افسردگی در نوجوانان، نشانه‌های آن و درمان‌اش

امروزه بیماری افسردگی در نوجوانان، بیشتر گسترش یافته است. پژوهش‌ها نشان می‌دهد بیش از 15 درصد کودکان و نوجوانان دچار افسردگی هستند. این موضوع یکی مهم‌ترین نگرانی‌های پدران و مادران در جامعه‌های مختلف، چه سنتی و چه مدرن، است. از نظر پزشکی، افسردگی در نوجوانان با افسردگی در بزرگسالان تفاوت ندارد؛ ولی به دلیل چالش‌های ویژهٔ سال‌های نوجوانی مثل بحران رشد و بلوغ جسمی، تغییرات هورمونی ناشی از بلوغ جنسی، فشارها و آزارهای هم‌سالان و ... افسردگی در نوجوان با نشانه‌های خاصی بروز می‌یابد.

افسردگی همراه خود فشار، اضطراب و حتی فکر خودکشی می‌آورد. با توجه به حساسیت دورهٔ نوجوانی، بروز افسردگی در نوجوانان خطرناک‌تر است؛ چون دراین سن، زندگی آیندهٔ فرد از لحاظ تحصیلی و اجتماعی بنیان نهاده می‌شود.

پژوهش‌ها نشان می‌دهد افرادی که در نوجوانی به افسردگی دچار شده‌اند، در زندگی شغلی، خانوادگی و اجتماعی آینده به مشکلات فراوانی دچار می‌شوند. بنابراین با بروز نخستین نشانه‌های افسردگی در نوجوانان باید به درمان این افراد فکر کنیم.

افسردگی در نوجوانان، نشانه‌های آن و درمان‌اش

علت‌های احتمالی افسردگی نوجوانان

 دلیل شناخته‌شده‌ای برای افسردگی نوجوانان وجود ندارد؛ ولی پژوهش‌گران این موارد را در بروز افسردگی مؤثر می‌دانند:

  • تفاوت در ساختار مغز

پژوهش‌ها نشان می‌دهد که ساختار مغز نوجوانان با مغز بزرگسالان متفاوت است؛ مثلاً مواد شیمیایی مغزی که وظیفهٔ رساندن پیام‌های مغز را دارند، در نوجوانان با بزرگسالان تفاوت دارد؛ از طرفی میزان این مواد در مغزِ نوجوانان افسرده نسبت به نوجوانان سالم تغییر کرده است. از آنجا که این انتقال‌دهنده‌های عصبی بر ایجاد خلق‌وخوی انسان اثر می‌گذارد، تغییر میزان آنها سبب تغییر خلق‌وخوی افراد می‌شود.

  • پیشآمدهای ناگوار

سازوکارهای دفاعی روانی در کودکان و نوجوانان هنوز به خوبی شکل نگرفته است؛ بنابراین در برابر کوچکترین ناگواری‌ها به تنش و اضطراب دچار می‌شوند؛ برای مثال آزارهای جسمی، جنسی و روانی در کودکان می‌تواند بر مغز آنها اثر بگذارد و رفته‌رفته آنان را به سوی افسردگی سوق دهد.
 

  • سابقهٔ ژنتیکی و خانوادگی

پژوهش‌ها نشان داده است کودکان و نوجوانانی که یکی از خویشاوندان نزدیک آنها، به‌خصوص پدر و مادر، دچار افسردگی هستند، احتمال دارد بیشتر به افسردگی مبتلا شوند؛ بنابراین زمینهٔ ژنتیکی و ارثی در این بیماری بسیار مهم است.
 

  • نگرش‌ها و باورهای منفیِ آموخته‌شده

نوجوانانی که پدر و مادر و نزدیکان‌شان، پیوسته به آن‌ها با بدبینی نگاه می‌کنند و همواره آن‌ها را به خاطر کارهایی که انجام می‌دهند سرزنش می‌کنند، معمولاً زودتر احساس درماندگی می‌کنند؛ زیرا آنها به‌جای اینکه بیاموزند چگونه بر چالش‌های زندگی خود چیره شوند نسبت به خود احساس ناخشنودی پیدا می‌کنند و به همین دلیل اعتمادبه‌نفس کافی را برای رویارویی با مشکلات ندارند و به سوی انزوا و افسردگی کشیده می‌شوند.

نشانه‌های افسردگی نوجوانان

ممکن است تشخیص نشانه‌های افسردگی برای والدین دشوار باشد. زیرا گاهی این نشانه‌ها با نشانه‌های بلوغ جنسی در نوجوانان اشتباه گرفته می‌شود. پدر و مادر باید بدانند که افسردگی با احساس خستگی یا بی‌میلی نسبت به مدرسه، تفاوت دارد. موارد زیر، برخی از مهم‌ترین نشانه‌های افسردگی در نوجوانان هستنند:

  • احساس غمگینی، تحریک‌پذیری و بغض و گریهٔ نسبتاً زیاد و غیرطبیعی؛
  • تغییر در اشتها و وزن؛
  • بی‌علاقگی به کارهایی که نوجوان قبلاٌ به آن‌ها میل داشته است؛
  • کم شدن انرژی؛
  • مشکل در تمرکز؛
  • احساس گناه و بی‌ارزش پنداشتن خود؛
  • تغییرات آشکار در عادت‌های خواب.
  • شکایت مرتب از بی‌حوصلگی
  • صحبت کردن دربارهٔ خودکشی
  • کناره‌گیری از دوستان یا کارهای مدرسه
  • افت تحصیلی آشکار

برخی از این موارد ممکن است همیشه نشانهٔ افسردگی نباشند؛ مثلاً تغییر اشتها در اواخر دورهٔ رشد نوجوانان طبیعی است؛ خصوصاً در نوجوانانی که ورزش می‌کنند. با این حال چون افسردگیِ نوجوانی در آیندهٔ فرد اثر جدی بر جای می‌گذارد، بهتر است با دقت و جدیت بیش‌تری به این نشانه‌ها در نوجوان نگاه کنید.

پیش‌گیری از خودکشی در نوجوانان

اگر فکر می‌کنید که ممکن است نوجوان شما به خود آسیب بزند بهتر است این کارها را انجام دهید:

  • هرگونه سلاح گرم و سرد و یا موادی را که ممکن است نوجوان با استفاده از آن‌ها به خود آسیب بزند و خود را مسموم کند، از دسترس او دور کنید؛ به‌خصوص ابزارهایی که نوجوان در صحبت‌هایش گاهی به آن‌ها اشاره کرده است. بدانید حرف زدن از شیوهٔ خودکشی خود یا شیوهٔ خودکشی افراد دیگر، نشانهٔ این است که فرد به خودکشی و روش آن فکر می‌کند.
  • وقتی نوجوان شما از خودکشی حرف می‌زند، به حرف‌هایش گوش کنید و قضاوت نکنید. با او بحث نکنید، او را تهدید نکنید و فریاد نزنید. بدانید که افسردگی یک بیماریِ درمان‌پذیر است که بیشتر بر اثر اختلالات مغزی و تغییر میزان آنزیم‌ها و مواد مغزی بروز می‌کند و یک پیش‌آمد روانی اختیاری و انتخابی نیست. پس فرزند شما در بروز این نشانه‌ها نقشی ندارد و نگرش شما به افسردگی باید شبیه نگرش شما به بیماری‌های دیگر مثل بیماری‌های قلبی و کلیوی... باشد و حتی به بیماری افسردگی، بیش‌تر توجه کنید.
  • شماره‌های تماس با اورژانس و بیمارستان محل خود را در دسترس خود بگذارید.
  • در صورت اقدام به خودکشی فرزندتان، تا رسیدن کمک پیش او بمانید. این کار سبب می‌شود که مانع ادامهٔ کار او شوید.
     

خودکشی و افسردگی در نوجوانان

تشخیص افسردگی نوجوانان

راه اصلی تشخیص افسردگی، مراجعه به یک روانپزشک است. پزشک با پرسش‌هایی که از فرزند شما می‌پرسد، نشانه‌های افسردگی را از نشانه‌های اختلالات دیگر تمیز می‌دهد و همچنین به علت افسردگی فرزند شما پی‌می‌برد.

در کتاب مرجع روانپزشکی (DSM-5)، معیارهایی برای بیماری افسردگی آمده است. اگر فرزند شما بیش از دو هفته به طور مستمر، دست‌کم پنج تا از معیارهای زیر را داشته باشد، به احتمال زیاد افسرده است:

  1.  روحیهٔ افسرده و خسته در بیشتر روز؛
  2. کم شدن توانایی تمرکز و تفکر؛
  3. کم‌علاقگی به افراد دیگر و یا حتی بیزاری از آن‌ها؛
  4. احساس بی‌ارزش بودن و یا احساس گناه‌کار بودن؛
  5. بی‌خوابی یا خواب زیاد؛
  6. فکر کردن زیاد و مداوم به مرگ؛
  7. کاهش یا افزایش ناخواستهٔ وزن؛

نکتهٔ مهم این است که باید ابتدا نوجوان از نظر ابتلا به بیماری‌های جسمی معاینه شود چون برخی از این بیماری‌ها می‌توانند سبب بروز نشانه‌هایی شبیه نشانه‌های افسردگی شوند؛ برای مثال کم خونی، به‌خصوص در دختران، ممکن است نشانه‌هایی شبیه به نشانه‌های افسردگی بروز دهد. پزشک فرزندتان ابتدا او را از لحاظ ابتلا به بیماری‌های جسمی معاینه می‌کند و سپس از او آزمون‌های روانشناسی، به شیوه پرسش و پاسخ، می‌گیرد.

درمان افسردگی نوجوانان

 افسردگی علت مشخصی ندارد؛ بنابراین یک روش درمان وجود ندارد که بتواند به همهٔ کسانی که دچار افسردگی‌اند کمک کند. درواقع یافتن روش درمانی مناسب بیشتر به صورت آزمون و خطا است. پزشک بر اساس تشخیص اولیه، درمان فرزندتان را آغاز می‌کند و با پیگیری مداوم به بهترین درمان می‌رسد؛ بنابراین تعیین اینکه کدام روش درمانی نتیجهٔ بهتری می‌دهد، ممکن است زمان‌بر باشد.

دارو

برای کاهش نشانه‌های افسردگی، رده‌های مختلفی از داروها ساخته شده‌اند. پدر و مادر باید توجه داشته باشند برخی از حالت‌های نوجوان ممکن است بر اثر عوارض جانبی داروها باشد؛ بنابراین باید از پزشک عوارض جانبیِ داروهای تجویزشده را بپرسند تا در صورت بروز این عوارض، دوباره به پزشک مراجعه کنند و او در صورت نیاز، دارو را تغییر دهد یا میزان آن را کاهش دهد.

روان‌درمانی

توصیه می‌کنیم فرزندتان را پیش از یا هم‌زمان با آغاز درمان دارویی، به متخصص بهداشت روان نشان دهید. روان‌درمانی انواع مختلفی دارد که در زیر به برخی از آنها اشاره می‌کنیم:

  • گفتوگو درمانی: این شیوه، متداول‌ترین نوعِ روان‌درمانی است. در این جلسات، مشاور با بیمار دربارهٔ زندگی او حرف می‌زند و به بیمار اجازه می‌دهد با سخن گفتن، فشار روانی روی خود را کم کند؛ زیرا یکی از مهم‌ترین عوامل بروز افسردگی در همهٔ سنین، نبود هم‌صحبتی است که بدون قضاوت و تحقیر و حتی بدون تلاش کردن برای ارائهٔ راهکار، فقط به سخنان فرد گوش کند. در صورتی که پدر و مادر و اعضای خانواده، افراد مناسبی برای این کار نباشند، مشاور می‌تواند این کار را بکند.
     

درمان افسردگی

  • درمان شناختی-رفتاری: در این درمان، مشاور سعی می‌کند با هدایت کردن بیمار، افکار منفی او را با افکار مثبت و سازنده جایگزین کند.
  • رواندرمانی پویا (Psychodynamic): در این درمان، مشاور سعی می‌کند با نفوذ کردن به لایه‌های روانی و شخصیتی بیمار، درگیری‌های روانی او، مانند اضطراب یا مشغله‌های ذهنی او را کم کند.
  • درمان مبتنی بر حل مسئله: در این نوع درمان، مشاور سعی می‌کند ذهنیت فرد را دربارهٔ اتفاقاتی که برایش افتاده است، مثلاً از دست دادن عزیزان، تغییر دهد و با حرف زدن و نشان دادن نکات مثبت زندگی، به فرد کمک کند از این مرحلهٔ دردناک گذر کند؛ زیرا اگر فرد مدت طولانی در این مرحله بماند، اثرات ماندگاری بر زندگی‌اش می‌گذارد. پس بهتر است وقتی اتفاقات ناگوار برای فرزندتان می‌افتد، به سرعت او را نزد مشاور ببرید تا زمان طلایی برای حل این مسئله در ذهن او، از دست نرود.

ورزش

تحقیقات نشان می‌دهد که ورزش منظم سبب تولید مواد شیمیایی نشاط‌آور در مغز می‌شود. بهتر است فرزندتان را در کلاس‌های ورزشی که به آن علاقه‌مند است ثبت نام کنید یا برای تشویق او به فعالیت بدنی، با او بازی کنید.

ورزش و مبارزه با افسردگی

خواب

خواب کافی برای فعالیت صحیح مغزی نوجوانان بسیار مفید و ضروری است. دقت کنید که فرزندتان هر شب به اندازه کافی بخوابد و یک برنامه منظم برای خواب داشته باشد.

رژیم غذایی متعادل

بدن برای جذب و هضم غذاهایی که چربی و قند بالایی دارند، انرژی زیادی مصرف می‌کند؛ بنابراین بعد از مصرف این غذاها فرزند شما دچار خستگی و سستی می‌شود.

مصرف مداوم این غذاها سبب می‌شود که این بی‌حوصلگی و سستی ادامه پیدا کند و اگر چاقی نیز به این مورد اضافه شود، فرزندتان برای فعالیت‌های روزانه توانایی کافی ندارد که این خود سبب بروز افسردگی در او می‌شود؛ بنابراین بهتر است برای او برنامهٔ غذای مناسب و متنوعی آماده کنید.

به فرزندتان مواد غذایی کافئین‌دار مثل قهوه یا نوشابه ندهید. یا دست‌کم میزان آنها را بسیار پایین بیاورید؛ زیرا این مواد به طور موقت احساس نشاط ایجاد می‌دهند و روحیهٔ او را تقویت می‌کنند ولی در بلند مدت سبب وابستگی مغزی و روانی او به این مواد غذایی می‌شوند و در صورت مصرف نکردن آنها فرزندتان بی‌حوصله و کم‌رمق می‌شود.

یادتان باشد که اگر فرزندتان به این مواد عادت کند رفته‌رفته باید میزان بیشتری را مصرف کند تا احساس خوشایند قبلی را تجربه کند؛ زیرا بدن به تدریج به این مواد عادت می‌کند و گیرنده‌های آنها را در مغز کم می‌کند.

 مصرف الکل در نوجوانان هرگز توصیه نمی‌شود؛ زیرا پژوهش‌ها نشان داده است که مصرف الکل در نوجوانی احتمال اقدام به خودکشی را در بزرگسالی افزایش می‌دهد.

تأثیر زندگی با افراد بزرگسال افسرده

اگر نوجوان با افرادی در خانواده که بیمار یا افسرده‌اند زندگی کند، ممکن است حالات آن‌ها بر او تأثیر بگذارد. کم‌توجهی به خواسته‌ها و نیازهای نوجوانان و ناسازی برخی از هنجارهای زندگی نوجوانان امروز با نسل‌های گذشته می‌تواند بین این نوجوان و اعضای دیگرِ خانواده فاصله بیندازد و نوجوان را به سمت انزوا و در نهایت افسردگی ببرد.

افراد افسرده در خانواده

خلاصه

شعار سال جهانی مبارزه با افسردگی (2017) این جمله بود: «بیا با هم حرف بزنیم.» این نشان می‌دهد که گفت‌وگو و برقراری ارتباط درست میان افراد خانواده و جامعه، سبب کاهش احتمال بروز افسردگی می‌شود. در این میان نوجوانان به دلیل حساسیت‌های سن خود، مانند نیاز به دیده شدن و تحسین و ستایش شدن، بیشتر به حرف زدن و شنیده شدن نیازمندند. از این لحاظ عصر ما با بحران جدی مواجه شده است؛ زیرا از یک سو بر اثر افزایش فناوری‌های نوین، مانند تلویزیون و تلفن‌های همراه هوشمند، ارتباط میان افراد خانواده کم شده است و افراد خانواده هریک دور خود حریمی نامرئی ساخته‌اند و بیش از آن که با هم باشند، تمایل دارند در دنیای مجازی زندگی کنند.

از سوی دیگر، این فناوری‌ها و از بین رفتن مرزهای بین فرهنگ‌های مختلف در دنیای مجازی و ارتباطِ هرچه بیشتر نوجوانان با فرهنگ‌های دیگر از طریق رسانه‌های نوین، سبب شده است در هنجارها و ارزش‌های نسل نو و نسل پیشین شکاف ایجاد شود که این خود سبب فاصلهٔ بیشتر بین افراد خانواده می‌شود.

نبود درک متقابل از هم، گفت‌وگو و برقراری ارتباط را دشوار می‌کند و این سبب می‌شود نوجوانان، در خانواده‌ای که درک درستی از تغییرات جامعه ندارد، تنهاتر شوند. از طرف دیگر مشکلات اقتصادی جامعهٔ ما سبب می‌شود که پدر و مادر بیش از آن که به مشغله‌های ذهنی و نیازهای روانی فرزندان‌شان فکر کنند، به دنبال کسب درآمد و برآوردن نیازهای مادی خانواده باشند؛ در نتیجه زمان و رمقی برای گفت‌وگو با فرزندان‌شان ندارند و نوجوان بدون راهنما وارد ورطهٔ آزمون و خطا می‌شود که در بیشتر مواقع به دلیل نداشتن مهارت‌های درست آسیب می‌بیند.

 گذشته از این موارد، داشتن درک درست از بیماری افسردگی و برخورد صحیح با آن، مهارتی است که هر پدر و مادری ندارد. والدین باید برای بهبود توانایی «شنیدن» و «گوش سپردن» و کسب مهارت در این زمینه، علاوه بر مطالعه، به مشاور مراجعه کنند.

دیگر تصاویر
Submitted by editor74 on د., 01/04/2021 - 09:02