مشکلات انضباطی دانش آموزان
بیشتر مشکلات انضباطی دانش آموزان که در کلاس درس رخ میدهد، جزیی هستند، اما همین مشکلات جزیی باعث اختلال در نظم کلاس میشوند. در واقع بسیاری از این مشکلات مربوط به خارج از کلاس درس و خانواده است که معلم باید با مدیریت کارا و مؤثر این بی نظمیها و مشکلات را تا حدودی کاهش دهد. از جمله راههای مفید و مؤثر در کلاسداری، آموزش خودکنترلی و مسوولیت پذیری به دانش آموزان است.
خودکنترلی نه یک ویژگی ذاتی، بلکه حاصل یادگیری است.
از آنجا که تجربه روی رشد خودکنترلی تأثیر میگذارد، افراد در سنین مشابه ممکن است مقدار متفاوتی از این صفت (خودکنترلی) را داشته باشند. تردیدی نیست که برخی دانش آموزان در کنترل خودشان مشکل دارند و مواردی از بدرفتاریهای جزیی را از خود نشان میدهند. عکس العملی که معلم در برابر این مشکلات رفتاری از خود نشان میدهد میتواند در آموزش دانش آموزان برای انجام خودکنترلی مفید باشد. برخی پاسخهای معلمان میتواند باعث دستپاچگی، عصبانیت، خشم و حتی خصومت دانش آموزان شود. وقتی که این گونه رفتارها بروز میکند امکان ندارد دانش آموزان خودکنترلی را تمرین کنند و حتی این احتمال وجود دارد که آنان بدرفتاریهای بیشتر و جدیتری بروز دهند.
کمک به دانش آموز برای یادگیری خودکنترلی با معلم شروع میشود. معلمان باید به منظور اجرای خودکنترلی و غلبه بر مشکلات، برای دانش آموزان الگو شوند و بعلاوه باید مطمئن شوند که واقعاً به فکر کمک به دانش آموزان هستند.
ما از طریق آموزش مهارتهای خودکنترلی به دانش آموزان، آنها را قادر میسازیم تا به خاطر رفتارشان به خودشان بازخورد بدهند. ما به آنها آموزش میدهیم تا اعمالشان را مورد ارزشیابی و نظارت قرار دهند و به خاطر رفتار درستشان، به طور نظام مند به خودشان پاداش بدهند و به این ترتیب به آنان آموزش میدهیم زمانی که معلم به مدت طولانی کنار آنها نیست، به طور مؤثر عمل کنند. وقتی دانش آموزان از خودکنترلی رفتار استفاده میکنند، یعنی آنها در حال تقویت خودشان هستند. خودکنترلی نه تنها به آنها کمک میکند که رفتارهای مناسب را یاد بگیرند، بلکه به آنها اجازه میدهد تقویت رفتار مناسب را نیز بیاموزند. دانش آموزان به کمک خودکنترلی رفتارشان را کنترل میکنند و در نتیجه کمتر به حمایت بیرونی یعنی تقویت معلم یا والدین وابسته میشوند.
نقش تکلیف تحصیلی
شیوههای خودکنترلی رفتاری میتواند برای بهبود برخی رفتارهای مورد توجه والدین و مربیان به کار رود، از جمله رفتار مناسب با انجام تکلیف، رفتارهایی که باعث اختلال در پیشرفت تحصیلی دانش آموز میشود و رفتارهای مربوط به پیشرفت تحصیلی آنان. تحقیقات نشان داده است، خودکنترلی رفتاری در افزایش بروز رفتارهای مربوط به تکلیف و مانند اینها مفید و مؤثر است و زمانی که رفتارهای مناسب با انجام تکلیف دانش آموز افزایش مییابد، منطقی است که تکالیف تحصیلی را به طور موفقیت آمیز انجام دهد.
این گونه رفتارها برای کودکانی که تشخیص اختلال نقص توجه یا بیش فعالی دارند، اهمیت ویژه دارد. همچنین شیوههای خودکنترلی رفتاری میتواند موجب کاهش رفتارهایی شود که با شرایط یادگیری درست ناسازگارند. برای مثال دانش آموزی ممکن است یاد بگیرد که برای سرجای خود ماندن و بالا بردن دستش و با اجازه صحبت کردن، از خودکنترلی رفتاری استفاده کند.
وقتی خودکنترلی رفتار سبب افزایش رفتارهای سرجای خود ماندن و دست بالا بردن شود، رفتارهای خارج از جای خود بودن و بی موقع صحبت کردن خود به خود کاهش مییابد چرا که این نوع رفتار نمیتواند در یک زمان اتفاق بیفتد. شواهد نشان داده است، خودکنترلی رفتاری دانش آموز تأثیر بسزایی در افزایش دستاوردهای تحصیلی وی دارد و موجب افزایش پیشرفت دانش آموزمی شود. یکی از گامهای مهم برای خودکنترلی دانش آموزان، آموزش آنها برای بازبینی رفتارشان است. مطالعات متعدد نشان داده، آموزش دانش آموزان برای بازبینی رفتار خودشان در کمک به آنها برای تمرین خودکنترلی مؤثر است. امتیاز این تمرین این است که دانش آموز را از رفتارش آگاه میسازد و کنترل رفتار را به خود دانش آموز به جای کنترل معلم واگذار میکند و این امر معلم را از نقش اداره کننده دائم آزاد میکند.
نقش بی بدیل معلمان
معلمان نیز میتوانند از روشهایی برای کمک به دانش آموزان به منظور کنترل رفتارشان استفاده کنند. یکی از این روشها، ارائه برخی سؤالات شفاهی به دانش آموزان برای پرسیدن از خودشان است، زمانی که به تخلف از قوانین مدرسه وسوسه میشوند یا زمانی که آنها فکر میکنند در حال از دست دادن کنترلشان هستند. همچنین معلم میتواند به دانش آموزان برخی روشها را برای نگه داشتن اثرات مثبت و منفی ناشی از رفتارشان بگوید. برای نمونه دانش آموزی که بدون اجازه، مکرراً سوالاتی را مطرح میکند، تعداد زمانهایی که در طول روز بدون اجازه خواستن حرف می زند و تعداد دفعاتی را که از قوانین پیروی میکند، یادداشت میکند.
سپس این یادداشتها باید از سوی معلم و دانش آموز مورد بررسی قرار گیرند تا به دانش آموز فهمانده شود رفتارش خیلی بیشتر از آنچه او فکر میکرده، مخل کلاس است. این کار فرصتی برای دانش آموز جهت رشد رفتار مناسب فراهم میآورد. در حقیقت روشهای خودبازبینی پتانسیلهای زیادی برای کمک به دانش آموز دارد تا خودکنترلی را یاد بگیرد و به آنها مهارتهایی را که میتواند در موقعیتهای مختلف زندگی استفاده شود، آموزش میدهد.
از دیگر مزایای آموزش خودکنترلی رفتاری به دانش آموزان این است که دانش آموزان در فرآیند رشد باید یاد بگیرند، رفتارشان را حداقل تا حدی هدایت و نسبت به رفتارشان احساس مسوولیت کنند. شاید بتوان گفت یکی از اهداف مهم آموزش و پرورش این است که به دانش آموزان آموزش داده شود تا مسوولیت اعمال خود را بپذیرند، زیرا جامعهای که ما در آن زندگی میکنیم، انتظار دارد مدارس همان طور که خواندن و نوشتن را به کودکان آموزش میدهند، مسوولیت پذیری را نیز به کودکان بیاموزند تا به شهروندان مسوولیت پذیری تبدیل شوند.
تحقیقات نشان میدهند که در مدارس کارآمد برای دانش آموزان فرصتهای زیادی است تا عهده دار مسوولیت شوند و در تصمیم گیریها مشارکت کنند. مسوولیت دادن به دانش آموزان در آنها حس قدرت و تعلق به وجود میآورد و آنها احساس مهم بودن میکنند. واگذاری مسوولیت به دانش آموزان به آنها نشان میدهد که معلم نه تنها به تقسیم مسوولیت اعتماد دارد و به نظرات آنها احترام میگذارد، بلکه باعث احساس خوشایندی در آنها میشود. برای نمونه واگذاری برخی تکالیف به دانش آموزان، فرصت بیشتری را برای متمرکز شدن روی تکالیف مربوط به آموزش میدهد و علاوه بر این، خود دانش آموز نیز از کار و از کمک کردن احساس لذت و رضایت بیشتری میکند.
برای مدیریت بهتر کلاس درس
- با دانش آموزان دوستانه رفتار کنید.
- برخی رفتارهای بد دانش آموزان را نادیده بگیرید.
- از قدرت خود به عنوان معلم سوءاستفاده نکنید.
- به سخنان دانش آموزتان گوش دهید و از خود درک و همدردی نشان دهید.
- به جای تنبیه، به دنبال راه حلهای بهتر و موثرتری باشید.
- در صورت لزوم به دانش آموزان هشدار بدهید.
- رفتارهای خوب و شایسته دانش آموزان را هم در نظر داشته باشید.
- آرام و خونسرد و حرفهای برخورد کنید.
- دانش آموزان را در پیدا کردن راه حل مشکلاتشان یاری کنید.