مهارتهای پیش زبانی (آمادگی برای سخن گفتن) چه چیزی است؟
از زمانی که کودک زاده میشود در حال یادگیری مهارتهای پیش زبانی یا غیر آوایی است که این آموزش سبب پشتیبانی از یاد گیری زبان میشود. مهارتهای پیش زبانی که از ماههای نخستین زایش پدیدار میشود دربرگیرنده:
دیدن و گوش کردن
پس از این که کودک به دنیا آمد، چهره مادر خود را نگاه خواهد کرد. او یاد میگیرد چهرههای انسانی را از یکدیگر بشناسد و برجستهتر بودن برخی را درک کند. توانایی بینایی به کودک کمک میکند پرسش گاه زبانی را از دهان و چهره دریافت کند.
این امر در مورد شنوایی نیز بکار میرود: کودک یاد میگیرد آوای انسانی را بشناسد و اهمیت هرکدام را به نسبت دیگری درک کند. توانایی تمیز دادن آوای انسان از بانگ پس زمینه یک مهارت پیچیده است. (در باره یادگیری یک زبان خارجی، مانند چینی، در یک شهر بازی. بپندارید که چقدر دشوار خواهد بود که واژههای کلیدی و دیگر جنبهها را در سرو صدای پس زمینه متوجه شوید).
به نوبت سخن گفتن
به نوبت سخن گفتن در هفتههای اول که پدر ومادر سرو صدا، خندهها، و حرکتهای کودک را تفسیر میکنند شکل میگیرد. و با واژهها، حرکتها و آواها به آن پاسخ میدهند. پدر ومادر با ایجاد گام سعی میکنند که کودک واکنش نشان دهد. کودک و پدر و مادر به نوبت با حرکات و آواها و دست آخر با واژهها این کار را انجام میدهند.
خندیدن
کم و بیش از ۶ هفتگی کودک شروع به خندیدن میکند. و این امر رابطه بینابین را تقویت میکند برای این که وقتی واکنشی وجود داشته باشد میتواند پاداش بهتری برای این مناسبت باشد. بزرگسالان با کودکانی که واکنش پذیر هستند مناسبات بهتری بر قرار میکنند.
پیش بینی
یک کودک در ۳ ماهگی نشانههای هیجانی از خود در پیوند با آواهایی که مربوط به وضعیتهای ناهمسان نشان میدهد، مانند: شرشرآب حمام، نزدیکی آواها. این درک با شتاب رو به گسترش میرود.
هشیار به رفتار و حالت چهره
از بدو زایش، کودکان متوجه میشوند که رفتارها و حالتهای چهره دارای معنا است.
پیروی کردن
سبب توانمندسازی همکاری بینابین و مناسبات صمیمانه میشود. در ۹ ماهگی، یک کودک توانایی پیروی کردن را با دست زدن و واکهای صدادار بازی گونه انجام میدهد مانند مک زدن لبها، سرفه کردن و دیگر موارد.
توجه مشترک
توانایی فهمیدن کانون توجه شخص دیگر و هم چنین جهت دادن به توجه دیگران که شما به چه چیزی علاقهمند هستید یک مهارت ارتباطی حیاتی است.
پیرامون ۱۲ ماهگی، یک کودک با انگشت اشاره خود به ابزارها و رویدادها که مورد دلبستگی او هستند اشاره میکند. و این برای بزرگسالان انگیزشی میشود که با کودکان اندرکنش (تعامل) بیشتری داشته باشند و نام آنها را به کودکان بگویند. برای بیشتر کودکان، تنها بیان یک بار واژهها میتواند نیاز آنها را برآورده سازد، و اشاره بیشتر سودی ندارد و باید کنار گذاشته شود.
تمام مهارتهای غیر آوایی تا زمانی که مهارتهای آوایی پدیدار میشود ادامه پیدا میکند. تمام مهارتهای ارتباطی آوایی و غیر آوایی تا هنگام آموزش کامل زبانی همراه یکدیگر خواهند بود.
درک کردن
ادراک در ۱۲ ماهگی بر اساس نشانههای پیرامون، مانند. جهت نگاه چشم، بیان چهرهای، اشاره کردن، و حرکتهای بدنی است. خردسالان تا ۱۲ ماهگی واژه «نه» و «خداحافظ» را میفهمند. برای شماری از کودکان هنگامی مهمترین دشواری درک کردن پیدا میشود که زمان کافی برای فهمیدن واژههای مهم به سبب تند سخن گفتن بزرگسالان وجود ندارند.
بیان درون
کودک به روش غیر زبانی، با نگاه کردن، بیان چهرهای، آواها و حرکت رابطه بر قرار میکند. نخستین واژهها پیرامون ۱۲ تا ۱۵ ماهگی پدیدار میشوند.