روشهای رفتار درمانی و بهبود ارتباط با کودک اتیسم
رفتارهای کودکان در خود مانده یا همان اتیسم اغلب برای والدین و درمانگران مشکل آفرین و ناراحت کننده است. این رفتارها ممکن است نامناسب، تکراری، تهاجمی و خطرناک باشد و همینطور ممکن است شامل تکان دادن مکرّر دستها، حرکت مداوم انگشتان، تکان دادن بدن به جلو و عقب، گذاشتن اشیاء در دهان، و یا کوبیدن سر به اشیاء دیگر باشد. کودکان اتیسم یا در خود مانده همچنین ممکن است به رفتارهای خودآزاری مانند آسیب زدن به چشمان، و یا گاز گرفتن دستان خود عادت داشته باشند. این کودکان همچنین ممکن است نسبت به درد و سوختگی عکس العملی نشان ندهند. گاهی کودکانی نیز مشاهده شدهاند که بدون دلیل به دیگران حمله کردهاند. دلایل بروز این رفتارها در کودکان اتیسم هنوز به طور دقیق یافت نشده است و بسیار پیچیده میباشد ولی برخی از متخصصین معتقدند که اختلالات در حواس پنجگانه کودک میتواند باعث بروز این رفتارها شوند و کودک با این رفتارها میخواهد این حواس را ارضاء کند.
مهارتهای ارتباطی نیز (هم کلامی و هم نوشتاری) مشکل مهمی در کودکان اتیسم میباشد. آنها نمیدانند که ارتباط چگونه برقرار شده و چه اهمیتی دارد همچنین این کودکان اغلب در شروع ارتباط و برقراری ارتباط دو طرفه مشکل دارند. بسیاری نیز مشکلات گفتاری دارند و ممکن است هیچگاه در طول زندگی خود صحبت نکنند و یا اینکه دیر شروع به صحبت کردن بکنند. بعضی از این کودکان هم ممکن است از مهارت کلامی به نحو نادرست استفاده بکنند مثلاً هر کلمه و یا جمله ای که به آنها گفته میشود را تکرار میکنند (تکرار طوطی وار) و یا اینکه فقط از کلمات تک برای ارتباط استفاده میکنند. البته باید یادآور شد که مشکلات ارتباطی میتوانند باعث بروز ناهنجاریهای رفتاری شوند مثلاً کودکی که قادر نیست نیاز خود را بیان کند ممکن است شروع به فریاد کشیدن و یا خودآزاری کند.
روشهای فراوانی برای بهبود مشکلات اجتماعی، کلامی، حواس، و رفتارهای اختلالی تهیه شده است. برخی از این روشها عبارتاند از: اِی بی ِای، آموزش جزء به جزء، فِلور تایم، داستانهای اجتماعی، و بهبود مجموعه حواس پنجگانه.
روش اِی بی اِی Applied Behavior Analysis
بسیاری از روشهای درمانی کودکان اتیسم یا در خود مانده بر پایه اصول این روش تهیه شدهاند. اصل مهم این روش این است که رفتارهائی که مورد تشویق قرار بگیرند احتمال تکرار و افزایش خواهند داشت و رفتارهائی که مورد توجه قرار نگیرند احتمال حذف شدن آنها وجود دارد. اگر چه اِی بی اِی یک تئوری میباشد ولی بسیاری از مردم از این اصطلاح برای روشهائی که با این اصل کار میکنند استفاده میکنند. دو روش مهمی که بر پایه این اصل وجود دارند روش آموزش جزء به جزء و لوواس میباشند.
در روش آموزش جزء به جزء و روش لوواس هر تمرینی که به کودک اتیسم داده میشود شامل یک دستور به کودک، یک عمل از طرف کودک و یک عکس العمل از طرف درمانگر میباشد. این روش علاوه بر تصحیح رفتارهای کودک شامل آموزش مهارتهای جدید نیز از قبیل مهارتهای اولیه مانند خوابیدن و لباس پوشیدن تا مهارتهای پیشرفته مانند برخوردهای صحیح اجتماعی میباشد. این روش، روشی بسیار دقیق و کامل است. در این روش معمولاً کودک بین ۳۰ تا ۴۰ ساعت در هفته به صورت انفرادی با درمانگر دوره دیده کار میکند. هر کار و مهارت جدید به اجزاء کوچکتری تقسیم میشود. هرگاه کار خواسته شده ازکودک به درستی انجام شود، کودک مورد تشویق قرار میگیرد تا در کودک انگیزه تکرار آن و فرمانبری بیشتر شود. این روش با مخالفت هائی نیز روبرو شده است. برخی از متخصصین معتقدند که این روش به احساسات کودک اتیسم لطمه میزند و مدت زمان آموزش آن در طول هفته تأثیرات ناخوشایندی بر خانواده میگذارد. به هر حال آمار و ارقام و تجربه نشان داده است که تکنیکهای اِی بی اِی نتایج مثبت و با ثباتی بر روی کودکان اتیسم یا همان درخودمانده داشته است.
TEACCH
این روش اولین روشی بود که در آمریکا برای کودکان اتیسم به کار گرفته شد. نام این روش مخفف عبارت "درمان و آموزش کودکان درخودمانده و ناتوانیهای ارتباطی مرتبط با این بیماری" میباشد. در این روش اعتقاد بر این است که محیط زندگی کودک باید با او تطبیق داده شود نه اینکه کودک با محیط تطبیق داده شود. در این روش از تکنیک خاصی استفاده نمیشود بلکه برنامه درمانی بر اساس سطح عملکرد کودک پایه ریزی میشود. توانائی های کودک بر اساس معیارهای آموزشهای روانی بررسی میشود و تکنیکهای درمانی در جهت بهبود ارتباط، مهارتهای اجتماعی و انطباقی طراحی میشوند. در این روش به جای اینکه به کودک یک مهارت و توانائی خاص آموزش داده شود، سعی بر این است که به کودک مهارتهائی آموزش داده شود تا بتواندمحیط اطراف خود و رفتارهای اطرافیان خود را بهتر درک کند. به عنوان مثال، برخی از کودکان درخودمانده هنگام احساس درد شروع به فریاد زدن میکنند، در این روش سعی برآن است که به کودک آموزش داده شود تا هنگام احساس درد چگونه با برقراری ارتباط آن را به اطرافیان خود بفهماند. این روش نیز مخالفانی دارد و این مخالفان معتقدند که این روش خیلی خشک و پر شاخ و برگ است. همچنین ممکن است کودک درخودمانده دریابد که در برابر عمل خواسته شده چه انتظاری از او میرود و فرا بگیرد که بدون فکر، خلاقیّت و دقت جواب خواسته شده را اجرا کند.
Picture Exchange Communication Systems – PECS
روش ارتباط با تبادل تصویر
یکی از مهمترین اختلالات در کودکان درخودمانده عدم توانائی در ارتباط میباشد. برخی از کودکان درخودمانده ممکن است صحبت کردن را بیاموزند و برخی نیز ممکن است هیچگاه قادر به این کار نشوند. این روش، روش مناسبی برای شروع گفتار و برقراری ارتباط در کودکانی است که قادر به صحبت کردن نمیباشند. در این روش بر پایه اصول اِی بی اِی، به کودک آموزش داده میشود که چگونه میتواند نیازهای خود را از طریق دادن تصاویر برآورده کند. از امتیازات مهم این روش این است که ارتباط کودک ساده، قابل فهم، با تفکر و عمد میباشد. کودک تصویری را به شما میدهد و شما بلافاصله میتوانید منظور او را دریابید. با این روش کودک میتواند با هر کسی ارتباط برقرار کند و تنها کاری که باید انجام شود گرفتن و دادن تصاویر است.
Floor Time
این روش توسط یک روانشناس کودک به نام "استانلی گرین اسپن" ارائه شده است. این روش بسیار شبیه بازی درمانی است. در این روش سعی بر این است که ارتباط کودک با یک فرد دیگر از طریق برنامههای دقیق بازی بیشتر و مؤثرتر شود. این روش شامل شش مرحله میباشد که کودک در مراحل طی آنها تقلید و چگونه یاد گرفتن را از یک بزرگتر فرا میگیرد و به عبارتی کودک باید نرده بام شش پله ای را طی کند. ممکن است کودکان در این روش با مشکلاتی نیز روبرو شوند مثلا به علت اختلالات حسّی در درک بعضی از تمرینات خواسته شده مشکل پیدا کنند و یا اینکه قادر به انجام برخی از تمرینات بدنی موجود در برنامه نشوند. در این برنامه والدین و درمانگران سعی میکنند تا پیشرفت کودک را از طریق مسیرهائی که کودک دوست دارد و با جهت دادن به این مسیرها، فراهم کنند تا کودک بتواند شش مرحله پیشرفت موجود در این روش درمانی را طی کند. این روش به طور مجزا کودک را در بدست آوردن مهارتهای گفتاری و بدنی کمک نمیکند بلکه از نظر احساسی و روانی به کودک کمک میکند تا کودک بتواند درک بیشتری پیدا کرده و از طریق آگاهی و تجربه مهارتهای دیگر را نیز بدست آورد. معمولاً از این روش در کنار روشهای دقیق تر دیگر مانند اِی بی اِی در ساعات فراغت کودک استفاده میشود.
Social Stories داستانهای اجتماعی
این داستانها برای آموزش مهارتهای اجتماعی به کودکان درخودمانده آماده شدهاند. از طریق این داستانها به کودک آموزش داده میشود که چگونه احساسات، منظور، و برنامههای دیگران را درک کنند. در این روش یک داستان براساس یک موقعیّت و شرایط خاص با اطلاعات فراوان تهیه شده است که به کودک از طریق گوش کردن به آن کمک میشود تا بفهمد چه جواب یا عکس العمل مناسب را باید از خود نشان دهد. این داستانها معمولاً از سه جزء اصلی تشکیل میشوند: ۱- اطلاعاتی در مورد افراد داستان، مکان و اجزاء آن ۲- احساسات و افکار افراد داستان ۳- جوابها و عکس العملهای مناسبی که باید وجود داشته باشند. این داستانها باید بر اساس نیاز کودک برای او خوانده شوند و حتماً باید از قول اول شخص مفرد و در زمان حاضر باشند. این داستانها در صورت همراهی با تصاویر و موسیقی میتوانند تأثیر بیشتری داشته باشند. بایستی داستانهای فراهم شده به گونه ای باشند که نقاط ضعف کودک را تصحیح کنند. مثلاً کودکی که از شرائط به خصوصی ترس دارد و یا اینکه در او ایجاد استرس میکند بهتر است داستانهای مناسبی در مورد این شرایط برای او گفته شود.
Sensory Integration درک مجموعه حواس
کودکان درخودمانده اغلب از نظر حسهای بدن خود دارای مشکلاتی میباشند. ممکن است این کودکان دارای آستانه تحریک بالا و یا پائین باشند و یا اینکه مغز آنها قادر نیست از اطلاعات بدست آمده توسط حواس پنجگانه آنها درک درستی از شرایط موجود بدست آورد. در این روش درمانی که میتواند توسط بازی درمان، کاردرمان و یا گفتار درمان انجام شود به کودک کمک میشود تا بهتر از اطلاعات حسی بهره ببرد. مثلاً اگر کودک با حس لامسه خود مشکل دارد از کودک خواسته میشود تا اشیاء متفاوت با جنسهای متفاوت را لمس کرده و با آنها کار کند. موسیقی درمانی نیز جزئی از این روش است که توسط فرکانسهای متفاوت حساسیّت کودک را در برابر برخی اصوات کم و یا زیاد میکند. دکتر ” تِمپِل گراندین “ که خود یک بیمار اُتیسم بوده است دستگاهی را طراحی کرده است که با فشارهای متفاوت بر دست، حس لامسه را بهبود میبخشد. قبل از اجرای این روش درمانی، درمانگر حتماً باید کودک را به دقت زیر نظر گرفته و آشنائی کامل و دقیقی در رابطه با خصوصیات حسی کودک پیدا کند.