تعلیم و تربیت در ایران به انحراف کشیده شده است
وزیر آموزش و پرورش ایران اذعان میکند که ناهمخوانی اهداف و ارزشها در محیط خانه و مدرسه، دانشآموزان را به محیط سوم سوق میدهد. او خواستار جایگزینی مهارت با رونویسی و تکالیف سنگین در مدارس شده است.
محمد بطحایی، وزیر آموزش و پرورش جمهوری اسلامی میگوید استفاده از کتابهای کمک آموزشی، سم مهلکی در دوران ابتدایی و سالهای دبستان هستند. او در مراسم آغاز هفته پیوند اولیاء و مربیان گفت: «دانشاموزان باید زندگی کردن را تمرین کنند و تکالیف دانش آموزان باید از رونویسی به مهارت محوری مبدل شود.»
او صدمه عدم همسویی خانه و مدرسه در تعلیم و تربیت دانش آموزان را «اصطکاک ارزشها» نامید و گفت: «اگر ارزشهای خانواده و مدرسه یکسان باشد تربیت با سرعت و اثربخشی بالایی انجام میشود: «این به آن معناست آنچه که در مدرسه مورد تشویق قرار میگیرد در خانه نیز مورد تشویق قرار گیرد. محیط خانه و مدرسه باید ارزشها و اهداف مشترکی داشته باشد، چرا که در غیر این صورت در مسیر تربیت اصطکاک ایجاد شده و دانشآموزان به سمت محیط سوم گرایش پیدا میکنند.»
او غیرهمسویی نهاد خانه و مدرسه را به زیان هر دو خواند و «مدیریت محیط سوم به ویژه با تغییرات فضای مجازی در سالهای اخیر» را دشوار نامید.
وزیر آموزش و پرورش یکی دیگر از مشکلات مدارس را تمرکز شدید در برنامه درسی دانست و افزود: «برنامهریزیها همواره از بالا ابلاغ میشود که این یکی از مشکلات آموزش و پرورش است.»
او با هشدار درباره اینکه نشانههای «خطر تربیتی» دانشآموزان را احاطه کرده، عنوان کرد: «دانشآموزان دچار آسیب آزمونها و کتابهای کمکآموزشی شدهاند در حالی که کتابهای آموزشی به ویژه برای مقطع دبستان سم مهلکی هستند، اما تبلیغات به گونهای است که گویا با این موضوع لجبازی میکنند.»
محمد بطحایی با صراحت گفت تعلیم و تربیت در ایران به انحراف کشیده شده و اصلاح آن صرفاً از یک وزیر و معاون و مدیرکل بر نمیآید.
کارشناسان حوزه آموزش میگویند حجم بالای کتابهای درسی، جذاب نبودن محتوای درسها و تکالیف سنگین، به خستگی و دلزدگی دانشآموز میانجامد. محیط بسیاری از مدارس نیز از نظر فضای سبز، نور و معماری، نشاط آفرین نیست. افزون بر این، کلاسها به شیوه سنتی و تکگویی معلم اداره میشوند و گفتوگو و تبادل جمعی در کلاسها وجود ندارد.
این کارشناسان یادآور میشوند که تکالیف زیاد و سیستم آموزشی امتحان محور، استرس زیادی به دانش آموز وارد میکند. مهمتر آن که دانش آموزان به دلیل آن که هیچ آموزش عملی نمیبینند، صرفاً مطالب را حفظ میکنند و درک عمیقی از آموختهها نمییابند.
واقعیتی که وزیر آموزش و پرورش به آن اذعان کرده، در سطوح آموزش عالی بیشتر نمود مییابد. تب و مسابقه مدرکگرایی و تعدد مراکز آموزش عالی بدون کیفیت، سیلی از دانشآموختگان فاقد مهارت را به اجتماع سرازیر میکند. علی ربیعی، وزیر سابق کار، این فارغالتحصیلان فاقد مهارت حرفهای را «کارگران دانشی» با انتظارات و تیپولوژی خاص مینامید.
حسن روحانی یک ماه قبل در روز گشایش مدارس از درونمایه کتابهای درسی انتقاد کرده و گفته بود: «در حالیکه ما باید دانشآموزان را حداقل برای ۱۲ سال آینده تربیت کنیم؛ کتابهای درسی ما دانشآموز را برای دیروز تربیت میکند نه برای فردا و حتی امروز».
رئیس جمهور ایران، آن روز به ضرورت اصلاح در نظام آموزشی اشاره کرد و افزود: «نحوه تدریس و اداره کلاس ما با همه تلاش معلمان نیاز به تحول جدید دارد. در پایان کار معلوم میشود که معلم، وزیر و دولت چقدر کار کردهاند و در پایان کار مشخص میشود که آیا ما یک نوجوان یا جوان مسئول ماهر علاقهمند به کار خلاق تحویل جامعه دادهایم یا تنها باعث شدهایم دانشآموزان حفظیاتی را که از یاد میرود حفظ کنند».