کودکان به کاوش و جست و جو نیاز دارند
علم بدون پژوهش بی معناست و بسیاری فیلسوفان بر پایه پژوهشهای مختلف از تولید علم صحبت میکنند. این مسئله از ضرورتهای تحول نیز شمرده میشود به گونهای که تحقیق در زمینههای مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی زمینه برداشت گامهای بلند را در عرصههای دیگر فراهم میکند. دکتر نادر رازقی، جامعه شناس، پیشرفت علم را ملاک برتری دانسته و میگوید: دانش و پژوهش در سطوح مختلف فردی و اجتماعی موجب تمایز افراد میشود. دیده شده انسانهایی با علم و دانایی بیشتر، پیشرفت سریعتری در زندگیشان داشته و کشورهای با تحقیقات فراتر و بالطبع اطلاعات گستردهتر، تواناتر شمرده میشوند و به همین دلیل در عرصههای مختلف قدرت ابراز وجود بیشتری دارند.
نگاه به کشورهایی که تحول اطلاعات را باور داشته و تحولات اجتماعی را نوعی ارزش میدانند نشانگر آن است که اغلب بسیاری الزامات گسترش علم را تدوین کرده تا به دستاوردهای جدیدی طی پروژههایی عظیم دست پیدا کنند و به این ترتیب با رسیدن به استانداردها از سلطه دیگر کشورها خارج شده و بیش از گذشته به آرمانهای بشری نزدیک شوند. دکتر علی ملازمانی، روانشناس در رابطه با دیگر نقشهای پژوهش در اجتماع میگوید: حل بسیاری مسائل و مشکلات موجود در جامعه تنها با ارزیابی و تحقیق دست یافتنی است ضمن اینکه پژوهش، امکان گردآوری بسیاری از اطلاعات و متغیرهای آماری را فراهم کرده تا به واسطه آن راهکارهای مناسب برای رسیدن به هدفی مطلوب شناخته شود.
اگرچه آثار توسعه علم در رابطه با خودکفایی جامعه پررنگ است اما این مسئله شخصیت را تحت تأثیر قرار داده و متمایز میکند. تجزیه و تحلیل، قدرت مغز را برای حل مسائل افزایش داده و علاوه بر فرصت تجربه اندوزی بیشتر، اعتمادبه نفس را تقویت میکند. به گفته دکتر ملازمانی، افرادی که همواره در حال تلاش برای ارائه راهکار و پاسخ مناسب به سؤالهای پایان ناپذیر هستند اغلب از فکر و ذهن خلاقی برخوردار بوده و روحیه ایثارگری و فداکاری زیادی دارند زیرا به سبب شناخت واقعیتها و بررسیهای علمی از بسیاری منافع شخصی خود گذشته تا به اهداف جمعی برسند.
آشنایی با دنیای واقعی
پرسش و پاسخ، زیربنای پژوهش است و در حقیقت با پرسشگری این خصیصه در انسان نهادینه میشود لذا مدرسه و دانشگاه مهمترین مرکز توسعه علم شمرده میشود. تشویق دانش آموزان به تحقیق آنان را مجبور به جست وجوی حقیقت کرده و از حفظ کورکورانه مطالب دور میکند. این مسئله باعث درگیری بیشتر با مسائل زندگی شده و موجب تقویت روحیه کنجکاوی میشود. این در حالی است که به کارگیری ذهن برای یافتن راهکار و کشف روابط بین علت و معلول سبب شناخت عمیقتر از جهان پیرامون شده و زمینه دستیابی به واقعیات جدیدی را فراهم میکند.
به گفته دکتر رازقی، میزان اطلاعات معلم یا استاد نیز تأثیر بسزایی در پیشرفت دانشجویان دارد به گونهای که اگر هر استادی تنها به اطلاعات قبلی خود اکتفا نکند و همواره از مطالعات جدید در تدریس خود بهره ببرد و با ایجاد بسترهای مناسب دانشجویان را به انجام تحقیق سوق دهد، نه تنها انگیزه کشف واقعیات را در آنان به وجود آورده بلکه کمک زیادی به توسعه علم، اختراع و ابتکار کرده است. تحقیق و پژوهش نه تنها علم آموزی را برای دانشجویان آسانتر میکند بلکه موجب تقویت روحیه همکاری و همفکری شده و با افزایش کارایی سبب روبه رویی آنان با دنیای واقعی میشود.
پرورش روحیه کاوشگری
خانواده، مهمترین مهد پرورش روحیه کاوشگری است. از آنجا که کودکان و نوجوانان ذهن پویا و خلاقی دارند همواره درصدد کشف هستند. آنها اسباب بازیهای خود را قطعه قطعه کرده تا پاسخ سؤالات ذهن خود را دریابند به گفته دکتر ملازمانی، شکستن اسباب بازیها مقدمه رشد خلاقیت کودکانه است و آنها با این روش به دنبال پیدا کردن پاسخی برای پرسشهای خود هستند. این روحیه همان حس کاوشگری است که با کند و کاش شکوفا شده و شکل میگیرد بنابراین والدین نباید به دلیل هزینهای که برای اسباب بازی خرج کردهاند کودک را سرزنش کرده و مانع از شکل گیری نخستین پژوهشهای او در دنیای پیرامون خود شوند. وی توصیه میکند والدین اسباب بازیهایی با تنوع بیشتر ولی ارزان قیمتتر برای کودک خود تهیه کنند تا کودک اختیار کامل بر وسائل خود داشته باشد.
پرسش از کودک در رابطه با آنچه از ظاهر اسباب بازی خود دریافت کرده و آنچه که پس از متلاشی کردن قطعات دریافته، خلاقیت و نوآوری را در او پرورش میدهد ضمن اینکه کمک به او برای ترکیب قطعات اسباب بازیهای مختلف برای تهیه وسیلهای جدید، با تقویت اعتمادبه نفس، نگرانی کودکان را در آینده نسبت به تحقیق به میزان قابل توجهی کاهش میدهد. وی در ادامه میافزاید: حس کاوشگری کودکان با افزایش سن بیشتر میشود زیرا نوجوانان تمایل دارند خلاقیت بیشتری از خود نشان داده تا به واسطه آن هویت خود را شکل دهند. آنها به دنبال الگوبرداری به سمت افرادی که بتوانند نسبت به آن همانندسازی کنند گرایش پیدا میکنند. در این میان والدین مسئولیت پررنگتری پیدا کرده تا با کمک به فرزند خود، الگوی برتری را به او معرفی کنند. معرفی الگویی که در جامعه از ارزش علمی بیشتری برخوردار بوده و فرد برجستهای باشد باعث جهت گیری علمی نوجوانان شده و آنان را در پرورش استعدادهایشان یاری میکند.
وی در رابطه با تحقیقات دانش آموزی و همکاری والدین میافزاید: والدین هنگامی که کاردستی یا پژوهشی به کودک سپرده شده نباید آنها را تنها گذاشته و یا برعکس انجام آن را خود به عهده بگیرند. انجام این قبیل کارهای عملی توسط پدر یا مادر مانع از پرورش حس خلاقیت در نوجوانان شده و لذتی را برای دانش آموز به دنبال نخواهد داشت این در حالی است که تشویق کودک یا نوجوان برای ابداع و نوآوری، اعتمادبه نفس او را افزایش داده، انگیزهاش را برای کاوش بیشتر میافزاید و مانع از ترس او از جست وجو و تحقیق میشود.
به عقیده روانشناسان، تمایل والدین به مطالعه نیز بر گرایش فرزندان به آشنایی با زمینههای مختلف علمی را تقویت کرده و آنان را به نوآوری تشویق خواهد کرد. به عنوان مثال چنانچه والدین در خانه ساعاتی را به مرور کتب مختلف و فعالیتهای پژوهشی اختصاص دهند به همان نسبت فرزندان گرایش مثبتی به این مسئله خواهند داشت.
آموزک در رابطه با این موضوع، مقالهی زیر را پیشنهاد میدهد: