بررسی رابطه بین هوش هیجانی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تیزهوش و عادی

 نویسندگان: فاطمه گلستان جهرمی

             مه سیما پورشهریاری

            علی اصغر اصغرنژاد فرید

مقدمه

در تمام نظام‌های تعلیم و تربیت، میزان پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان شاخص موفقیت در فعالیت‌های علمی و آموزشگاهی است. یکی از عوامل مهم در تعیین موفقیت تحصیلی هوش شناختی است که به وسیله هوش ۱ مورد سنجش قرار می‌گیرد. اگرچه نمره  آزمون هوش می‌تواند ملاک نسبتا خوبی برای تعیین موفقیت افراد باشد اما باید توجه داشت که این‌گونه آزمون‌ها قادر به اندازه‌گیری همه  جنبه‌های هوش نیستند. به طور کلی، آزمون‌های هوش بیشتر به سنجش توانایی درک امور انتزاعی می‌پردازند. چرنیس، (۲۰۰۲)۲، معتقد است از زمانی که مطالعه  هوش، آغاز شد بر جنبه‌های شناختی آن نظیر حافظه و حل مسأله تأکید شده است، و باتوجه به این‌که عوامل دیگری از جمله انگیزش، علاقه به تحصیل، محیط مناسب و غیره نیز در پیشرفت تحصیلی دخالت دارد، بنابراین با به دست آوردن هوش بهر با قاطعیت نمی‌توان در مورد موفقیت تحصیلی دانش‌آموزان نظر داد.استرنبرگ ۳، معتقد است که در گذشته، IQ به‌عنوان یکی از مهم‌ترین تعیین‌کننده‌های موفقیت در نظر گرفته می‌شد و در نتیجه در آموزش نیز بر تیزهوشی تحصیلی در شکل نمرات آموزشی تأکید می‌شد. اما اکنون تحقیقات نشان می‌دهد که IQ به تنهایی اندکی از پیشرفت در زندگی و کار را پیش‌بینی می‌کند (پون تنگ فت،۲۰۰۲)۴. در سال‌های اخیر گروه بیشتری از روان‌شناسان به این نتیجه رسیده‌اند که مفاهیم قدیمی هوشبهر تنها حیطه  محدودی از مهارت‌های کلامی و ریاضی را شامل می‌گردد این روانشناسان که استرن برگ و سالووی ۵ نیز از آن جمله‌اند، هوش را از نظر فراخ‌تری می‌نگرند. آنان کوشیده‌اند مفهوم هوش را دوباره تعریف کنند و این خط تحقیق بدانجا انجامیده است که نقش اساسی هوش هیجانی را مطرح سازند (پارسا،۱۳۸۰)

در سال ۱۹۹۰، مقاله‌ای توسط سالووی و مایر ۶ منتشر شد که در آن اصطلاح «هوش هیجانی» برای اولین بار استفاده شد. آنان ۱ را به‌عنوان توانایی درک و بیان هیجانات، استفاده از هیجانات و مدیریت آن تعریف کردند (سالووی و بیدل و دیتلیر و مایر به نقل از چرنیس ۲۰۰۲.( همچنین دکتر بار-اون (۲۰۰۵)۲ مفهوم هوش هیجانی-اجتماعی ESI 3 را مطرح کرده است که عملکردهای هیجانی و اجتماعی را که منجر به سلامت روانی و نهایتا موفقیت در تحصیل می‌شوند را اندازه‌گیری می‌کند. در الگو (۲۰۰۴)۴، معتقد است که نقش هوش هیجانی در پیشرفت تحصیلی باید بهتر درک شود. فاکتورهای غیرشناختی مثل هوش هیجانی مکمل یا افزایش دهنده  توانایی‌های شناختی دانش‌آموزان است. چرنیس (۲۰۰۲) نیز معتقد است که هیجانات و احساسات خوب به دانش‌آموزان کمک می‌کند تا بهترین توان را ارائه دهند. مطمئنا دانش‌آموزانی که بی‌انگیزه هستند و تفکرات منفی دارند، مشکلات بیشتری در رسیدن به توان خود نسبت به سایرین دارند.

مقاله کامل را از بخش پیوست دریافت کنید.

Submitted by Anonymous (تایید نشده) on س., 08/20/2013 - 11:36