دوست ندارم به مدرسه بروم
نوع شخصیت، عادات رفتاری و وابستگی شدید به مادر در بروز اضطراب جدایی کودک، هنگام رفتن به مدرسه موثر است. دوست ندارم به مدرسه بروم. میخواهم پیش مامانم بمانم. گریه میکنم و مقاومتی بینتیجه برای وارد نشدن به محیطی که سالهای پس از آن، زیباترین خاطرات من از تلاشی جمعی برای آموختن و شناختن دنیای اطرافم از آنجا شکل گرفت... اینها تصاویر حک شده آشنایی در کنج ذهن بسیاری از ماست.
اضطراب جدایی، احساسی است که نزدیک به نیمی از کودکان در سنین شش تا هفت سالگی هنگام رفتن به مدرسه تجربه میکنند. شاید بسیاری از والدین و به خصوص مادران ندانند نگرانی و اضطراب خود آنهاست که در بروز چنین حالت روانی در فرزندشان موثر است. دکتر سید هادی معتمدی، روانپزشک و عضو هیات علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی در گفت وگو با «جام جم» میگوید: ترس و اضطراب کودک، حالتی است که باید از سوی والدین جدی گرفته شود. هنگام بروز چنین حالتی به خصوص در روز اول مدرسه، والدین نباید کودک را با زور به مدرسه بفرستند. باید کنار او باشند، مانع از خستگی کودک بشوند و با کنترل اضطراب و تشویش خود به فرزندشان نیز آرامش ببخشند.
وابستگی شدید به مادر
این روزها فرستادن فرزند به مهدکودک از سه یا چهار سالگی اتفاقی است که تأثیرات مثبت آن در یادگیری روابط اجتماعی، نوبت پذیری، نظم و وقتشناسی بروز میکند، اما همچنان خانوادههایی هستند که ترجیح میدهند فرزندشان را در خانه نزد خودشان نگهدارند یا آنها را به مادربزرگ و پدربزرگ بسپارند. غافل از این که در چنین شرایطی شاید کودک از محبت بیشائبه مادر یا مادربزرگ برخوردار شود، اما برای ورود به اجتماع آماده نمیشود.دکتر معتمدی در این ارتباط میگوید: هر چقدر وابستگی کودک به مادرش زیادتر باشد جدایی از مادر برایش سخت تر میشود، به خصوص در دورهای زندگی میکنیم که تک فرزندی بسیار رایج شده و این مساله به وابستگی شدید کودک به مادر منجر شده است.
با این همه جالب است بدانید اضطراب کودک هنگام جدایی از مادر در بدو ورود به مدرسه، از آن جهت است که فکر میکند مادرش تنها میشود و ممکن است اتفاق بدی برایش بیفتد. این روانپزشک اضافه میکند: کاهش این وابستگی با همراهی مادر با کودک برای رفتن به مدرسه و ترک نکردن او طی یکی دو هفته اول رفتن کودک به مدرسه ممکن خواهد بود. برای این منظور بهتر است مادر در کلاس، دفتر مدرسه یا حتی بیرون از مدرسه و در خودرو، مدتی منتظر بماند تا در صورت بروز بیتابی در کودک در دسترس باشد.
همچنین بهتر است اولیای مدارس از وابستگی شدید کودک و بیقراری او هنگام جدایی از مادر اطلاع پیدا کنند. با وجود اتخاذ این تدابیر، اگر اضطراب کودک ادامه پیدا کند، بهتر است تحت مشاوره روانشناسی و در صورت لزوم دارودرمانی قرار بگیرد.
کودکانی با شخصیت و واکنشهای متفاوت
واقعیت آن است که کودکان به لحاظ ژنتیکی و ساختارهای شخصیتی باهم متفاوت هستند. برخی بسیار درونگرا و آرام و برخی برونگرا و پرتحرک هستند. برخی کودکان اجتماعی تر هستند، به همین دلیل به راحتی با محیطهای اجتماعی چون مهدکودک یا مدرسه کنار میآیند، اما برخی دیگر به دلایل مختلفی ازجمله ژنتیک یا تحت تأثیر شرایط ناآرام تربیتی در خانواده بسیار آسیبپذیر هستند و نمیتوانند خود را با محیطهای اجتماعی خارج از خانه تطبیق دهند.
دکتر معتمدی با اشاره به عادتهای رفتاری و تغذیهای کودک به عنوان عاملی موثر در بروز اضطراب جدایی میگوید: بسیاری از کودکان عادت دارند تا ظهر بخوابند و شبها تا دیروقت بیدار بمانند و همین طور عادات غذایی خاصی دارند و تغییر این عادتها با رفتن به مدرسه آنها را دچار تشویش و اضطراب میکند. در چنین شرایطی بهتر است والدین، حداقل یک ماه قبل از شروع مدارس، با تغییراتی در برنامه خواب و غذای کودک، او را برای رفتن به مدرسه آماده کنند.
آشنایی با محیط مدرسه قبل از مهر
خاطره اولین روز مدرسه با همراهی، آرامش و رفتار طبیعی والدین میتواند یکی از بهترین خاطرات زندگی کودک بشود. یعنی لزومی ندارد پدر و مادرها با اتفاقی چون مدرسه رفتن فرزندشان به عنوان رخدادی خاص برخورد کنند. تنها لازم است با حفظ آرامش در کنار فرزندشان باشند و نگذارند او دچار خستگی، تشویش و دل زدگی بشود. بسیاری از روانشناسان به والدین توصیه میکنند پیش از رسیدن فرزندشان به سن مدرسه به نشانههای احتمالی بیش فعالی، اضطراب، گوشهگیری، افسردگی، اختلال خواب، کم توجهی و بیاشتهایی در کودکشان توجه و آن را درمان کنند. دکتر معتمدی نیز با تاکید بر لزوم آشنا کردن کودک با محیط مدرسه، حداقل یکی دو هفته پیش از باز شدن مدارس میگوید: تأثیر اولیه مدرسه بر کودک، نقش مهمی بر عملکرد او در مدرسه دارد. این مساله حتی برای کودکانی که به مهدکودک رفتهاند نیز بسیار اهمیت دارد.
به این دلیل توصیه میشود فرصت آشنا شدن کودک با محیط مدرسه و کلاسها فراهم شود و اهمیت رفتن به مدرسه برای علمآموزی، تجربه روابط جمعی و دوستیابی برای کودک توضیح داده شود.وی ادامه میدهد: بهتر است کودک در صورت امکان با دوستان مشترک به مدرسه برود یا والدین فرزندشان را در یافتن دوست از طریق ارتباط گرفتن با سایر والدین کمک کنند. بیشک نوع رفتار اولیای مدرسه و معلمان نیز باید با کودک مضطرب متفاوت باشد، به طوری که در او آرامش و احساس امنیت بیشتری ایجاد شود.
فرزندمان را مضطرب نکنیم
کودکان از والدینشان برای هر رفتاری الگو میگیرند. پس اگر پدر و مادرها در صبح اولین روز مدرسه، کاملاطبیعی و بدون اضطراب رفتار کنند، یعنی با کودک بلند صحبت نکنند، دستش را نکشند یا او را برای زودتر رسیدن دچار اضطراب نکنند، کودک نیز با آرامش و بدون اضطراب با اتفاقی چون رفتن به مدرسه برخورد میکند.دکتر معتمدی به والدین توصیه میکند فرزندانشان را عادت دهند قبل از رفتن به مدرسه صبحانهای سبک و مقوی که در آن مواد قندی وجود داشته باشد، بخورند؛ چرا که احساس گرسنگی کودک را دچار خستگی و دل زدگی میکند.
با توجه به آنچه گفته شد، به نظر میرسد اولین روز مدرسه میتواند با اصلاح بسیاری از نکات رفتاری والدین و توجه به مشکلات جسمی و روحی فرزندان، بجز قدم گذاشتن در محیطی امن، معنای دیگری نداشته باشد.
نویسنده: پونه شیرازی