نقش بازی در یادگیری کودکان پیش دبستانی

اهمیت یادگیری در دوران کودکی، در هدف دوم از چشم‌انداز توسعه‌ی پایدار گنجانده شده است. این بند تعیین می‌کند که تا سال 2030 میلادی، «همه دختران و پسران، به دوران کودکی مطلوب و مراقبت و آموزش پیش از دبستان دسترسی داشته باشند تا برای آموزش در دبستان آماده شوند.»

امروزه آموزش پیش‌دبستانی مقدمه‌ای ضروری برای آموزش دوران دبستان است. دسترسی به آموزش باکیفیت در دوره پیش‌دبستانی، راه‌کار مهمی برای بهبود یادگیری و آموزش در دوران دبستان و بیان‌گر کارایی سیستم‌های آموزشی است.

تلاش برای گسترش و گنجاندن خدمات آموزشی بازی‌محور در سیستم‌های آموزشی، در دنیا بیشتر شده است؛ اما این تلاش‌ها خطراتی نیز به همراه دارد چون ممکن است برنامه‌‌های این خدمات، مناسب نیازها و علایق کودکان نباشد. گسترش ایده‌ها و روش‌هایی برای آموزش ابتدایی و یادگیری در سطح دبستان می‌تواند وسوسه‌انگیز باشد.

در این مقاله، خدمات یادگیری بازی‌محور یا یادگیری براساس بازی را در چهارچوب آموزش پیش‌دبستانی شرح می‌دهیم. سپس معنا و اهمیت بازی در کودکی را بیان می‌کنیم و بررسی می‌کنیم چرا آموزش با بازی، موجب یادگیری پایدار و رشد همه‌جانبه‌ی کودک می‌شود؛ همچنین به موانعی که ممکن است هنگام اجرای راه‌کارهای آموزش با بازی، با آن‌ها روبه‌رو شویم، توجه می‌کنیم و چشم‌اندازی از آموزش کودک‌محور و برنامه‌های آموزشی بازی‌محور ارائه می‌دهیم.

با توجه به ساختار ویژه هر کشور، می‌توان پیشنهاداتی را که در این متن ارائه کرده‌ایم با ساختار هر کشور هم‌سو کرد و به کار گرفت.

بازی: راه‌کاری پایه‌ای برای یادگیری

پژوهش‌های علمی در سی سال گذشته، به ما آموخته است مهم‌ترین دوره‌ی رشد انسان، از آغازِ تولد تا هشت‌سالگی است.

رشد مهارت‌های شناختی، سلامت عاطفی، سلامت جسمی و روانی در این سال‌ها، پایه‌ها‌ی اساسی موفقیت در بزرگ‌سالی را بنا می‌کند. اگرچه یادگیری در تمام دوران زندگی ادامه دارد؛ اما سرعت یادگیری در سال‌های نخست کودکی، بسیار بیش‌تر است.

سال‌های آموزش پیش‌دبستانی در میانه‌ی دوران کودکی است و زمینه‌ی موفقیت کودک را در مدرسه و پس از آن فراهم می‌کند. اگرچه این متن بر سال‌های پیش از دبستان متمرکز است، باید بدانیم که یادگیری از راه بازی با تمام دوران کودکی و پس از آن پیوند دارد.

ادراک کودک

تا پایان دو سالگی یا هزار روزِ نخست زندگی

بر پایه‌ی برآوردها، مغز کودک در هر ثانیه، هزار پیوندِ عصبی می‌سازد. بر اساس یافته‌های تازه، سرعت این پیوندسازی، تا یک میلیون پیوند در ثانیه نیز می‌تواند برسد. این پیوندها در محیطی امن و محبت‌آمیز و غنی، با بازی و مراقبت، با سرعت بیش‌تری ساخته می‌شود و به رشد اجتماعی و عاطفی در کودک می‌انجامد.

در سه تا پنج سالگی

این مرحله، معمولاً دوره‌ی آموزش پیش‌ از دبستان نامیده می‌شود. در این دوره، زبان، مهارت‌های اجتماعی ـ احساسی و ادراکی با سرعت رشد می‌کند. در این مرحله، برانگیختگی و یادگیری اهمیت زیادی دارد. برانگیختی و یادگیری، با بازی، خواندن داستان، آواز، ارتباط با هم‌سالان و بزرگ‌سالانِ مراقب کودک و حضور در محیط آموزشی باکیفیت، به وجود می‌آید. در سال‌های پیش از دبستان، بازی به کودک کمک می‌کند جهان پیرامونش را کشف و درک کند و تخیل و خلاقیتش را به کار گیرد و پرورش دهد.

شش تا هشت سالگی

این مرحله بیش‌تر با عنوان سال‌های نخست دبستان شناخته می‌شود. یادگیری بازی‌محور در این مرحله نیز بسیار اهمیت دارد؛ اما معمولاً به سبب تمرکزِ بیش‌تر بر رویکردهای آموزش‌محور، نادیده گرفته می‌شود. با این همه، یادگیری فعال و بازی‌محور در این دوره، می‌تواند تجربه‌ها و آموخته‌های کودکان را با آموزش‌های سال‌های نخست دبستان پیوند بدهد و انگیزه و دستاوردهای‌ کودکان را بیشتر کند.

تعریف آموزش پیش از دبستان

آموزش پیش‌دبستانی، آموزش کودکان در محیطی رسمی و با برنامه‌ای منظم است. این دوره آموزشی، برای کودکان سه ساله تا سال‌های آغاز دبستان است. برنامه‌های آموزشی پیش‌دبستانی، شامل ارتباط با هم‌سالان و مربیان آموزش‌دیده، پرورش مهارت‌های منطقی و استدلال، آموزش الف‌با و مفاهیم پایه‌ای شمارورزی و دیگر مهارت‌های لازم برای دبستان است.

فراهم کردن زمینه‌ی آموزش پیش‌دبستانی با این برنامه‌های گوناگون و مربیان متفاوت، کاری پیچیده به نظر می‌رسد. سن ورود به برنامه‌های آموزش پیش‌دبستانی و مدت‌زمانی که این برنامه‌ها به درازا می‌کشند، از کشوری به کشور دیگر، متفاوت است.

بازی و اهمیت بازی کردن در یادگیری و رشدِ سال‌های نخست کودکی

آموزگاران دنبال روشی برای آموزش خردسالان‌اند که بتواند توانایی حیرت‌انگیز یادگیری کودکان را پرورش دهد. بازی، یکی از مهم‌ترین راه‌های دست‌یابی به مهارت‌ و دانش برای خردسالان است؛ به همین دلیل، مهم‌ترین ویژگی یک برنامه آموزشی خوب برای کودکان پیش‌دبستانی، ایجاد محیطی است که یادگیری در آن با بازی و کاوش همراه باشد. در ادامه، توضیح می‌دهیم که مقصود از بازی و آموزش بازی‌محور چیست و نمونه‌هایی از روش‌های یادگیری با بازی را نشان می‌دهیم.

بازی انواع گوناگونی دارد

همه‌ی ما «بازی» را می‌شناسیم و می‌توانیم در خیابان‌ها، روستاها، شهربازی‌ها و در کلاس‌های درس، «بازی» را تشخیص دهیم.

همه‌ی انسان‌ها با هر فرهنگ، و زمینه‌ی اقتصادی یا اجتماعی، از همان سال‌های نخست کودکی، بازی می‌کنند؛ اما تعریف بازی شاید دشوار باشد.

پژوهش‌گران و نظریه‌پردازان درباره‌ی ویژگی‌های اصلی تجربه‌های بازی‌محور هم‌نظراند. یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های بازی، کنش‌گری و تسلط کودک بر فعالیت‌اش است. مقصود از کنش‌گری، ابتکار، تصمیم‌گیری و حق انتخاب کودک است.

بازی باید درجه‌ای از کنش‌گری داشته باشد تا کودک نقش فعالی در بازی داشته باشد و احساس مالکیت کند. بازی باید به کودک شناخت و اطمینان بدهد تا کودک بتواند مستقل عمل کند و خود مسئولیت فعالیت‌اش را بر عهده بگیرد.

از دیگر ویژگی‌های بازی به نمونه‌های زیر می‌توان اشاره کرد:

  • بازی، فعالیتی معنادار است: کودکان بازی می‌کنند تا جهان پیرامون‌شان را درک کنند و با ایجاد پیوند میان تجربه‌های‌شان و آن‌چه می‌دانند، به معنا برسند؛
  • بازی لذت‌بخش است: به کودکان یا بزرگ‌سالانی نگاه کنید که هنگام بازی لبخند می‌زنند و می‌خندند. البته که بازی ناکامی‌ها و چالش‌های خود را دارد؛ مانند این‌که نوبت چه کسی است که به بازی ادامه دهد؟ یا چرا نمی‌توانیم قطعه‌ها را به‌درستی روی هم قرار دهیم؟ اما احساس غالب هنگام بازی، لذت، هیجان و شادی است؛
  • بازی فعالیتی است که کودک را درگیر می‌کند: اگر به کودکانی که بازی می‌کنند نگاه کنید، می‌بینید که آن‌ها غرق در فعالیت‌اند و معمولاً بدن و ذهن و زبان‌شان را هم‌زمان به کار می‌گیرند؛
  • بازی پویاست: بازی و یادگیری ایستا نیست. کودکان با بازی کردن، مهارت‌ها را تمرین می‌کنند، احتمال‌ها را می‌آزمایند، فرضیه‌ها را بازنگری می‌کنند و چالش‌ها و راه‌حل‌های تازه‌ای را کشف می‌کنند؛
  • بازی، ارتباط و پیوندی اجتماعی است: بازی به کودکان امکان می‌دهد تا ایده‌های‌شان را با یکدیگر سهیم شوند، با ارتباط با دیگران، آنان را درک کنند. همچنین بازی، راه را برای درک بهتر دیگری و ایجاد رابطه‌ای قوی‌تر هموار می‌کند.

نمونه‌هایی از یادگیری با بازی

کودکان با بازی کردن می‌آموزند که چگونه:

  • برنامه‌ریزی کنند و از برنامه‌شان پیروی کنند؛ (می‌خواهم خانواده‌ام را نقاشی کنم. چه کسانی را باید در نقاشی‌ام بیاورم؟)
  • با آزمون و خطا و به کارگیری تخیل و مهارت حل مسئله، بیاموزند؛ (برج بلندم فروریخت. شاید دوستم بتواند کمکم کند تا آن را دوباره بسازم.)
  • مفاهیم اندازه، مقدار، حرکت و دانسته‌های علمی را در زندگی به کار ببرند؛ (من این دانه‌های بزرگ را دوست دارم. به چند تا از آن‌ها نیاز دارم تا این بخش از نقاشی‌ام را پُر کنم؟)
  • در کار با چیزها استدلال منطقی و تحلیلی داشته باشند؛ (هنوز بخش‌هایی از جورچین جا مانده است. کدام قطعه‌ها برای این بخش‌ها مناسب‌اند؟)
  • با هم‌کلاس‌ها ارتباط برقرار کنند و درباره‌ی تفاوت دیدگاه‌های‌شان بحث کنند؛ (من می‌خواهم مامان باشم. تو می‌توانی بچه باشی؟ یا مادربزرگ؟)
  • از موفقیت‌های‌شان احساس رضایت کنند؛ (ما این کار را با هم انجام دادیم!)
  • خلاقیت ،زیبایی‌شناسی و هنر را در خود پرورش دهند. (اگر این رنگ‌ها را با هم ترکیب کنم، چه اتفاقی می‌افتد؟)

نقش بازی در یادگیری کودکان پیش دبستانی

کودکان هنگام بازی مهارت‌های مهمی را می‌آموزند

کودکان هنگامی که بازی می‌کنند،  به این فکر نمی‌کنند که قرار است از این فعالیت چیزی یاد بگیرند؛ اما بازی فرصت‌های بسیاری را برای یادگیری در همه‌ی زمینه‌ها فراهم می‌کند.

رشد و یادگیری، فرآیندی پیچیده و کلی است. با بازی به پیشرفت همه‌ی جنبه‌های رشد، مانند مهارت‌های حرکتی، شناختی، اجتماعی و عاطفی می‌توان کمک کرد.

در حقیقت، هنگام بازی، کودک هم‌زمان مهارت‌های بسیاری را می‌تواند بیاموزد؛ برای نمونه، کودکان هنگام بازی، مهارت‌های اجتماعی تازه‌ای را می‌توانند بیازمایند (مانند سهیم شدن اسباب‌بازی‌ها یا توافق درباره‌ی چگونگی کار با چیزهای دیگر) و بیشتر، کارهای شناختی و چالش‌برانگیز را بر عهده می‌گیرند (مانند این‌که در نبودِ قطعه‌های بزرگ، چگونه می‌توان با قطعه‌های کوچک، ساختمانی بلند ساخت؟)

کودکان با کارِ عملی می‌آموزند. آن‌ها دانش را با بازی و ارتباط با افراد و چیزها، به دست می‌آورند. آن‌ها برای درک مفاهیم انتزاعی به تمرینِ بسیار با اشیای جامد نیاز دارند؛ برای نمونه، آن‌ها هنگام بازی با قطعه‌هایی که شکل‌های هندسی دارند، به خوبی درک می‌کنند که با دو مربع می‌توانند یک مستطیل بسازند و دو مثلث کنار هم به مربع تبدیل می‌شود.

کودکان با رقصیدن با الگویی ویژه، مانند یک گام به جلو، یک گام به عقب، چرخیدن، دست زدن و تکرار این الگو، کم‌کم ویژگی‌ الگوها را درک می‌کنند و درک الگوها پایه‌ی ریاضی‌ است.

تظاهر و وانمودکردن و بازی‌های نمادین، مانند خاله‌بازی یا فروشگاه‌بازی، اهمیت ویژه‌ای دارند. در چنین بازی‌هایی، کودکان یاد می‌گیرند افکار و احساسات‌شان را کنترل کنند، با دیگران ارتباط برقرار کنند، تعارض‌ها را حل کنند و احساس رضایت و شایستگی داشته باشند.  

بازی، پایه و اساس پرورش دانش و مهارت‌های اجتماعی و عاطفی را می‌سازد. کودکان با بازی یاد می‌گیرند که با دیگران ارتباط برقرار کنند، کشمکش‌ها را با دیگران مطرح کنند، گفت‌وگو و مذاکره کنند، مسئله را حل کنند.

همچنین کودکان با بازی مهارت‌های دفاع از خود را می‌آموزند. بازی مهارت‌های گروهی را نیز به کودکان می‌آموزد. افزون بر این، بازی برای کودکان ابزاری طبیعی برای به دست آوردن مهارت‌های اجتماعی است؛ زیرا آن‌ها با بازی می‌آموزند روابط را درک کنند، با چالش‌های اجتماعی کنار بیایند و بر ترس‌های‌شان غلبه کنند.

به طور کلی بازی نیاز اساسی انسان را برای بیان تخیل، کنجکاوی و خلاقیت برآورده می‌کند. بازی ها  به ما کمک می‌کند تا با مسائل کنار بیاییم، لذت ببریم واز قدرت تخیل و ابتکارمان استفاده کنیم. در حقیقت، مهارت‌های مهمی که کودکان با بازی در سال‌های پیش‌دبستانی به دست می‌آورند، بخشی مهم از «مهارت‌های قرن بیست‌ویک» در آینده است.

کودکان بازی می‌کنند تا جهان پیرامون‌شان را درک کنند و معنای تجربه‌های‌شان را در پیوند با چیزهایی که می‌شناسند، بیابند. کودکان با بازی، درک‌شان را از تجربه‌ها بیان می‌کنند.

یادگیری با بازی در محیط سازماندهی‌شده‌ی پیش‌دبستانی

در محیط پیش‌دبستانی، هنگامی که فضایی بزرگ برای بازی آزادانه کودکان فراهم شود و زمان کافی برای بازی در نظر گرفته شود، تجربه‌های یادگیری با بازی به دست می‌آید.

بازی شکل‌های گوناگونی دارد: بازی با اشیاء، بازی‌های تخیلی، بازی با هم‌سالان، بازی با بزرگ‌سالان، بازی تکی، بازی مشارکتی و گروهی و بازی بدنی.

بازی، «کار» کودک است و راهی است که کودکان دانش و مهارت به دست می‌آورند. آموزگاران و دیگر بزرگ‌سالان بایستی شرایط بازی را در محیط برای کودک فراهم کنند. این کار به برنامه‌ای سنجیده و هم‌اندیشی افراد، نیازمند است. فراهم کردن امکانِ هرچه بیشتر تجربه کردن، به غنی‌تر شدن بازی‌ها کمک می‌کند.      

یادگیری با بازی در خانه و جامعه

به یاد داشته باشیم که خردسالان، تنها در محیط‌های سازماندهی‌شده و رسمی، یاد نمی‌گیرند. محیط خانه و جامعه، جاهایی است که خردسالان بیش‌ترین بخش از زندگی‌شان را در آنجا می‌گذرانند و با پدر و مادر، خواهر و برادر، اعضای فامیل و همسایه‌ها ارتباط دارند.

این ارتباطات، تأثیر چشمگیری بر درک کودکان از محیط پیرامون‌شان دارد. در حقیقت، محیط خانه و جامعه برای کودکان پیش‌دبستانی، فرصت مناسبی برای یادگیری با بازی است.

نخستین مراقبان کودک، «نخستین آموزگاران»، مهم‌ترین پشتیبانان یادگیری کودک‌اند و نقش مهمی در ایجاد فضای یادگیری برای کودکان دارند؛ از این رو، حمایت از مراقبان کودک و توانمند کردن آنان، در پرورش و یادگیری کودکان با بازی، نقش مهمی دارد.

یادگیری با بازی در سال‌های نخست دبستان

یادگیری با بازی تنها ویژه کودکان پیش‌دبستانی نیست. در نخستین سال‌های دبستان، بازی به کودک کمک می‌کند مفاهیم علمی را درک کند و به او انگیزه یادگیری می‌دهد. در حقیقت، انگیزه و علاقه‌ را با بازی می‌توان پرورش داد.

پرورش آن‌ها در سال‌های نخست، سبب مشارکت کودکان در فرایند یادگیری می‌شود؛ برای نمونه، بازی‌های فکری، هم‌زمان مهارت‌های ریاضی را تقویت می‌کند و حس رقابت اجتماعی را در کودک به وجود می‌آورد.

خواندن کتاب و داستان، سبب علاقه‌ی کودک به کتاب‌خوانی می‌شود و کتاب خواندن را به عادتی ماندگار تبدیل می‌کند.

استفاده از نوشت‌افزارها و وجود گوشه‌ای دنج برای تمرین نوشتن، کودکان را به یادگیری مهارت نوشتن تشویق می‌کند و کمک می‌کند که از یکدیگر بیاموزند.

افزون بر این، بازی سبب پرورش خلاقیت، تخیل، مهارت‌های انتقادی، و لذت و نوآوری می‌شود. بازی و فرصت شرکت در فعالیت‌های کودکانه، نیروی خلاقیت دانش‌آموزان را تقویت می‌کند. اجازه دادن به کودکان برای درگیر شدن با چیزها، مسائل و موضوعات، فضا را برای پرسش‌گری و حل مسئله آماده می‌کند.

یکی از اصول مهم یادگیری با بازی این است که یادگیری در طول زمان و در موقعیت‌های گوناگون زندگی کودک- خانه، مدرسه و جامعه- تداوم داشته باشد.

بزرگ‌سالان در تسهیل یادگیری و شناخت کودکان نقش، مهمی دارند. بازی آزادانه، به کودکان فرصت می‌دهد کشف و کاوش کنند. این تجربه‌ها با مشارکت بزرگ‌سالان، هدایت‌شده و ساختارمند می‌شود. البته بزرگ‌سالان باید مهارت‌های لازم و مناسب  را برای پشتیبانی از یادگیری با بازی داشته باشند زیرا بزرگ‌سالان باید مزایای بازی آزاد را بدانند و زمان و فضای مناسب را برای کودکان فراهم کنند.   

موانع استفاده از بازی در نظام آموزشی پیش‌دبستانی

یادگیری با بازی

چرا یادگیری با بازی در برنامه‌ی پیش‌دبستانی بسیاری از کشورها اجرا نمی‌شود؟ عوامل بسیاری در این موضوع نقش دارند:

  • درک نکردن ارزش بازی که راه‌کاری پایه‌ای برای یادگیری مفاهیم علمی است: در بسیاری از کشورها، هنوز حفظ و به یاد آوردن اطلاعات، پایه‌ی یادگیری را تشکیل می‌دهد. مسئولان و کارکنان آموزش و پرورش و مدیران، می‌بایست نقش مهم بازی را در درک مفاهیم ریاضی، علمی و خواندن و نوشتن در کودکان دریابند؛
  • باورهای نادرست پدران و مادران یا مراقبان کودک درباره‌ی بازی: بسیاری از افراد تصور می‌کنند بازی کار بیهوده‌ای است و یادگیری از راه بازی، فرایندی زمانبر است. دلیل این این باورهای نادرست آن است که این افراد مزایای بازی در آموزش کودکان را نمی‌دانند و در نتیجه خانواده‌ها درخواست ایجاد فرصت بازی در محیط‌های آموزشی را ندارند؛
  • برنامه‌های درسی و معیارهای یادگیری کهنه که به بازی توجهی ندارد: بسیاری از کشورها، برنامه‌ی درسی استانداردی دارند که به ندرت روش‌های تدریس و فعالیت‌های بازی‌محور در آن‌ گنجانده شده‌است. برای نمونه، یونیسف استانداردهای یادگیری و پرورش خردسالان در سی‌وهفت کشور را  بررسی کرد و دریافت که تنها در یک‌سوم استانداردها، مفهوم یادگیری بازی‌محور به خوبی گنجانده شده است و مزایای بازی، بخشی از نتایج مطلوب در پرورش کودکان نبوده است؛
  • نبود آموزگار حرفه‌ای آموزش‌دیده که بر روش‌های بازی‌محور تمرکز داشته باشد: بسیاری از آموزگاران، برای گنجاندن روش‌های بازی‌محور در کلاس‌های‌شان، به اندازه‌ی کافی آموزش ندیده‌اند. احتمالاً آن‌ها مواد یادگیری را بیش‌تر در کتاب‌های کار، جدول‌ها و نمودارهای روی دیوار می‌بینند تا چیزهایی که کودکان می‌توانند آن‌ها را بکاوند و با آنها یاد بگیرند. حتی اگر اموزگاران نیاز به استفاده از چنین مواردی را دریابند، معمولاً منابع کافی و آموزشی برای آموزگاران وجود ندارد تا آن‌ها را تهیه کنند. بسیاری از آموزگاران یادگیری با بازی را در عمل ندیده‌اند و در نتیجه، از اجرای آن در کلاس‌های درس‌شان، مطمئن نیستند؛
  • کلاس‌هایی با دانش‌آموزان زیاد که آزادی بازی را در کودکان محدود می‌کنند: هنگامی که جمعیت کلاس‌ها زیاد باشد، چالش‌های بیش‌تری وجود خواهد داشت. وقتی بیش از سی دانش‌آموز در فضایی نسبتاً کوچک باشند، بازی‌های فعال با مواد یا حتی داشتن مواد کافی برای همه‌ی کودکان چالش‌برانگیز خواهد بود. کلاس‌های پرجمعیت همچنین شرایط دشواری را برای آموزگار ایجاد می‌کند که در آن نمی‌تواند با گفت‌وگوهای فردی و پرسش‌های چالشی، بازی‌های کودکان را پشتیبانی کنند.

رفع موانع و حرکت به پیش

به دلیل اینکه آموزش پیش‌دبستانی، بسیار پیچیده است، رویکرد مناسب و مفید برای رفع موانع و گنجاندن بازی در برنامه‌های آموزشی، هماهنگی اجزای نظام آموزشی است.

مقابله با یک چالش‌ به تنهایی کارساز نخواهد بود؛ برای نمونه اگر کشوری، برای آموزگاران کارگاه‌های آموزشی درباره‌ی ارزش بازی، برپا کند اما هیچ راهنمایی یا برنامه‌ای برای جایگاه بازی در برنامه‌ی آموزش پیش‌دبستانی نگنجانده باشد، آموزگاران نمی‌توانند آن‌چه را در کارگاه‌ها آموخته‌اند، در کلاس اجرا کنند. به همین ترتیب، اگر به خانواده‌ها کمک نکنند که چگونگی یادگیری کودکان با بازی را درک کنند تا از کودکان برای افزایش تجربه‌ی بازی در خانه پشتیبانی کنند، خانواده‌ها کودکان را برای یادگیری طوطی‌وار و انجام تمرین‌های کتاب کار، تحت فشار خواهند گذاشت.

برای بهبود و تنظیم تلاش‌ها و ابتکارها در این حوزه، یونیسف چهارچوبی مفهومی معرفی کرده است که  ماهیت پیچیده‌ی این بخش را نشان می‌دهد و عوامل موثر برای این هدف را ارائه می‌کند. در این چارچوب، روی قواعدی مانند برابری، کارایی، مسئولیت‌پذیری، و اهمیت هماهنگی در سطح ملی، محلی و فرعی تأکید شده است.

آیا یادگیری بازی‌محور می‌تواند در «محیطی توانمندساز» گنجانده شود؟

محیط توانمندساز به مجموعه‌ی گسترده‌ای از شرایط سیاسی، اجتماعی، مالی و ملی به هم پیوسته اشاره دارد که می‌تواند سبب پیشرفت یا مانع عملکرد موفق دوره‌ی پیش‌دبستانی شود.

محیط توانمندساز خوب، به درک اهمیت یادگیری از راه بازی کمک می‌کند و با افزایش هماهنگی با بخش‌های دیگر، مانند بهداشت، تغذیه و حمایت اجتماعی اهمیت این موضوع را بیشتر می‌کند.

این عوامل در کنار هم می‌توانند شرایطی یکپارچه را برای بازی کودک فراهم کنند. چهار عنصر محیط توانمندساز و این‌که چگونه می‌تواند یادگیری از راه بازی را تقویت کند، این موارد است:

  • سیاست‌ها و قوانین: سیاست‌های ویژه‌ی دوره‌ی پیش‌دبستانی مهم ‌است، زیرا به‌روشنی بر حق کودکان برای بازی تصدیق می‌کند و بیان می‌کند که یادگیری بازی‌محور، ویژگی مهم و ممتازی در آموزش مؤثر دوره‌ی پیش‌دبستانی است. سیاست‌ها و رهنمودها می‌تواند بازتاب رویکردهای کودک‌محور برای آموزش و یادگیری باشد. چنین سیاست‌هایی سبب می‌شود آموزش بازی‌محور در سطح پیش‌دبستانی جدی گرفته شود؛
  • درخواست همگانی: حمایت پدران و مادران و مراقبان کودکان از خدمات پیش‌دبستانی، نکته‌ای کلیدی است. آنان باید با آگاهی کامل اعلام کنند که چه کیفیتی مطلوب آموزش پیش‌دبستانی است. باید درباره‌ی نیازهای آموزشی ویژه کودکان آگاهی داشته باشند؛ برای نمونه، نیاز به درک معنا با بازی و کاوش را بدانند تا آموزگاران دانا از آن پشتیبانی کنند. یکی از جنبه‌های اصلی جذب حمایت همگانی برای یادگیری بازی‌محور این است که پدران و مادران، نقش خودشان را در فراهم کردن شرایط بازی برای کودک در محیط خانه بشناسند و قدرت انجام این کار را پیدا کنند. جلب حمایت و درخواست همگان برای یادگیری با بازی، سیستم‌های آموزشی پیش‌دبستانی را ترغیب می‌کند که مزایای بازی را تصدیق کنند؛
  • رهبری اجرایی: رهبری در مرتبه بالا که از ارزش رویکردهای کودک‌محور و بازی‌محور برای آموزش و یادگیری حمایت کند، می‌تواند این رویکردها را به جامعه معرفی کند و روی همه‌ی بخش‌‌ها فشار بیاورد تا برنامه‌ها و راه‌کارهای یادگیری بازی‌محور را وارد برنامه‌های آموزشی کنند؛
  • سرمایه‌گذاری: سرمایه‌گذران‌ عمومی و خصوصی، در بخش پیش‌دبستانی باید بر مواد آموزشی و افزارهای حرفه‌ای مناسب برای بازی سرمایه‌گذاری کنند. در بستر سرمایه‌ی محدود، که در آن کیفیت معمولاً نادیده گرفته می‌شود، محاسبات سرمایه‌گذاری برای پیش‌دبستانی باید برای دستیابی به اهداف علمی مطلوب باشد. اهداف خدمات نیز باید منطقی و متوازن باشد.
دیگر تصاویر
ویراستار
آزاده خلیفی
Submitted by editor74 on د., 06/28/2021 - 09:16