کاربرد و اصول بازی درمانی
بازی درمانی، اغلب برای درمان کودکان ناسازگار و کسانی که نسبت به حل مسائل مربوط به سازگاری مشکل دارند، استفاده میشود. بازی درمانی روشی است که به وسیله آن، ابزارهای طبیعی بیان حالت کودک، یعنی بازی، به عنوان متد درمانی وی به کار گرفته میشوند تا به کودک کمک کند فشارهای احساسی خویش را تحت کنترل قرار دهد.
همچنین این روش در مورد کودکان سه تا هشت ساله به کار میرود که مشکلات خانوادگی (مانند طلاق والدین) دارند، ناخن می جوند، دچار شب ادراریاند، اختلال رفتاری دارند، بیش فعالاند، در روابط گروهی موفق نیستند یا قربانی سوءاستفاده از کودکان شدهاند. درمانگرانی که از بازی درمانی استفاده میکنند، معتقدند این روش به کودک اجازه میدهد جهان را در مقیاسی کوچک تر با دستان خود بسازد و تحت نفوذ خود درآورد: کاری که در محیط پیرامون هر روز کودک امکان پذیر نیست.
در مقوله بازی درمانی، میتوان به دو نوع بازی درمانی فعال و غیرفعال اشاره کرد. نوعی از بازی که در آن به کودک تعدادی اسباب بازی انتخاب شده داده میشود و درمانگر خود جهت تشویق کودک برای به نمایش درآمدن صحنههای آسیب زای مشخصی، وارد بازی میشود، بازی درمانی فعال نامیده میشود.
بازی درمانی غیرفعال همزمان با بازی درمانی فعال گسترش یافته است و در بازی درمانی غیرفعال، درمانگر بازی کودک را محدود نمیکند، در عوض به نظر میرسد فقط در اتاق با کودک بنشیند و همان گونه که کودک محو در بازی است، درمانگر نیز به تدریج تلاش میکند بخشی از بازی کودک شود. کودک همیشه اجازه دارد بازی را رهبری کند، حتی اگر نهایتاً لازم باشد درمانگر چند مورد تجزیه و تحلیل ساده از رفتار را بیان کند.
به طور کلی بازی درمانگر غیرفعال معتقد است مهمترین عامل برای تغییر اختلال عاطفی کودک، قبول همراه با درک بیانات و احساسات کودک است. کودک قادر خواهد بود، احساس اضطراب، خصومت و ناامنی خود را با شتاب خاص خود از طریق بازی بیان کند. از آنجا که درمانگر غیرفعال به کودک اجازه انتخاب راه را میدهد، هیچ گونه محدودیتی در مورد چگونگی انتخاب اسباب بازیها برای کودک وجود ندارد.
کودک میتواند با هر نوع اسباب بازی که علاقه مند باشد بازی کند و محدود به بازی با خانواده عروسکی نیست. در نتیجه انتخابی چنین وسیع از اسباب بازیها و عکس العمل پذیرفته شده و غیرفعال درمانگر، لازم نیست همه بازیهای کودک دارای ارزش عاطفی و سمبلیک قوی باشند. نیمی از بازیها، اجرای مجدد فعالیتهای ساده تجربیات روزانه کودک هستند. در محیط بازی درمانی، کودک با وسایل و اسباب بازیهایی که گلچین شدهاند مشغول به بازی میشود و مربی بدون هیچ گونه اظهار عقیدهای، تنها به مشاهده عمیق رفتار و عملکرد و صحبتهای کودک میپردازد و به این ترتیب است که کودک احساسات پنهانش را به سطح میآورد تا بتواند با آنها روبه رو شده و بر آنها غلبه کند.
اصول اولیهای که درمانگران حین بازی درمانی رعایت میکنند:
- ترغیب نمیکنیم: مثلاً نمیگوییم «اطمينان دارم كه تو اين كار را انجام مي دهي».
- حمایت نمیکنیم: مثلاً نمیگوییم «من به تو كمك مي كنم تا تو اين كار را انجام دهي».
- فشار وارد نمیکنیم: مثلاً نمیگوییم «سعي كن مثل ديگران اين كار را انجام دهي».
- در اتاق بازی بچه آزاد است تا هر کاری که خواست انجام بدهد و هر بازی که انتخاب کرد، بکند. اولین مکالمه از سوی بچه شروع میشود و درمانگر، گفتار بچه را عیناً فقط با تغییر ضمایر و افعال به خودش برمی گرداند.
- اگر مکالماتی بین مربی و کودک در اتاق بازی انجام میشود نباید جلوتر از احساس کودک باشد چون این دخالت در تبیین احساس درونی کودک است. مثلاً کودک میگوید من در اینجا از انجام هیچ کاری نمیترسم و هرکاری که میخواهم انجام میدهم. مربی رو به کودک کرده و میگوید: تو اینجا از انجام هیچ کاری نمیترسی و هر کاری که دوست داری انجام میدهی (ولی در بیرون، مقررات به تو اجازه چنین کاری نمیدهند). این جمله واپسین در واقع دخالت در تبیین احساسات کودک است و نباید در اتاق بازی درمانی گفته شود.
- در مواقعی هم درمانگر نباید سکوت کند، مثلاً زمانی که کودک در شخصیت خود شک کرده و میگوید: «من خيلي عروسك بازي را دوست دارم، من هميشه دوست داشتم يك دختر بودم.» در چنین لحظهای مربی باید شخصیت و هویت کودک را برایش قطعی کرده و بگوید: «تو دوست داشتي دختر باشي در حالي كه يك پسري».
- در مواردی که کودک عمل تخریبی را در اتاق بازی انجام میدهد، رفتار مربی بسیار مهم است. اصولاً کودکان در چنین شرایطی به صورت مربی یا درمانگر نگاه میکنند تا عکس العمل او را دریابند. جملهای که درمانگر میتواند بگوید این است که: «تو فكر مي كردی من براي اين كار تو را سرزنش مي كنم، مگر نه؟» و مددجو میفهمد که شما در اینجا این کار را انجام نمیدهید، در حالی که آن کار غلط بوده است و شما نباید در آن مقطع مانع او شوید.