ضرورت آموزش فلسفه برای کودکان، جای خالی کودکان فیلسوف در مدارس کشور

وقتی بچه‌ها الفبای فارسی را می‌آموزند و یا می‌توانند ۲۲ را جمع بزنند بیش از آن که خود آن‌ها از فراگیری این مهارت‌ها خوشحال باشند این والدین هستند که از این رویداد مهم در زندگی فرزندانشان ذوق زده می‌شوند.این «آموختن» راه ورود بچه‌هاست به دنیایی بزرگ تر و دروازه ورود آن‌هاست برای توسعه ارتباطات بهتر و بیشتر و مهم‌تر از همه این‌ها یافتن راه حل‌های ساده و دشوار برای حل مشکلاتی است که با قدکشیدن کودکان بزرگ و بزرگ تر می‌شود. همان قدر که ورود به مدرسه و آموختن در زندگی فردی و اجتماعی تاثیر گذار است چگونه فکر کردن و تفکر کردن هم اهمیت دارد. اما متاسفانه بسیاری از ما اولیای خانه و مدرسه از یک مقوله بسیار مهم غافلیم. نمی‌دانیم که می‌توانیم و باید «تفكر» را هم آموزش داد. آموختن آن هم سن و سالی دارد. همان طور که الفبای فارسی را در ۷-۶ سالگی به بچه می‌آموزیم الفبای تفکر را هم در سن خاص خود باید بیاموزیم وگرنه به همان اندازه که آموختن الفبای فارسی در ۲۰ سالگی دشوار است آموختن الفبای تفکر هم در ۲۰ سالگی دشوار است.

به همین خاطر است که امروزه بسیاری از نظام‌های آموزشی پیشرفته دنیا نه تنها این نوع آموزش را وارد نظام آموزشی خود کرده‌اند که برخی از آن‌ها حتی چیدمان و ساختار نظام آموزشی خود را بر اساس این اصل مهم نوسازی کرده‌اند. در کشور ما هم چند سالی است که این مباحث به مدد متفکران و فیلسوفانی که در زمینه «فلسفه براي كودك» کار می‌کنند وارد محافل علمی و دانشگاهی شده است، حتی تلاش برای خلق نوع بومی آموزش فلسفه برای کودک متناسب با فرهنگ ایرانی اسلامی آغاز شده است، ولی این مقوله اثربخش همچنان در بین اغلب خانواده‌ها و به ویژه در نظام آموزشی چهره ناشناخته و گمنامی است.   

 ۶- ۵ سالگی بهترین سن

 در همین باره دکتر «سعيد ناجي» موسس گروه «فلسفه براي كودكان» که زیر نظر وزارت علوم، تحقیقات و فناوری دایر شده است، با اشاره به ضرورت آموزش فلسفه برای کودکان معتقد است: همان طور که خواندن، نوشتن، حساب کردن را در دوره ابتدایی به کودکان آموزش می‌دهیم باید الفبای تفکر را هم از همین دوره به بچه‌ها یاد داد چرا که در عمل می‌بینیم که آموختن آن در دانشگاه خیلی دیر است. به همین خاطر هم است که اکثر دانشجویان حتی کسانی که دانشجوی رشته فلسفه و منطق هستند نیز استدلال‌های ضعیف و مغالطه ای دارند پس ناچاریم آن را از دوران کودکی به بچه‌ها بیاموزیم وگرنه خیلی دیر می‌شود.به گفته وی بهترین سن برای این نوع آموزش عملاً ۶-۵ سالگی است، البته تحقیقات نشان داده که در ۴-۳ سالگی هم آموزش‌ها اثر بخش ولی سخت تر است.

این استاد دانشگاه در پاسخ به این سوال که در دنیا برای نخستین بار چه زمانی آموزش فلسفه برای کودکان مطرح شد، توضیح می‌دهد: از زمانی که نظریه‌های روان شناسی تربیتی عوض شد و تعریف کودک مورد بازنگری قرار گرفت این علم نوپا شکل گرفت. زمانی تصور بر این بود که کودک شبیه بزرگسالان است، ولی ناقص، بنابراین ما براساس روان شناسی رشد باید به او کمک کنیم تا این نقیصه جبران شود، اما امروزه تعریفی که از کودک ارائه می‌شود این است که کودکان مستعدتر از بزرگسالان محسوب می‌شوند و قدرت درک و جذب مهارت‌ها و معارف بیشتری را دارند و یا گفته می‌شود «كودكان فيلسوفان بالذات هستند.» ولی این جامعه است که آن‌ها را کلیشه ای کرده و قدرت تفکر را از آنها می‌گیرد در حالی که باید آن‌ها تفکر عمیق داشته باشند.موسس گروه علمی فلسفه برای کودکان در این باره که آیا این نوع فلسفه با فلسفه بزرگسالان متفاوت است، تصریح می‌کند: منظور از آموزش فلسفه برای کودکان آموزش مکاتب فلسفی نیست بلکه قدرت تفکر فلسفی است که ویژگی برجسته آن عمق آن است. ناجی می‌گوید: حدود ۵۰ سال است که نظریات روان شناسی تربیتی قدری به چالش کشیده شده و از آن زمان طرح نظریه‌های جدید آغاز شده و مورد آزمون قرار گرفته است. در حال حاضر حدود ۵۰ کشور در این باره فعالانه کار می‌کنند و ۱۵۰ کشور دیگر به طور آزمایشی با این آموزش درگیر هستند. البته این نهضت کم کم در دنیا در حال اوجگیری است. بنابراین روش‌های تربیتی قدیمی از کار افتاده است و روش جدید که همان آموزش تفکر به بچه‌هاست تا آن‌ها متفکر بار آیند و جامعه و علوم خود را بر این اساس شکل دهد اساس قرار گرفته است.   

تست زنی آری، تفکر نه! 

وی در این باره که چقدر به جامعه درباره ضرورت این نوع آموزش آگاهی داده شده است، می‌گوید: در یک دهه گذشته تلاش‌هایی شده و رسانه‌ها هر از چندگاهی درباره ضرورت این آموزش‌ها اطلاع رسانی کرده‌اند، ولی هنوز جای کار بسیاری دارد، متاسفانه رسانه‌هایی که به مقوله «آموزش» می‌پردازند چندان جایی ندارد. به گونه ای که حتی مهارت «تست زني» آموزش داده می‌شود، ولی آموزش تفکر نه. این کارشناس در پاسخ به این سوال که آیا آموزش فلسفه برای کودکان در کشور ما به طور منسجم ارائه می‌شود یا خیر، توضیح می‌دهد: هرچه تلاش می‌کنیم که این آموزش‌ها متمرکز شود و موازی کاری انجام نگیرد. متاسفانه موفق نشده‌ایم، در این زمینه هم موازی کاری انجام می‌گیرد و حتی گاهی کارهای عجولانه اتفاق می‌افتد. در گروهی که با عنوان گروه فلسفه برای کودکان که یک گروه پژوهشی علمی زیر نظر وزارت علوم است از اساتید مختلف دعوت می‌کنیم که طرح مشترکی را که تاکنون موفق به ارائه آن نشده‌ایم را متناسب با فرهنگ خود ارائه دهیم. هدف ما در این گروه که پنج سال پیش آن را تاسیس کرده‌ایم، این است که از جنبه‌های مختلف برنامه کشورهای مختلف را در این زمینه مورد مطالعه قرار دهیم و ببینیم که آیا نسخه ای مناسب کشور ما هست یا نه و یا باید نسخه مناسب خود را طراحی کنیم. 

متاسفانه در کشورما آموزش تفکر با تحقیق انجام نمی‌گیرد. به طور مثال امسال در پایه ششم ابتدایی کتابی با عنوان «تفكر و پژوهش» تالیف شده که تدریس می‌شود. اجرای این طرح باید ۲۰ سال به طول می‌کشید نه این که شش ماهه اجرایی می‌شد، چرا که ممکن است این طرح که چندان روی آن مطالعه نشده و به طور پایلوت اجرایی نشده به بچه‌ها آسیب بزند و با شکستی روبه رو شود که دهه‌ها طول بکشد تا عوارض آن جبران شود. در کشورهای پیشگام در این آموزش‌ها از جمله استرالیا با سال‌ها تحقیق و بررسی کتاب‌هایی برای نظام آموزشی تالیف شده است. در کشورهای اروپایی مثل دانمارک و همین طور امریکا نیز قوی عمل می‌شود. در آسیا هم البته فقط کره جنوبی و ایران است که در این حوزه کار آغاز شده است، اما متاسفانه ما عجولانه این آموزش را در مدرسه شروع کردیم و برخی از معلمانی که قرار است این کتاب را آموزش دهند فقط دو ساعت آموزش دیده‌اند که این نوع آموزش‌ها قطعاً آسیب زا خواهد بود و طرح با شکست روبه رو می‌شود.

بنابراین ما باید تلاش کنیم نسخه مختص خودمان را پیدا کنیم که با این الگوی جدید ما باید تیم آموزشی مان را هم متحول کنیم. نسخه ویژه کشور و فرهنگ ما هم باید منسجم و هم باید مستدل باشد تا در دنیا بتوانیم عرض اندام کنیم.در حال حاضر تقریباً ۳۰ درصد این کار انجام گرفته، ولی زمان بر است و چه بسا نیم قرن طول بکشد، در اجرا نیز باید سه مولفه کتب درسی، تربیت معلمان و برنامه درسی متناسب با آن را لحاظ کنیم. به هر حال خوشبختانه در کشور ما نیز تلاش برای آموزش تفکر شروع شده و کتاب‌هایی نیز برای آگاهی بخشی خانواده در دسترس قرار گرفته است، فقط باید با آگاهی و به شکل علمی و دقیق و قدم به قدم آن را پیش برد تا از این طریق کودکانی متفکر و خلاق به بار آورد.

 

Submitted by Anonymous (تایید نشده) on ی., 09/08/2013 - 16:24