبت به کودکان و نوجوانان میشود این تصور را در ذهن آنها ایجاد نمیکند که حقی در این خصوص وجود ندارد؟
حق احترام
یکی از عوامل موثردر رشد شخصیت و بالندگی تمامی افراد جامعه خصوصاً کودکان و نوجوانان احترام گذاشتن به آنهاست، در برخی مدارس این حق به شکلهای مختلف از جمله با کلمات تخریبی که بیشتر روان دانش آموز را مورد آزار و لطمه قرار میدهد، از بین میرود. متاسفانه باید گفت عدهای از کارکنان مدرسه آگاهی چندانی به نقش روانی کلمات ندارند. یکی از مواردی که بعضاً توسط بعضی کارکنان مدرسه رعایت نمیشود شوخی کردن با دانش آموز است، مثلامربی جهت ایجاد نشاط و خنده در کلاس با شوخی کردن، شخصیت و احترام دانش آموز را نزد دیگران تخریب میکند.
حق داشتن وسایل و امکانات تحصیل
اگر خواهان آموزش اصولی و منطقی باشیم نیاز به تجهیز مدارس با امکانات روز هستیم، در غیر این صورت بازدهی و کیفیت آموزش مسلماً افت خواهد کرد و متاسفانه این مورد را هم میتوان از موارد پایمال شدن حقوق دانش آموز تلقی کرد چراکه مدارس از این لحاظ نیز دچار کمبودهایی هستند، یا اگر امکاناتی وجود دارد عادلانه توضیح نشده است، به عبارتی دانش آموزان یا مشمول محرومیت هستند یا مشمول تبعیض.
حق داشتن معلمان و مربیان کارآزموده
مربی و معلم یا هر فردی که با دانش آموز سروکار دارد باید از آموزشهای علمی و روانشناسی برخوردار باشد زیرا لازمه رشد و آموزش دانش آموز وجود افرادی است که توانایی علمی و از آن مهمتر توانایی و مهارتهای آشنایی با مسائل روحی و روانی دانش آموز را داشته باشند. اگر چنین افرادی در آموزش و پرورش مشغول به انجام وظیفه نباشند دچار مشکلات خواهیم شد که بارزترین آنها عدم ارتباط صحیح ومنطقی بین دانش آموز و مربی وعدم نشاط و شادابی دانش آموزان و عدم روحیه لازم است. با تأسف باید گفت در مقطعی به ویژه در دولت نهم و دهم بدون توجه به این مهارت معلمان استخدام شدند که این ورود بی رویه بحران نیروی انسانی را به جای گذاشت.
حق امنیت روانی
مساله ای که در این بعد مطرح است این است که تحصیل یا آموزش دانش آموز در مدارس چگونه و توسط چه افرادی باید صورت بگیرد؟ به عبارتی شیوه آموزش به صورتی نباید باشد که امنیت روحی دانش آموز لطمه ببیند و حتی به خطر بیفتد: مثلابعضا در مدارس دیده میشود از تهدید، اخراج موقت و دائم یا ترساندن از تجدیدی و مردودی و... استفاده میشود. دانش آموزان باید مدرسه را خانه دوم خویش بدانند و ساعاتی را که در مدرسه سپری میکنند احساس امنیت و آرامش داشته باشند.
حق بر مشارکت در اداره مدرسه
این امر از طریق انتخاب تعدادی از دانش آموزان کلاسهای مختلف به عنوان نماینده و شرکت آنها در جلسات مربوطه و ارائه نظریات و پیشنهادهای احتمالی به رییس موسسه یا شورای اداری و همچنین شورای انضباطی انجام میشود. این حق به دانش آموزان امکان مشارکت در تهیه آیین نامهها و بخشنامههای داخلی مدرسه که خود متضمن حقوق و تعهدات آنها در حیات آموزشی در داخل موسسه مربوطه است و همچنین قوانین انضباطی مربوط به نقض احتمالی این مقررات را میدهد به علاوه نمایندگان کلاسها میتوانند در رابطه خود با معلم و همچنین مسائل و موضوعات آموزشی هر کلاس یا گروه کلاسهای هم عرض در خصوص موضوعات آموزشی و جهت گیریها و شیوههای آموزشی و اداره کلاس نظرات و پیشنهادهای خود را مطرح کنند.
تشکیل انجمنهای داخلی و فعالیتهای مطبوعاتی
استفاده از این حق منوط به ارائه اساسنامه و اعطای مجوز فعالیت از سوی شورای اداری دبیرستان است، ضمن اینکه لغو مجوز نیز با تقاضای مدیر مدرسه و تأیید شورا به دلیل خروج فعالیت از چارچوب تعیین شده ممکن خواهد بود، دانش آموزان دبیرستان میتوانند نوشتههای خود را آزادانه در موسسه آموزشی در قالب روزنامه یا مجله منتشر کنند، البته این حق مانند حق آزادی مطبوعات دارای محدودیتهایی است. مانند منع توهین، افترا، دروغ و...
شواری دانش آموزی بستری برای عینیت بخشیدن به حقوق دانش آموزان
تنظیم آیین نامه اجرایی مدارس و نگاه همه جانبه به ارکان اصلی تعلیم و تربیت در محیط مدرسه و اتخاذ راهکارهایی برای مشارکت و مسوولیت پذیری همه عوامل مؤثر در تربیت از جمله برجسته کردن نقش دانش آموزان به عنوان یکی از ارکان تعلیم و تربیت، از اهداف سیاست مشارکت محور است که در دوره دولت هفتم و هشتم مورد توجه جدی قرار گرفت. لذا برای تحقق امر تمرکززدایی و ایجاد محوریت برای مدرسه و همچنین با توجه به توانمندی نسل جوان، شورای دانش آموزی در آیین نامههای اجرایی مدارس به عنوان یکی از ارکان مدرسه مورد توجه برنامه ریزان و سیاستگذاران قرار گرفته است.
به منظور مشارکت دانش آموزان در امور مربوط به مسائل آموزشی، پرورشی، انضباطی وایجاد ارتباط صحیح و مستقیم بین دانش آموزان و اولیای مدرسه شورای دانش آموزی باید طی روندی دموکراتیک تشکیل شود.
از مهمترین اهداف تفصیلی این شورا میتوان به این موارد اشاره کرد:
- تحکیم و تعمیق ارزشها و باورهای دینی، خصوصاً آموزههای سیاسی و اجتماعی آن در بین دانش آموزان
- ارج نهادن به شخصیت و کرامت دانش آموزان و تقویت خودباوری و اعتماد به نفس در آنان
- استفاده از نقطه نظرات دانش آموزان در امور مختلف مدرسه
- تسهیل در حسن اجرای برنامههای آموزشی و پرورشی و امور اجرایی مدارس از طریق واگذاری مسوولیت به آنان
- زمینه سازی برای آموزش و ارتقای سطح فرهنگی و اجتماعی و سیاسی دانش آموزان برای حضور بهتر و موثرتر آنان در همه عرصههای اجتماع
- توسعه قدرت تصمیم سازی وبهبود نظام تصمیم گیری از طریق مشارکت دانش آموزان
- ایجاد بستر مناسب برای تعامل فکر و اندیشه و نظرات دانش آموزان با مسوولان درفرآیند آموزش و پرورش
- توسعه و تقویت فعالیتهای گروهی اعم از آموزشی و پرورشی از طریق شورای دانش آموزی
این در حالی است که متاسفانه بیشتر مدارس خیلی تشریفاتی و برای پاسخ دادن به بخشنامهها و ارائه گزارش به ادارات با این موضوع برخورد میکنند، در همین زمینه یک دانش آموز دبیرستانی به «اعتماد» گفت: من عاشق فعالیتهای سیاسی و اجتماعی هستم و آرزو دارم در آینده نماینده مجلس شوم اما برای این اهداف تربیت نمیشوم و شوراهای دانش آموزی که میتواند زمینه خوبی برای این منظور باشد در مدارس جدی گرفته نمیشود.
فراموشی حقوق دانش آموزان درسازمان دانش آموزی
برای اعتلای شخصیت دینی، اخلاقی، عقلانی، عاطفی، علمی واجتماعی دانش آموزان و ایجاد زمینه مشارکت همه جانبه آنها در زمینههای اعتقادی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، ورزشی و هنری، سازمانی عمومی وغیردولتی باعنوان سازمان دانش آموزی جمهوری اسلامی ایران با مقررات خاص تحت نظارت وزارت آموزش و پرورش تشکیل میشود. این متن در ماده نخست اساسنامه سازمان دانش آموزی آمده است که با رویکرد معطوف به حقوق دانش آموز تهیه شده است و در ادامه این اساسنامه نیز تاکید جدی بر این نگرش شده است.
به عنوان مثال در ماده دوم تحت اهداف سازمان این موارد آمده است: زمینه سازی برای بسط مشارکت فعال دانش آموزان در عرصههای مختلف انقلاب و کشور، برنامه ریزی برای استفاده مفید از اوقات فراغت دانش آموزان و آماده سازی آنان برای پذیرش مسوولیت های فردی و اجتماعی- تقویت روحیه تعاون، نیکوکاری، نوع دوستی و کمک به دیگران و ترغیب به رعایت نظم وانضباط اجتماعی و روحیه قانون گرایی و احترام به قانون درجامعه، مشارکت در ارتباطات بین المللی دانش آموزان به ویژه با دانش آموزان کشورهای اسلامی و ایجاد علاقه و ایمان به فرهنگ خودی، خودباوری به عنوان اهداف سازمان دانش آموزی مورد تاکید قرار گرفته است.
با این وجود کارنامه عملکرد سازمان دانش آموزی نشان دهنده پیگیری جدی این اهداف نیست به همین دلیل این سازمان نیز که میتواند بستر دیگری برای تحقق حقوق دانش آموزی باشد دچار انحراف و کندی است.
حقوق دانش آموز یعنی مسوولیت معلم
لطف و محبت نسبت به شاگرد، فروتنی و نرمش نسبت به شاگردان، تفقد از احوال دانشجویان و شاگردان، احترام به شخصیت شاگرد و اعتراف به اهمیت افکار او، رعایت مساوات در توجه و محبت به شاگردان و توجه به مزایای آنهادر علم و شایستگی، متانت و وقار در جلسه درس، ایجاد حس مسوولیت و انضباط در شاگرد، رفق و مدارا با شاگرد و اهتمام به پرسشهای او، محبت و التفات و گشاده رویی نسبت به شاگردان تازه وارد، اعتراف به عجز و ناتوانی در مسائلی که به آنها احاطه ندارد، ایجاد شوق و دلبستگی به علم ودانش در شاگردان، کوشش در تفهیم مطالب با رعایت استعداد شاگرد، ذکر ضوابط و قواعد کلی علوم ضمن تدریس آنها، تشویق شاگردان به اشتغالات علمی طرح مسائل دقیق و پرسش از شاگردان، استفاده از بهترین قواعد و روش تدریس و تفهیم به شاگردان، رعایت اعتدال و اقتصار در بیان و توضیح مطالب، توجه به فضای مناسب کلاس به دور از هر گونه عوامل آزار دهنده و توجه به مصالح شاگردان در تعیین وقت تدریس و بسیاری از مسوولیت ها یی که برای یک معلم بر شمرده میشود در واقع همان حقوق دانش آموز است که در قالب وظایف معلمی آورده میشود و به عبارتی سکه معلمی و شاگردی دو رو دارد که یک روی آن حقوق دانش آموز و روی دیگر آن تکالیف معلم است.