نظام آموزشی و رشد خلاقیت در دانشآموزان
آموزش و پرورش با قرار گرفتن در عرصه تحولات پرشتاب جهان امروز، دستخوش تغییرات وسیعی شده است. لازمه ماندگاری در این عصر توجه به کیفیت نظام آموزشی است نظامی که در مسیر سفری به مقصد رشد، بالندگی، ارتقاء دانش و مهارت علمی سرمایههای این مرز و بوم قرار گرفته است و هرچه در این سفر به جلو میرود، تصمیمگیریها سریعتر، تعداد دانشآموزان زیادتر و دگرگونیها در یافتههای علمی و نیازهای علمی فراوانتر میشود. ما با انفجار دانش رو به رو هستیم و باید همسفران خود را نوآور، خلاق و دارای استقلال فکری بار آوریم و آنها را در محیطی قرار دهیم که آنها را خلاق بار آورد. این سرمایهها هستند که منجر به نوآوری، رشد و توسعه جامعه خواهند شد. بدینمنظور پنجره دانش را باید باز کرد و به تربیت نسلی خلاق پرداخت.
خلاقیت عبارت است از به کارگیری تواناییهای ذهنی به منظور دستیابی به یک اندیشه نو و تفکر جدید در هر زمینهای، که این امر خود پایه و اساس رسیدن به نوآوری در آن زمینه میباشد. همه افراد تمایل دارند نسبت به محیط زندگی خود شناخت داشته باشند تا بر اساس آن برای زندگی خود تصمیمی گرفته و تلاش نمایند. این خواسته منجر به ایجاد حس کنجکاوی و بوجود آمدن افرادی جستجوگر نسبت به پیرامون خود میشود که این امر در برگیرنده همان نیاز به خلاقیت و خلاق بودن در برخورد با موقعیتهای زندگی است.
آموزش و پرورش نقش مهمی در فراهم آوردن زمینه برای رشد خلاقیت دارد که در این خصوص میتواند با فراهم کردن موقعیت مناسب و آموزش درست استعدادها و تواناییهای افراد را شکوفا سازد. تربیت دانشآموز خلاق تنها به این منظور نیست که فقط بتواند یک اثر هنری خلق یا دست به اختراع جدیدی بزند، بلکه علاوه بر آن در برخورد با مسائل و مشکلات در زندگی شخصی و اجتماعی خود خلاقانه برخورد نماید. آنها باید بیاموزند در برخورد با مسائل مختلف تنها یک راه حل وجود ندارد و بتوانند در مواجهه با تنگناها یا در تصمیمگیریها خود راه حلها و موقعیتهای گوناگون را بررسی و بهترین آن را به کار ببرند، تا در کلیه مراحل زندگی اعم از زندگی تحصیلی، شغلی، ازدواج، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی رفتار خلاقانه داشته و تبدیل به یک شهروند حرفهای شوند.
تمام دانشآموزان میتوانند خلاق باشند، کسی که از نظر هوشی در سطح بالایی قرار دارد ملاکی برای خلاق بودن او نیست. باید شرایط مناسب فراهم باشد تا خلاقیت افراد بروز کند. در بروز خلاقیت علاوه بر عوامل فردی، عوامل اجتماعی و محیطی نقش بسزایی دارند. خلاقیت زمانی به وجود میآید که دانشآموز با یک موقعیت مبهم روبرو شود و با توجه به تجربیات قبلی، پشتکار فراوان و پیگیریهای مداوم به اقدام به حل آن مسئله کند. در اینجا دانش آموز بدون نظارت کامل باید به خلق ایدههای جدید و ارائه راه حلهای مختلف بپردازند.
از عواملی که در رشد خلاقیت بسیار تأثیر گذار هستند میتوان عوامل زیر را نام برد که همه آنها در این امر در تعامل با یکدیگر میباشند و تأثیر پذیر هستند:
نظام آموزشی:
باید فضای کافی برای ظهور خلاقیت را در سیاستگزاریهای آموزشی فراهم و آن را جزء محور فعالیتهای آموزشی نهادینه کند.
برنامهریزان:
هدفهای آموزشی را درجهت رشد خلاقیت دانش آموزان و متناسب با فلسفه اجتماعی و تربیتی حاکم بر جامعه تدوین کنند.
محتوای آموزشی:
نباید آموزشها تنها جنبه تجویزی و تحمیلی داشته باشند. توجه بیش از اندازه محتوای آموزشی ما به حفظیات مانع از بروز خلاقیت میشود. برنامهریزان درسی در تدوین محتوای دروس در جهت رشد این زمینه توجه کافی داشته باشند.
مدارس:
با فراهم آوردن امکانات لازم جهت ارائه آموزشهای مباحث درسی در خارج از محیط کلاس درس و در محیط واقعی و استفاده از معلمان خلاق و پذیرفتن ایدههای نو آنان و تشویق دانشآموز خلاق و رشد آنها زمینهساز این امر خواهند بود.
معلمان:
شخصیت معلم و روش تدریس او تأثیر بسزای در ایجاد این امر دارد. شاید بتوان گفت یک معلم خلاق روش تدریس خود را به گونهای انتخاب میکند که منجر به رشد خلاقیت دانش آموزان شود. چنین معلمی کلاسی پویا دارد و متناسب با هر مبحثی روش خاص بر میگزیند و آموزش خود را با طرح سوالاتی که بحث برانگیز هستند و منجر به تفکر در دانشآموز میشود، آغاز میکند و به جای اینکه شرایط را برای انتقال اطلاعت فراهم کند آنان را در موقعیتی قرار میدهد تا خود به جستجوی اطلاعات بپردازند.
همچنین ایدهها و نظرات دانش آموزان را پذیرا میباشد و برای هر فکری ارزش قائل است و از ایدههای دانش آموزان در هر مسئلهای استقبال میکند و آنها را تشویق مینماید. فراهم آوردن شرایطی که دانش آموزان به فعالیتهای گروهی ترغیب شوند، به تبادل افکار و نظریات خود بدون هیچگونه ترسی بپردازند، از عوامل مهم میباشند. میبایست دانشآموزان را به ارزشیابی در خصوص مطالب و مسائلی که میشنوند و میخوانند تشویق کرد و ساعتهایی را به بحثهای آزاد و گروهی اختصاص داد.
والدین:
والدین نقش بسزای در این امر دارند. خصوصاً قبل از شروع آموزش رسمی. والدینی که کودکان خود را به مطالعه کردن تشویق کردن و آنها را عادت میدهند و با فراهم آوردن شرایط مناسب، سهیم کردن آنها در ارائه راه حلها و نظرخواهی و پذیرفتن ایدههای نو، در رشد خلاقیت فرزندان خود تأثیر بسزایی دارند.
با فرارسیدن فصل تابستان میتوان زمینه را برای این امر فراهم کرد. این امر میتواند توسط دستاندر کاران آموزشی با برگزاری کارگاههای آموزشی، و ارائه برنامههای متناسب جهت بروز خلاقیت صورت پذیرد. کلاسهای هنری، هنرهای تجسمی، حجمسازی، مقاله نویسی، داستان نویسی و ... آموزشهایی هستند که منجر به بروز خلاقیت میشوند. البته میتوان برنامههای دیگری جهت خلاقت در مهارتهای زندگی و شیوه برخورد با موقعیتهای مختلف تدارک نمود. در آموزش مهارتهای زندگی مهمترین امر، آموزش حل مسئله و داشتن تفکر خلاق به دانش آموزان است که اجرا این امور خود مستلزم همکاری و همکفری متخصصان در این زمینه میباشد.
بهارک طالبلو- کارشناس ارشد برنامه ریزی آموزشی