رشد اخلاقی کودک و ادبیات داستانی -به همراه بررسی آثار داستانی جمشید خانیان از منظر رشد اخلاق-بخش آخر
ه) داستان قلب زیبای بابور
خلاصه
داستان از زبان دختر نوجوانی بازگو میشود که با پدر و مادر خود به بندر لنگه رفته است. آنها که در خانهٔ دوست پدر مهماناند، دور هم جمع میشوند و دوست پدر، داستان کهور را برایشان بازگو میکند: کهور، پسر جوان سیاه پوستی است که در یکی از روستاهای بندر لنگه زندگی میکند. کار اصلی مردم این روستا، ماهیگیری و غواصی برای یافتن مروارید است.
روزی کهور برای تحویل یک امانتی به خانه ارباب بزرگ میرود و در آنجاست که دل به دختر ارباب، حزبا، میبندد. پدر دختر که شرط ازدواج دخترش را آوردن مرواریدی بزرگ از جانب داماد قرار داده، با این ازدواج مخالفت میکند؛ زیرا کهور پسری سیاه و فقیر و از طبقات پایین جامعه است. با وجود مخالفت پدر، حزبا از خانه گریخته و با کهور ازدواج میکند. آنها با هم برای زندگی به قبیلهٔ کهور میروند. پدر نیز برای مجازات این دو، قبیله کهور را مورد قهر و تحریم قرار داده و رابطه دوستی بین دو قبیله از میان میرود.
بر اثر این تحریم، مردم قبیله کهور متحمل سختیها و فشارهای زیادی میشوند. سالها بعد، کهور که دو فرزند دختر و پسر به نام های جیون و بابور دارد، تصمیم میگیرد برای جبران کار خود و ایجاد رابطهٔ دوستانه بین دو قبیله، برای یافتن مروارید بزرگ به دریا برود، ولی او هرگز از این سفر بازنمیگردد. مردم منطقه برای به دست آوردن این مروارید، تلاش زیادی کردهاند ولی هرگز کسی موفق به یافتن آن نشده، چراکه طبق باورهای مردم هیولایی از این مروارید در ته دریا محافظت میکند و هرکس به دنبال آن برود، طعمه این هیولا میشود. مدتی پس از مرگ کهور، پسرش بابور برای ادامهٔ راه پدر و یافتن مروارید، به دریا میرود. او دل به دریا میزند و با به خطرانداختن خود و یافتن مروارید بزرگ، دوباره صلح و دوستی را برای دو قبیله به ارمغان میآورد.
تحلیل
از میان نکات اخلاقی قلب زیبای بابوربه سه نکته اشاره خواهیم کرد: مسئله تبعیض نژادی و فاصلهٔ طبقاتی، مسئله به خطرانداختن دیگران برای منافع خود و سرانجام مسئله به خطرانداختن خود برای منافع دیگران. گره اصلی داستان به دلیل سیاه و فقیربودن کهور شکل میگیرد و به دلیل ضد ارزش تبعیض نژادی است که کل طرح داستان پیش میرود.
طرح مسئله تبعیض نژادی از نقاط قوت اخلاقی داستان است (سؤال ۸) و نمونه ای است از مواردی که کلان سیستم حاکم و ارزشهای آن در تضاد با ارزشهای انسانی قرار گرفتهاند (سؤال ۴٫۵). دوراهی اخلاقی داستان زمانی شکل میگیرد که کهور و زنش حزبا بعد از فرار از دست پدر و ازدواج، به قبیله کهور پناه میآورند و پدر حزبا با شنیدن این خبر، آن قبیله را تحریم کرده و زندگی را بر آنها سخت میکند.
آیا کار این زوج در به سختی انداختن دیگران برای منافع خود اخلاقی است؟ این سؤال اخلاقی گرچه هیچگاه به شکل مستقیم در داستان مور د بحث قرار نمیگیرد اما درادامه با استفاده از مؤلف احساس گناه (سوال ۲٫۲)، بار دیگر اهمیت اخلاقی مییابد. کهور برای جبران آنچه عمل او برای قبیلهاش ایجاد کرده و بهدلیل احساس گناه، خود را به خطر انداخته و برای یافتن مروارید به دریا میرود و جانش را در این راه از دست میدهد. سرانجام بابور نیز راه پدر را ادامه داده و برای قبیله دست به ایثار میزند؛ این نمونه ای است از به خطرانداختن خود برای دیگران که از طریق ارائه سرمشقی مستقیم و مثبت (سؤال ۱٫۳) عرضه شده است. ضمن آنکه سرمشق بابور در این ماجرا نیز پدرش بوده و این هم نمونه دیگری است از سرمشق دهی مثبت در داستان.
و) داستان کوسه ماهی
خلاصه
شخصیت داستان پسر بچه ای جنوبی است. در ابتدای داستان او در قایقی کنار ساحل مشغول بازی است که ناگهان با مردی غریبه روبه رو میشود. مرد از او میخواهد کمکش کند تا از دریا عبور کرده و از مرز بگذرد. مرد غریبه با فرستادن سگ پسر به خانه، پدر ماهیگیر او را به قایق میکشاند و با تهدید اسلحه و گروگان گرفتن پسر، آنها را مجبور میکند با راه انداختن قایق، او را به دریا برده و به مقصد برسانند.
ابتدا پدر با گفتن این دروغ که موتور قایق خراب است از این کار سر باز میزند، ولی درنهایت با تهدید مرد غریبه به انداختن پسر در آب، تسلیم میشود. رویارویی با این حادثه برای پسر به نوعی یاد آور خاطرهای است که او از پدر و پدربزرگش شنیده و آن درگیریای است که میان آنها و یک کوسه ماهی رخ داده و منجر به مرگ پدربزرگ شده است. پسر با یاد آوری این که چگونه پدرش در درگیری با کوسه ماهی، پدربزرگ را تنها نگذاشته و کوسه ماهی را زخمی کرده، بر آن میشود تا با یاری رساندن به پدر مرد غریبه را از پا در آورد. در انتها، پسر در یک موقعیت مناسب اسلحه مرد غریبه را برمیدارد و با تیراندازی باعث میشود آنها از این ماجرا جان سالم به در ببرند.
تحلیل
از میان نکات اخلاقی مطرح در کوسه ماهی به دو مورد که هردو دوراهیهایی اخلاقیاند، اشاره میکنیم: ابتدا گروگان گیری و سپس دروغگویی و توسل به خشونت برای نجات جان خود. اولین دوراهی اخلاقی، گروگان گیری مرد غریبه است که برای رسیدن به هدفش و گذشتن از مرز، راوی را به گروگان میگیرد و از این طریق میخواهد پدر را مجبور به پذیرش درخواستش کند.
گروگان گیری افراد بیگناه برای تحت فشار قراردادن افرادی دیگر، ازجمله مواردی است که در جهان معاصر و به خصوص در مناطقی که درگیر جنگاند به وفور به چشم میخورد. توجه به این مسئله و طرح این سوال که آیا گروگان گیری از لحاظ اخلاقی درست است یا خیر، از نقاط قوت کتاب از نظر اخلاقی است. در اینجا نیز بار دیگر باید تذکر داد که ما انتظار پاسخگویی به این سوال اخلاقی را از کتابی داستانی نداریم و همینکه کتاب فرصت فکر به این موضوع را در اختیار خواننده میگذارد، باید به فال نیک گرفته شود. دوراهی اخلاقی دوم، زمانی ایجاد میشود که راوی و پدرش برای نجات جان خود به مرد غریبه دروغ میگویند و حتی در انتها راوی برای نجات جانش از سلاح استفاده میکند. سؤالی که این موقعیت داستانی پیش رو قرار میدهد این است که آیا نقض ارزشهای اخلاقی مانند راستگویی یا عدم توسل به خشونت، در برخی موقعیتهای خاص و ویژه، مجاز است؟ این موقعیتها کداماند و چگونه میتوان آنها را تشخیص داد؟
نتیجه گیری
نویسندگان کوشیدند در بخش نخست، چهارچو بی عمومی و فراگیر برای دنبال کردن مباحث مربوط به اخلاق در ادبیات داستانی کودک، به عنوان یکی از تأثیرگذارترین رسانههای در اختیار کودک، فراهم کنند. این چهارچوب حاصل به کارگیری مؤلفههای گوناگونی است که دیدگاههای مختلف روان شناختی درباره اخلاق پیشنهاد کردهاند.
چهارچوب ارائه شده هنوز میتواند تکمیل شود و در مورد انواع مختلف ادبیات داستانی، در گروههای سنی مختلف، به کار رود. در بخش دوم تلاش شد الگوی نظری بخش نخست بر روی مجموعه آثار داستانی جمشید خانیان اعمال شود. نتایج تحلیل ما درمجموعه شان از موفقیت این نویسنده در توجه به مسائل اخلاقی و به کارگیری رویکردها و تکنیکهای متنوع در طرح و بحث مسائل اخلاقی دارد؛ نکته ای که در میان آثار بسیاری از نویسندگان ایرانی غایب است.
خانیان در برخی آثار خود، مانند لاکپشت فیلی، به طرح مستقیم مسائل اخلاقی میپردازد، حال آنکه برخی دیگر، مانند طبقه هفتم غربی، شامل نکات و مسائل اخلاقی غیر مستقیم و تصریح نشده ای است که میتواند موضوع و مایه تأمل و بحث اخلاقی شود. تحلیلها نشان داد که طرح دو راهی های اخلاقی، چه به شکل تصریحی و چه به شکل تلویحی، پربسامد ترین تکنیک به کاررفته از جانب خانیان برای طرح مسائل اخلاقی است. دوراهیهای اخلاقی خانیان هم درباره ارزشها و ضد ارزشهای فردی و منفعل و هم درباره ارزشها و ضد ارزشهای اجتماعی و فعال اند. ضمن آن که برخی از مشکلات اخلاقی مهم و گریبان گیر جوامع معاصر نیز در آنها قابل پیگیری است.
گرچه این ایراد را میتوان بر فضای اخلاقی آثار خانیان وارد دانست که در آنها کمتر اثری از بحث و تبادل نظر عقلانی میان شخصیتهای داستان برای حل عقلانی و مسالمت آمیز دوراهی های اخلاقی به چشم میخورد. پس از دوراهیهای اخلاقی، ارائهٔ الگوهای اخلاقی، چه به شکل الگوهای مثبت و ایجابی و چه بهشکل الگوهای منفی و سلبی، متداولترین تکنیک خانیان برای پرداختن به اخلاق است و در بیشتر موارد شخصیتهای داستانی ای که نقش الگو دهنده را برعهده دارند، از ویژگی های عمومی الگودهنده که برای تأثیرگذاری کنشهای او لازم است، برخوردارند.
استفاده از موقعیتهای فرضی و تخیلی مربوط به اخلاق و همچنین مواجهه و رودررویی با نمونهها و موارد اخلاقی در جامعه، گرچه در آثار خانیان غایب نیستند، اما سهم و نقش کمی برعهده دارند و میتوانند در صورت به کارگیری بر غنای اخلاقی آثار او بیفزایند. مؤلفههای هیجانی و غیر استدلالی اخلاق، کمابیش در آثار خانیان قابل پیگیری است و آثار او توان جلب توجه خواننده را به ارزشهای اخلاقی عمومی، مانند حفاظت از محیط زیست، دارد. درباره نقش جنسیت در آثار خانیان باید گفت اکثر قهرمانان داستانهای او مذکرند، اما در مواردی که شخصیتهایی مونث نیز وجود دارند، تعصب و تبعیض جنسیتی ای از لحاظ ارزشها و احکام و استدلالهای اخلاقی به چشم نمیخورد. درمجموع میتوان کارنامه داستانی خانیان را از نظرگاه اخلاقی، مثبت و پرمایه توصیف کرد.
منابع
برک، لورا (۱۳۸۸). روانشناسی رشد، ترجمه یحیی سیدمحمدی، دوره ۲ جلدی، تهران: ارسباران.
پیاژه، ژان (۱۳۷۹). قضاوتهای اخلاقی کودکان، ترجمه محمدعلی امیری، تهران: نشر نی.
خانیان، جمشید (۱۳۸۰). شب گربههای چشم سفید، تهران: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان.
خانیان، جمشید (۱۳۸۱). کوسه ماهی، تصویرگر امیر نساجی، تهران: کانون پرورشفکری کودکان و نوجوانان.
خانیان، جمشید (۱۳۸۲). قلب زیبای بابور، تصویرگر علی اصغر محتاج، تهران: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان.
خانیان، جمشید (۱۳۸۲). لاکپشت فیلی، تصویرگر پیمان رحیمیزاده؛ ویراستار مژگان کلهر؛ زیر نظر شورای ادبی [نشر افق]، تهران: افق.
خانیان، جمشید (۱۳۸۶). ناهی، تصویرگر ثمینه خوبی، ویراستار علی خاکبازان، تهران: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان.
خانیان، جمشید (۱۳۸۶). طبقه هفتم غربی، زیر نظر شورای ادبی [نشر افق]، تهران: افق.
کریمی، عبدالعظیم (۱۳۸۵). مراحل شکل گیری اخلاق در کودک (با تأکید بر رویکردهای تحولی) روانشناسی رشد، تهران: عابد.
گنسلر، هری (۱۳۸۵). درآمدی جدید به فلسفه اخلاق، ترجمه حمیده بحرینی، ویراسته مصطفی ملکیان، تهران: آسمان خیال، نقد قلم.
مک ناتن (۱۳۸۳). نگاه اخلاقی، درآمدی به فلسفه اخلاق، ترجمه حسن میانداری، تهران: سازمان مطا لعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت).
ویگوتسکی، آل. اس. (۱۳۶۹). ذهن و اجتماع: رشد فرایند عالی ذهن، ترجمه رؤیا منجم، تهران: علمی.
Edmiston, B. (۲۰۰۸). Forming Ethical Identities in Early Childhood Play, Routledge.
Lapsley, D. K. (۲۰۰۶). "Moral Stage Theory", M. Killen & J. G. Smetana (eds.), Handbook of Moral Develpoment, Lawrence Erlbaum Associates.
Mullins, M. M. (۲۰۰۸). "Kohlberg, Lawrence", F. C. Power et al. (eds.), Moral Education: A Handbook, Praeger.
Schrader, D. E. (۲۰۰۸). "ognitive Moral Development", F. C. Power et al. (eds.), Moral Education: A Handbook, Praeger.
Smith, S. (۲۰۰۰). "Children at Play", J. Mills & R. Mills (eds.), Childhood Studies, A Reader in Perspectives of Childhood, Routledge.
Stephens, J. M. (۲۰۰۸). "Bandura, Albert", F. C. Power et al. (eds.), Moral Education: A Handbook, Praeger.
ادامه دارد...
رشد اخلاقی کودک و ادبیات داستانی -به همراه بررسی آثار داستان جمشید خانیان از منظر رشد اخلاق -بخش اول
رشد اخلاقی کودک و ادبیات داستانی -به همراه بررسی آثار داستان جمشید خانیان از منظر رشد اخلاق -بخش دوم
رشد اخلاقی کودک و ادبیات داستانی -به همراه بررسی آثار داستان جمشید خانیان از منظر رشد اخلاق -بخش سوم
رشد اخلاقی کودک و ادبیات داستانی -به همراه بررسی آثار داستان جمشید خانیان از منظر رشد اخلاق -بخش چهارم