وقتی مامان دروغ گفت...
همه انسانها در محدوده ای برابر پا به عرصه وجود میگذارند. هیچکس از کودکی دروغگو به دنیا نیامده است.
همه انسانها راه فکر کردن و توجیه اعمال خویش را از دیگران آموخته و تکامل یافتهاند. درستی یا نادرستی از طریق کلمات و اعمال دیگران به ما القا میشود و ما این کلمات و اعمال را در ذهنیات خود تلفیق کرده، سرانجام شخصیت خود را شکل میدهیم.
راستی شما فکر میکنید که این گونه توجیهات استادانه چگونه توسط بعضی از جوانان ونوجوانان بیان میشوند؟ والدین نقش مهمی در تکوین شخصیت فرزندان خود بازی میکنند و این نقش در سالهای اولیه تربیت کودکان، ارزشی به غایت والا دارد.
برای اینکه فرزندان خود را راستگو تربیت کنیم ابتدا میبایست نسبت به اعمال خود نهایت دقت را داشته باشیم و نیز درارتباط خود با دیگران دقت کنیم، صداقت و راستگویی از مواردی است که باید قبل از سنین مدرسه به آن توجه شود.
البته ما باید توجه داشته باشیم که کودک اساساً قصد فریب والدین را ندارد، ولی توجیهات او راهی برای فرار از مجازات است.
دروغ گفتن یکی از رفتارهای متداول کودکان ۵-۴ ساله است که از لحاظ اخلاقی اشکالی ندارد. کودکان در این سن و سال معمولاً به دو شکل دروغ میگویند که نخستین آن خیال پردازی است، کودک با جعل داستان یا با طرح مبالغه آمیز بعضی از واقعیات، اغلب خواسته خود را با ما درمیان میگذارد و غیرمستقیم از امیالش صحبت میکند. در این صورت بهتر است که پدر و مادر در تایید خواسته کودک حرف بزنند.
دروغ نوع دوم دروغ به اصطلاح مفید است، دروغی است که بزرگترها هم میگویند و آن رابه حساب دروغ مصلحت آمیز میگذارند تا به جای نتیجه بد، نتیجه خوب بگیرند.
در این مرحله از رشد، کودک تنها کار درست را در خواسته خود میجوید و با استفاده از دروغ برای رسیدن به خواستهاش تردیدی به خود راه نمیدهد. در این موارد باید به کودک تفهیم کنیم که از راستگویی و صداقت او خوشحال میشویم، دروغ و دروغگویی را دوست نداریم. باید توجه داشت که این مسئله در سنین بالاتر رفتاری ناپسند است که به کودک شخصیت ساختگی و تصنعی میبخشد.
هرگاه کودک شما در موقعیت نامطمئن و ناامن قرارگیرد و احساس خطریا حقارت کند به گفتن دروغ متوسل میشود.
کودک دروغگو به گفتههایش ایمان ندارد و به طور قاطع و صریح حرف نمیزند، به تدریج اعتماد خود را به دیگران از دست میدهد و نسبت به اطرافیان بدبین میشود.
متاسفانه برخورد بسیاری از والدین در این موارد با تنفرهمراه است زیرا از خود سوال میکنند که چرا فرزندشان دست به چنین عملی زده است؟ در برخورد با چنین مواردی، والدین نباید به چشم یک آدم دروغگو به کودک نگاه کنند و یا دائماً به آنها ظنین باشند زیرا چنین برخوردی عواقب ناگواری را به همراه خواهد داشت.
برای درمان دروغگویی شناخت علل آن کاملاً ضروری است، دروغگویی به عنوان یک مشکل علل گوناگون و متعددی دارد که درا ینجا به برخی از آنها اشاره میشود:
بررسی علل دروغگویی
همانطور که قبلاً هم اشاره شد یکی از علتهای دروغگویی، آموزش نادرست خانواده است. در خانواده ای که پدر و مادر و دیگر اعضای آن همواره به یکدیگر دروغ میگویند نمیتوان انتظار داشت که کودکی راستگو تربیت شود.
دروغگویی کودک ممکن است برای جلب توجه اطرافیان باشد. چنانچه کودکی در خانواده یا مدرسه مورد بی توجهی اطرافیان قرار گیرد، برای نشان دادن خود و جلب توجه آنان ممکن است به گفتن دروغ در زمینههای گوناگون متوسل شود.
کودکانی که نسبت به دوستان و اطرافیان خود احساس کمبود میکنند، ممکن است برای جبران کمبودها در زمینههای گوناگون نظیر شغل والدین، محل سکونت، وضع تغذیه، دوستان و تفریحات و سفرها به دروغ متوسل شوند و درون آشفته ونگران خود را به آن وسیله به طور موقت تسکین دهند.
ترس نیز از دیگر عواملی است که موجب دروغگویی میشود. اگرکودک به سبب راستگویی تنبیه شود، در آینده برای نجات و رهایی از مجازات به دروغگویی متوسل میشود.
باید اذعان کرد که سختگیریهای افراطی و برخوردهای خشن والدین و مربیان با کودک از علل مهم دروغگویی کودک محسوب میشود.
گاهی نحوه بیان و برخورد والدین و مربیان با کودک او را به دروغ گفتن وامی دارد و به او دروغگویی را میآموزد. به عنوان مثال والدین به کودکی که مرتکب عمل خلافی شده است اصرار میورزند که او این کار را انجام نداده است بلکه دیگری مثلاً همسایه یا دوست یا برخی موجودات خیالی سبب آن بودهاند؛ در این حالت والدین علاوه بر آنکه کودک را دروغگو بار میآورند او را به گریز از قبول مسئولیت رفتارش نیز وامی دارند.
انتظار و توقع بیش از حد از کودکان و مقایسه آنان با دوستان و همکلاسیها در زمینههای گوناگون از دیگر عوامل دروغگویی کودکان میشود دراین صورت کودک از طریق دروغ میتواند هم بر احساس حقارت خود به طور موقت غلبه یابد و هم والدین را راضی و خشنود سازد و نظر آنان را به سوی خود جلب کند.
درمان دروغگویی
برای پیشگیری و درمان دروغگویی، والدین و مربیان باید واقعیات را بپذیرند و برای شنیدن موارد شیرین و تلخ از طرف کودکان آماده شوند و با رفتار خود به کودک بیاموزند که گفتن واقعیات به هر صورتی که باشد مقبول است و موجبات تنبیه و آزار کودک را فراهم نخواهد کرد.
اگر کودک پی ببرد که والدین و مربیان، او را برای دروغگویی تشویق و برای راستگویی تنبیه نمیکنند به تظاهر در رفتار و جعل واقعیت نخواهد پرداخت.
همچنین والدین و مربیان باید از طرح پرسشهایی که کودک به آنها به احتمال قوی پاسخ نادرست خواهد داد خودداری کنند.
در صورت مشاهده دروغ، والدین و مربیان نباید شتابزده عمل کنند و به تنبیه کودک مبادرت ورزند. برای بازداشتن کودک از دروغگویی و اصلاح رفتار آنان باید روش برخورد باتوجه به موقعیت انتخاب شود که برخی از روشها به اختصار عبارت است از:
نشان دادن ارزش راستگویی
در وهله اول کودک باید دریابد که دروغگویی کار نادرست و ناپسند و راستگویی عملی باارزش و پسندیده است. کودک باید ارزش راست گفتن را درعمل تجربه کند.
والدین و مربیان نباید در برابر دروغهای کودکان برآشفته شوند و او را کتک بزنند. بیان نتایج زشت و تلخ دروغگویی به صورت داستان برای آنها می توانددر آموزش عواقب تلخ دروغگویی مفید واقع شود.
همچنین اگر والدین و مربیان، کودک را در خلوت (نه در جمع) در جوی محبت آمیز و پرعطوفت با مضرات و نتایج دروغگویی آشنا سازند و به پند دادن او بپردازند، در جلوگیری و نیز درمان دروغگویی میتواند موثر باشد.
اجازه بیان احساسات
کودک باید احساسات خود را آزادانه ابراز کند و در صورتی که بیان احساسات، باعث آزار و اذیت اطرافیان شود باید به کودک آموخت که به تدریج این احساسات را با احساسات خوشایند جابجا سازد و نباید برای احساساتش تنبیه شود.
برای نمونه اگر کودکی از برادر کوچکش خوشش نمیآید، باید به او اجازه داده شود که احساساتش را بیان کند، پس از شنیدن نظر کودک، والدین باید ضمن تحلیل رفتار خود با کودک و یافتن علل پیدایش چنین احساسی به راهنمایی کودک و تغییر رفتار و احساسات او مبادرت ورزند.
در مواردی که کودک مرتکب کار خطایی شده ولی راست میگوید، باید به ملایمت و به طور صحیح به او تذکر داده شود که رفتارش درست و پسندیده نیست و باید آن را تغییر دهد.
هشدار به کودک، همدردی با اودر مواردی که لازم است، نادیده گرفتن حرفهای کودک و بی توجهی به آنها از روشهایی است که درمواقع مشخصمی تواند برای پیشگیری و درمان دروغگویی کودکان استفاده شود.
تعدیل انتظارات از کودکان
والدین و مربیان باید از هرکودک انتظاراتی داشته باشند که با واقعیات و امکانات او منطبق است. درغیراین صورت، دروغگویی کودک تقویت و تشدید خواهد شد. چون کودک توان عملی ساختن خواستههای اطرافیان را ندارد به گفتن دروغ متوسل میشود بنابراین از کودک باید انتظارات در حد توانش داشته باشیم.
بیشتر بخوانید: دلیل دروغگویی کودک چیست و چگونه باید با آن مقابله کرد؟