نقاشی های کودکان را جدی بگیرید

در بین فعالیت‌های کودک نقاشی بسیار مهم است، چون تماماً از درون کودک سرچشمه می‌گیرد؛ و آن‌ها فعالیت‌های خود را با آن شروع می‌کنند؛ و این می‌تواند یک سؤال اساسی را در ذهن ما ایجاد کند که پاسخ به آن بسیاری از مسیرها را برای ما روشن مد کند. والدین و مربیان نباید با دخالت از روی ناآگاهی در کار کودک و با آموزش و یا تصحیح نقاشی او، این روند تخلیه روانی را تخریب کنند. آن‌ها با این کار روزنه خروجی ذهن کودک را می‌بندد موجب انباشتگی ذهن او می‌شوند که این باعث بروز عوارضی است که عمل خوددرمانی" را قطع می‌کند . ابتدا کودک با بازی شروع می‌کند و سپس به خط‌خطی کردن می‌پردازد خط‌خطی کردن مرحله تکامل‌یافته‌تر و خلاق‌تر همان بازی است . کم‌کم با رشد او نقاشی‌اش نیز از مرحله خط‌خطی خارج‌شده و پیشرفته‌تر می‌گردد. دیگر نقاشی فقط وسیله لذت و بازی نیست بلکه با آن به‌طور ناخودآگاه مسائل و مشکلاتش را بیان می‌کند. حتی اگر اویشی رنگ‌دانه‌ای یا نوک‌تیزی بیابد با آن روی دیوار نقاشی می‌کند. این حالت تقریباً غریزی هست درواقع نقاشی به‌عنوان یک ابزار – بیانگر تحول کودک – سبب و وسیله تکامل او است. نقاشی در تشکیل شخصیت و روان کودک اهمیت بسزایی دارد. نه‌تنها سؤالاتی برایش مطرح می‌سازد و به او امکان شناسایی محیط و شرکتش را در آن فراهم می‌کند، بلکه به او امکان می‌دهد تا مسائلی را که به‌صورت نامنظم از همه طرف برایش مطرح می‌شود. به شکل صورت‌بندی شده، منظم کند. نکته دیگر پرورش خلاقیت، در "نقاشی خودانگیخته" کودک نوعی پیشگیری است شاید نوعی "واکسن روانی" و بسیاری از مواقع یک "درمانگر بزرگ" که جلو رشد بسیاری از مشکلاتی که از کودکی سرچشمه می‌گیرد را سد می‌کند و انرژی او را به مسیر درست هدایت می‌کند تا آینده‌ای بهتر را در پیش بگیرد. به زبان بسیار ساده اگر خلاقیت از سمتی وارد شود و به‌صورت عادت گردد، تمام مشکلات فرد از زندگی‌اش رخت برمی‌بندد. و بهترین زمان شروع این تمرین از خردسالی و بهترین وسیله نقاشی است . هنر کودکان را قادر می‌سازد تا به تجربه‌هایی دست یابند که هیچ منبع دیگری توانایی تولید این تجربه‌ها را ندارد. همچنین آن‌ها را توانا می‌کند تا از این طریق تجربه‌های گسترده و گونه‌های احساسات خود را کشف کنند و به شخصیت منحصربه‌فرد خود برسند. این آثار گرافیکی علاوه بر ارزش بیانی، منعکس‌کننده پیچ‌وتاب‌های فکری کودک نیز هست. به این دلایل است که زندگی انسان باهنر آغاز می‌شود و کودک از این راه اولین تجربه‌ها را کسب می‌کند یعنی از طریق تجارب تجسمی و نقاشی . جای تأسف بسیار دارد که والدین و مربیان کودک به د لیل عدم آشنایی با روانشناسی کودک و اصول بنیادی هنر کودکان، این مسیر درست را تخریب می‌کنند . متأسفانه پرورش خلاقیت و هنر کودک در آموزش‌وپرورش ما شناخته‌شده نیست و از مقوله "آموزش‌وپرورش" فقط "آموزش" وجود دارد و"پرورش" اگر هست، بسیار ضعیف می‌باشد که درنتیجه کودکان را از هدف بزرگ خلاقیت جدا کرده و به "مقلد و پیرو" تبدیل می‌کند که عوارض آن از قبیل تنش، عدم خلاقیت، عدم اعتمادبه‌نفس، وابستگی و روان‌پریشی است. پرورش خلاقیت در این راستا یعنی "به فعل درآوردن" و "هماهنگ کردن" تمام قسمت‌های ذهن کودک در جهت "نوآوری"، که توسط مدیریت و نظارت مربی متخصص میسر می‌گردد و نتایج آن به‌طور خلاصه هماهنگی، سلامتی، خلاقیت و ابتکار هست . کلاس نقاشی کودک باید هماهنگ با روانشناسی کودک باشد و مربی علاوه بر این شناخت، خود نیز باهنر مدرن آشنایی داشته و در این مسیر فعالیت کرده باشند تا تشخیص درستی از روند کودک داشته باشد. یعنی از دوره‌ای که کودک خودمحور است تا زمانی که به دیگر محوری تغییر دوره می‌دهد با او هماهنگ بوده و او را از مسیر جدا نکند و به‌نوعی به بازیابی و کشف توانایی درونی کودک بپردازد تا زمانی که کودک " تأثیر خود" را بر دیگران کشف کند. با این توضیح والدین باید کلاس نقاشی کودک خود را بسیار بامطالعه و دقت انتخاب کنند .بسیاری از والدین تصور اشتباهی از کلاس‌های خلاقیت دارند و به تصور اینکه نمی‌خواهند فرزندشان هنرمند شود از این کلاس‌ها دوری می‌کنند. درحالی‌که اگر کلاس بر پایه آموزش نباشد [و به شیوه‌ای که توضیح داده شد باشد] بسیار مفید بوده و کودک زمینه بسیار خلاقی خواهد یافت که در هر زمینه شغلی که در آینده وارد شود موفق‌تر عمل خواهد کرد. به زبان بهتر خلاقیت بزرگ‌ترین ودیعه الهی به انسان می‌باشد که باید آن را از کودکی شکوفا کرد. به امید نهایت استفاده از این هدیه بزرگ. نوشته شده توسط احمد لعل اسلامی

Submitted by Anonymous (تایید نشده) on د., 08/18/2014 - 14:54