آیا فرزند من اوتیسم دارد؟ بررسی علتها، نشانهها و درمان اختلالات طیف اوتیسم
اختلال طیف اوتیسم (ASD)، نوعی ناتوانی در رشد است. در این اختلال، مغزِ فرد رشد کافی و مطلوب نمیکند که طیفی از ناتوانیها را در افراد مختلف ایجاد میکند. دلایل زیادی برای ایجاد اوتیسم بیان شده است؛ ولی دلیلی که امروزه کاملاً اثبات شده، انتقال ژنتیکی این بیماری است.
پزشکان از واژهٔ «طیف» برای توصیف این بیماری استفاده میکنند چون مبتلایان به اختلال اوتیسم، تواناییها و ضریب هوشی متفاوتی با یکدیگر دارند. بسیاری از این افراد، ظاهری مشابه ظاهرِ افراد سالم دارند. توانایی ارتباط برقرار کردن با دیگران، در این افراد متفاوت است و ممکن است خیلی خوب، خوب، ضعیف یا کم باشد. ضریب هوشی این کودکان نیز با هم تفاوت دارد و ممکن است بسیار پایین باشد یا ممکن است ضریب هوشی بعضی از آنها بسیار بالاو در ردیف نوابغ باشد. برخی از این کودکان برای کارهای روزمرهٔ خود به کمک دیگران، بیشتر نیاز دارند و نیاز بعضی دیگر از آنها به دیگران، کمتر است. بنابراین ما با یک بیماری روبروایم که طیف گستردهای از تظاهرات و نمودها را دارد و باید با نشانههای آن، هرچند جزئی باشند، آشنا شویم تا در صورت مشاهده، کودک را درمان کنیم.
ADS(اختلال طیف اوتیسم)، پیش از 3 سالگی آغاز میشود و در طول زندگی فرد ادامه دارد؛ ولی ممکن است با گذشت زمان، نشانههای آن کمتر شود یا بهبود یابد. برخی از کودکان مبتلا به ADS، در چند ماه اول زندگی نشانههایی دارند که نشاندهندهٔ بروز این اختلال در آینده است. در بعضی از کودکانِ مبتلا، نشانهها ممکن است تا 24 ماهگی یا دیرتر ظاهر شوند. به نظر میرسد برخی از کودکان مبتلا به ADS، تا 18 یا 24 ماهگی به طور طبیعی رشد میکنند سپس ناگهان والدین مشاهده میکنند که کودک، دیگر نمیتواند توانایی و مهارت جدیدی به دست بیاورد و یا مهارتهای قبلی خود را از دست میدهد. مطالعات نشان میدهد که یک سوم تا نیمی از والدینِ کودکان مبتلا به ASD، پیش از یک سالگی کودک، در او مشکلی را دیدهاند و تقریباً 80٪ - 90٪ از والدین، تا 24 ماهگی کودک، مشکلات مربوط به این بیماری را در او مشاهده کردهاند.
توجه کنید که برخی از افرادی که به ASD مبتلا نیستند نیز ممکن است نشانههای این اختلال را داشته باشند؛ اما برای افراد مبتلا به ASD، مشکلات این بیماری چالشهای زیادی ایجاد میکند.
نشانههای مهم اختلال طیف اوتیسم
فرد مبتلا به ASD ممکن است:
- تا 12 ماهگی به صدا زدنِ نامش پاسخ ندهد؛
- تا 14 ماهگی به چیزهایی که دوست دارد اشاره نکند (مثلاً به هواپیمایی که در آسمان رد میشود نمیتواند اشاره کند)؛
- تا 18 ماهگی نتواند بازیهای تقلیدی را انجام دهد (مثلاً به عروسکاش، در نقش پدر یا مادر، غذا بدهد)؛
- از تماس چشمی خودداری کند و میل زیادی به تنهایی داشته باشد؛
- در درک احساسات دیگران و یا صحبت کردن دربارهٔ احساسات خود مشکل داشته باشد؛
- در حرف زدن تأخیر داشته باشد (دیرتر از کودکانِ همسال، حرف زدن را آغاز کند)؛
- برخی واژها یا عبارتها را بارها تکرار کند؛
- به پرسشهایی که از او میشود پاسخهای غیر مرتبط بدهد؛
- از تغییرات جزئی ناراحت و نگران شود؛
- به بعضی چیزها علاقهٔ وسواسی داشته باشد؛
- پیدرپی دستان خود را به هم بزند، بدن خود را تکان بدهد و در دایرههای فرضی، مدام دور خود بچرخد؛
- به محرکهای خارجی نظیر صدا، بو، طعم یا نگاه دیگران، واکنشهای غیرمعمول داشته باشد.
مهارتهای اجتماعی
اختلال در برقراری ارتباط اجتماعی درست، یکی از نشانههای مهمردر همهٔ انواع ASD است. نباید مشکل این افراد را در ارتباط برقرار کردن با دیگران «کمرویی» نامید؛ زیرا لین اختلال در آنها این اختلال بسیار شدیدتر و جدیتر است.
نمونههایی از مشکلات اجتماعی در افراد مبتلا به ASD:
- تا 12 ماهگی با شنیدن نام خود، پاسخ نمیدهد؛
- از تماس چشمی با افراد خودداری میکند؛
- ترجیح میدهد تنها باشد؛
- خود را در حریم امنی میگذارد و از این حریم در برابر دیگران دفاع میکند و در نتیجه به کار گروهی علاقهای ندارد؛
- حالت صورتش، بدون احساس و نامتناسب با وضعیت روانی و عاطفی او است؛
- مرزهای شخصی افراد را درک نمیکند؛
- از تماس فیزیکی با افراد خودداری میکند و یا در برابر آن ایستادگی میکند؛
- هنگام پریشانی و حالتهای بد روانی، نمیتوان او را آرام کرد؛
- احساسات دیگران را درک نمیکند؛
- نمیتواند دربارهٔ احساسات خود حرف بزند.
نوزادان معمولی، علاقهٔ زیادی به دنیای اطراف خود دارند. آنها با کنجکاوی به اطراف خود نگاه میکنند و به افرادی که میبینند واکنش نشان میدهند. یک کودک نوپای معمولی، در یک سالگی، میتواند با نگاه کردن به اطرافیان خود، نمونهبرداری و تقلید از کارهای آنها و با حرکات سادهای مثل دست زدن و دست تکان دادن برای «خداحافظی»، با آنها ارتباط برقرار کند. او به بازیهای گروهی هم علاقه دارد؛ ولی برای کودک مبتلا به ASD، ممکن است یادگیری مهارتهای پایهٔ ارتباطی و روشهای تعامل با دیگران، بسیار سخت باشد.
برخی از افرادِ مبتلا به ASD ممکن است اصلاً علاقهای به افرادِ دیگر نداشته باشند یا ممکن است دیگران را دوست داشته باشند اما ندانند که چگونه علاقهٔ خود را به آنها نشان دهند یا با آنها ارتباط برقرار کنند. برای بسیاری از کودکان مبتلا به ASD، بسیار دشوار است که یاد بگیرند چگونه با دیگران همکاری کنند. آنها درک نمیکنند چگونه باید با دوستان خود، به نوبت کاری را انجام دهند. این کودکان، احساسات دیگران را بهدرستی درک نمیکنند؛ برای مثال اگر کسی از دست آنها ناراحت یا عصبانی شود، بر آنها هیچ اثری نمیگذارد یا اگر کودک، خود ناراحت یا عصبانی باشد، درد داشته باشد یا رنج بکشد، نمیتواند دربارهٔ آن با افراد دیگر حرف بزند و غصههای او نمود کلامی ندارند.
بسیاری از کودکان مبتلا به ASD، به لمس شدن بسیار حساساند و در نتیجه ممکن است میل نداشته باشند نوازش شوند. آنها از اینکه کسی آغوششان بگیرد گریزاناند. رفتارهای غیرمعمول مثل ضربه زدن مداوم به بازوهای دیگران، در این کودکان زیاد است. این کودکان، همیشه و بدون دلیل، اضطراب دارند که این اضطراب، کمکم آنها را به سمت افسردگی و انزوای بیش از پیش سوق میدهد. همهٔ این نشانهها سبب میشود که کودک مبتلا به ASD، نتواند روابطش را با دیگران مدیریت کند و از لحاظ اجتماعی و خانوادگی دچار مشکلات شدیدی شود.
ارتباط با اطرافیان
میزان مهارتهای اجتماعی در افراد مبتلا به ASD، با یکدیگر متفاوت است. بعضی از این افراد میتوانند خوب صحبت کنند. برخی دیگر کم حرف میزنند و برخی نیز اصلاً با دیگران ارتباط کلامی برقرار نمیکنند. حدود 40 درصد از کودکان مبتلا به ASD، اصلاً صحبت نمیکنند. حدود 20 تا 30 درصد از آنها در 12 تا 18 ماهگی میتوانند واژههای خاصی را به زبان بیاورند ولی کمکم این مهارت را از دست میدهند.30 تا 40 درصد باقیمانده، میتوانند صحبت کنند ولی آغاز حرف زدنشان، دیرتر از کودکان معمولی است.
نمونههایی از مشکلات ارتباطی مبتلایان به ASD
- در حرف زدن تأخیر دارند؛
- واژهها یا عبارتها را بارها و بارها تکرار میکنند؛
- ضمیرها را به جای یکدیگر بهکار میبرند (به عنوان مثال به جای «من» میگویند «شما»)؛
- به پرسشها، پاسخهای نامرتبط میدهند؛
- از حرکات بدنی، کمتر استفاده میکنند (به عنوان مثال با دست تکان دادن خداحافظی نمیکند)؛
- با صدای یکنواخت و بدون تغییر لحن یا بریدهبریده و مانند ربات صحبت میکنند؛
- شوخی و کنایه را نمیفهمند.
افراد مبتلا به ASD ممکن است هنگام صحبت کردن، به روشهای غیر معمول از واژهها عبارتها استفاده کنند؛ مثلاً نمیتوانند جملهٔ درستی بسازند یا عبارتهای درستی را در جملههایشان بگذارند. برخی از افراد مبتلا به ASD، فقط یک واژه را میتوانند بگویند و تکرار کنند. برخی دیگر، واژهها و عبارتهای مشابهی را بارها و بارها تکرار میکنند. برخی از این کودکان فقط گفتار دیگران را، بدون فکر کردن دربارهٔ آن یا تغییرش، تکرار میکنند. به این حالت، اِکولالیا میگویند. فرد مبتلا، ممکن است واژها را بلافاصله بعد از شنیدنشان تکرار کند؛ برای مثال اگر از کودک مبتلا به ASD بپرسید: «آب میخواهی؟» او به شما پاسخ میدهد: «آب میخواهی؟» یعنی بدون فهمیدنِ گفتهٔ شما، آن را -چه پرسشی باشد، چه خبری یا امری- فقط تکرار میکند. اِکولالیا معمولاً در کودکان مبتلا به اوتیسم بزرگتر از 3 سال، رخ میدهد. برخی از افراد مبتلا به ASD، میتوانند خوب حرف بزنند ولی در گوش دادن ب
کودکان مبتلا به ASD ممکن است حرکات بدن را هنگام حرف زدن درک نکنند. آنها معمولاً در استفاده از زبان بدن مشکل دارند یا آن را نمیفهمند؛ مثلاً نمیتوانند بفهمند که دست تکان دادن به معنای خداحافظی کردن است. آنها هنگام حرف زدن، لحنشان را تغییر نمیدهند؛ مثلاً جملهٔ امری یا پرسشی آنها، لحنی متفاوت با جملهٔ خبری ندارد یا لحن و حرکاتشان با جملهای که ادا میکنند تناسب دارد مثلاً هنگام گفتن جملههای ناراحتکننده، لبخند میزنند.
افراد مبتلا به ASD، ممکن است بیش از حد به فردی که با او حرف میزنند نزدیک شوند. آنها ممکن است مدت زیادی دربارهٔ موضوعی صحبت کنند. برخی از این کودکان با مهارت نسبتاً خوبی حرف میزنند ولی مشکل آنها این است که شبیه بزرگسالان حرف میزنند و نمیتوانند با همسالان خود، ارتباط برقرار کنند.
دلبستگیها و رفتارهای غیر معمول مبتلایان به ASD
بسیاری از افراد مبتلا به ASD، دلبستگیها یا رفتارهای غیرمعمولی دارند. موارد زیر، نمونههایی از دلبستگیها و رفتارهای غیر معمول مبتلایاناند:
- اسباب بازیها یا چیزهای دیگر را در یک ردیف میگذارند یا آنها را به صورت قطاری دور خود میچینند؛
- قطعات اشیا را بیشتر از خود آنشی دوست دارند (مثلاً چرخهای یک ماشین اسباببازی را بیشتر از خود ماشین دوست دارند)؛
- بسیار منظماندو ریخت و پاش نمیکنند؛
- از تغییرات جزئی در اطراف خود ناراحت میشوند؛
- درمورد بعضی از اشیا، علاقهٔ وسواسی دارند؛
- در بیشتر مواقع، در مسیر مشخصی در خانه راه میروند؛
- دستهایشان را پیدرپی به هم میزنند، بدنشان را سفت میکنند یا دور خود میچرخند.
حرکات تکراری، یکی از مهمترین نشانههای ASD است. این افراد در حرکات تکراری، بیشتر از دستها استفاده میکنند ولی ممکن است از سایر اعضای بدن خود نیز استفاده کنند. در بعضی از موارد، اسباببازی و چیزهای دیگر را هم در حرکات تکراری خود بهکار میبرند. به عنوان مثال، آنها زمان زیادی را در دست زدن پیدرپی و حرکت از یک طرف اتاق به طرف دیگر آن میگذرانند. آنها ممکن است چراغ را بارها خاموش و روشن کنند یا چرخهای ماشین اسباببازی را ساعتها و به طور مداوم بچرخانند. به این فعالیتها، «حرکاتِ خودتحریکشده» میگویند؛ زیرا انجام این حرکتها دلیل خارجی ندارد؛ مثلاً کسی از آنها نمیخواهد این کارها را انجام بدهند بلکه خودِ این افراد به صورت درونی، تحریک میشوند این کارها را بکنند.
نشانههای ASD، با گذشت زمان شدیدتر میشود و این افراد رفتهرفته نشانههای تازهای را نشان میدهند؛ برای مثال در سن مدرسه، یکی از مشکلات عمومی این کودکان، توقف در راه برگشت به خانه و گم شدن است. این اتفاق برای این کودکان، بسیار ناراحتکننده است و سبب اضطراب شدید در آنها میشود. قرار گرفتن آنها در مکانی ناشناس، سبب میشود نتوانند رفتارهای خود را کنترل کنند ورفتارهای ناخوشایندی را نشان دهند؛ مثلاً جیغ بکشند یا بلند گریه کنند.
برخی از مبتلایان به ASD ممکن است قوانینی برای خود بگذارند که غیرمعمول و غیرضروری است؛ به عنوان مثال ممکن است خود را مقید کنند که وقتی از کنار یک ساختمان میگذرند به همهٔ پنجرههایش نگاه کنند و آنها را بشمارند یا اینکه همیشه همهٔ قسمتهای یک فیلم را از اول تا آخر ببیند؛ حتی پیشنمایش فیلم یا تیتراژ آن و نام سازندگان فیلم. اگر کسی دراین وضعیت، مانع آنها شود، به شدت عصبانی میشوند و در برابر افرادی که با کارهایشان مخالفت میکنند واکنشهای تندی نشان میدهند.
سایر نشانههای اختلال طیف اوتیسم
برخی از افراد مبتلا به ASD نشانههای دیگری دارند که ممکن است شامل موارد زیر باشد:
- بیشفعالی (بسیار فعال)؛
- تِکانشگری (اقدام بدون فکر)؛
- کاهش توجه و تمرکز؛
- پرخاشگری؛
- خودزنی؛
- بداخلاقی؛
- عادتهای غذایی و خواب غیرمعمول؛
- خلقوخوی غیرمعمول یا واکنشهای عاطفی نامتناسب؛
- نترسیدن در وضعیتی که باید بترسند یا ترسیدن بیش از انتظار؛
- واکنشهای غیرطبیعی به صدا، بو، طعم، نگاه و... .
افراد مبتلا به ASD ممکن است به لمس، بو، صدا، طعم، مناظر و احساسات دیگران، واکنشها و پاسخهای غیرمعمول بدهند؛ به عنوان مثال آنها ممکن است به درد یا صدای بلند، بیش از حدِ طبیعی واکنش نشان دهند. آنها ممکن است عادتهای غذایی غیرطبیعی داشته باشند؛ به عنوان مثال، برخی از افراد مبتلا به ASD رژیم غذایی خود را به چند مادهٔ غذایی، محدود میکنند. برخی نیز ممکن است مواد غیرخوراکی، مانند خاک یا سنگ، بخورند (به خوردن مادهٔ غیرخوراکی، پیکا میگویند). این کار، رفتهرفته سبب میشود به یبوست مزمن یا اسهال دچار شوند. مبتلایان به ASD، ممکن است حالتها یا واکنشهای عاطفی غیرمعمول داشته باشند؛ به عنوان مثال، ممکن است در مواقع غیرمعمول بخندند یا گریه کنند یا در مواقعی که انتظار دارید، پاسخی احساسی نشان ندهند. علاوه بر این، آنها ممکن است از چیزهای خطرناک نترسند یا اینکه از اشیا یا رخدادهای بیضرر، هراس داشته باشند.
رشد
کودکان مبتلا به ASD، رشد نامتوازن دارند؛ به این معنا که ممکن است رشد آنها در مهارتهای زبانی و برقراری روابط اجتماعی تأخیر داشته باشد ولی رشد حرکتی آنها، مانند تواناییِ راه رفتن، مناسب باشد. این افراد ممکن است در چیدن جورچین یا در بازیهای رایانهای بسیار خوب عمل کنند ولی در فعالیتهای اجتماعی مانند گفتوگو یا دوستیابی، مشکل داشته باشند. این کودکان ممکن است مهارتهای سخت را قبل از یادگیریشان بیاموزند؛ به عنوان مثال، ممکن است کودک واژههای طولانی را بخواند اما نتواند صدای واک «ب» را به تنهایی ادا کند.
بنابر آنچه گفتیم، تشخیص اینکه کودک مبتلا به ASD دقیقاً چه زمانی مهارت خاصی را فرا میگیرد دشوار است و باید بعد از تشخیص این بیماری، درمان کودک را زیر نظر متخصص اعصاب و روان کودکان، پیگیری کنید.
جمعبندی
اختلال طیف اوتیسم (ASD)، نشانههای بسیار متنوعی دارد ولی مجموعهای از این نشانهها میتواند ما را به وجود این بیماری در فرزندمان مشکوک کند؛ مانند رفتارهای غیر معمول، نشان ندادن احساسات یا بروز احساسات نامتناسب، انزوا، اختلال در تکلم و اختلال در برقراری ارتباط. در صورتی که این نشانهها را در فرزند خود دیدید، او را نزد متخصص اعصاب و روان کودکان ببرید تا با آزمونهای مختلف رفتاری، بتواند به صورت قطعی تشخیص دهد کودک به ASD مبتلاست. بعد از تشخیص، کودک باید همواره زیر نظر متخصص باشد تا نشانههای او کمکم کاهش پیدا کند یا دستکم، شدت نیابد.