سواد، خوانش کلمه و جهان

مقدمه کتاب سواد، خوانش کلمه و جهان

بحران بی‌سوادی معمولاً به کشورهای جهان سوم منتسب می‌شود. بااین‌حال، بیشتر و بیشتر بی‌سوادی توسعۀ مداوم کشورهای بسیار صنعتی را تهدید می‌کند. کتاب بسیار مشهوری از جاناتان کوزول ، امریکای بی‌سواد  (1985)، تحلیلی موجز از بحران بی‌سوادی در ایالات‌متحده ارائه می‌کند، جایی که بیش از شصت میلیون امریکایی کاملاً بی‌سواد یا به‌طور کاربردی بی‌سواد هستند. پیامدهای سطح بالای بی‌سوادی گسترده است و در عین حال تا حد زیادی نادیده گرفته شده است. بی‌سوادی نه‌تنها نظم اقتصادی جامعه را تهدید می‌کند، بلکه بی‌عدالتی عمیقی را شکل می‌دهد. این بی‌عدالتی عواقب جدی‌ای دارد، ازجمله ناتوانی بی‌سوادان در تصمیم‌گیری برای خودشان یا مشارکت در فرایند سیاسی. بنابراین، بی‌سوادی اساس دموکراسی را تهدید می‌کند. اصول دموکراتیک جامعه را تضعیف می‌کند.

بحران بی‌سوادی در سراسر جهان، اگر با آن مبارزه نشده باشد، ضعف نهادهای دموکراتیک و بی‌عدالتی، و روابط قدرت نامتقارن که مشخصۀ ماهیت متناقض دموکراسی‌های معاصر است را تشدید خواهد کرد. تناقض ذاتی در کاربرد واقعی اصطلاح «دموکراسی» در دربارۀ قدرت و ایدئولوژی  (1987)، توسط نوام چامسکی  در تحلیلش از جامعۀ ایالات‌متحده با فصاحت بیان شده است:

«دموکراسی»، در شعارهای ایالات‌متحده اشاره به سیستمی حکومتی دارد که در آن عناصر نخبه با تکیه بر جامعۀ تجاری به‌واسطۀ تسلط‌شان بر جامعۀ خصوصی دولت را کنترل می‌کنند، درحالی‌که جمعیت بی‌سروصدا مشاهده می‌کند. بنابراین، دموکراسی چنانکه در ایالات‌متحده است، سیستم تصمیم نخبگانی و تصویب عمومی‌ست. نسبتاً، مشارکت مردمی در شکل‌گیری سیاست عمومی تهدیدی جدی در نظر گرفته شده است. این گامی به‌سوی دموکراسی نیست؛ بلکه، به‌منزلۀ «بحران دموکراسی» است که باید بر آن غلبه شود.

به منظور غلبه بر این «بحران دموکراسی»، حداقل تا حدی، نهضت سوادآموزی انتقادی باید برقرار شود. نهضت سوادآموزی است که باید از بحث‌های کنونی دربارۀ بحران سواد فراتر رود، که تمایل به بازیافت مفروضات و ارزش‌های قدیمی در رابطه با معنای سودمندی سواد دارد. به معنای این تصور که سوادآموزی یک فرایند مکانیکی ساده است که بیش از حد بر اکتساب فنی مهارت‌های خواندن و نوشتن تأکید دارد.

در سواد: خوانش کلمه و جهان، به دنبال چشم‌اندازی از سواد به‌مثابۀ فرمی برای سیاست فرهنگی هستیم. در تحلیل ما، سواد بدل به ساختاری معنادار می‌شود تا حدی که به‌مثابۀ مجموعه‌ای از اعمال دیده می‌شود که در جهت توانمندسازی یا ناتوانمندسازی مردم عمل می‌کند. در معنای وسیع‌تر، سواد اینطور تحلیل شده است که آیا در خدمت تشکیلات اجتماعی موجود است یا به‌عنوان مجموعه‌ای از اعمال فرهنگی در خدمت ترویج تغییرات دموکراتیک و رهایی‌بخش است. در این کتاب، به دنبال مفهومی از سواد هستیم که از محتوای ریشه‌شناختی آن فراتر رود. آنگاه، سواد نمی‌تواند به رفتار حروف و کلمات به‌مثابۀ دامنه‌ای کاملاً مکانیکی تقلیل یابد. نیاز داریم از این درک صلب از سواد فراتر رویم و شروع به دیدن آن به‌مثابۀ رابطۀ یادگیرندگان با جهان کنیم، به‌واسطۀ عمل دگرگون‌کنندۀ این جهان که در محیطی بسیار کلی رخ می‌دهد که یادگیرندگان در آن سیر می‌کنند.

سواد: خوانش کلمه و جهان تقریباً به سه بخش تقسیم می‌شود:

  1. فصولی که نظریۀ بازسازی‌شدۀ سواد را آنطور که در گفتگوها مورد بحث قرار می‌گیرد ارائه می‌کنند؛
  2. فصولی که تحلیل‌های تاریخی عینی از نهضت‌های سوادآموزی در کشورهایی همچون کیپ ورد ، سائوتومه و پرینسیپه ، و گینه‌بیسائو  ارائه می‌کنند؛ و 
  3. فصولی که به‌واسطۀ زبان و پروژۀ ممکنی شکل گرفته‌اند که دیدگاه‌های قدیمی نسبت به سواد را نقد می‌کند درحالی‌که مسیرهای جدیدی را به سوی جایگزین‌های جدید ترسیم می‌کند.

اصرار داریم خوانندگان مطالعۀ این کتاب را با مقدمۀ هنری ژیرو آغاز کنند. ژیرو سواد: خوانش کلمه و جهان را در زمینه‌ای قرار می‌دهد که بنیانی برای توسعۀ پداگوژی انتقادی در ارتباط با دلالت‌های نظری و عملی کتاب فراهم می‌کند.

مایلیم سپاس صمیمانه‌مان را از هنری ژیرو برای نظرات و مشارکت‌های روشنگرش در طول آماده‌سازی متن بیان کنیم. از همکاران و دوستان‌مان در دپارتمان زبان انگلیسی دانشگاه ماساچوست  در بوستون  برای حمایت بی‌دریغ‌شان از زمان ایده‌پردازی این کتاب متشکریم، به‌ویژه نیل براس ، ویویان زامل ، ران شرایبر ، پولی اولیشنی ، النور کاتز ، کندیث میشل ، السا آورباخ ، و آن برثهوف . همچنین از جک کیمبال  و جولی براینز  برای کمک ارزشمندشان در ویرایش متن قدردانی می‌کنیم. از دیل کویکی  برای کمک فوق‌العاده‌اش در ترجمۀ بخش‌هایی از این کتاب سپاسگزاریم. از باربارا گریسفا  که صبورانه با تایپ و آماده‌سازی متن کمک کرد متشکریم. درنهایت، از خانواده‌هایمان برای حمایت مداوم‌شان از تلاش‌هایمان برای شرکت در توسعۀ پروژه‌ای ممکن سپاسگزاریم.

پائولو فریره
دونالدو ماسدو


فهرست کتاب سواد، خوانش کلمه و جهان

فصل 1 اهمیت عمل خوانش

در تلاش برای نوشتن دربارۀ اهمیت خوانش، باید چیزی درمورد آماده‌سازی‌ام برای اینکه امروز اینجا باشم بگویم، چیزی دربارۀ فرایند نوشتن این کتاب، که شامل فهمی انتقادی از عمل خوانش است. خوانش صرفاً شامل رمزگشایی کلمات یا زبان نوشتاری نیست؛ بیشتر مؤخر بر دانش جهان و درهم‌تنیده با آن است. زبان و واقعیت به‌صورت پویایی به‌هم پیوسته هستند. فهمی که به‌واسطۀ خوانش انتقادی متن به‌دست می‌آید دلالت بر درک رابطۀ میان متن و زمینه دارد.

فصل 2 سوادآموزی بزرگسالان و کتابخانه‌های عامه

صحبت از سوادآموزی بزرگسالان و کتابخانه‌های عامه، صحبت از مسائل خوانش و نگارش است: اگر خوانش و نگارش کلمات بر خوانشی دیگر، مقدم بر و همزمان با اولی، خوانش خودش دلالت نکند، خوانش و نگارش کلمات در و از خودشان نیست. درک انتقادی از سواد، که به همان اندازه شامل درک انتقادی خوانش است، نیازمند درک انتقادی مطالعه است، نیازمند درک انتقادی کتابخانه است. بااین‌حال، پس از صحبت از نمایی انتقادی، که در عمل شکل انتقادی مشابهی از سواد تصدیق‌شده، نه‌تنها وجود عملی نقیض را بازشناسی می‌کنم بلکه همچنین بر آن تأکید می‌کنم، فهمی که، در مقاله‌ای که مدت‌ها پیش منتشر شد، آن را ساده‌لوحی خواندم.

فصل 3 بازاندیشی سواد: یک گفتگو

مفهوم سواد رهایی‌بخش نشان‌دهندۀ دو بعد از سواد است. در یک سو، دانش‌آموزان باید دربارۀ تاریخ، تجارب، و فرهنگ محیط بلا واسطه‌شان باسواد شوند. در سوی دیگر، آنان همچنین باید متوجه رمزها و فرهنگ‌های حوزۀ غالب باشند تا بتوانند از محیط‌زیستشان فراتر روند. اغلب تنش زیادی میان این دو بعد سواد وجود دارد. چگونه سواد رهایی‌بخش می‌تواند به‌طور مؤثری با این تنش مواجه شود به‌طوری‌که آن را خاموش هم نکند؟

فصل 4 مردم با کلمات‌شان سخن می‌گویند: سوادآموزی در عمل

یک بار دیگر خودم را در حالی می‌یابم که به ورق کاغذی خالی خیره شده‌ام که اکنون تلاش می‌کنم روی آن اندیشه‌هایم دربارۀ فرایند‌های سوادآموزی بزرگسالان را بنویسم. اینکه این موضوع را بارها بررسی کرده‌ام به هیچ وجه از شور و شوقی نمی‌کاهد که هنگام آغاز پرداختن به آن مرا در خود غرق می‌کند. کسی که ایده‌ای حیاتی همچون سوادآموزی بزرگسالان در سر دارد هرگز به پایان نمی‌رسد. می‌توانم دربارۀ چگونگی باسوادشدن بزرگسالان اندیشه و بازاندیشی کنم و همچنان موضوعات جدیدی برای تأمل به ذهنم خطور کند، حتی اگر همیشه چیزهای جدیدی برای گفتن نداشته باشم. بر مفاهیم انتزاعی و ناب سوادآموزی تأمل نمی‌کنم، مفاهیمی که از عملی که آنان را آگاه می‌کند جدا شده‌اند. در عوض، به سوادآموزی در قالب عملی می‌اندیشم که درگیر آن هستم.

فصل 5 مروری بر سوادآموزی در گینه‌بیسائو

اجازه بده با گفتن این شروع کنم که حتی پیش از علاقه‌مندی‌ام به نهضت سوادآموزی در گینه‌بیسائو، به‌طورکلی علاقۀ بسیاری به مبارزۀ مردم افریقا برای رهایی داشتم. با کنجکاوی زیاد و حتی شادی بیشتر، از نزدیک مبارزه برای رهایی را در موزامبیک، آنگولا، کیپ‌ورد، سائوتومه و پرینسیپه، و گینه‌بیسائو دنبال می‌کردم، و ماهیت متمایز این مبارزات را در نظر می‌گرفتم. تفاوت‌ها در این مبارزات به‌وضوح به‌واسطۀ زمینه‌های تاریخی و جغرافیایی متفاوت مشروط شده بود. حتی پیش از استقلال گینه‌بیسائو پیوستگی‌ای به آنجا داشتم – پیوستگی سیاسی و عاطفی به آن کشور و مردم قهرمانش.

فصل 6 بی‌سوادیِ سواد در ایالات‌متحده

 جالب است که در ایالات‌متحده، کشوری که به خود به‌عنوان اولین و پیشرفته‌ترین کشور درون به‌اصطلاح «جهان اول» می‌بالد، بیش از 60 میلیون نفر یا کاملاً بی‌سوادند یا از نظر کارکردی بی‌سوادند. با توجه به کتاب جاناتان کوزول به نام امریکای بی‌سواد (1985)، ایالات‌متحده در ردۀ 49 در میان 128 کشور سازمان ملل متحد از نظر میزان سواد است. چطور کشوری که خود را الگوی دموکراسی می‌داند می‌تواند سیستم آموزشی‌ای را تحمل کند که منجر به چنین سطح بالایی از بی‌سوادی می‌شود؟

فصل 7 سواد و پداگوژی انتقادی

یک بار دیگر به چارچوب نظری‌ رادیکالیتۀ پداگوژیک افتاده‌ایم همانطور که توسط ژیرو طرح شده است. می‌بینیم که راه درست برای عهده‌گیری جهت‌گیری آموزش امتناع از تقلیل یادگیرندگان به اقلیتی است که توسط آموزگار هدایت می‌شوند. در مقابل، جهت‌گیری آموزش در ارائۀ این مسئله به یادگیرندگان نهفته است، مسئله‌ای که سیاسی، معرفت‌شناسانه، و پداگوژیک است. مسئلۀ جهت‌داری و ماهیت آموزش یک بار دیگر بر موضوع ذهنیت، نقش آموزش در بازسازی جهان، تمرکز می‌کند.