زمان طلایی آموزش خلاقیت به کودکان
شاید بارها از خود پرسیده باشید که چگونه می توانید آینده درخشانی را برای فرزندتان رقم بزنید؛ با صرف پول و امکانات فراوان یا با ایجاد فرصت تحصیل در بهترین مدارس؟ خوب است بدانید این کارها آینده فرزند شما را تضمین نمی کند زیرا اگر کودک با آموزش های ساده در سن مناسب به توانمندی های مناسب برسد، قادر خواهد بود در آینده فرد موفقی شود. یکی از روش هایی که به موفقیت کودکان کمک می کند آموزش خلاقیت به کودکان است. والدین با توجه به نکات مهم تربیتی در دوران کودکی فرزندشان، اولین خشت های موفقیت وی را در آینده می گذارند و او قادر خواهد بود با اعتماد به نفس کافی گام های بعدی را بردارد. در این مطلب به اساسی ترین آموزش های کودکان ۵ تا ۷ سال پرداخته ایم که امیدواریم مورد توجه والدین قرار بگیرد.
یکی از مولفه های توسعه در هر کشوری، داشتن نیروی انسانی کارآمد است و بهترین راه تربیت و پرورش نیروی انسانی، سرمایه گذاری در تربیت کودکان است. ممکن است فردی تحصیلات عالیه داشته باشد و به نظر برسد برای جامعه بسیار مفید است اما اگر خلاقیت نداشته باشد، نقش چندانی در پیشرفت و توسعه کشورش نخواهد داشت. آموزش خلاقیت از دوران کودکی آغاز می شود و پایه آن از ۵ تا ۷ سالگی گذاشته می شود. بنابراین فرد تحصیل کرده ای که در کودکی آموزش خلاقیت ندیده است، همواره دنباله رو باقی می ماند و با وجود تحصیلات عالیه نمی تواند از توانمندی هایش برای توسعه و پیشرفت کشورش استفاده کند.
دکتر شهرام ناصری روان پزشک و مشاور با بیان این مطلب به خراسان می گوید: برای داشتن خلاقیت، آموزش در دوران کودکی اهمیت بسیاری دارد. به بیان دیگر اولین خشت پرورش خلاقیت در کودکی گذاشته می شود. کودک باید بتواند از برخی مواد و وسایل چیزهایی درست کند. به عنوان مثال کودک باید بتواند با لگو خانه بسازد و یاد بگیرد با خمیر، شن و گل بازی کند یا بتواند آن ها را قالب بزند. استفاده از این وسایل را باید والدین به کودک یاد دهند و استفاده از شن و گل هم توصیه می شود زیرا به هماهنگی دست و چشم و خلاقیت کودک کمک زیادی می کند. سپس کودک باید بتواند توضیح دهد چه چیزی ساخته است و به صورت کلامی هدفش را بگوید. او باید بتواند هرچیزی را با جزئیات آن درست کند به عنوان مثال اگر خمیر را شکل پیتزا درآورده است، خمیر و پنیر و مواد روی آن را هم ساخته باشد، ساختن اشیا و وسایلی که کودک می بیند، یکی از نمودهای خلاقیت در کودکی است.
بنابراین اگر می خواهید کودک خلاقی داشته باشید، اجازه دهید با گل، خمیر یا لگو چیزهایی را که می بیند، بسازد. دکتر ناصری با بیان این که یکی دیگر از راه های پرورش خلاقیت در کودکان، نقاشی است، تصریح می کند: وضعیت کودکی که در این سنین نقاشی نمی کند یا علاقه ای به رنگ آمیزی ندارد، جای نگرانی دارد. کودکان معمولاً علاقه زیادی به نقاشی کشیدن دارند و دوست دارند نقاشی هایشان را رنگ کنند.
کودک در این سنین باید بتواند خطوط مثلث و مربع را بکشد و هرچه جزئیات نقاشی اش بیشتر باشد، باهوش تر است. به طور کلی قبل از انجام هر کار خلاقانه ای باید طرح آن کشیده شود.
بنابراین نقاشی کودکان را در این سنین باید جدی گرفت و آن ها را به کشیدن نقاشی با جزئیات فراوان تشویق کرد. کودک باید بتواند هدفش را از نقاشی که کشیده است بگویدو آن را تشریح کند. باید کودک حرف هایی را که نمی تواند بگوید با زبان نقاشی بیان کند. نقاشی ساده ترین نوع بازی کودک است و برای فهمیدن درک کودک از محیط اطرافش می توان از نقاشی های نیمه کاره استفاده کرد. دکتر ناصری با اشاره به این که وانمود کردن یکی دیگر از راه های پرورش خلاقیت در کودکان است، توضیح می دهد: کودک در این سنین باید بتواند نقش های مختلف را بازی کند.
معمولاً کودکان از اشیا استفاده می کنند تا وانمود کنند که درحال انجام کاری هستند. بچه های باهوش در این سنین نقش فرد دیگری را به خوبی بازی می کنند و زبان و حرکات بدنی خود را مطابق با آن نقش اجرا می کنند. مثلاً کلاه آتش نشانی روی سر می گذارند و صدای خود را عوض می کنند. بچه باهوش تر در ایفای نقش های فردی با بچه های دیگر مشارکت می کند، مثلاً به دیگران تذکر می دهد که چگونه باید نقش بازی کنند. این دسته از کودکان قدرت رهبری گروه را دارند و می توانند خلاق تر از دیگران باشند.
رسیدن به این مرحله باعث می شود که کودک بتواند مراحل بعدی خلاقیت را بهتر طی کند. باید توجه داشت هرکاری که کودک بخواهد آن را انجام دهد نیاز به توانایی فیزیکی دارد. به عبارت دیگر کودک باید بتواند از دست هایش به خوبی استفاده کند و هوش عملی بالایی داشته باشد. در صورتی که در بیشتر موارد آموزش هایی که به کودکان می دهیم، عملی نیست و این باعث می شود کودک نتواند از توانمندی های فیزیکی اش به نحو احسن استفاده کند. باید به کودک کمک کرد که بتواند هماهنگی عضلانی - عصبی پیدا کند. کودک در این سن باید بتواند از پله های سرسره به تنهایی بالا برود و با تمرین به مهارت برسد. اگر کودکی این کارها را به تنهایی انجام ندهد، عضلات وی به هماهنگی نمی رسد. کودک باید بتواند بدون استفاده از نرده از پله ها بالا برود، هنگام راه رفتن، کاری هم انجام دهد و در نهایت حرکات پیچیده را انجام دهد. او باید از تمام قدرت دستش استفاده کند، پیچ و مهره را باز و بسته کند و با اسباب بازی های چند قسمتی بازی کند یعنی آن را ببندد و دوباره باز کند. بستن بند کفش و بستن دکمه هم به هماهنگی دست ها نیاز دارد و کودکی که می تواند این کارها را انجام دهد یعنی هوش عملی بالایی دارد.
دقت و توجه لازم والدین به همین مسائل که به نظر ساده می آید، باعث می شود یک کودک، با آموزش خلاقیت به صورت صحیح، خلاق و باهوش عملی خوب تربیت شود و در مقابل بی توجهی به این مسائل کودک را به فردی دنباله رو و فاقد هوش عملی تبدیل می کند. نکته این جاست که هر کودکی باید به توانمندی های مرتبط به سن خود برسد و این امر به توجه و آگاهی والدین و مربیان مهدکودک نیاز دارد. والدین باید بدانند هر رفتاری که با کودک خود دارند، ارتباط مستقیمی با آینده وی دارد. والدینی که وسواس زیادی روی کودک خود دارند، اغلب بچه های دست و پا چلفتی تربیت می کنند زیرا به وی اجازه تجربه کردن در زندگی نداده اند؛ بنابراین کودک اراده و قدرت تصمیم گیری ندارد و در بزرگسالی نیز دنباله رو خواهد بود.