تبیین و ترسیم تفکری بینا برای کودکان نابینا - بخش پایانی
قبل از خواندن این مطلب تبیین و ترسیم تفکری بینا برای کودکان نابینا - بخش سوم را مطالعه کنید.
۷. نتیجه گیری
کودکان نابینا با توجه به فقدان حس بینایی تصویرسازی ذهنی را جانشین هرگونه تصویرسازی دیداری میکنند. افزایش تصویرسازی ذهنی بینایی حقیقی را برایشان به ارمغان خواهد آورد. تصویرسازی ذهنی با چشم ذهن به نمایش آورده میشود و یک مفهوم در یک ثانیه به حافظهی بلند مدت سپرده میشود. چشم ذهن میتواند دهها ویژگی را برای یکشی یا مفهوم خلق کند، مثلاً میتواند رنگ و عطر و طعم و بو به چیزی بیفزاید، در حالی که آن چیز در عالم واقع اصلاً دارای چنین ویژگیهایی نیست. تصویر ساخته شده در ذهن یا واقعیتی است موجود در جهان یا تصویری بدیع است که در جهان وجود خارجی ندارد، ولی بر اساس تجربه و برداشت شخصی خلق میشود. تصویر حاصل از تصویرسازی ذهنی تمرکز، خنده و شادی، اعتماد به نفس، و ابداع و اختراع را به همراه دارد.
این موارد مزیتهایی است که در تقویت افزایش تصویرسازی ذهنی برای نابینایان مؤثر واقع خواهد شد، زیرا شنوایی به منزلهی مهمترین حس جایگزین در کودکان مبتلا به آسیب بینایی در نظر گرفته میشود. پرورش حافظهی شنیداری و تمایز یافتگیهای شنیداری از مهمترین راهبردهایی است که میتوان به آن تکیه کرد. بیشوف و هاتکن، یادآور میشوند که تعداد زیادی از متخصصان هنوز تصور میکنند مهارتهای گوش دادن در کودکان نابینا به طور طبیعی به خوبی رشد میکند، ولی متأسفانه این نظریه درست نیست. زیرا آشکار شده است که کودکان نابینا به طور طبیعی و معجزهآسا نمیتوانند از طریق گوش دادن و تمرکز نقص خود را جبران کنند و در بیشتر موارد باید روشهای گوش دادن را به آنها آموخت.
کودینگ با مرور ادبیات تصویرسازی شنوایی نابینایان خاطرنشان میکند که تقویت تجسمات شنیداری باعث میشود:
۱. خردسالان و بزرگسالان نابینا احساسات خود را در شکل بیان کنند که برای جامعه پذیرفتنی تر است؛
۲. بهبود مفهوم خود و در پی آن خود پنداری مثبت را ایجاد میکند؛
۳. تجاربی را پدید میاورد که موجب تقویت عاطفه، ارتباط، تحصیل، انجام دادن تکالیف آموزشگاهی، و تحرک میشود؛
۴. سازش با ناتوانی خود را در فرد افزایش میدهد.
بنابراین، برای از بین بردن موانع در تعیین نگرش نابینایان و انگیزش خودباوری، استفاده از تصویرسازی ذهنی شنیداری و کسب اطلاعات از راه تجسم شنوایی لازم و ضروری است. یکی از روشهای افزایش تجسم شنیداری در نابینایان، برای رسیدن به تفکری بینا، استفاده از برنامهی فلسفه برای کودکان است که در طی فرایند کاوش جمعی در کلاس کودک نابینا ژرف اندیشی، استدلال، قضاوت، تعامل، و احترام به عقاید دیگران را میآموزد و همین موجب غنای کاوش برای دانش و فهمیدن میشود و فضایی را برای جور دیگر فکر کردن و رسیدن به تفکری بینا فراهم میکند.
با توجه به مکاتبات انجام شده با اساتید بینالمللی برنامهٔ فلسفه برای کودکان، معلوم شد. که «اجرای این برنامه برای نابینایان با توجه به شرایط خاصی انان و فراهم کردن امکانات آموزشی خاص کودکان به نحو مطلوبی اجراشدنی است و یادگیری مهارت تفکر برای کودکان نابینا بسیار مهم است». آنتن طبق مکاتبهای اظهار داشت که این برنامه را برای گروه ناشنوایان انجام داده و به نتایج موفقی دست یافته است، وی بیان کرد که اجرای این برنامه برای کودکان با اسیبهای ویژه تفاوت در خور توجهی با کودکان عادی ندارد و، اگر امکانات و شرایط لازم فراهم شود، بسیار مؤثر خواهد بود.
برنامهٔ فلسفه برای کودکان نوعی فلسفهی کاربردی است و هدف آن داشتن تفکر فیلسوفانه و پرداختن به فعالیتهای فلسفی است، به طوری که تفکر کودک از تفکر ناآگاهانه به تفکر آگاهانه، از سطحی نگری به ژرف اندیشی، و از تفکر معمولی به تفکر نقاد و اندیشه ورز سوق داده شود. تفکر فیلسوفانه تفکر دربارهٔ تفکر است و دارای جنبههای شناختی و فراشناختی است، که اولین گام در بعد شناختی شناخت خود است.
این برنامه میتواند زندگی شخصی را منقلب کند و زندگی اجتماعی او را نیز حفظ کند. از آنجا که نابینایی هرگز مانع رشد و ترقی نمیشود، استفاده از راهبردهای تقویت حسی شنوایی در نابینایان اعتماد به نفس انان را در بین مردم جامعه افزایش میدهد و، با تغییر نگرش آنها به نگرش مثبت، باعث افزایش عزت نفس میشود. از این رو شکل گیری تصویر ذهنی فرد نابینا منجر به افزایشی و تثبیت «حرمت خود» میشود. فرایند پژوهشی در شکل ۲ نمایش داده شده است.
شکل ۲. فرایند تبیین و ترسیم تفکری بینا برای کودکان نابینا
با نظر به مطالعات نظری انجام شده و گفتوگو با معلمان و مربیان کودکان نابینا، اجرای عملی این طرح میتواند راهگشای بسیاری از مسائل و مشکلات برای این کودکان باشد، بنابراین، با توجه به مطالعات نظری این پژوهشی، پیشنهاداتی به منظور اجرای بهتر این برنامه ای کودکان نابینا مطرح میشود:
۱. اجرای عملی این برنامه در مدارس خاص این کودکان، با استفاده از وسایل و امکانات بررسی شده در این پژوهش، میتواند در تحقق اهداف برنامهٔ فلسفه برای کودکان بسیار مؤثر باشد. همچنین اجرای این برنامه با بهرهگیری از معلمان مجرب فلسفه برای کودکان و معلمان ویژهٔ نابینایان نتایج مطلوب تری را به همراه خواهد داشت؛
۲. آموزش تلفیقی طرحی است که امروزه بسیار درخور توجه است و تجربهی بسیار مفیدی برای هر دو گروه کودکان نابینا و عادی است. بنابراین در اجرای این طرح ادغام کودکان بینا و نابینا در حلقهی کندوکاو پیشنهاد میشود؛
۳. در پایان پیشنهاد میشود که پس از اجرای عملی این طرح پژوهشهایی به منظور ارزیابی و اصلاح این برنامه برای کودکان نابینا صورت گیرد. ارزیابی و بازنگری باعث میشود نواقص و کاستیهای احتمالی این طرح بررسی شود و راهبردهای دیگری برای اهداف این برنامه تدبیر شود.
منابع
استادان دانشگاه کبک کانادا (۱۳۸۵)، «تکامل تدریجی دیدگاه دانش آموز نسبت به ریاضیات با استفاده از رویکردی فلسفی»، ترجمهٔ شورای مترجمان، مجلهٔ مدرسهٔ سالم، ویژهٔ فلسفه برای کودکان و نوجوانان، ش ۳.
اسمیت، فیلیپ جی و اچ گوردن هولفیش (۱۳۷۳). تفکر منطقی روش تعلیم و تربیت، ترجمهٔ علی شریعتمداری، تهران: سمت.
افروز، غلامعلی (۱۳۷۳). «ویژگیهای روانی - اجتماعی کودکان نابینا»، نشریهٔ دانشکدهٔ علوم تربیتی تهران، ش ۷.
باصری، احمد و ابراهیم حاجیانی (۱۳۸۹)، «کارکرد رسانههای ماهوارهای در تصویرسازی ذهنی مردم»، فصلنامهٔ روانشناسی نظامی، س ۱، ش ۴.
باقری، خسرو (۱۳۸۹). رویکردها وروش های پژوهش در فلسفهٔ تعلیم و تربیت، با همکاری نرگس سجادیه و طیبه توسلی، تهران: پژوهشکدهٔ مطالعات فرهنگی و اجتماعی.
براتلند نیلسن، لی (۱۳۷۹). کودک استثنایی در مدرسهٔ عادی، ترجمهٔ غلامعلی افروز و محمود میر نسب، تهران: نوادر.
بشر پور، سجاد و محمد نریمانی (۱۳۸۶). «مقایسهٔ برخی مؤلفههای حافظهٔ دانش آموزان نابینا و بینا»، پژوهشی در حیطهٔ کودکان استشنایی، ش ۲۴.
بهشتی، سعید (۱۳۷۹). «روشهای تربیت عقلانی در سخنان امام علی (ع)»، فصلنامهٔ تربیت اسلامی، ش ۴.
جسپرسن، پر (۱۳۸۴). داستانهای فلسفی برای کودکان و نوجوانان، ترجمهٔ مهدی کیانیان و شیرین شریفیان، کرمان: فانوس.
خانبانی، مهدی، لیلا خواجهپور، حجت حاتمی، و علمدار یوسفی (۱۳۸۷). «تصویرسازی دیداری و حرکتی دانش آموزان نابینا و عادی»، پژوهش در حیطهٔ کودکان استثنایې ش ۳۰.
دادستان، پریرخ (۱۳۷۶). روانشناسی مرضی تحولی: از کودکی تا بزرگسالی، ج ۱، تهران: سمت.
دو بنو، ادوارد (۱۳۷۷). تفکر عملی، ترجمهٔ محمد حسین وقار، تهران: اطلاعات.
رمضانی، مرضیه (۱۳۸۸). تفکر، تهران: موسسهٔ تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره).
سیف نراقی، مریم و عزتالله نادری (۱۳۸۴)، آموزش و پرورش کودکان استشنایی، تهران: پیام نور.
شریفی درآمدی، پرویز (۱۳۷۴). روانشناسی و آموزشی کودکان نابینا، تهران: گفتمان خلاق.
شریفی درآمدی، پرویز و غلامعلی افروز (۱۳۷۹)، «بررسی مقایسهای تأثیر الگوهای صوتی بزرگسالان و ویژگیهای شخصیتی آنان در تصویرسازی ذهنی کودکان نابینا و بینا»، مجلهٔ مدرس علوم انسانی، دورهٔ چهارم.
شعاری نژاد، علی اکبر (۱۳۸۴). ادبیات کودکان، تهران: اطلاعات.
صفایی مقدم، مسعود (۱۳۷۷). «برنامهٔ آموزش فلسفه به کودکان»، علوم انسانی، ش ۲۶ و ۲۷.
غباری بناب، باقر، محمد نبوی، و ماندانا شیرکول (۱۳۸۴)، «عوامل مؤثر بر بروز فرسودگی شغلی معلمان، دانش آموزان نابینا، ناشنوا، و عادی در مقطع راهنمایی شهر تهران»، روان شناسی و علوم تربیتی، دورهٔ سی و پنجم، ش ۲.
فیشر، رابرت (۱۳۸۶). آموزش تفکر به کودکان، ترجمهٔ مسعود صفایی مقدم و افسانه نجاریان، اهواز: رسش.
فیشر، رابرت (۱۳۸۷). داستانهایی برای فکر کردن، ترجمهٔ سید جلیل شاهری لنگرودی، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی.
قائدی، یحیی (۱۳۸۳). آموزش فلسفه به کودکان: بررسی مبانی نظری، تهران: دواوین.
کم، فیلیپ (۱۳۷۹). داستانهای فکری: کندوکاو فلسفی برای کودکان، ترجمهٔ احسانه باقری، تهران: امیرکبیر.
کامکار، منوچهر، محسن گل پرور، و سارا مددی زواره (۱۳۸۶). «تأثیر بازی بر عزت نفس دانش آموزان (شش تا یازده ساله) نابینای آموزشگاه ابابصیر اصفهان»، دانش و پژوهش در روانشناسی کاربردی، دورهٔ نهم، ش ۳۳.
لیپمن، متیو (۱۳۸۵)، «الگوهای رفتاری در حلقهٔ کندوکاو به ترجمهٔ لیلا نیازی، مجلهٔ مدرسهٔ سالم: ویژهٔ فلسفه برای کودکان و نوجوانان، ش ۲.
مارزینو، رابرت جی و دیگران (۱۳۸۰). ابعاد تفکر در برنامه ریزی درسی و تدریس، ترجمهٔ قدسی احقر، تهران: سیطرون.
ماهر و زاده، طیبه (۱۳۸۹). «آموزش فلسفه به کودکان و تفکر انتقادی»، خلاصهٔ مقالات روز جهانی فلسفه، تهران: موسسهٔ پژوهشی حکمت و فلسفهٔ ایران.
مطهری، مرتضی (۱۳۷۲)، آشنایی با علوم اسلامی، ج ۱، قم: دفتر انتشارات اسلامی.
مطهری، مرتضی (۱۳۸۷)، احیای تفکر اسلامی، تهران: صدرا.
منافی، آزاده (۱۳۸۳). «کتابهای لمسی - تصویری»، پایاننامهٔ کارشناسی، شیراز: موشسهٔ آموزش عالی سوره.
مهدیزادگان، ایران و سیدحمید آتش پور (۱۳۷۶). «افسردگی در نابینایان»، خلاصهٔ مقالات نخستین کنگرهٔ انجمن روانشناسی ایران.
میلانی فر، بهروز (۱۳۷۴). روانشناسی کودکان و نوجوانان استثنایی، تهران: قوسی.
ناجی، سعید (۱۳۹۰). کندوکاو فلسفی برای کودکان و نوجوانان: گفتوگو با پیشگامان برنامهٔ فبک، انقلابی نو در تعلیم و تربیت، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
نریمانی، محمد، اسماعیل سلیمانی، و عباسی ابوالقاسمی (۱۳۹۱). «مقایسهٔ ابعاد درونی و بیرونی سبکهای تفکر دانش آموزان نابینا و بینا»، مجلهٔ روانشناسی مدرسه، ش ۱.
نقیب زاده، میرعبدالحسین (۱۳۷۴). فلسفهٔ کانت، بیداری از خواب دگماتیسم بر زمینهٔ سیر فلسفهٔ دوران نو، تهران: نقش جهان.
نوذری، بیژن (۱۳۸۸)، تصویرسازی ذهنی برای سلامتی، قم: موسسهٔ فرهنگی و اطلاع رسانی تبیان.
نوربخش، رابعه (۱۳۷۶). «بررسی سازمان دهی تجسم فضایی در کودکان بینا و نابینا»، مجلهٔ روانشناسی، پیاپی ۴.
نوربخش، مرتضی (۱۳۷۵). «عوامل روانی اجتماعی مؤثر بر وضعیت تحصیلی نابینایان»، پایاننامهٔ کارشناسی ارشد، دانشکدهٔ علوم اجتماعی، تهران.
هالاهان، دانیل و جیمز کافمن (۱۳۹۰). کودکان استشنایی: مقدمهای بر آموزشهای ویژه، ترجمهٔ مجتبی جوادیان، مشهد: به نشر.
هینز، جوئنا، دیوید کندی، و دیوید وایت (۱۳۸۹)، فیلسوفان کوچک، کودکان به عنوان فیلسوف، ترجمهٔ یحیی قائدی، تهران: آییژ.
Anthone, R. (2011). `P4C for Blind Children`, Richard.anthone@paridora.be.
Bonnets, M. (1995). `Teaching Thinking and the Sanctity of Content`, Philosophy of Education, 29(3).
Borromeo, F. R. and G. Kaiser (2003). "First Results of a Study of Different Mathematical Thinking Styles of Schoolchildren, Leone Burton (ed.), Which Way: Social Justice in Mathematics Education, London: Greenwood.
Brenifier, O. (2011). P4C for Blind Children', alcofrib@club-internel.fr.
Fisher, R. (1998). Teaching Thinking. Philosophical Inquiry in the Classroom, London: Continum.
Glaser, J. (2011). “P4C for Blind Children", jen@mli.org.il.
Hunt, J. M, and M. Marchal (1994), Cognitive Remediation of BlindStudent, New York; Wiley.
Jeremic, M. (2011). P4C for Blind Children'. Prof.milosh@gmail.com.
Jylha, P. and E. Isometsa (2006). The Relationship of Neuroticism and Extraversion to Symptoms of Anxiety and Depression in the General Population', Depression Anxiety, 23(5).
Lipman, M. (1988). Philosophy Goes to School, Philadelphia:Temple University.
Lipman, M., A. M. Sharp, and F. S. Oscanyan (1980). Philosophy in the Classroom, Philadelphia:Temple University.
Nielsen,L. (2005). "Nielsen's Active Learning Philosophy for Children Who are Blind",www. nationaldb.org.
Sprod, T. (2011). P4C for Blind Children", Tsprod@friends.tas.edu.au.
Zhang, Li F. (2002). "Thinking Styles and Modes of Thinking; Implication for Education and Research, Genetic Psychology,136(3).
تبیین و ترسیم تفکری بینا برای کودکان نابینا - بخش نخست
تبیین و ترسیم تفکری بینا برای کودکان نابینا - بخش دوم
تبیین و ترسیم تفکری بینا برای کودکان نابینا - بخش سوم