بازی، رشد و خلاقیت کودک؛ از سنت تا دنیای مدرن

مقدمه

بازی یکی از بنیادی‌ترین نیازهای انسان است؛ نیازی که از نخستین سال‌های زندگی تا پایان عمر ادامه دارد، اما در هر دوره‌ی سنی شکلی متفاوت به خود می‌گیرد. کودکان پیش از دبستان بخش بزرگی از ساعات بیداری خود را صرف بازی می‌کنند. روان‌شناسان و جامعه‌شناسان بر این باورند که بازی نه‌تنها وسیله‌ای برای سرگرمی، بلکه راهی برای رشد شناختی، عاطفی، اجتماعی و فرهنگی کودک است.

دیدگاه‌های روان‌شناسی رشد درباره بازی

پژوهشگران از جمله ژان پیاژه بازی‌های کودک را در سه دسته‌ی اصلی قرار می‌دهند:

  1. بازی‌های حسی–حرکتی (تولد تا ۳ سالگی): در این دوره کودک از طریق حرکت دادن بدن، لمس، شنیدن و دیدن، جهان را کشف می‌کند. بستن دکمه لباس یا بند کفش برای او یک بازی مهم است، زیرا هماهنگی بین مغز و دست را تقویت می‌کند.

  2. بازی‌های تخیلی (۳ تا ۶ سالگی): کودک با استفاده از تخیل، تجربه‌های جدید می‌آفریند. همان تاب‌بازی که در ۲ سالگی برای حفظ تعادل بود، در ۴ سالگی به پرواز خیالی در آسمان تبدیل می‌شود.

  3. بازی‌های قاعده‌دار (۶ سال به بعد): کودک به رقابت، قوانین و نظم علاقه‌مند می‌شود. مسابقه دادن روی تاب یا بازی‌های گروهی با قواعد ساده در این سن جذابیت بیشتری دارد.

این سیر تکاملی نشان می‌دهد که هر نوع بازی زمینه‌ساز مرحله‌ی بعدی است. کودک اگر فرصت تجربه‌ی بازی‌های حسی–حرکتی را نداشته باشد، نمی‌تواند از بازی‌های تخیلی و سپس قاعده‌دار به خوبی بهره‌مند شود.

بازی‌های سنتی؛ میراث فرهنگی و آموزشی

بازی‌های سنتی برخاسته از فرهنگ و زندگی روزمره مردم‌اند. آن‌ها نه برای کسب جایزه یا پول، بلکه برای لذت و تعامل انسانی شکل گرفته‌اند. در این بازی‌ها، برنده و بازنده تفاوت زیادی ندارند و هدف اصلی لذت بردن از روند بازی است.

بسیاری از بازی‌های سنتی ریشه در مهارت‌های زندگی داشته‌اند؛ برای نمونه، بازی‌های مبتنی بر سوارکاری در میان عشایر یا پاس‌کاری با کیسه‌ی دانه در روستاهای ژاپن. این بازی‌ها علاوه بر سرگرمی، تمرینی برای زندگی روزمره نیز بوده‌اند.

بازی‌های مدرن و چالش‌ها

امروزه بازی‌های دیجیتال و رایانه‌ای جایگزین بخش بزرگی از بازی‌های سنتی شده‌اند. برخی از آن‌ها به رشد راهبردی و ذهنی کودک کمک می‌کنند، اما بسیاری نیز خشونت، رقابت افراطی و انزوا را ترویج می‌دهند. پژوهش‌ها نشان می‌دهد که وابستگی بیش از حد به بازی‌های مجازی می‌تواند پیوند کودک با طبیعت، خانواده و جامعه را کمرنگ کند.

تجربه‌ی ژاپن؛ پیوند سنت و مدرنیته

ژاپن با وجود صنعتی‌ترین کشور بودن، تلاش زیادی برای حفظ بازی‌های سنتی کرده است. انجمن‌هایی وجود دارند که هر هفته خیابانی را برای اجرای بازی‌های سنتی می‌بندند و کودکان همراه با والدین و پدربزرگ‌ـ‌مادربزرگ‌ها بازی می‌کنند. این تجربه نشان می‌دهد که سنت و مدرنیته می‌توانند در کنار هم قرار بگیرند و به غنای تربیتی کودک کمک کنند.

نتیجه‌گیری

کودکان از بازی انتظار شادی، لذت، تحرک، تعامل و نظم دارند. بازی‌های سنتی همچنان می‌توانند این نیازها را برآورده کنند و در کنار بازی‌های مدرن، تعادلی سالم به وجود آورند. اگر این بازی‌ها بازآفرینی و با شرایط امروز سازگار شوند، نه‌تنها ابزار رشد روانی و اجتماعی خواهند بود، بلکه بخشی از هویت فرهنگی نسل جدید را نیز زنده نگاه می‌دارند.

نویسنده
Submitted by Anonymous (تایید نشده) on ی., 05/12/2013 - 12:18