ایدههای غیرعادی بچهها با ارزشاند
اثرگذاری معلمان خلاق در شکوفایی خلاقیت دانش آموزان
با پیشرفت روزافزون دانش و تکنولوژی و جریان گسترده اطلاعات، امروزه جامعه ما نیازمند آموزش مهارتهایی است که با کمک آن بتواند همگام با توسعه علم و فناوری به پیش برود. هدف باید پرورش انسانهایی باشد که بتوانند با تفکری خلاق با مشکلات روبه رو شده و به حل آنها بپردازند، به گونه ای که انسانها بتوانند به خوبی با یکدیگر ارتباط برقرار کرده و با بهره گیری از دانش جمعی و تولید افکار نو مشکلات را از میان بردارند.
بنابراین امروزه به آموزش شکوفایی خلاقیت نیاز داریم که با خلق افکار نو به سوی یک جامعه سعادتمند قدم برداریم. رشد فزاینده اطلاعات، موجب شده هر انسانی از تجربه و علم و دانشی برخوردار باشد که دیگری فرصت کسب آنها را نداشته است. لذا به جریان انداختن اطلاعات حاوی علم و دانش و تجربه در بین انسانها یکی از رموز موفقیت در دنیای امروز محسوب میشود. هیچ کس قادر نیست به میزان اطلاعات واقعی هر کس که در گوشه ذهن او نهفته است، پی ببرد. این اطلاعات زمانی به حرکت درمی آید که انگیزه ای قوی موجب رها شدن آن به بیرون ذهن میشود.
در این مرحله انسانها به سرنوشت یکدیگر حساساند و برای رشد یکدیگر میکوشند و در نهایت موجب میشود جریانی از علم و دانش و تجربیات میان آنها جاری شود که همین امر زمینه ساز نوآوری و خلاقیت خواهد بود.یکی از عوامل مؤثر در بروز خلاقیت در یک جامعه زمینه سازی و بسترسازی در بین معلمان برای ایجاد فرهنگی است که در آن همگان در تلاش برای دیگری هستند و با تأثیر روی یکدیگر به پیشرفت جامعه کمک میکنند. یکی از شرایط لازم برای پدیدار شدن افکار نو وجود آرامش برای تفکر است به همین خاطر لازم است آموزش و پرورش بکوشد در جامعه شرایطی پدید آید که در بستر آن افراد در کمال آرامش بیندیشند و تکامل یابند و سبب ساز افکار نو شده و شرایط برای سازندگی در جامعه مهیا شود.
چگونگی شکل گیری یک محیط آرام
با افزایش سپرده گذاریهای اخلاقی میتوان شرایط را برای شکل گیری یک محیط آرام بخش در جامعه فراهم کرد. کاهش سپرده گذاری اخلاقی در جامعه موجب میشود که زمینه برای گسسته شدن روابط اجتماعی گسترش یابد و با سست شدن پیوندهای اجتماعی شرایط لازم برای خلاقیت در جامعه سخت تر میشود، زیرا فرصتی برای تفکر کردن وجود نخواهد داشت. روانشناسان سعی کردهاند تا مشخصات افرادی که دارای سطح بالایی از خلاقیت هستند را مشخص کنند. «استیز» عوامل زیر را برای افراد خلاق بیان داشته است:
سلامت روانی و ادراکی (توانایی ایجاد تعداد زیادی ایده به طور سریع)، انعطاف پذیری ادراک (توانایی دست کشیدن از یک قاعده و چارچوب ذهنی)، ابتکار (توانایی در ایجاد و ارائه پیشنهادهای جدید)، ترجیح دادن پیچیدگی نسبت به سادگی (توجه کردن و در نظر گرفتن چالشهای جدید مسائل پیچیده) و استقلال رأی و داوری (متفاوت بودن از همکاران در ارائه نظرات و اندیشههای نو).
نظام آموزشی ما برای پرورش خلاقیت کودکان و نوجوانان نیاز به تحول اساسی دارد. معلمان نیز عناصر این نظام هستند، از این رو باید برنامه ای برای آموزش خلاقیت معلمان تدوین شود تا آنان شناخت، نگرش و مهارتهای لازم را برای پرورش خلاقیت دانش آموزان کسب کنند.
انقلاب اطلاعاتی و الکترونیکی و انفجار دانش امکان پیش بینی دانشهای لازم برای برخورد مؤثر با شرایط محیطی را با مشکل روبه رو ساخته است، لذا اندیشمندان و محققان راه چاره را در توجه به خلاقیتها و توانمندیهای بشر دانستهاند.
عوامل رشد یا تخریب خلاقیت دانش آموزان
معلمان به عنوان یکی از عوامل رشد و یا تخریب خلاقیت دانش آموزان از جایگاه ویژه ای در نظام آموزشی برخوردارند. به همین خاطر نقش معلم مورد توجه محققان قرار گرفته است. اغلب این تحقیقات در محورهای شناخت معلمان از خلاقیت و تأثیر ویژگی شخصیتی معلم در خلاقیت دانش آموزان بوده است. نتایج به دست آمده از این پژوهشها نشان میدهد که اغلب معلمان خلاقیت را نمیشناسند.همچنین تحقیقات نشان داده است روابط صمیمانه و توأم با علاقه و احترام نقش مؤثری در خلاقیت دانش آموزان دارد. محققان اعتقاد دارند که برای تحقق بخشیدن به این موضوع باید به غنی سازی محیط آموزشی پرداخت، لذا تربیت معلمان خلاق به منظور تربیت دانش آموزانی خلاق دارای اهمیت است.
نتایج یکی از پژوهشها نشان میدهد معلم در کلاس درس عامل تعیین کننده ای در افزایش خلاقیت دانش آموزان محسوب میشود و اگر به آنها ساختار آموزشی مناسبی ارائه شود دانش آنان افزایش مییابد و نگرش آنان تغییر میکند و میتوانند از مهارتهای نوین تدریس و آموزش مبتنی بر رشد خلاقیت دانش آموزان بهره گیرند. معلمان برای ایجاد فضای خلاق در کلاس و پرورش توانمندیهای دانش آموزان باید خلاقیت را بشناسند و نسبت به آن نگرشی مثبت داشته باشند، همچنین معلمان باید از مهارتهای تدریس خلاق و راهکارهای پرورش خلاقیت آگاهی داشته باشند و دورههای آموزشی لازم را در این زمینه بگذرانند.
عوامل مربوط به مدرسه و معلم تأثیر عمیقی بر نحوه رویکرد دانش آموزان دارد، اما معلمان صرفاً فرد را واجد شرایط کافی برای آموزش دانش آموزان بااستعداد نمیدانند، در حالی که معلم در بروز استعداد دانش آموزان سهم عمده ای برعهده دارد. محور اصلی در الگوی رشد خلاقیت بررسی عملکرد معلم در پنج حیطه فیزیکی، محیطی- اجتماعی، عاطفی ـ شناختی، فکری و آموزشی و تأثیر آن در رشد خلاقیت دانش آموزان است. در بعد فیزیکی به عوامل فیزیکی توجه میشود که براساس آن برنامه درسی بتواند موجب برانگیختگی قوای خلاق آنان شود.
در بعد عاطفی ـ شناختی به یافتن راهکارهایی مناسب برای برانگیختگی قدرت تخیل و کنجکاوی توجه میشود. در بعد محیطی- اجتماعی احساس امنیت، احترام و آزادی و حذف رقابت و ارزشیابی مورد توجه است. ساختار فکری کلاس زمانی در راستای پرورش خلاقیت قرار میگیرد که معلم برای ایدههای غیرعادی ارزش قائل شود و بتواند قدرت ابتکار سیالی و انعطاف پذیری در دانش آموزان را تقویت کند. معلم در حیطه آموزش و تدریس با روشهای خلاق آشنا شده و از آنها در آموزش بهره میگیرد.
استرنبرگ و ویلیامز معتقدند که ارائه الگوهای خلاق از روشهای بسیار مؤثر پرورش خلاقیت دانش آموزان است. با گفتن خلاقیت چیست دانش آموزان خلاق نمیشوند، بلکه باید چگونگی خلاقانه عمل کردن را به آنان آموخت. خلاقیت مهارتی چون آشپزی نیست که با دستورالعملی مشخص بتوان به نتیجه دست یافت. باید دانش آموزان را از فرایند خلاقیت آگاه کرد و به مسیری خلاقیت زا هدایت کرد. به همین خاطر الگو سازی در این باره نقش مؤثری ایفا میکند. خلاقیت به طور عمده برای بیان ارائه اقدامات، نظریه و یا عقاید جدید است. در رابطه با خلاقیت، معلم باید به نکات زیر توجه کند:
۱- خلاقیت میتواند خلق اشکال یا صورتهای جدیدی از ایدهها یا تولیدات پیشین باشد. در این صورت به طور عمده، فکرها و ایدههای گذشته اساس خلاقیتهای تازه دانش آموز است.
۲- خلاقیت امری انحصاری و حاصل تلاش فرد است. بدین معنا فرد ممکن است چیزی را خلق کند که قبلاً هیچ گونه سابقه ذهنی از آن نداشته است، اگرچه آن چیز به صورتهای مشابه یا کاملاً یکسان، قبلاً از سوی شخص دیگری در موقعیت خاصی خلق شده باشد.
۳- خلاقیت امری است توسعه پذیر، به عبارت دیگر همه دانش آموزان دارای توانایی خلاقیتاند.
۴- خلاقیت دانش آموزان از طریق آزمایش، تجربه و کنکاش رشد میکند.
۵- خلاقیت دانش آموزان از طریق حساسیت در درک مسائل، قابل توسعه است.
۶- اندیشه تخیلی و تفکر متفکرانه دانش آموزان موجب برانگیختگی قدرت خلاقیت میشود.
۷- خلاقیت با استقلال فکر و اعتماد به نفس همراه است، لذا دادن اعتماد به نفس قوی برای رشد خلاقیت امری کاملاً ضروری است.
۸- خلاقیت، کنجکاوی و تمایل برای دانستن و تجربه امور تازه یا ناشناخته است، لذا به کنجکاوی افراد، بویژه کودکان و دانش آموزان باید بها داد.
۹- اندیشهها و اظهارات خلاق کودکان و دانش آموزان باید تشویق شود و زمینه ظهور آن فراهم آید.
۱۰- برای ظهور خلاقیت، معلم شرایط محیطی را به گونه ای ایجاد نماید که اشتباه کردن، تجربه کردن و ریسک کردن در آن مجاز باشد. محیط مساعد برای ایجاد رفتارهای خلاق را معلم میتواند از راههای متفاوت به وجود آورد و باید آن را براساس اصولی که به رفتار خلاق منجر میشود و تحقیقات مختلف آن را تأیید کرده است، بنا کند. محیط یا جوی که به تحقق چنین هدفی میانجامد، باید دارای سه عامل اصلی باشد که عبارتاند از:
۱- عامل فیزیکی
۲- عامل عقلانی
۳- عامل عاطفی
برای رسیدن به این هدف، به موارد زیر باید توجه داشت:
۱- تشویق بچهها به داشتن نظریههای نو.
۲- تشویق حس کنجکاوی فرزندان.
۳- توجه به خودشکوفایی.
۴- ایجاد اعتماد به نفس در فرزندان.
۵- آزادی روانی
۶- ارزشیابی نکردن فرد با معیارهای خارجی.