برتری های یادگیری کودکان در فضای باز

کودکان ناگزیرند در فضای باز باشند، زیرا در آن‌جا چیزهایی هست که به‌ آن نیازمندند. چیزهایی مانند هوای تازه، خورشید و روشنی روز. کودکان باید بیاموزند از فضای بیرون از خانه نترسند و به‌سادگی مانند آب، آن را بخشی از زندگی‌شان ببینند. آنان در فضای بیرون می‌توانند فعالیت بدنی بیش‌تری در سنجش با محیط خانه داشته باشند و سلامت و تندرست باقی بمانند. کودکان می‌توانند در محیطی آسوده و بدون ترس به‌ یاری بازی و تحرّک - که هر دو شیوه‌ی آسانی برای آموزش آنان است - به‌ یادگیری بپردازند. یکی از پدر و مادرهای شرکت‌کننده در پروژه‌ی برنت که در آن فعالیت در فضای باز تبلیغ می‌شد، آن را به زیبایی گزارش می‌کند و می‌گوید: «کودکم شاداب به خانه می‌آید نه ناامید.» (بیلتون و همکاران. 2005) «ناامید» به هنگامی اشاره دارد که کودکستان برای بازی کودکان در فضای بیرون، زمان کافی نمی‌گذارد و از دیدگاه ‌او «شاداب» هنگامی‌ست که کودکش از تجربه‌ی شادِ بازی در فضای بیرون به خانه برمی‌گردد.

کودکان کارهای فراوانی را که به آن‌ها پیشنهاد می‌کنیم انجام خواهند داد: چسباندن تکّه‌های کاغذ به کارت، کامل کردن کاربرگه‌ها، در فضای باز شتابان به این سو و آن سو دویدن و... اما انجام دادن این کارها از سوی کودکان به ‌این معنا نیست که‌ برای کودکان مناسب است. کودکان دلبسته‌ی تنقلات و تلویزیون هستند، اما این دلبستگی انگیزه نمی‌شود که این چیزها برای کودکان خوب باشد. همان گونه که کاتز و چارد استدلال می‌کنند: «هنگامی‌ که دو وجه هنجاری و حرکتی رشد در نظر گرفته شود، منطقی‌ نیست اشاره کنیم چون خردسالان می‌توانند آن را انجام دهند پس انجام دادن آن برای آن‌ها مناسب است. ما باید از کودکان پشتیبانی کنیم و مطمئن شویم آنان کاری که مناسب سن‌شان است را انجام می‌دهند، نه کارهایی که شاید به‌ آن‌ها آسیب برساند. برای کودکان، به‌ویژه خردسالان، در فضای آزاد بودن و در فعالیت‌‌های مهمِ آن درگیر شدن مناسب است. موضوع، ثابت کردن این نیست که فضای آزاد بهتر از محیط خانه ‌است، زیرا هر دو محیط برای آنان سودمند است. آگاهی از این نکته که در فضای آزاد بودن بخشی از زندگی‌ست و برتری‌های زیستی، روانی، بدنی، اجتماعی و... را برای ما دربر دارد هدف این جستار است.

لزوم حضور کودکان در فضای باز

پلگرینی می‌گوید: انتقادِ همیشگی از دبستان‌ها این است که در آن‌جا نیازهای احساسی و اجتماعی كودكان دیده نمی‌شود، و تنها بر جنبه‌های گوناگون نیازهای شناختی كودكان تأكید می‌شود... به نظر من وظیفه‌ی دبستان‌ها آموزشِ شهروندان شایسته‌ است. شهروندان شایسته باید رفتاری دوستانه، حس همكاری و باسواد و حسابگر داشته باشند. آیا دبستان‌ها با داشتن دانش‌آموزانی باسواد و حسابگر اما بزهكار، می‌توانند موفق باشند؟

در سایت هدهد بخوانید: ارتباط با طبیعت و تاثیر آن بر رشد کودکان

محیطِ باز، تجربه‌ای آموزشی و اجتماعی‌ست. جایی كه بازی‌های كودكانه انجام می‌شود، در كنار یادگیری، گفت‌وگو و تبادل نظرِ بسیاری رخ می‌دهد. آسن و واترز (2006) بر این باورند كه یادگیری دو بخش‌ رسمی و غیررسمی‌ دارد و هر چه کودکان خردسال‌تر باشند، آموزش آنان باید غیررسمی‌تر باشد. كودكان به‌ یاری بازی، رویارویی اجتماعی، فعالیت‌‌های روزانه و شرایط نگه‌داری‌شان آموزش می‌بینند این شرایط در فضای باز نیز می‌تواند فراهم شود.

بازی کودک در محیط باز

تصویر 1.1: بازی در محیطِ باز، ابزارِ بازی اجتماعی.

بودنِ كودكان در محیط باز

آمارها نمایانگر این واقعیت‌اند كه کودکان كم‌تر از گذشته در محیط باز به‌سر می‌برند. در سال‌های 6 - 1985، 21 درصد از كودكان 5 تا 10 ساله به تنهایی به دبستان می‌رفتند، در سال 2005 این آمار به 6 درصد كاهش یافت. در سال 1971 در انگلستان، 80 درصد کودکان 7 تا 8 ساله ‌اجازه داشتند بدون همراهی بزرگ‌ترها به دبستان بروند، این آمار در سال 1990 به 9 درصد كاهش یافت. گروهی از پژوهشگران همچنین به بررسی فعالیت‌‌های دیگری كه کودکان به تنهایی در فضای باز انجام می‌دادند مانند: گذر از خیابان، استفاده‌ از اتوبوس، دوچرخه‌سواری در خیابان و بیرون از خانه بودن در شب پرداختند. آمارها نشان می‌دهد کودکان در سنجش با سال 1971 آزادی كم‌تری داشته‌اند. جالب است كه پژوهشگران دریافته‌اند كودكان در سال 1990 در آلمان، آزادی بیش‌تری به زمان همسان آن در انگلستان داشته‌اند.

در سایت آموزک بخوانید: کدام بهتر است: بازی در فضای بسته یا بازی در فضای باز؟

ترس از آسیب یا مرگِ کودکان در برخورد با خودروهای کوچک و بزرگ، پدر و مادرها را وامی‌دارد از بازی کودکان‌شان در بیرون از وقتِ دبستان و فضای باز پیش‌گیری كنند. ترس از رُبوده شدن یا خطرهای پیش‌بینی نشده برای کودکان، دلایل دیگر پدر و مادرها برای جلوگیری از بودن کودکان در فضای باز است. ویژگی‌های اعتیادآور فناوری‌هایی مانند بازی‌های رایانه‌ای و تجهیزات الكترونیكی، انگیزه شده‌ است کودکان همه‌ی ساعت‌‌های روز را در خانه بگذرانند، مگر آن كه پدر و مادر، به زور، آن‌ها را به فضای باز ببرند. چون شاید کودکان به باغچه‌ها آسیب بزنند، به‌ آن‌ها اجازه‌ی استفاده ‌از باغچه‌ها داده نمی‌شود، هرچند برخی از كودكان به محیطِ بازِ ویژه‌ای نیز دسترسی ندارند. خودروها آزادی بزرگ‌سالان را فراهم كرده‌ است ولی كودكان را محدودتر می‌سازند. با بودن خودروها می‌توان مطمئن شد كه کودکان به فضای باز دسترسی ندارند و بدون همراهی بزرگ ترها نمی‌توان آن‌ها را به دبستان رساند. کودکان را با تصمیم بزرگترها به تیم‌های فوتبال، باله و ژیمناستیک می‌فرستند. در حالی كه پیش از آن، کودکان خودشان درباره‌ی فعالیت‌‌ها و بازی‌های‌شان تصمیم می‌گرفتند. برای دیگر بچه‌ها، به‌ویژه نوجوانان، روپوش و یونیفورم مدرسه «دست‌وپاگیر» است و چون زود سردشان می‌شود، سبب می شود از محیطِ باز دوری كنند. برخی كودكان با داشتن بزرگ‌سالانِ كم طاقت كه آنان را پُر سروصدا و مزاحم می‌خوانند، به خانه‌ها و اتاق‌ها رانده می‌شوند. برخی از کودکان آن‌چنان از تهدیدهای بزرگ‌ترها درباره‌ی محیطِ باز می‌ترسند كه تصمیم می‌گیرند از این محیط كه آكنده از خطر است، چشم‌پوشی کنند. همه‌ی این نشانه‌ها گویای آن است كه کودکان كم‌تر از گذشته به فضای باز می‌روند و در این باره دیدگاهی منفی می‌سازند.

بازی های کامپیوتری و کودکان

پژوهشی همه جانبه كه داده‌های آن با بهره‌گیری از یادداشت‌‌های روزانه، و افزارهایی مانند جی پی اس و پرسش‌های كنترل‌كننده‌ی فعالیت‌‌های گردآوری شده، به بررسی حركت مستقل کودکان 8 تا 11 ساله در محلّه‌ها پرداخته‌است. دستاوردهای این پژوهش چنین است:

  • به پسربچه‌ها بیش‌تر از دختربچه‌ها اجازه‌ی شركت در مسافرت‌‌ها داده می‌شود. مگر این كه فعالیت‌‌ها برای دختربچه‌ها سازماندهی شده باشد.
  • کودکانی كه اجازه‌ی تنها بیرون رفتن از خانه را داشتند، بیش‌تر از کودکانی كه چنین اجازه‌ای نداشتند، محیط‌های گوناگون را دیده بودند.
  • از هر 3 كودكی كه اجازه‌ی بودن در فضای باز را داشتند، 2 كودک در آخر هفته بیش از 3 ساعت، و كم‌تر از نیمی از آن‌ها در طی هفته بیش از 3 ساعت بیرون از خانه بودند.
  • کودکانی كه بدون همراهی بزرگ‌ترها بیرون از خانه بوده‌اند، فعالیت بیش‌تری داشته‌اند.
  • کودکانی كه بدون همراهی بزرگ‌ترها بیرون از خانه بوده‌اند، بیش‌تر به خانه‌ی دوست‌شان رفته‌اند.
  • کودکان هنگام راه رفتنِ بدون بزرگ‌سالان، آرام‌تر از هنگامی که همراه آنان هستند گام برمی‌دارند. اما پسربچه‌ها با آن كه آهسته‌تر راه می‌رفتند، كالری بیش‌تری سوزانده‌اند، زیرا گاهی حركت‌‌های پُرشتاب، ناگهانی و خشن داشته، تغییر مسیر داده‌ و با بازی، حركت کرده‌اند.
  • هنگامی كه دختربچه‌ها با کودکان دیگر و بدون بزرگ‌ترها راه می‌روند، كُند گام برمی‌دارند. شاید به این دلیل كه بیش‌تر از پسربچه‌ها باهم حرف می‌زده‌اند.

فعالیت‌‌هایی مانند پیاده‌رویِ کودک تا دبستان بدون همراهی بزرگ‌سالان، شاید دستاوردهایی مانند داشتن ارتباط اجتماعی، دیدن مردم و مکان‌ها و فعالیت‌‌های بیش‌تر را در پی داشته باشد كه تا كنون آن‌ها را نادیده گرفته‌ایم. پژوهش بر پایه‌ی پیاده ‍رویِ کودک تا دبستان، بیانگر اهمیّت بررسی دقیق كودكان است. شاید بگوییم چیزی نیست، تنها رفتن و برگشتن از دبستان است، اما پژوهش‌ها نشان می‌دهد رفتارِ جزئی کودکان تغییر می‌كند. هنگام رفتن و برگشتن از دبستان، حالت‌‌های راه رفتن دختربچه‌ها و پسربچه‌ها یکسان نیست و آنان ناهمسان راه می‌روند: کودکان هنگام رفتن به دبستان حركت‌‌های مارپیچِ بیش‌تری در سنجش با هنگام بازگشت‌شان دارند. شاید دلیل آن خستگی آن‌ها هنگام عصر باشد. پسربچه‌ها در سنجش با دختربچه‌ها تحرک بیش‌تری دارند و دلیلش علاقه‌ی آن‌ها به جَست‌وخیز است. اگر کودکان كم‌تر شانس تنها رفتن به دبستان را پیدا کنند، نتیجه اش جز فعالیت كم‌تر، فرصت اندک بودن با دوستان، نداشتن ارتباط اجتماعی و از دست دادن شانس دیدن جاهای نو خواهد بود. با آن كه موضوع ما با کودکان كوچک‌تر پیوند دارد، اما این پژوهش نشان می‌دهد كودكان در واکنش به محیطی كه در آن هستند رفتارهای گوناگونی دارند. در این پژوهش ما تنها بیننده بوده‌ایم و این پژوهش هیچ گمانه‌ای در پی ندارد. این پژوهش‌ها نشان می‌دهد آن‌چه كودكان هنگام همراهی بزرگ‌سالان از دست می‌دهند ما باید در محیط باز برای آنان فراهم کنیم.

دیگر تصاویر
ویراستار
مسعود میرعلایی
نویسنده
Submitted by editor69 on ی., 05/28/2023 - 13:16