تاثیر آموزش هنر بر خلاقیت
برای گذر از عصراطلاعات و ورود به دنیای آینده میبایستی کودکان را توانمند، خلاق، ارتباط گر و مسلط به فناوریهای جدید روز تربیت کرد، آن چنان که دارای انگیزش بالا بوده و از شوق زندگی کردن برخوردارباشند تا بتوانند در دنیای پررقابت و پیچیده آینده تاب تحمل داشته و موفق شوند. اگر کودکان ما برای آینده تربیت نشوند، جوانان آینده ما در یک رقابت سخت دچار شکست شده وبا از دست دادن اعتماد به نفس خود به مشکلات روانی دچار خواهند شد و آنگاه ممکن است شاهد افتادن آنان در دام آسیبهای اجتماعی باشیم و چه بسا در آینده با موجی از عارضههای روانی در سطح جامعه روبرو شویم. برای لحظهای در گوشهای بنشینیم و چشمان خود را ببندیم و به دنیایی که در آن زندگی میکنیم بیاندیشیم. سرعت و شتاب زندگی و پدید آمدن تحولات شگفت انگیز از ویژگیهای عصر حاضر است و هر لحظه اتفاقی جدید در حال وقوع است و این اتفاقات همچون حلقههای زنجیر به یکدیگر متصل بوده و از دل زمان خارج میشوند. تولید علم و دانش چنان سرعتی به خود گرفته است که بارانی از اطلاعات بر روی سر انسانها فرو میریزد.
شبکه اینترنت که ریشههای گسترده فناوری اطلاعات را تشکیل میدهد با سرعتی شگفت انگیز به پیش میرود و هر نقطهای از کره زمین را تحت سیطره خود در میآورد و هر لحظه مغز یک انسان را به هزاران انسان دیگر مرتبط میکند و بدین وسیله او را در میان سیلاب اطلاعات رها میسازد. اگر تا دو دهه پیش به آدمی میآموختند که چگونه به کسب اطلاعات و گردآوری آن بپردازد. اکنون در پی آناند که به انسان بیاموزند که چگونه سدی بسازد تا از یورش سهمگین اطلاعات خود را ایمن سازد و تنها از آن میزان اطلاعات که نیاز واقعی اوست بهره مند شود. امروزه نوزادان متولد میشوند تا بتوانند آینده را مدیریت کنند و این رسالت سنگین بر عهده ماست تا آنان را برای آن دوران آماده نماییم. دورانی که انسان باید علاوه بر زندگی در محیط در حال تغییر، بتواند خلاقانه بیاندیشد و با ایجاد افکار نو به حل مشکلات بپردازد و با هنرمندی سکان کشتی زندگی خویش را در این دریای متلاطم به پیش ببرد. حال تصور کنید فردی ساعتها در حال نقاشی کردن است و به دور از هیاهوی دنیای امروز، در تخیل خود سیر میکند و گویی ذهن او در دریای آرام درون، قلابی را رها ساخته و ساعتها به دنبال یافتن چیزی تازه در دل این دریاست.
در این میان ممکن است پرنده ذهن او به آسمان پرواز کند و در جستجوی خالق خویش به سیر و سیاحت بپردازد و یا در دل اعماق دریای وجود به جستجوی درون خود بپردازد و هر لحظه تجربهای کسب کند و در این میان چه بسا اولین جرقههای خلاقیت پدیدار شده و زمینه ساز افکار نو گردد. هنر قادر است شرایطی را فراهم کند که آدمی بتواند به دور از هیاهو در میان زیباییها سیر کند و بدین وسیله به آرامش برسد و در کنار آن عمیقتر بیاندیشد. کودکان امروز، نیازمند هنرند تا در آینده با کمک آن بتوانند بهتر اندیشه نمایند. برای پی بردن به اهمیت هنر در بروز خلاقیت بهتر است تعریفی از خلاقیت داشته و سپس به بیان ویژگیهای فرد خلاق بپردازیم.
تعریف خلاقیت
بیان تعریفی جامع از خلاقیت کار سختی است و صاحبنظران تعاریف مختلفی ارائه کردهاند شاید سادهترین تعریفی که بتوان از خلاقیت داشت عبارت است از: " خلاقیت عبارت است از اینکه فردی فکری نو و متفاوت ارائه دهد."
"استیفن رابینز " خلاقیت را به معنای توانایی ترکیب اندیشهها و نظرات در یک روش منحصر به فرد با ایجاد پیوستگی بین آنان بیان میکند.
" گیلفورد " دانشمند آمریکایی خلاقیت را با تفکر واگرا (دست یافتن به رهیافتهای جدید برای مسائل) در مقابل تفکر همگرا (دست یافتن به پاسخ) مترادف دانسته است. افرادی که تفکر واگرا دارند در فکر و عمل خود با دیگران تفاوت دارند و از عرف و عادت دور شده و روشهای خلاق و جدید را به کار میبرند. برعکس کسانی که از این خصوصیت برخوردار نیستند تفکر همگرا دارند و در فکر و عمل خود از عرف و عادت پیروی میکنند.