تأثیر سودمند بازیهای پدر-فرزندی در بهدستآوردن توانایی مهار احساسها در کودکان
بازیهای فیزیکی پدر-فرزندی در خردسالی، در روند بالندگی کودک و هنگام رفتن به مدرسه، در زندگی او تاثیر سودمندی دارد. این بازیها به کودک برای یادگیری روش مهار احساسها کمک میکند. بر پایهٔ یافتهٔ پژوهشی تازه، کودکانی که در خردسالی با پدران خود بازی کردهاند، احساسها و رفتارشان را آسانتر مدیریت میکنند. بهرهمندی از این توانایی، با بالندگی کودک و در هنگام مدرسه، در زندگی او تأثیر سودمندی دارد.
در این پژوهش که با همکاری هیئتعلمی گروه آموزش «دانشگاه کمبریج» و «شرکت لِگو»[1] انجامشده، رفتار مادران و پدران هنگام بازی با نوزادان تا کودکان سهساله و چگونگی تأثیرگذاری آن بر رشد کودک بررسیشده است.
هرچند رفتار مادر و پدر همانندیهای فراوانی دارد، یافتهها نشان میدهند که پدرها بیشتر از مادرها بازیهای فیزیکی مانند قلقلک دادن، دنبال کردن و سواری دادن انجام میدهند. پژوهشگران میگویند چنین بازیهایی برای یادگیری روش مهار احساسها، به کودکان کمک میکنند.
پژوهشگران با بررسی دادههای هفتادوهشت پژوهش که در بازهٔ سالهای 1977 تا 2017 انجامشده است، میان بازی پدر-فرزندی در خردسالی و توانایی کودک برای مهار احساسهایش در سالهای بعد، همبستگی مثبت یافتند. بر پایهٔ یافتههای این پژوهشها، بیشتر پدرها هرروز با فرزندشان بازی میکنند؛ ولی بازیهای پدر-فرزندی حتی در سن بسیار کم نیز، بیشتر فیزیکی است. پدرها - در سنجش با مادرها - بازیهای درگیرانهتر، پر سروصداتر و آزاد را بیشتر دوست دارند.
بر پایهٔ یافتههای این پژوهش، کودکانی که بازی «باکیفیت» (high quality playtime) همراه پدرشان را تجربه کردهاند، بیشفعالی و مشکلات احساسی و رفتاری کمتری نشان دادهاند. آنها عصبانیتشان را بهتر مهار میکنند و هنگام تجربهٔ اختلافنظر با دیگر کودکان، کمتر دادوفریاد میکنند.
«پُل رامچاندانی»[2]، استادِ «بازی در آموزش، رشد و یادگیری» در دانشگاه کمبریج و یکی از نویسندگان این پژوهش، میگوید: «بازی فیزیکی موقعیتهای شاد و هیجانانگیزی پدید میآورد که کودکان باید مهارت خودکنترلی را در آنها بهکار ببرند. گاهی باید قدرتشان را مهار کنند تا به دیگری آسیب نزنند. یاد میگیرند چه هنگام زیادهروی شده و ناراحت شدهاند، یا شاید علت ناراحتیشان این است که پای پدر ناخودآگاه روی شست پایشان رفته و دردشان گرفته است.
کودکان هنگام بازی با پدر، روش واکنش متناسب با موقعیت را در محیط اَمن میآموزند. اگر اشتباه کنند به آنها گفته میشود بَس کنند، ولی این پایان جهان نیست و بار دیگری نیز هست، و اینبار میدانند چگونه رفتار کنند.»
پژوهشگران میگویند کودکانی که تنها با مادرشان زندگی میکنند، از تأثیر سودمند بازی بر رشد برخوردارند. در حالت کلی، رابطهای که با بازیهای والد-فرزندی (چه مادر و چه پدر) در خردسالی فراهم میشود، بر رشد شناختی و احساسی-اجتماعی کودکان تأثیر سودمندی دارد.
رامچاندا میگوید: «یکی از یافتههایی که با این پژوهش اهمیت آن بار دیگر یادآوری و برجسته شد، این بود که کودک به بازیهای گوناگون نیاز دارد، و بازیهای در دسترس او باید تغییر کنند. مادرها نیز نیاز خردسالان به بازی فیزیکی را میتوانند پاسخ دهند.»
دکتر «سیارا لاوِرتی»[3]، نویسندهٔ همکار این پژوهش از شرکت لِگو، میگوید:«یافتههای این پژوهش کارکرد خطمشیگذاری نیز دارد. بر پایهٔ یافتههای این پژوهش، ساختارها و امکانات باید بهگونهای فراهم شوند تا پدرها نیز مانند مادرها، وقت و جای مناسب برای بازی کردن همراه خردسالان داشته باشند.
برای نمونه، بیشتر وقتها، پدرهایی که همراه فرزندشان به کلاسهای والد-خردسال میروند، بیشتر با وضعیتی روبهرو میشوند که تنها پدر حاضر در جمع هستند. تغییر فرهنگی در حال رخدادن است، ولی ما به تغییر بزرگتری نیاز داریم.»