درمان آپراکسی در کودکان
روند درمان آپراکسی بسته به انواع آن متفاوت است. در مورد آپراکسی مادرزادی، فرد باید از بدو تولد از نظر نشانههای آپراکسی بررسی و با دیدن اولین نشانهها، به درمانگر باتجربه ارجاع داده شود. ولی در آپراکسی اکتسابی، تکیهی درمان، بر توانبخشی افرادی است که بر اثر یک حادثه مثل ضربه به سر یا تومور مغزی و... دچار آپراکسی شدهاند. بنابراین بهبود اختلالات زمینهای در این افراد، به طور طبیعی باعث کاهش یا از بین رفتن نشانههای آپراکسی میشود.
به دلایل زیر، توجه زیادی به درمان آپراکسی نشده است:
- در بسیاری از موارد این اختلال با گذشت زمان بهبود یافته یا اثرش کم میشود.
- فرد مبتلا و اطرافیانش در بیشتر مواقع با این اختلال کنار میآیند (البته این نکته بیشتر درمورد انواع خفیف تا متوسط آپراکسی است).
- افراد مبتلا به آپراکسی در زندگی روزمره (هنگامی که کسی از آنها کاری نمیخواهد) اصطلاحاً میتوانند گلیم خود را از آب بیرون بکشند و نشانههای بیماری آنها زمانی بروز میکند که بخواهند به درخواست یک فرد -مثلاً معلم- کاری را انجام دهند.
ولی با وجود آنچه گفته شد با توجه به افزایش شیوع این بیماری- بر اثر افزایش حوادث و همچنین دقیقتر شدن روشهای تشخیص- باید به طور جدی به فکر درمان افراد مبتلا به این بیماری بود.
هیچ نوع درمان یا رویکرد درمانی به عنوان بهترین راه برای بیمار مبتلا به آپراکسی ثابت نشده است، زیرا نوع اختلال و همچنین شدت نشانههای آن در هر بیمار متفاوت است. با این حال، جلسات انفرادی با حمایت اعضای خانواده و دوستان، معمولاً بهترین نتیجه را دارند. از آنجایی که افراد به درمان پاسخ متفاوت میدهند، برخی از بیماران پیشرفتهای بیشتر و برخی دیگر پیشرفت کمتری خواهند داشت.
به طور کلی درمان آپراکسی شامل موارد زیر است:
- فیزیوتراپی و توانبخشی
- گفتاردرمانی
- استفاده از اپلیکیشنهای ویژه
فیزیوتراپی و توانبخشی در درمان آپراکسی
هدف از توانبخشی، تقویت ارتباط میان اعصاب و عضلات فرد است. این اتفاق با انجام مجموعهای از فعالیتهای ورزشی ویژه و منظم تمرینات فیزیوتراپی صورت میگیرد. مغز افراد مبتلا به آپراکسی، نیازمند برنامه ریزی دقیق برای ایجاد هماهنگی بین تمام عضلات مورد نیاز برای انجام یک فعالیت است.. متخصص توانبخشی همواره با بیمار در تعامل است تا او را در نحوهی صحیح انجام فعالیتها، به ویژه فعالیتهای چند مرحلهای-مانند روشن کردن شمع با کبریت- راهنمایی و همراهی کند و در طی زمان پیشرفت بیمار را در انجام کارهایش ارزیابی کند. اگر فرد این تمرینات ورزشی را به طور منظم و مستمر انجام دهد، اختلال هماهنگی میان عصب و عضلاتش بهبود یافته و یا به طور کامل از بین میرود.
گفتاردرمانی برای آپراکسی گفتاری
از آنجا که شایعترین نوع آپراکسی کودکان، آپراکسی گفتاری (CAS) است، بیشتر پژوهشها، در این زمینه انجام شده و محققان، بیشتر وقت خود را در کشف روشهای تشخیصی و درمانی این نوع آپراکسی صرف کردهاند. بنابراین اطلاعات در مورد درمان CAS بسیار بیشتر از انواع دیگر آپراکسی است.
گفتاردرمانی کودکان مبتلا به CAS، بیشتر بر تمرین بر روی هجاها، سپس واژهها و بعد از آن عبارات تمرکز دارد. در موارد آپراکسی گفتاری شدید، ممکن است کودک به بیش از سه تا پنج جلسهی گفتار درمانی در هفته نیاز داشته باشد. با بهبود کودک، دفعات این جلسات کمتر میشود.
توصیه میشود که گفتاردرمانی این کودکان به صورت انفرادی باشد زیرا باعث میشود کودک در طول هر جلسه زمان بیشتری برای تمرین گفتار داشته باشد. از طرفی از آنجا که این کودکان اغلب اعتمادبهنفس پایینی دارند، وجود افراد دیگر در جلسهی گفتاردرمانی، عملکرد او را ضعیفم میکند و ممکن است تمام آنچه را که آموخته است فراموش کند. بنابراین گفتاردرمانگر باید به تنهایی و با حوصله، تمرینات گفتاردرمانی را با این کودکان پیش ببرد.
تکیه گفتاردرمانی در مورد کودکان مبتلا به آپراکسی گفتاری، تنها بر ادا کردن درست حروف و واژهها نیست. بلکه باید برنامه ریزی ادای واژهها را- از دریافت حسی مغز تا پردازش واژهها و کمک گرفتن از عضلات دهان و صورت برای ادای آنها - در فرد بهبود داد. برای این کار گفتاردرمانگر علاوه بر تولید اصوات درست باید به ایجاد احساسات و آهنگ صحیح در حین سخن گفتن نیز توجه کند و با تمرینات ویژهای این شاخصها را در بیان کودک افزایش دهد. همچنین باید به تغییرات صورت کودک در حین سخن گفتن نیز توجه و او را در بروز تغییرات صحیح کمک کند. برای مثال، ممکن است نیاز باشد گفتاردرمانگر در حین حرف زدن کودک صورت او را لمس کند و بر اساس نیازش حالت چهرهی او را با دست تغییر دهد. مثلاً وقتی کودک میخواهد واژهی «او» را تلفظ کند گفتاردرمانگر، لبهای او را با دست غنچه میکند تا به کودک بفهماند روش درست ادای این واژه چگونه است. و سپس از او بخواهد دوباره این کار را تکرار کند تا در نهایت به طور ناخودآگاه بتواند تغییر مناسب را در صورت خود حین ادای واجها یا واژهها اعمال کند.
هیچ رویکرد گفتار درمانی واحدی برای درمان CAS، به عنوان موثرترین روش شناسایی نشده است. اما، برخی از اصول کلی مهم گفتار درمانی برای CAS عبارتند از:
1- تمرینهای گفتاری
در تمرینات گفتاری گفتاردرمانگر، واژهها و عبارات ویژهای را به کودک میدهد و از او میخواهد آنها را نه یک بار، بلکه بیشتر تکرار کند. این تکرارها محدود به جلسهی گفتاردرمانی نیست و گفتاردرمانگر از کودک میخواهد در طول روز و در خانه و مدرسه هم آنها را تکرار کند. والدین باید با درمانگر فرزند خود هماهنگ باشند و محیط خانه را برای تکرار آزادانهٔ این واژهها و عبارات فراهم نمایند. واژهها و عباراتی که به کودک توصیه شده است، دارای استانداردهایی هستند که بنابر نقاط ضعف کودک در ادای اصوات طراحی یا انتخاب شدهاند، بنابراین مهم است که والدین بدون مشورت با درمانگر، چیزی بر درمان فرزند خود اضافه نکنند. باید در نظر داشت که هر جلسه تمرین در خانه میتواند کوتاه باشد، مثلاً پنج دقیقه، و دو بار در روز اتفاق بیفتد. یادمان باشد که کودک نباید از درمان خسته شود. چون ممکن است از ادامهی روند درمان سر باز بزند و دیگر با درمانگر همکاری نکند. اگر کودک، CAS شدید دارد، گفتاردرمانگرش ممکن است در ابتدا از مجموعهٔ کوچکی از واژههای تمرینی استفاده کند و به تدریج و با بهبود نسبی کودک تعداد آنها را برای تمرین افزایش دهد.
2- تمرینات صدا و حرکت
در این تمرین، از کودک مبتلا به CAS، خواسته میشود که در هنگام سخن گفتن گفتاردرمانگر، چشمش به دهان و حالت چهرهی او باشد. گفتاردرمانگر عبارات و واژگانی را ادا میکند و کودک در همان حین بر روی نحوهی ادای آن تمرکز میکند. در مرحلهی بعد کودک باید سعی کند بر اساس چیزهایی که از صورت، دهان و لحن درمانگر دیده است، آن عبارات و واژگان را تکرار کند و درواقع نحوهی بیان آنها را تقلید کند. با این کار، ذهن کودک با نحوهی درست تولید اصوات و چگونگی ساختن واژهها و عبارات با عضلات دهان و صورت آشنا میشود و تلاش میکند این استانداردها را در بیان خود به کار بگیرد.
3- تمرین واکه (حرف صدادار)
همانطور که گفته شد یکی از نشانههای مهم آپراکسی گفتاری کودکان، ناتوانی فرد در بیان حروف صدادار است. بنابراین گفتاردرمانگر باید واژههایی را برای تمرین کودک انتخاب کند که او با تکرار واژهها و همچنین با دیدن و شنیدن ادای آنها توسط درمانگر، توان تلفظ واکهها را در خود ارتقا دهد. برای مثال ممکن است از کودک مبتلا به CAS خواسته شود واژههایی مثل «پاییز»، «نیش»، «رها»، «خانه» و ... را تکرار نماید. این واژهها بیشتر بر واکه-ها تاکید دارند و تکرار آنها به افزایش توان کودک در ادای این حروف کمک میکند.
4- تمرین واجها، هجاها، واژهها و عبارات در موقعیتهای واقعی
والدین باید برای کودک موقعیتهایی را ایجاد کنند که کودک خودبهخود واجها، هجاها، واژهها و عبارات را تمرین کند. به عنوان مثال، والدین باید از کودک بخواهند که هر بار که مادر وارد اتاق میشود، بگوید «سلام، مامان». تمرین واژهها یا عبارات در موقعیتهای زندگی واقعی، گفتن واژههای تمرینی را به طور خودکار برای کودک آسانتر میکند. همچنین والدین میتوانند با خلق موقعیتهایی مثلاً در بازی یا نمایش عرسکی و...، زمینه را برای تکرار اصوات و واژهها و عبارات فراهم آورند.
5- روشهای ارتباطی جایگزین
در موارد آپراکسی گفتاری بسیار شدید، که کودک با دیگران-حتی با گذراندن دورهی کامل جلسات گفتاردرمانی- نمیتواند ارتباط برقرار کند، بهتر است از روشهای جایگزین برای ایجاد ارتباط، مانند «زبان اشاره» استفاده کرد.
خرید کتاب اشاره ورزی با نوزادان و نوپایان
درمانهایی که برای بهبود CAS مفید نیستند
برخی از درمانهابرای بهبود گفتار کودکان مبتلا به CAS مفید نیستند. به عنوان مثال، هیچ مدرکی وجود ندارد که نشان دهد تمرینات برای تقویت عضلات گفتار به بهبود گفتار در کودکان مبتلا به CAS کمک میکند.
بیشتر بخوانید: