اختلال پردازش بینایی (VPD) در کودکان - بخش اول
اختلال در حس بینایی زمانی اتفاق میافتد که مغز در تجزیه و تفسیرِ ورودیِ بینایی، دچار مشکل میشود. اختلال در پردازش بینایی با نابینایی متفاوت است چون در این اختلال، چشم هیچ مشکلی ندارد و ممکن است دید فرد سالم و کامل باشد و همهی تستهای بینایی را به خوبی بگذراند اما نتواند بین دو شیء تفاوت بگذارد، یا مفهوم برخی از عبارتها و نشانههای روی یک صفحه را بفهمد.
مشکلات ناشی از اختلال پردازش بینایی در افراد مختلفِ مبتلا به این بیماری متفاوت است. حتی اگر دوقلوهای همسان نیز به اختلال پردازش بینایی مبتلا باشند، ممکن است هر کدام از آنها نشانههای متفاوتی را از این اختلال بروز دهند؛ برای مثال، ممکن است یکی از آنها در سنجیدن مسافت و دوری و نزدیکی افراد و اشیا مشکل داشته باشد و دیگری در ارزیابی رنگ و اندازهی اشیای پیرامون خود.
در اثر این اختلال، حس درک فضا برای فرد کمرنگ میشود، به طوری که ممکن است در مکانی که تقریبا هر روز از آنجا میگذرد گم شود، یا اینکه در حرکت کردن مشکل داشته باشد، چرا که تعیین هدف در حرکت، برای این افراد دشوار است. با اینکه هدف را خوب میبینند، در ذهن خود قادر به تفسیر و درک آن نیستند.
اختلال پردازش بینایی در طبقهی اختلالات یادگیری قرار نمیگیرد. ممکن است کودک مبتلا به VPD نشانههایی شبیه به کودکان مبتلا به اختلالهای نوشتارپریشی، خوانشپریشی و ADHD (کمبود توجه ناشی از بیشفعالی) و... را داشته باشد. بدین ترتیب، این اختلال بر روند یادگیری کودک اثر منفی میگذارد و یکی از دلایل افت تحصیلی فرد به حساب میآید. این اختلال معمولا سبب از بین رفتنِ اعتمادبهنفس و کاهش عملکرد سازندهی کودک در مدرسه میشود. این مشکلات دست به دست هم میدهند و شرایط را برای ادامهی تحصیل کودک سختتر میکنند.
بسیاری از اطلاعاتی که در کلاس درس به دانشآموزان منتقل میشود از راه حس بینایی است؛ در نتیجه، اختلال در این حس معمولا اثر منفیِ عمیقی بر یادگیری فرد میگذارد. ممکن است دانشآموز نتواند بر یک موضوع متمرکز شود چون مغزش به همهی اشیایی که در محدودهی بینایی اوست واکنش نشان میدهد، به گونهای که نمیتواند موضوع اصلی را از موضوعات فرعی جدا کند. ممکن است کودک مبتلا به VPD یک واژه را به صورت کلی ببیند ولی نتواند اجزای آن را تفکیک کند؛ یا ممکن است که حروف مختلف را به صورت جزئی درک کند ولی در جمعبندی آنها و تولید واژه ناتوان باشد. اینها همه به دلیل ناتوانی مغز کودک برای افتراق کل از جزء یا برعکس است. ممکن است این افراد یک جمله را چندین بار تکرار کنند یا آن را در صفحه گم کنند. تفاوت این اختلال با دیسلِکسیا در خواندن متنها این است که در دیسلکسیا، فرد قادر به خواندن متن نیست چون نمیتواند واجها را کنار هم بگذارد و واژه بسازد؛ ولی در اختلال پردازش بینایی، ممکن است فرد بتواند کلمه و واجهای آن را بخواند، ولی مفهومی از آن درک نمیکند چون پیامهای صحیح بینایی به مغز او میرسد ولی پردازش غلط مییابد. ولی اشکال این دو بیماری در بلندخوانی شبیه به هم است، چرا که در اختلال پردازش بینایی، اطلاعات اشتباه پردازش میشود و یا پردازش نمیشود؛ در نتیجه، این زنجیره به دستور مغز برای به حرکت درآمدن عضلات زبان و فک و سیستم تنفسی ختم میشود. در نهایت، افراد واژه یا جملهی خواندهشده با چشم را با صدای بلند میخوانند. اینجاست که اختلال مغز در دادنِ دستورِ صحیح آشکار میشود و ما شاهد مجموعهای از آواهای مبهم خواهیم بود که ربطی به خود متن ندارد. در دیسلکسیا نیز مغز فرد در هنگام بلند خواندن دچار این حالت میشود، اما منشاء این دو اختلال و سازوکارشان متفاوت است.
علاوه بر خواندن و نوشتن، درسهای دیگر کودکان، مانند تربیت بدنی، هنر و... نیز تحت تاثیر این اختلال قرار میگیرد. مثلا در درس تربیت بدنی، فرد نسبت به حرکات توپ واکنشی ندارد و یا نمیتواند خطوط اطراف زمین را تفسیر نماید، چون این خطوط برای او معنای متعارف خود را -که همان جداکنندهی زمین بازی از خارج است- ندارد؛ بنابراین پیدرپی دچار خطا میشود و به تدریج، با زیاد شدن سرزنش یا تمسخر همسالان، از ورزش و سایر فعالیتهای آموزشی کناره میگیرد. این دوری گزیدن از جمع، مانند نتیجهی همهی اختلالاتِ عصبیِ درماننشده، فرد را به سمت افسردگی و سوء مصرف الکل یا مواد مخدر و یا حتی افکار خودکشی سوق میدهد.
اختلال پردازش بینایی میتواند بر مهارتهای مورد نیاز برای زندگی روزمره، مانند به خاطر سپردن شمارهی تلفن و انجام دستورالعملها، نیز تاثیر بگذارد. برای مثال، ممکن است فرد مبتلا به VPD در حین رانندگی، چراغ قرمز را ببیند ولی مغز او این اتفاق را درست تفسیر نکند و در نتیجه، بدون توجه از چراغ قرمز عبور کند و باعث به خطر افتادن جان خود و دیگران شود.
انواع اختلال پردازش دیداری
شناخت و تفسیر محرکهای بینایی کار پیچیدهای است که توسط مغز انجام میشود و اختلال در این مسیر، جنبههای مختلفی را تحت تاثیر قرار میدهد. بنابراین، نشانههای این اختلال طیف گستردهای دارد. ممکن است کودک مبتلا به VPD با یک یا چند مورد زیر روبهرو شود:
1. اختلال فضایی:
به معنی مشکل در پردازش مکان و اشیا است. در این اختلال، پردازش شکل فضایی نمادها و حروف نیز برای مغز دشوار میشود. مثلا فرد در هنگام املا، حرف «ب» را به جای «پ» مینویسد؛ یا «ط» را به جای «ظ». علاوه بر این، او در خواندن نیز این نمادها را اشتباه میخواند، چرا که قادر به تمایز شکل فضایی آنها نیست. این اختلال میتواند بر مهارتهای مربوط به محاسبات ریاضی او نیز اثر بگذارد.
2. اختلال در تمایز بینایی:
در این اختلال، فرد توانایی تشخیص شیء از تصویر را ندارد. برای مثال، ممکن است او در یک نقاشی به دنبال اشیای واقعی باشد، یا اینکه اشیای واقعی و سهبُعدی را درون یک نقاشی تصور کند. این افراد مهارت تمایز بین اشیا، رنگها، اندازهها و موقعیتهای مختلف را (مثلا از لحاظ دور یا نزدیک بودن) ندارند.
3. اختلال در شناخت بینایی:
کودکی که با اختلال پردازش بینایی دستوپنجه نرم میکند، ممکن است در شناخت و نامگذاری اشیا و نمادها مشکل داشته باشد؛ مثلا او اعداد را میبیند ولی نمیتواند نام آنها را بگوید؛ یا نمادهای چهار عمل اصلی را درک نمیکند. در نتیجه، این افراد در ریاضیات دچار اختلال جدی و ریشهای هستند.
4. محدود شدن ذهن دیداری:
اگر كودكی در لحظه قادر به دیدن جسمی به صورت صد درصد نباشد، در صورت بردن نام آن جسم، مغز او با استفاده از دانستهها و خاطرات قبلی، آن را تصور میکند. ولی برای کودکانی که دچار اختلال پردازش دیداری از نوع «محدود شدن ذهن دیداری» هستند، از آنجا که حافظهی دیداری آنها هم مختل است (چون حافظه در پردازش حواس دخیل است)، اغلب با پدیدههای تکراری بهگونهای برخورد میکنند که گویا اولین بار است که این پدیده را میبینند. در نتیجه، به خاطر سپردن نمادها و حروف برای آنها بسیار دشوار است.
5. همراهی حرکت و بینایی:
اختلال در پردازش حس بینایی بر مهارتهای حرکتی فرد تاثیر میگذارد. این اختلال باعث میشود که کودک در ورزش کردن دچار اختلال شود، چرا که برای حرکت، هماهنگی اندامها و قوهی بینایی بسیار مهم است.
6. مشکلات جزء / کل:
کودکی که به VPD مبتلاست ممکن است در ایجاد ارتباط بین یک مجموعه و اجزای آن دچار مشکل شود. برای مثال، احتمالا او میتواند قطعات یک پازل را کنار هم بچیند ولی به دلیل نداشتن دید درستی از کل این پازل، مطمئناً این قطعات را در جاهای نادرست قرار خواهد داد. کودک هیچگاه ارتباط اجزا را با کل درک نمیکند؛ به همین خاطر، او در خواندن واجها و واژهها دچار مشکل میشود.
علل اختلال پردازش بینایی
قسمتی از مغز که مربوط به تفسیر محرکهای بینایی است، در پشت آن قرار دارد، ولی راههای عصبی که پیام بینایی را به این قسمت میرسانند در کل مغز پخش هستند. پژوهشها نشان داده است که بیشتر اختلالها در راههای عصبیِ انتقالدهندهی حس بینایی در همان قسمت خلفی مغز (لوب اُکسیپیتال) ایجاد میشود. دلیل این اتفاق هنوز ناشناخته است. راههای عصبی انتقالدهندهی حس بینایی از چشم فرد تا خلف مغز کشیده شدهاند ولی از این میان، فقط راههای عصبی خلف مغز دچار انسداد است. پژوهشگران به یک سری از نتایج اولیه رسیدهاند ولی هنوز در حال بررسیِ عوامل ایجادِ این نوع خاص از انسداد هستند. مشاهده شده است که اختلال پردازش بینایی در کودکانی که نارس (قبل از 28 هفتگی بارداری) به دنیا امدهاند، بیشتر است. بنابراین میتوان بین اختلال در شکلگیری مسیرهای قسمت خلفی مغز و تکامل ریه و در نتیجه اکسیژنرسانیِ مطلوب به این ناحیه، ارتباطی را متصور بود. مهمترین مشکل نوزادان نارس، نارسایی تنفسی است. بنابراین این احتمال وجود دارد که سلولهای لوب اکسیپیتال مغز نسبت به کمبود اکسیژن حساستر باشند و در نتیجه، با کاهش اکسیژن، بیشتر از بقیهی قسمتهای مغز صدمه ببینند.
در بسیاری از موارد مشاهده شده است که افراد مبتلا به VPD دارای سابقهی خانوادگیِ مثبت در مورد این نوع اختلال هستند. بنابراین، عامل ژنتیک و وراثت نیز در ایجاد این نوع انسداد در مجاری پیامرسان بینایی دخالت دارد.
از علتهای دیگر این اختلال میتوان به صدمات جدی مغزی اشاره کرد.
ادامه دارد...