مضامین فلسفی در داستان های متون کلاسیک ادب فارسی ( بخش دوم)
۳. داستان های متون کلاسیک ادب فارسی
در گستره ادبیات فارسی، داستان سرایی جایگاه ویژهای داشته است. درباره اینکه داستان چیست و در زبان فارسی چه انواعی دارد، تقوی اظهار میدارد که « در زبان فارسی آن بخش از آثار ادبی را که به شرح و نقل واقعه یا مجموعهای از وقایع به هم پیوسته درباره اشخاص، اشیا یا دیگر موجودات میپردازد، داستان می گویند که معادل عربی آن قصه، تمثیل، یا حکایت است که یکی از قدیمیترین مواریث بشر (چهار هزار سال قبل از میلاد) و زیرمجموعه حیات فرهنگی اوست.»
کشورهایی که سابقه تاریخی بیشتری دارند از حیات فرهنگی گسترده تری نیز برخوردارند. قزل ایاغ معتقد است که « ایران کشوری است با سابقه دیرینه فرهنگی، شش هزار سال تمدن و ۲۵۰۰ سال تاریخ مدون که ادبیاتی غنی و پربار، هم در شکل شفاهی و هم در شکل نوشتاری، دارد. » داستان های فارسی اشکال و کاربردهای زیادی دارند. تقوی درباره انواع داستان و کاربردهای آن اظهار میدارد که« داستان را ماده خام تمام اشکال ادبی (حکایت، رمان، تمثیل، سرگذشت، افسانه، اسطوره، و قصه) دانستهاند و این ماده خام تمام انواع را از اسطوره تا داستانهای امروزی (رمان و داستان کوتاه) دربر میگیرد.
مهمترین انواع داستان عبارتاند از:
۱. اسطوره ای حماسی که شناسنامه هر قوم است، مانند شاهنامه فردوسی، گرشاسبنامه اسدی طوسی و سامنامه خواجوی کرمانی؛
۲. دینی مذهبی و تعلیمی، مثل بوستان و گلستان، مثنوی، آثار عطار؛
۳. غنایی مانند یوسف و زلیخا، و بیژن و منیژه فردوسی؛ وامق و عذرا عنصری؛ ویس و رامین فخرالدین اسعد گرگانی؛ خسرو و شیرین و لیلی و مجنون نظامی و هشت بهشت امیرخسرو دهلوی؛
۴. سرگرمکننده و سرگذشت عیاران مانند سمک عیار فرامرز بن خداداد و سندبادنامه و هزار و یک شب؛
۵. رمزی مانند حی بن یقضان، رساله الطیر و سلامان و ابسال ابن سینا، قصه الغربه الغربیه، آواز پر جبرئیل، عقل سرخ و فی حاله الطفولیه سهروردی؛
۶. تعلیمی.
با وجود آنکه در برخی فرهنگها نوع خاصی از داستان وجود دارد یا به نوع خاصی از داستان اهمیت بیشتری دادهاند، در ادبیات داستانی فارسی به ویژه آثار متقدم و کلاسیک معمولاً عناصر مختلف در یک اثر جمعاند؛ برای مثال، ما از شاهنامه به عنوان اثری حماسی یاد میکنیم، در حالی که پر از پند و اندرزهای اخلاقی، تعلیمات دینی، صحنههای بزمی و عاشقانه نیز میباشد. گستردگی و تنوع داستانی در ادب کلاسیک فارسی، به عنوان ظرفیتی قابل اعتنا، میتواند برای استفاده در فلسفه برای کودکان مورد مطالعه قرار گیرد. تنوع این داستانها باعث شده است تا در زمینههای مختلف نمونه داستان مناسب کودکان را بتوان یافت.
آذریزدی از جمله کسانی است که داستانهای کهن فارسی را برای کودکان بازنویسی کرده است. این داستانها بارها تجدید چاپ شده و بعد از سالها از انتشار آن، هنوز هم مورد علاقه کودکان است. مهمترین آثار او قصههای خوب برای بچههای خوب است که شامل قصههای کلیله و دمنه، قصههای مرزباننامه، قصههای سندبادنامه و قابوسنامه، قصههای مثنوی مولوی، قصههای شیخ عطار، قصههای گلستان و ملستان، قصههای قرآن و قصههای چهارده معصوم است و در هر جلد از آن داستانهایی از کتب ادبی و دینی به زبان بچهها آورده شده است. پناهی اظهار میدارد:
در تاریخ ادبیات و تاریخ فلسفه ایران بخش خاصی به کودکان اختصاص نیافته است؛ اما اگر کتابهای بزرگسالان و خردسالان کاملاً تفکیک نشود و از میان نقشهای اسلیمی و تودرتوی آنها، بنا به ظرفیت طبقات و سنهای گوناگون، هر کس حصه خویش را بجوید آن گاه کتابی مانند کلیله و دمنه هم میتواند برای کودکان شیرین و سرگرمکننده باشد و هم یک کتاب آموزش سیاست برای پادشاه تلقی شود. مرزباننامه نیز چنین ویژگی ای دارد.
این ویژگی در کتابهای عرفانی مانند مثنوی مولوی بیشتر است؛ زیرا داستانهای تمثیلی آنها برای هر مخاطبی آموزنده است و وی را به شگفتی و تفکر وامیدارد. از این دست داستانها، داستان رمزی منطقالطیر است. این داستان رمزی به جهت روانی زبان و جناس زبانی سیمرغ و سی مرغ و طرح پرسشها، گفتوگوها، حیرتها، حرکتها، تفهیم فلسفه سوفیسم وحدت وجودی، آموزش مهارت اندیشیدن، دیدار با خویشتن خویش و رسیدن به اصل خویشتن خویش، نقشی مهم و جنبههای مشترک بسیاری با طرح لیپمن دارد.
تنوع داستانی در ادب فارسی میتواند از جنبههای مختلف مورد توجه قرار گیرد. تقوی اظهار میکند به طور کلی داستانها با سه بعد از شخصیت آدمی سر و کار دارند. داستانهای حماسی بیشتر با اراده و اختیار و قدرت مخاطب سروکار دارند؛ داستانهای دینی، تاریخی، رمزی، و تعلیمی با دعوت به تعقل، اندیشه، و تقویت معرفتی مخاطب سروکار دارند و داستانهای غنایی بیشتر با عواطف و احساسات سروکار دارند.
در میان داستانهای متون ادب فارسی که توسط ادبا، عرفا، و بعضاً فیلسوفان نوشته شده است، داستانهایی را میتوان یافت که هم از نظر ادبی غنی هستند و هم در آنها به مسائل فلسفی پرداخته شده است. عنوان میکند:
عرفای اسلامی و حتی فیلسوفی مشائی همچون ابن سینا هم برای بیان و انتقال مطالبی به غایت انتزاعی، به روش داستان پناه بردند. داستانهای مولانا جلالالدین نیز جزو آثار ادبی و عرفانی محسوب میشود. با وجود این میتوان دید که غالب داستانهای مثنوی به مشکلی از مشکلات کلامی، اما روزمره، توجه میکند. مثلاً، مسائل جبر و اختیار، مسئله خیر و شر یا مسئله شناخت میتوانند از جمله دغدغههای فلسفی مثنوی محسوب شوند، اما این سنت در شرق تداوم و بسط نیافت، بلکه در اروپا در زمان ژان پل سارتر بود که دیدگاههای فلسفی او در قالب نمایشنامهها و داستانها ریخته شد. البته این کار به روشهای مختلف آزموده شده است. داستان دنیای سوفی نوشته گردر یکی از این نمونههاست.
در میان متون ادبی (پیوند فلسفه و ادبیات) که برگرفته از فرهنگ اسلامی ایرانی است (فرهنگ وابستگی)، داستانهایی با مضامین فلسفی موجود است (محتوامحوری) که میتوان آنها را به شکلی بازنویسی کرد که در اجتماع پژوهی (فرایندمحوری) مورد استفاده قرار گیرد. بنابراین به کمک این داستانها میتوان به جنبههای بیشتری از فلسفه دست یافت. در ادامه به تبیین مسائل اساسی فلسفه و داستانهای متون ادب فارسی مرتبط با این مسائل پرداخته میشود. از آنجا که پرداختن به همه سؤالات فلسفی ممکن نیست تنها به طرح نمونهای از آنها پرداخته میشود.
۱.۳. نمونه داستانهای هستی شناسانه در متون کلاسیک ادب فارسی
هستی شناسی یکی از مسائل مهم فلسفه است، اسمیت اظهار میدارد هستیشناسی شاخه ای از فلسفه است که طبیعت و ماهیت حسی یا وجود را مورد مطالعه قرار میدهد فرمهینی فراهانی،. دادبه یکی از مسائل فلسفه را تفکر در چیستی هستی یا وجود (جهان، انسان، و خدا) میداند که ارسطو آن را شریفترین دانشها شمرده است. سؤالات مربوط به هستی شناسی (ontology) در طول تاریخ فلسفه، فیلسوفان زیادی را به خود مشغول ساخته است. وایت ضمن متفاوت دانستن سؤالات فلسفی با سؤالات عامیانه اظهار میکند که برخی سؤالات در خصوص واقعیت، فیلسوفانی چون، پارامنیدس (Parmenides)، دموکریتوس (Democritus)، افلاطون (Plato)، اگوستین (Agostino)، اکویناس (Aquinas)، لاک (Lock)، هابز (Hobbs) و هگل (Hegel) را به خود مشغول ساخته است. گُردر نیز فلسفه را با سؤال فلسفی و پاسخ به آن مرتبط میداند:
بهترین راه نزدیکشدن به فلسفه پرسیدن یکی چند پرسش فلسفی است: جهان چگونه به وجود آمد؟ آیا در پس آنچه روی میدهد اراده یا مقصودی نهان است؟ آیا پس از مرگ حیات هست؟ این مسائل را چگونه میتوان پاسخ داد؟ و مهمتر از همه چگونه باید زیست؟ آدمیان در طول سالها و سدهها این پرسشها را مطرح کردهاند. فرهنگی وجود ندارد که نخواسته باشد بداند بشر چیست و جهان از کجا آمده است.
طرح مباحث هستی شناسانه برای کودکان مشکل است مگر اینکه به زبان داستانی بیان شود. تلاش برای طرح چنین مسائلی با زبان داستان و حکایت برای کودکان با موفقیت همراه بوده است. نمونه این توفیق را میتوان در داستان فلسفه اثر مگی، فلسفه برای کوچکترها اثر وایت و دنیای سوفی اثر گُردر مشاهده کرد. در میان داستانهای متون کلاسیک ادب فارسی داستانهایی که به مسائل فلسفی اشاره داشته باشد وجود دارد.
در ادامه نمونه این داستانها که به مقوله جهان شناسی پرداختهاند، به شکل خلاصه نقل شده و بعد از آن مواردی چون، تأمل در داستان برای تفکر بیشتر، پرسش کلیدی و سؤالات احتمالی مطرحشده توسط کودکان دربارة داستان ذکر شده و در پایان داستان نیز به ذکر دلایلی پرداخته شد که مناسبت داستان را برای استفاده به عنوان محتوای فلسفه نشان میدهد.
۱.۱.۳. مورچگان بر کاغذ
مولوی در دفتر چهارم مثنوی حکایت منظوم و تأملبرانگیزی دارد، با عنوان مورچگان بر کاغذ که به مسئله آفرینش و علت پیدایش امور پرداخته است. در این داستان آمده است:
مورچه ای کوچک قلمی را دید که بر روی کاغذ حرکت میکند، به دوست خود گفت: این قلم روان است که میچرخد و نقشهای زیبا و عجیبی رسم میکند. آن مور گفت: این کار قلم نیست، کار اصلی را انگشتان انجام میدهند که قلم را به نگارش وامیدارند. مور سوم گفت: نه، فاعل اصلی انگشتان نیستند و آنها خود اسیر دست هستند که آنها نیز از نیروی بازو کمک میگیرند.
مورچهها همچنان بحث و گفتوگو میکردند. هر مورچهای نظر میداد تا اینکه مسئله به بزرگ مورچگان رسید. او که داناتر و باهوشتر بود. گفت: این هنر از عالم مادی صورت و ظاهر نیست. این کار عقل است. تن مادی انسان با آمدن خواب و مرگ بیهوش و بیخبر میشود. تن لباس است. این نقشها را عقل آن مرد رسم میکند.
تأمل در داستان
مورچهها با بررسی علت پیدایش نوشتهها از قلم به انگشتان و سپس دست و بازو و در نهایت عقل رسیدند. دنبال کردن این سؤال علت پیدایش جهان و انسان را به عنوان سؤالی اساسی مطرح میسازد. یکی از سؤالات اساسی در طول تاریخ فلسفه، سؤال از چگونگی پیدایش جهان است. دادبه واقعیت جهان بنیاد و حقیقت جهان و چگونگی پیدایش جهان را سه موضوع مهم در جهان شناسی عقلانی میداند. این سؤالات فلسفی در طول تاریخ فلسفه مورد توجه بسیاری از فیلسوفان بهخصوص فلاسفه پیش از سقراط بود.
به عنوان مثال مگی عنوان میکند پرسشی که بیش از همه ذهن تالس (Thales) را به خود مشغول میکرد، این بود: جهان از چه ساخته شده است؟ تالس فهمیده بود که جهان مادی ممکن است نهاًیتا از یک عنصر یا ماده اولیه تشکیل شده باشد اما به اشتباه آن عنصر را آب میپنداشت. در مقابل هراکلیتوس (Heraclitus) میگفت: جوهر بنیادین عالم آتش است.
در عین اهمیت فراوان این سؤال، پرداختن به چنین پرسشهایی برای کودکان مشکل است، اما استفاده از داستانهایی که بتواند تداعیکنندة سؤالاتی از این دست باشد میتواند مفید باشد. همچنین کودکان با شنیدن این داستان به برخی مضامین تأملبرانگیز توجه و درباره آن سؤالاتی را مطرح میکنند از جمله:
منظور و مفهوم داستان چیست؟
نقش و نگارهای کاغذ چگونه پدید آمدند؟
قلم روان چگونه نقشهای روی کاغذ را پدید آورد؟
آیا قلم میتواند بهتنهایی نقش و نگار بر روی کاغذ طراحی کند؟
آیا همه آدمها میتوانند به وسیله قلم به طراحی نقش و نگار بپردازند؟
علت اشتباه مورچهها در فهم دلیل نقاشی چه بود؟
آیا از روی نوشتههای آدمها میتوان به دانایی آنها پی برد؟
مناسبت داستان
این حکایت که گفت وگوی مستمر بین مورچهها درباره علت پیدایش پدیدههاست میتواند با ایجاد چالش ذهنی در کودکان و به عنوان محتوایی تأمل برانگیز فلسفیدن را در یک اجتماع پژوهشی تسهیل نماید. این داستان که به نسبت فهم انسان از جهان اشاره دارد، فیلسوفان زیادی را به خود مشغول ساخته است. همچنان که هراکلیتوس جوهر بنیادین جهان را آتش میداند، تالس ماده اصلی تشکیل دهنده عالم را آب فرهنگی وجود ندارد که نخواسته باشد بداند بشر چیست و جهان از کجا آمده است. به عنوان نمونه، در دنیای سوفی گُردر سؤالی چون « جهان چگونه آغاز شده است؟» با عنوان باغ عدن آمده است؛ و یا دوپره برهان آفرینش را با عنوان ساعت ساز ایزدی مطرح میکند و دموکریتوس به سؤالی چون آیا شانس میتواند دلیل یک رخداد باشد؟»میپردازد. در میان ادبا نیز چنین دغدغهای دیده میشود به عنوان نمونه:
از آغاز باید که دانی درست سرمایه گوهران از نخست
که یزدان ز ناچیز چیز آفرید بدان تا توانایی آرد پدید
(شاهنامه فردوسی)
برخی دیگر از نمونه داستانهای هستی شناسانه در جدول ۲ آمده است.
جدول.۲ نمونه داستانهای هستی شناسانه متون کلاسیک ادب فارسی
ادامه دارد...
مضامین فلسفی در داستان های متون کلاسیک ادب فارسی ( بخش اول)
مضامین فلسفی در داستان های متون کلاسیک ادب فارسی ( بخش سوم)
مضامین فلسفی در داستان های متون کلاسیک ادب فارسی ( بخش پایانی)
آموزک در رابطه با این موضوع، مقالهی زیر را پیشنهاد میدهد: