آموزش‌ و پرورش و نسل سرگردان دانش‌ آموزان!

شب گذشته بر سبیل اتفاق، گذری و نظری بر تلویزیون همیشه‌خاموش منزلم داشتم. دیدم که وزیر محترم آموزش‌ و پرورش با قاطعیت هرچه تمام‌تر در صداوسیما می‌گفت همه مسائل بایسته آموزشی و تمام مطالب لازم درسی استاندارد از طریق خود وزارت فخیمه آموزش‌وپرورش در بین همین کتب مهیای موجود و در دسترس دانش‌ آموزان، تعبیه شده است؛ پس دیگر نیازی به نشر روزافزون این‌همه کتاب‌های غیراستاندارد مورد استناد و تأکید برخی از معلمان ما نبوده و نیست!

اگر چنین است که بدیهه‌پردازانه شخص ایشان می‌فرمایند، جسارتا باید گفت؛ یا وزیر تازه‌کار کنونی به طور کل از فحوا و وضعیت عمومی کتاب‌های درسی فرزندان ایران‌زمین خبر ندارند و از وضعیت سیستم معیوب آموزش جاری، پاک غافل و بی‌خبرند! یا یحتمل اینکه به‌عنوان وزیر جدید جلوس‌فرموده در کرسی مهم‌ترین وزارتخانه‌های کشور، نمی‌دانند و بلکه مهم‌تر از آن، نمی‌توانند که چگونه و با چه مکانیسم سنجیده و تضمین‌کننده باید جلوی هجوم بازار سرسام‌آور کتب به‌ظاهر مکمل! را - که از کران تا به کران - هر روز مانند قارچ‌های خودرو می‌روید، بگیرند! به‌هرحال هر شقی از شقوق که باشد یا نباشد، بنده الان به‌اصطلاح در همین شهری که زندگی می‌کنم، فرزندم هرگاه که از دبیرستان انتفاعی به منزل می‌شتابد!

مات و مبهوت، خطاب به من می‌گوید پاره‌ای از دبیران با کر و فر، ما را به فلان کتب کذایی و بهمان جزوات رنگارنگ آموزشی ارجاع می‌دهند یا به طرق مختلف اعلان کمبود وقت در کلاس رسمی می‌کنند و در قبال اخذ و دریافت شهریه مکفی و مجزای دیگر، راه‌به‌راه، برای ما سرگشتگان، در بیرون از محیط آموزشی کلاس‌های نوین تقویتی و چه می‌دانم تکمیلی! تعریف می‌کنند و با این رفتار پرسش‌برانگیز خود، خواسته و ناخواسته، تبعیضات ناروای آموزشی در جامعه امروزین ایران را دامن می‌زنند! پرسش نگارنده این سطور این است که اساساً کدام خانواده شریفی در این مملکت وجود دارد که از این رفتارهای تاجرمنشانه، دچار تکدر ذهن و تعرض خاطر نشده باشد!؟ تبعیضاتی که بی‌رحمانه بذرهای زهرآگین صدها عقده، تنش و کمپلکس درونی را در جان خسته فرزندان امروز و پدران و مادران پژمرده فردای این خاک می‌نشاند!

راستی، با تلقین و تزریق مدام تب کاذب و فروننشستنی کنکور، قطار آموزش‌وپرورش فرسوده و از ریل خارج‌شده ما - در کجا می‌ایستد!؟ و با این وضعیت مدیریت تعلیم و تربیت - به کجا می‌رود!؟ نخبگان و فرهیختگان جامعه در این شرایط چه وظایف و مسئولیت‌هایی بر عهده دارند!؟ در مقابل این‌همه اعوجاج و کژتابی آیا می‌توان همچنان شاهد کرختی و بی‌تفاوتی نهادینه‌شده در این مرز پرگهر بود!؟ آیا همه نشانه‌ها و تمام مشکلات و معضلات را باید به سوی حاکمیت و دولت‌ها روانه کرد!؟

...و اگر قرار باشد غم چنین ابتلایی را چاره ز جایی بکنیم، بایسته است که باید به جای این فرافکنی‌ها و مقصرتراشی عبوسانه که ره به دهی نمی‌برد، از بد حادثه به دامان پرمهر فرهنگ پناهنده شویم؛ اما پرسش پیش‌رو این است که فرهنگ چگونه و با چه سازوکاری ساخته و پرداخته می‌شود و چه کسی باید چرخ ستبر فرهنگ را بچرخاند!؟  نباید و نشاید پنهان کرد که وزارت بزرگ آموزش‌وپرورش، امروز کم‌وبیش از درون و بیرون، در وضعیتی فرو افتاده است که طوعا و کرها، نه‌تنها خود بلکه نظام اصیل و اصالت خانواده و فخامت آزادی و مزیت فضای باز اندیشه و ارزش تعامل با خانه و خانواده و طبیعت را بعضاً، از دانش‌ آموزان امروز ما سلب کرده است!

چاره در تنظیم مطالب درسی پایه معارف انسانی در سنت حکیمان و علوم جدید است؛ در واقع تغییر محتوای کتاب‌ها به نحوی که موجب آموزش چگونه فکرکردن، ارتقای اندیشه و حذف سنت موهوم حفظ‌کردن طوطی‌وار شود و به دانش‌ آموزان جرئت انتقاد و نقد مبتنی بر معیارهای علمی، فلسفی و تجربی را بیاموزد. با وضع و فرهنگ موجود کنونی، اولیا و دانش‌آموزان نمی‌توانند برای خود تعیین تکلیف جدی کنند. اینکه آیا رجوع دانش‌آموزان به کتاب درسی کافی است یا روکردن به جزوه معلمان؟ جزوات کمک‌درسی مراکز هم‌عرض باید ملاک کار قرار گیرد یا جزوات مؤسساتی که خود این وزارتخانه به آنان مجوز تأسیس داده است یا...؟!!

و مزید بر علت بار مالی عظیمی که از این رهگذر بر دوش خانواده و جامعه ضعیف و متوسط افکنده می‌شود! با چنین شرایط نامطلوبی پس کِی باید به آموزش‌وپرورش رایگان و تحقق قانون اساسی نزدیک شویم! مهم‌ترین اصل قبل از آموزش، پرورش و تهذیب است. پرورش با اصولی‌ترین جنبه جان و انسانیت سروکار دارد که با ترتیب‌دادن مسابقات و نمایش‌های نفس‌سوز و ویرانگر فعلی هرگز حاصل و واصل نمی‌شود!

دیر زمانی است که به علل آشکار و پنهان، آموزش‌وپرورش در تربیت انسانی و اخلاقی دانش‌ آموزان نه برنامه و نه راهکاری جامع و شفاف ارائه کرده و حتی آمار و اعداد درستی دراین‌باره در انبان خود ندارد و در حوزه محسوسات و مشاهدات کارنامه مثبتی ارائه نمی‌کند! جناب وزیر نیک می‌دانند که به صرف وقوف بر فروض و مشکلات پیش‌رو و مواعظ دلنشین مکرر، معضلات آموزش‌وپرورش حل‌وفصل نمی‌شود! باید فلک را سقف بگشایم و طرحی نو دراندازیم، جامعه و دولت هر دو باید در پالایش و پیرایش فرهنگ جامعه دست در دست هم بگذارند. به تعبیر داستایوفسکی، همه ما برای همه چیز مقصریم!

Submitted by Anonymous (تایید نشده) on س., 10/24/2017 - 11:27